صبح و طلوع شعر و غزل ، ناشتای تو
یعنی سلام ، زنده شدم با دعای تو
یعنی دوباره با تو من از خواب میپرم
با موجهای ملتهب خندههای تو
حس میکنم که جنبش رگها و قلب من
تنظیم میشوند به آهنگ پای تو
یعنی که رگ رگِ تنِ من شوق میشود
یعنی که تنگ می شود این دل برای تو
تازه سلامِ اول این قصه میرسد
پر میشود تمام من از ماجرای تو
#امیر_مرزبان
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
محفل قند پارسی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صبح و ِطلوع شعر و غزل ، ناشتای تو
یعنی سلام ، زنده شدم با دعــــای تو
یعنی دوباره.. با تو من از خواب می پرم
با مـــوج های ملتهب خنده هـــای تــــو
یعنی که رگ رگ تن من شوق می شود
یعنی کـــه تنگ می شود این دل برای تو
تازه سلام اول این قصــه می رسد
پر می شود تمام من از ماجرای تو
صبحانه حاضرست بفرما غزل بنوش
طعم بهشت می دهد امروز چای تو
#امیر_مرزبان
صبح و طلوع شعر و غزل، ناشتای تو
یعنی سلام، زنده شدم با دعــــای تو
یعنی دوباره.. با تو من از خواب میپرم
با مـــوجهای ملتهب خندههـــای تــــو
یعنی که رگرگ تن من شوق میشود
یعنی کـــه تنگ میشود این دل برای تو
تازه سلام اول این قصــه میرسد
پر میشود تمام من از ماجرای تو
صبحانه حاضر است بفرما غزل بنوش
طعم بهشت میدهد امروز چای تو
#امیر_مرزبان