eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
321 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
350 ویدیو
95 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷تقدیم به شهید والامقام چه دارد می‌شود؟ ای داد از این پاییز! نصرالله! خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله! خبر، از انفجار قلب‌ها و خانه‌ها دادند خبر، بمب است و ویران کرده ما را نیز، نصرالله! پسِ آن دودها ما «جاءَ نصرالله» می‌گفتیم که ما را جز قنوتی نیست دست‌آویز، نصرالله! لبی وا کن جهان مانده‌ست دلتنگ رجزهایت مپرس از کاسهٔ صبری که شد لبریز، نصرالله! بگو از مرکز فرماندهی -از آسمان- با ما چه خواهی کرد با اهریمن خونریز، نصرالله حسین آمد به بالین تو این ساعت گوارایت تو و دیدار یار و گریهٔ یکریز، نصرالله خودت را سال‌ها مجبور قید زیستن کردی! چه شد یکسو نهادی جامهٔ پرهیز، نصرالله! از این پس، ضاحیه در حاشیه هرگز نخواهد ماند که قلب ماست بیروت شهادت‌خیز، نصرالله!
خوشا به حال تو سید به جام و باده رسیدی به عشق اول و آخر به اوج جاده رسیدی خوشا که خون زلالت به دامن حق ریخت به آسمان حلاوت چه زود و ساده رسیدی! فشرده داغ عظیمی قلوب آل الله قسم به حق و حقیقت که با اراده رسیدی عَلَم به دست گرفتی و مَشک شور و شجاعت.... ز خون پرآب نمودی ، به شاهزاده رسیدی به شاه بیت ولایت، به مطلع خورشید به هر چه خدا به زهیرِ غِین داده رسیدی در انتظار شهادت ،به شهد شام بهشتی... که قبله‌گاه نبوت به جا نهاده رسیدی ********* به رغم اِنکَسَرَ... فاتحان میدانیم به حکم سید علی پا به پای لبنانیم رژیم غاصب صهیون و هر که با او هست به انتقام شهیدان به خاک بنشانیم فوزیه ثابت
شروع ماجرای اوست، پایانی که ما دیدیم در این دنیا نمی‌گنجید، انسانی که ما دیدیم مسیحا بود و انفاسش به دل‌ها زندگی می‌داد نخواهد شد اسیر مرگ‌، آن جانی که ما دیدیم از این سروی که افتاده، هزاران سرو می‌روید حریف او نخواهد شد، زمستانی که ما دیدیم تماشا کن شکوهش را که حتی در دل آتش تلاطم می‌کند موج خروشانی که ما دیدیم بخوان "انا فتحنا" و بخوان از "جاء نصرالله" سراسر آیه فتح است، لبنانی که ما دیدیم بدان ای ریشه صهیون، اگر در سنگ هم باشی به بادت می‌دهد یک روز، طوفانی که ما دیدیم
بسم‌الله شب با گلوله تا لب ایوان رسیده است برخیز باز موسم طوفان رسیده است آتش دمیده است به دامان دشت‌ها فصل نزول سوره‌ی باران رسیده است آه ای درخت سرو! اذان شد قیام کن صبح تبر زدن به خدایان رسیده است در امتداد باور خورشید ای وطن برخیز! وقت مرگ زمستان رسیده است آیا زمان وعده‌ی صادق نیامده است؟ حالا که پای کذب به میدان رسیده است در صفحه‌ی سیاه و سفیدی که چیده‌اند هنگام خودنمایی ایران رسیده است یک صبح جمعه ما همه بیدار می‌شویم لبخند می‌زنیم که مهمان رسیده است
اداره کل ایثارگران شهرداری تهران برگزار می‌کند: دومین دوره کنگره سراسری شعر و داستان ایثار و مقاومت "روایت پایداری" موضوعات: _ایثار و مقاومت و شهادت در آینه هشت سال دفاع مقدس _ مقاومت در آینه ایثار مادران شهدا _پاسداشت خانواده شهدا و ایثارگران _پاسداشت و _پاسداشت شهید و شهدای _ مقاومت فلسطین در آینه بخش ویژه: شهید شهید در سه قالب: شعر داستان کوتاه دلنوشته مهلت ارسال اثر: ۱۰ آبان ماه لغایت ۱۰ آذر ماه ۱۴۰۳ آدرس ارسال اثر: در بله، سروش و ایتا @asar_fsetival جوایز: بخش شعر: نفر اول: ۱۲.۰۰۰.۰۰۰ تومان نفر دوم: ۱۰‌.۰۰۰.۰۰۰ تومان نفر سوم: ۸.۰۰۰.۰۰۰ تومان بخش داستان: نفر اول: ۱۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان نفر دوم: ۸.۰۰۰.۰۰۰ تومان نفر سوم: ۶.۰۰۰.۰۰۰ تومان بخش دلنوشته: ۳ برگزیده هر کدام ۳.۰۰۰.۰۰۰ تومان اختتامیه: دی ماه ۱۴۰۳ کانال در ایتا؛ @Farakhanesher
پایان ندارد راه، «بسم الله» زنده‌ست خون داده این امت ولی خونخواه زنده‌ست زیتون‌تباری که از آغوش درختان دست تبر را می‌کند کوتاه، زنده‌ست ای رود سرگردان نمانی! راه پیداست ای راه ناپیدا نباشی! ماه زنده‌ست ما بی‌گمان آهی گریبانگیر هستیم آیینه را کشتند اما آه زنده‌ست برخیز، برخیز و یهودا را خبر کن یوسف نمی‌میرد درون چاه، زنده‌ست! سبز است، نامیراست، حتی بین آتش سروی در آغوش شهادتگاه زنده‌ست شیطان به رقص آمد که «نصرالله» رفته قرآن به حرف آمد که «حزب الله» زنده‌ست
الا ان نصرالله قریب شصت و سه سال اهل بکاء و نبرد بود در اوج این زمانه‌ی نامرد، مرد بود شصت و سه سال مثل نبی، مثل مرتضی مانند حاج قاسم ما، اهل درد بود دلتنگ کودکان و یتیمان بی پناه دلگرمی همیشه‌ی شب های سرد بود وقتی که بود، غزه از او رنگ و رو گرفت وقتی که رفت رنگ جهان _آه_ زرد بود نصر خداست شامل او، پس شهید شد شصت و سه سال در دل زخم و نبرد بود