با قافیه ای خونین شعر و غزلم خاکی است
خونْ روی کفن سمبل، از غیرت و از پاکی است
ترسیده گلوله هم از ترس چکاوک ها
مرگ است عجین باگل، این مظهربی باکی است
موشک شده زاییده از سنگ و کلوخ امروز
از ظلم زمین داغ است دوزخ به خداشاکی است
(مست است زمین؛زیراخورده است،به جایِ می)
خون تن طفلان را ...که اوج هوسناکی است
هر گوشه ی قدس افتاد یک برگه ز قرآنی
شیرازه شده یک گور پرپر شدن هتاکی است
ما نسل فریدونیم قدس اول راه ماست
این نسل کشی کار یک حاکم ضحاکی است
این رنج نخواهد ماند افتد به تله این موش
اما رد موشک ها بر خاک تو حکاکی است
مستی است ظهور او ساقیش شهیدانند
بذر تنشان در خاک هر کودکشان تاکی است...
#زهرا_حاجی_پور
#القدس_لنا
#طوفان_الاقصی