eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
280 دنبال‌کننده
2هزار عکس
272 ویدیو
90 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
"شعر نمادگرای اجتماعی" آغازگر جریان سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی نیما بوده است؛ هرچند زمینه‌هایی از این جریان را در شعر مشروطه و پس از آن شاعران عصر رضاشاهی هم می‎توان دید. سمبولیسم نیما آمیخته‌ای از اصول زیباشناسانۀ مکتب سمبولیسم فرانسه و اندیشه‌های سیاسی عمدتاً چپ است که با رشد زمینه‌های اجتماعی آن در دهۀ 20، خود را در جایگاه یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین جریان‌های شعر نو مطرح کرده است. علاوه‌بر سهم نیما در شکل‌گیری این جریان و همچنین سازگاری آن با رویدادهای سیاسی دهه‌های 20 تا40، برگزاری کنگرۀ نویسندگان ایران و روسیه در سال 1325 از دیگر رویدادهای مهم ادبی بوده که به یک‌پارچه شدن شاعران این جریان حول محور نیما کمک کرده است. در شعر جریان نمادگرا، هرچه از نیما دور می‏‌شویم، از جنبه‌های زیباشناسانۀ سمبولیسم فرانسه کاسته می‌شود؛ شاعران از ابهام فاصله می‌گیرند و بر وضوح و شعارزدگی آثار افزوده می‌شود. درنتیجه، به‌ویژه از دهۀ 40 شعر اجتماعی به شعر سیاسی تبدیل می‌شود و پس از آن با برگزاری شب‌های شعر خوشه در سال 1347، مرحله‌ای تازه از شعر محتواگرای جامعه‌محور، با نام شعر مقاومت و شعر چریکی ظهور می‌کند. جریان شعر نمادگرای اجتماعی عصر پهلوی، با تلفیق ویژگی‌های سمبولیسم اجتماعی و حماسی - اسطوره‏‌ای نیما با سبک و نگرش شاعرانۀ نامورانی چون: اخوان، شاملو، فروغ، سهراب، آتشی، شفیعی کدکنی و دیگران، به فضاها و ویژگی‏‌های زبانی - محتوایی خاصی دست‌یافت که در نگاهی کلّی می‌توان آن‏ها را این‌گونه بر شمرد: _ تغییر در شیوۀ استفاده از قالب، وزن و قافیه. _ استفاده از واژه‏‌های زبان امروز، و تازگی زبان. _ استفاده از زبان و بیان نمادین. - استفاده از زبان و بیان پرتحرک و حماسی. _ تعهد در برابر مردم و اجتماع (جامعه‌گرایی). _ آگاهانه و متفکرانه‌بودن اشعار. - تأثیرپذیری از میراث‌های ادبی و فرهنگی گذشته. - برخورداری از مخاطبان فرهیخته و تحصیل کرده. - تغییر جهان‌بینی کل‌نگر و ذهنی به جهان‌نگری جزئی و عینی. https://eitaa.com/mmparvizan
"ای مرغ سحر: به یاد دهخدا" یکی از شاخص‌ترین آثار مربوط به ادبیات عصر مشروطه، شعر مشهور "یاد آر ز شمع مرده یادآر " است که علامه دهخدا (ف ۱۳۳۴) آن را در سوگ دوست انقلابی‌اش، میرزا جهانگیرخان شیرازی، در سال ۱۲۸۸ سروده است. لغت‌شناسی و غلبه‌ی جایگاه نثر دهخدا در طنز و روزنامه‌نگاری سبب‌شده؛ در تاریخ تحولات شعر معاصر، کمتر به او توجه شود؛ حال آنکه شعر "یاد آر" از منظر منطق شاعرانه یکی از متمایزترین شعرهای پیش از نیماست و می‌توان آن را از برخی زوایا، سرآغاز تحول در شعر فارسی دانست. فارغ از قافیه‌بندی در شعر و همچنین ترکیب قالب‌های مسمط و ترجیع‌بند که پیش از دهخدا نیز رواج داشته، اهمیت این شعر بیش از همه در نوع نمادگرایی آن است. شعر با خطاب "مرغ سحر" آغاز می‌شود؛ نمادی که مشابه آن را همزمان یا پس از دهخدا در اشعار بسیاری از شاعران اجتماعی‌سرا می‌بینیم. توجه به پرندگان نمادین در این شعر، تکامل خود را در