💐 اولین دستهگل را چه کسی به آب داد؟
«دستهگل به آب دادن» کنایه از این است که کسی کاری را خراب کردهاست، و روایتهایی که از آن نقل شده بهطورکلی چنین داستانی دارد: در قدیم، فردی بدقدم (یا بدجنس) بود که اطرافیان، با وعده و وعید و برای این که مشکلی ایجاد نشود، از او خواسته بودند در روز عروسی یکی از خویشان یا دوستان در آن ولایت نباشد و در جای دیگری بهسر بَرَد. او میپذیرد، اما به این فکر میافتد که خدمتی انجام دهد و سبب دلخوشی آنها شود. در آن آبادی نهر آبی بود که از حیاط و حوض خانۀ عروس و داماد میگذشت. مرد دستهگل زیبایی چید و آن را به آب انداخت تا موقع عقدکنان وارد حوضچۀ آن خانه شود. وقتی دستهگل رسید، یکی از بچههایی که در آنجا به جستوخیز مشغول بود، آن را میبیند و برای گرفتنش خود را در حوض میاندازد. بزرگترها، که سرگرم مراسم بودند، زمانی متوجه اتفاق شدند که کار از کار گذشته و بچه خفه شده بود. عروسی مبدل به عزا و شیون شد. هنگامی که آن مرد به آبادی برگشت تا تبریک بگوید، دید همه سوگوار و خشمگین هستند. به او گفتند: تو سِحر و جادویی کردی که اینطور شد؟ گفت: من کاری نکردم؛ فقط دستهگلی به آب دادم.
برگرفته و خلاصهشده از: #احمد_وکیلیان، تمثیل و مَثَل، ج ۲، تهران: سروش، ۱۳۶۶، ص ۱۱۰–۱۱۳.
#امثال_و_حکم
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی