مرا از این شب پر اضطراب خواهی برد ؟
دمی به کوچه ی آرام خواب خواهی برد ؟
مرا که این شب تاریک و سرد ترسانده است
بدون دلهره تا آفتاب خواهی برد ؟
به آسمان دل روشنت مرا یک شب
برای چیدن مشتی شهاب خواهی برد ؟
اسیر قحطی رویاست شهر چشمانم
شبی مرا به تماشای خواب خواهی برد ؟
میان شعله ی حسرت همیشه می سوزم
مرا از این غم پر پیچ و تاب خواهی برد ؟
دلم گرفته از این شعرهای تکراری
مرا به شهر غزل های ناب خواهی برد ؟
#شایسته_ابراهیمی