"عشق و درد در شعر قیصر امینپور"
اگر در نگاهی کلی بخواهیم دو مفهوم اصلی اشعار قیصر را معرفی کنیم به "عشق و درد" میرسیم.
در 103 شعر امینپور، میتوان عشق را در جایگاه کلیدیترین محتوا یا واژه دید. مفهوم عشق در ادوار مختلف شاعری او تحولاتی خاص یافته است. این مفهوم ابتدا در کنار ارزشهای انقلابی شعر او در دفترهای «در کوچۀ آفتاب» و «تنفس صبح»، بیشتر در حاشیه است و در بسیاری از اشعار جنگ، کمککنندۀ شاعر برای جذابیت بخشیدن به کلام حماسی یا مرثیههای پایداری اوست.
عرفان این دوره از شاعری او هم بهموازات عشق، راهی برای عروج است و به مفهوم شهادت نزدیکیای خاص دارد. در این دوران، عشق، گونهای مقدس است و در این اشعار بیشتر خود مفهوم عشق مهم است و شاعر چندان اشارهای به معشوق ندارد.
در دفتر آینههای ناگهان دوم، چون اشعار آن در اوج زمان جنگ سروده شده، عشق کمترین حضور را دارد. شیوۀ حضور عشق نیز هنوز بهصورت قبل است. در دفتر اوّل آینههای ناگهان اول، اگرچه حضور عشق پررنگتر شده، چندان چشمگیر نیست و عشق، تنها کمکی برای بیان دردها و حسرتهای شاعر و غمها و اندوههای اوست.
در دو دفتر آخر امینپور، این مفهوم حضوری چشمگیر مییابد؛ بهویژه در گلها همه آفتاب گردانند که بیش از نیمی از دفتر به مفهوم عشق اختصاص داده شده است. در این دفتر، عشق، هویت پایدارانۀ خود را از دست میدهد و بُعدی فردی مییابد. در دفتر آخر هم، عشق پربسامد ترین مفهوم شعر شاعر است. در این دفتر، معشوق حضور خود را بهوضوح نشان میدهد؛ البته در کنار آن، خود مفهوم کلی عشق هم مطرح است. گاه هم شاعر به مفهومهای پیچیدهتر عرفانی در توصیف عشق روی میآورد؛ بااینحال، عشق دیگر زمینۀ پایداری اشعار اولیهی قیصر را از دست داده است.
مفاهیم درد، حسرت، شکایت و غم، از منظری کلیدیترین و متفاوتترین شعرهای امینپور را تشکیل داده است؛ نوعی بیان احساسی به درد و اندوه که او را با دیگر شاعران انقلاب متفاوت کرده است؛ بهطوری که جدا از حضور پراکندۀ درد و حسرت در شعرهای جنگ و عاشقانه، میتوان 42 شعر امینپور را برگزید که درد در آنها کلیدیترین مفهوم است.
از رباعیهای در کوچۀ آفتاب که در گذریم – که به نوعی درد و حسرت خاص با نگرش پایداری و انقلابی اشاره دارند - باید اوج استفاده از این مفهوم را – چه از منظر محتوا و چه هنری - در شعرهای سالهای آغازین پس از جنگ امینپور دانست. دفتر اوّل آینههای ناگهان، بهویژه با شعرهای دردوارهها (1و2)، مهمترین جلوهگاه این مفهوم در اشعار امینپور است.
قیصر که خود را از بازماندگان میراث جنگ میداند، از یکسو دلتنگ یاران سفر کرده است و از دیگرسو نگران ارزشهایی است که سخت به آنها وابسته بوده است. از نظر او، سالهای پس از جنگ، دوران فراموشی آن ارزشهاست. در دفتر گلها همه آفتاب گردانند هم، درد و حسرت هنوز حضوری چشمگیر دارد؛ اما نوع نگاه امینپور به درد در سرودههای دو دفتر آخر، متفاوت با اشعار دوران جنگ و دهۀ 70 است.
"کتاب منشور دوم/ محمد مرادی"
#قیصر_امین_پور
#شعر_انقلاب
https://eitaa.com/mmparvizan
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت
حال من بد بود اما هیچکس باور نداشت!
خوب میدانم که "تنهایی" مرا دق میدهد
عشق هم در چنتهاش چیزی از این بهتر نداشت!
زندگی ظرف بلوری بود کنج خانهام
ناگهان افتاد از چشمم، ولی مو برنداشت!
حال من، حال گل سرخیست در چنگ مغول
هیچکس حالی شبیه من -بهجز "قیصر"- نداشت!
