ای مطلع خونین جدا مانده ز پیکر
ای آیهی مشتق شده از سورهی کوثر
رسم الخط دلدادگیت، مشق شب ماست
شاگرد دبستان تو شد، منبر و دفتر
ای مکتب تو کشتی امنی که ز طوفان
انداخته در وادی ایمن شده، لنگر
بر مرکب نی، ای سر چون لاله پر از خون
جاری شده از لعل لبت، مصحف داور
هر چند نشد فلسفهی حج تو کامل
قربان شده از روی ادب، حضرت اکبر
باید به ره دوست شبیه تو فدا کرد
عباس وفادار و علی اکبر و اصغر
شب، شال سیاهیست که در این غم عظمی
پوشیده به سر، دور فلک، جمله سراسر
#مهتاب_بهشتی
#غزل_آیینی
#سری_به_نیزه_بلند_است_در_برابر_زینب
#خدا_کند_که_نباشد_سر_برادر_زینب