مناظره بازنشسته و مسئول...
باز پرسید با هزار اندوه
باز بنشسته ی ِ پریشانی
از یکی کو خودش بُدی مسئول
با نفس های سرد و نالانی
که مگر قول من ندادندی
که کنی بیشتر حقوقم را
پس چه شد قولهای تو با آن
دولت و مجلس سخنرانی؟
داد پاسخ؛ اضافه خواهد شد
چند درصد به ماه آینده
منتظر باش تا به آینده
ماه آینده گر شما مانی
ماه آینده می شوی تامین
چند درصد برای تو کافیست
به تو گفتم نگو به کس این را
آسمان ابری است و بارانی
باز بنشسته گفت؛ ای فریاد
چند درصد کم است کاری کن
ماه آینده گر چنین باشد
می شوم بی درنگ زندانی
آن قدر قرض کرده ام اجناس
آنچنان قسط وامها دارم
شش برابر حقوق گر بشود
کم بیارم تو خوب می دانی
دردها را کنم تحمل تا
روزگاری رسد از این بهتر
می مکم هی سماق را بلکه
نرسد حجمه ای و توفانی!!!
اینهمه جنس ها گران، آوخ
مرغ و گوشت و برنج، واویلا
خرج فرزند و همسرم هم نیز
می کند هیبت مرا فانی
قرص و دارو گرانتر از قبلن
وای از نرخ مرغ و بادمجان
از چه باید دل مرا هر دم
با خبرها فقط بلرزانی
هی عوض شد رئیس جمهوری
پشت هم قول یاوری دادند
گوشمان هم شنید و چشم ندید
وای از این دروغ طولانی
اینهمه نابرابری از چیست
ما چرا خسته ایم و سر در گم
تو چرا فکر حال ما نکنی
چه شد آن اعتلای ایرانی؟
خوشدل از اقتدار باید بود
فکر سنت و دلار باید بود
وای از اینهمه گرفتاری
اینهمه میهمان افغانی
ماه آینده هم ز در آمد
همترازی ولی نشد اجرا
ای رکب خورده آفرین بر تو
تو همانی که درد پنهانی
#محمد_جعفر_زارع_خوشدل ۹۹۷
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3838312753Cd75444eef6
تلگرام
https://t.me/khoshdeltanzjedi
#همترازی_بازنشستگان #قول_وعده #حقوق_مزایا #گرانی #اقتصاد #رئیس_جمهوری #تبعیض #طنز_تعهد_تامل_خنده_شوخی_جدی #شعر_ادبیات_شاعر