#قیصر_امین_پور
آن روزهای خوب که دیدیم، خواب بود
خوابم پرید و خاطرهها در گلو شکست
«بادا» مباد گشت و «مبادا» به باد رفت
«آیا» ز یاد رفت و «چرا» در گلو شکست
فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست
تا آمدم که با تو خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا در گلو شکست
#قیصر_امین_پور
دیرگاهیست که افتاده ام از خویش به دور
شاید این عید به دیدارِ خودم هم بروم!
#قیصر_امین_پور
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲ اردیبهشت زادروز قیصر امینپور
(زاده ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ شوشتر -- درگذشته ۸ آبان ۱۳۸۶ تهران) شاعر، نویسنده و مدرس دانشگاه
او در سال ۱۳۶۳ در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۱۳۷۶ از پایاننامه دکترایش با راهنمایی دکتر شفیعی کدکنی با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد.
وی در سال ۱۳۵۸ از جمله شاعرانی بود که در شکلگیری و استمرار فعالیتهای واحد شعر حوزه هنری تا سال ۱۳۶۶ تأثیرگذار بود. طی این دوران مسئولیت صفحه شعرِ هفتهنامه سروش را برعهده داشت و نخستین مجموعه شعرش را در سال ۱۳۶۳ «در کوچه آفتاب» که دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به دنبال آن «تنفس صبح» تعدادی از غزلها و حدود بیست شعر نیمایی که بعضی به اشتباه این اشعار را سپید میپندارند، منتشر کرد. این کتاب از سوی انتشارات حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی بهچاپ رسید. او هیچگاه اشعار فاقد وزن نسرود و در عین حال این نوع شعر را نیز هرگز رد نکرد.
وی تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. همچنین در سال ۱۳۶۸ جایزه نیمایوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین گرفت و در سال ۱۳۸۲ به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد.
اشعار وی از حیث بلاغی ارزشمند بود و بر ظرفیتها و توانمندی زبان فارسی افزود. او توانست ویژگیهای سبکی و بلاغی شعر کلاسیک و شعر نیمایی را در شعرهایش تلفیق کند. یکی از عواملی که در نهایت، باعث برجستگی سبکی اوست، نوآوری در بلاغت و درک انتظار مخاطبان امروز از شعر است.
آثار:
از وی در زمینههایی چون شعر کودک و نثر ادبی، آثاری منتشر شدهاست که به آنها اشاره میکنیم:
طوفان در پرانتز (نثر ادبی ۱۳۶۵)
منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان ۱۳۶۵)
مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان ۱۳۶۸)
بیبال پریدن (نثر ادبی ۱۳۷۰)
مجموعه شعر آینههای ناگهان (۱۳۷۲)
بهقول پرستو (شعر نوجوان ۱۳۷۵)
گزینه اشعار (۱۳۷۸ مروارید)
مجموعه شعر گلها همه آفتابگرداناند (۱۳۸۰ مروارید)
دستور زبان عشق (۱۳۸۶ مروارید)
«دستور زبان عشق» آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان ۱۳۸۶ در تهران منتشر شد و بر اساس گزارشها، در کمتر از یک ماه بهچاپ دوم رفت.
وی پس از تصادفی در سال ۱۳۷۸ همواره از بیماریهای مختلف رنج میبرد و حتی دست کم دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه را پشت سر گذاشت.
آرامگاه وی در زادگاهش گتوند است.
میدان شهرداری منطقه ۲ تهران واقع در محله سعادت آباد، بهنام قیصر امین پور نامگذاری شده است.
#برگی_از_تقویم_تاریخ
#قیصر_امین_پور
چشمهايت باغ فين و گونه ات سيب گلاب
شهر را عطر نفسهاى تو قمصر مى کند...🌸
#قیصر_امین_پور
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
┈┈••✾•🌷•✾••
آسمان تعطیل است
بادها بیکارند
ابرها خشک و خسیس
...
آبروی ده ما را بردند!
