eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
353 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
587 ویدیو
114 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
" ریشه شناسی رواج اشعار و سخنان جعلی در فضای مجازی"   حیات و ممات ما ایرانی ها و تار و پود فرهنگ ما با شعر و شاعری گره خورده است. از نخستین لالایی ها و آواها و زمزمه هایی که مادران ایرانی در گوش فرزندانشان می خوانند و از این رهگذر، تسلایی برای دردها و حرمانهای خود می یابند تا نوشته ها و اشعاری که عزیزان ما بر سنگ‌ مزار ما حک می کنند، همه  نشان از منزلت و جایگاه شعر و شاعری در مقام هنرِ هنرها در نزد ما ایرانیان دارد. با این همه، چه گونه است که در فضای مجازی، تا این اندازه بی مبالاتی و بی دقتی در نقل اشعار و سخنان بزرگان  به چشم می آید؟! این امر به زعم نگارنده در نگاه نخست، احتمالا ریشه در فرهنگ شفاهی و شنیداری و فقر فرهنگی ما ایرانیان دارد. روایت بر اساس منقولات و شنیده ها و نه بر اساس خوانده ها و دیده ها، ویژگی افراد و ملت هایی است که متکی بر فرهنگ شنیداری اند و فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی و مراجعه مستقیم به آثار بزرگان در آنها مشاهده نمی شود یا در حد نازل و کم رنگی دیده می شود. بدیهی است چنین افرادی به خاطر دوری از مبانی نقد و تفکر انتقادی، فاقد قوه ی تحلیل و سنجش سخنان و اشعار درست از نادرست و سره از ناسره اند. برای مثال کسی که از مولانا، سعدی، حافظ و یا از شاعران معاصری چون فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، سهراب سپهری، احمد شاملو و دیگران، فقط نام و آوازه ای شنیده و هرگز مراجعه ی مستقیمی به دیوان اشعار( با تصحیح علمی و معتبر) و دفترهای شعری چاپ شده ایشان نداشته یا اگر داشته از طریق فضاها و شبکه های مجازی بوده است، قادر نخواهد بود تا اشعار اصیل این شاعران را از اشعار منحول و مجعولی که امروزه به وفور در فضاهای مجازی به نام ایشان دست به دست می شود، تشخیص دهد. نباید تصور کرد این عارضه صرفا گریبان گیر افرادی است که تحصیلات یا مدرک دانشگاهی ندارند بلکه شواهد نشان می دهد که از قضا برخی از کسانی که دارای مدارج بالای دانشگاهی حتی در رشته ی زبان و ادبیات فارسی هستند، گاهی در تشخیص اشعار مجعول، دچار خطا و سر در گمی می شوند. برای نمونه می توان اشاره کرد به آن سه بیت و سه نگاه مشهور که با اشاره به داستان ملاقات و دیدار حضرت موسی(ع) با خداوند به ترتیب به نامهای حافظ، سعدی و مولانا یک چند در فضای تلگرامی سرگردان بود. یا غزلی با مطلع: عشق را بی معرفت معنا مکن/ زر نداری مشت خود را وا مکن... و غزل زیبای دیگری درباره ایام نوروز با مطلع: نوروز بمانید که ایام شمایید/ آغاز شمایید و سرانجام شمایید... که به اشتباه به نام مولانا بر سر زبانها بود. همچنین صدا و شعر دل آزار و مبتذلی که به دروغ با نام فروغ، یک چند شهرت کاذبی برای خود فراهم کرده بود. این نمونه ها نشان می دهد که مواجهه ی افراد جامعه ما حتی اقشار باسواد و تحصیلکرده با منابع و متون فرهنگی و ادبی، مواجهه ای سرسری و سطحی است و نه مواجهه ای از سر جدّیت و ژرف نگری و برخاسته از نقد و داوری. مساله ی دیگری که به این عارضه دامن می زند آن است که در فرهنگ ما بیش از آنکه قائل و سخنور، شهرت و اعتبارش را از قول و سخنش بگیرد، این قول و سخن است که اعتبار و شهرتش را از قائل و گوینده اش می گیرد. نکته این جاست که پس از آنکه نویسنده و سخنوری به درجه ای از اشتهار و اقبال دست یافت، دیگر همه ی سخنان و آثار او حتی سخنان و اشعار سست و یا کم مایه اش، در خور اهمیت و واجد ارزش دانسته شده و عملا از بوته ی نقد و داوری خارج می شود. در این گونه مواقع تنها شنیدن نام آن سخنور و شاعر بزرگ، کافی است تا همان مقدار ناچیز عقل نقّاد ما در پرتو هیمنه و بزرگی نام شاعر و سخنور، رو به خاموشی و فراموشی رود. البته این پدیده اختصاص به فرهنگ‌ ما ندارد و بیش و کم در سایر جوامع و فرهنگ ها دیده می شود، اما به نظر می رسد در فرهنگ ما به دلیل غیاب عقلانیت و کم سویی و بی رمقی چراغ نقد، همچنین جایگاه رفیع  و مقبولیتی که شعر و شاعران از آن برخوردارند، نمود و جلوه ی بیشتری دارد. 🦋🦋 C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌       آرایه های ادبی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─