سروده‌هایی چون: قفنوس و مرغ آمین نیما می‌یابد؛ همانگونه که نماد "شب" نیز؛ آنگونه که در این شعر کاربرد یافته، پس از این دوره در جایگاه یکی از اصلی‌ترین نمادهای سمبولیسم اجتماعی رواج می‌یابد. اما اهمیت این شعر در کاربرد نمادهای منفرد نیست؛ بلکه تمایز آن در بدنه‌ی درختواره‌ی نمادهای در هم تنیده است که نمادگرایی این شعر را با دیگر آثار پیشین نمادگرای فارسی متمایز می‌کند. اگر این شعر را با اصول اشعار نمادگرای سده‌ی ۱۹ فرانسه و شاعرانی چون: بودلر و ورلن و دیگران، تطبیق دهیم (ر.ک. سمبولیسم، چالز چدویک، نشر مرکز)، چند ویژگی مشابه را در شعر دهخدا با آنان می‌بینیم: ۱_ استفاده از نمادهای متصل و پیکره‌وار به‌طوری که در این‌شعر، مجموع نمادها مبیّن تقابل یک‌جامعه یا عصر مثبت و یک‌عصر منفی‌است. نمادها به تنهایی کارکرد اصلی خود را نشان نمی‌دهند؛ بلکه این کلیت نمادهاست که مخاطب را به سمت دریافتی نهایی پیش می‌برد. این ویژگی را در بسیاری از سروده‌های سیاسی دهه‌های سی و چهل نیز می‌توان دید. ۲_ استفاده از نمادهای تازه و کلمات و تصاویری که پیش از این در سنت ادبیات با این تلقی نمادین استفاده نشده است. ۳_ القای مبهم و غیر مستقیم معنا، به‌جای امکان رمزگشایی قاطع از نمادها؛ به‌گونه‌ای که همچنان در خوانش و تفسیر این شعر، ابهام و اختلاف نظر و تفاوت دریافت وجود دارد. ۴_ استفاده از سطر پایانی برای گره‌گشایی، ویژگی‌ای که در تکرار "یادآر" در تمام بندها دیده می‌شود. علاوه بر این موارد، این شعر از چند منظر دیگر هم متمایز با اشعار نمادگرای سنتی است: ۵_ پیوستگی مصرع‌ها از منظر معنایی و حرکت ساختمان شعر از بیت‌محوری به بندمحوری. ۷_ تفاوت نوع نگاه شاعر به ارتباط بینامتنی و استفاده از داستان‌ها و روایت‌های قرآنی_ تاریخی، در مقایسه با تلمیحات کهن. ۸_ حرکت بین منطق تصویرگرایی شاعران رمانتیک و نمادگرا. "یادآر" ای مرغ سحر چو این شب تار، بگذاشت ز سر سیاهکاری؛ وز نفحه‌ی روح‌بخش اسحار، رفت از سر خفتگان خماری؛ بگشود گره ز زلف زرتار، محبوبه‌ی نیلگون عماری؛ یزدان به جمال شد نمودار واهریمن زشتخو حصاری؛ یادآر ز شمع مرده یادآر! ای مونس یوسف اندرین بند! تعبیر عیان چو شد تورا خواب؛ دل پر ز شعف لب از شکرخند، محسود عدو، به‌کام اصحاب؛ رفتی برِ یار و خویش و پیوند، آزادتر از نسیم و مهتاب، زآن کاو همه‌شام با تو یک‌چند در آرزوی وصال احباب؛ اختر به سحر شمرده یادآر! چون باغ شود دوباره خرّم، ای بلبل مستمند مسکین! وز سنبل و سوری و سپرغم، آفاق نگارخانه‌ی چین؛ گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم، تو داده ز کف زمام تمکین؛ زآن نوگل پیش‌رس که در غم، ناداده به نار شوق تسکین، از سردی دی فسرده یادآر! ای همره تیه پور عمران! بگذشت چو این سنین معدود؛ وآن شاهد نغز بزم عرفان، بنمود چو وعد خویش مشهود؛ وز مذبح زر چو شد به کیوان، هر صبح شمیم عنبر و عود؛ زآن کاو به گناه قوم نادان، در حسرت روی ارض موعود؛ بر بادیه جان سپرده یادآر! چون گشت ز نو زمانه آباد، ای کودک دوره‌ی طلایی! وز طاعت بندگان خود شاد، بگرفت خدا ز سر خدایی؛ نه رسم ارم نه اسم شدّاد گل بست دهان ژاژخایی زآن کس که ز نوک تیغ جلّاد ماخوذ به جرم حق‌ستایی تسنیم وصال خورده یادآر! https://eitaa.com/mmparvizan