#شعر #قیصر_امین_پور
بر تیرِ نگاه تو دلم سینه سپر کرد ؛
تیر آمد و از این سپر و سینه گذر کرد
چشم تو به زیباییِ خود شیفتهتر شد ؛
همچون گلِ نرگس که در آیینه نظر کرد
با عشق بگو سر به سرِ دل نگذارد ؛
طفلی دلکم را غمِ تو دست به سر کرد
گفتیم دمی با غمِ تو رازِ نهانی ؛
عالَم همه را شور و شرِ اشک خبر کرد
سوزِ جگرم سوخته دامانِ دلم را ؛
آهی که کشیدیم در آیینه اثر کرد
یک لحظه شدم از دلِ خود غافل و ناگاه؛
چون رود به دریا زد و چون موج خطر کرد
بیصبر و شکیبم که همه صبر و شکیبم؛
همراه عزیزانِ سفر کرده، سفر کرد
باید به میانجی گریِ یک سر مویت ؛
فکری به پریشانیِ احوالِ بشر کرد
#قیصر_امین_پور
سایه سنگ بر آینه خورشید چرا؟
خودمانیم، بگو این همه تردید چرا؟
نیست چون چشم مرا تاب دمى خیرهشدن
طعن و تردید به سرچشمه خورشید چرا؟
طنز تلخى است به خود تهمت هستى بستن
آن که خندید چرا، آن که نخندید چرا؟
طالع تیره ام از روز ازل روشن بود
فال کولى به کفم خط خطا دید چرا؟
من که دریا دریا غرق کف دستم بود
حالیا حسرت یک قطره که خشکید چرا؟
گفتم این عید به دیدار خودم هم بروم
دلم از دیدن این آینه ترسید چرا؟
آمدم یک دم مهمان دل خود باشم
ناگهان سوگ شد این سور شب عید چرا؟
#قیصر_امین_پور
میخواهمت چنانکه شب ِ خسته خواب را
میجویمت چنانکه لب ِ تشنه آب را
محو تو ام چنانکه ستاره به چشم ِ صبح
یا شبنم ِ سپیده دمان آفتاب را
بیتابم آنچنانکه درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایستهای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال ِ پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی میآفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنیتر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
#قیصر_امین_پور
بوی باران....
ای که بوی باران شکفته در هوایت
یاد از آن بهاران که شد خزان به پایت
شد خزان به پایت بهار باور من
سایه بان مهرت نمانده بر سر من
جز غمت ندارم به حال دل گواهی
ای که نور چشمم در این شب سیاهی
چشم من به راهت همیشه تا بیایی
باغ من بهارم بهشت من کجایی؟
جان من کجایی / کجایی
که بی تو دل شکسته ام
سر به زانوی غم نهاده ام،
به گوشه ای نشسته ام
آتشم به جان و خموشم چو نای مانده از نوا
مانده با نگاهی که می رود به ناکجا
ای گل آشنا بیا
بیقرارم بیا
وای از این غم جدایی
وای از این غم جدایی
وای از این غم جدایی
وای از این غم جدایی
#قیصر_امین_پور
#۸آبان
#سالروز_درگذشت
"عشق و درد در شعر قیصر امینپور"
اگر در نگاهی کلی بخواهیم دو مفهوم اصلی اشعار قیصر را معرفی کنیم به "عشق و درد" میرسیم.
در 103 شعر امینپور، میتوان عشق را در جایگاه کلیدیترین محتوا یا واژه دید. مفهوم عشق در ادوار مختلف شاعری او تحولاتی خاص یافته است. این مفهوم ابتدا در کنار ارزشهای انقلابی شعر او در دفترهای «در کوچۀ آفتاب» و «تنفس صبح»، بیشتر در حاشیه است و در بسیاری از اشعار جنگ، کمککنندۀ شاعر برای جذابیت بخشیدن به کلام حماسی یا مرثیههای پایداری اوست.
عرفان این دوره از شاعری او هم بهموازات عشق، راهی برای عروج است و به مفهوم شهادت نزدیکیای خاص دارد. در این دوران، عشق، گونهای مقدس است و در این اشعار بیشتر خود مفهوم عشق مهم است و شاعر چندان اشارهای به معشوق ندارد.
در دفتر آینههای ناگهان دوم، چون اشعار آن در اوج زمان جنگ سروده شده، عشق کمترین حضور را دارد. شیوۀ حضور عشق نیز هنوز بهصورت قبل است. در دفتر اوّل آینههای ناگهان اول، اگرچه حضور عشق پررنگتر شده، چندان چشمگیر نیست و عشق، تنها کمکی برای بیان دردها و حسرتهای شاعر و غمها و اندوههای اوست.
در دو دفتر آخر امینپور، این مفهوم حضوری چشمگیر مییابد؛ بهویژه در گلها همه آفتاب گردانند که بیش از نیمی از دفتر به مفهوم عشق اختصاص داده شده است. در این دفتر، عشق، هویت پایدارانۀ خود را از دست میدهد و بُعدی فردی مییابد. در دفتر آخر هم، عشق پربسامد ترین مفهوم شعر شاعر است. در این دفتر، معشوق حضور خود را بهوضوح نشان میدهد؛ البته در کنار آن، خود مفهوم کلی عشق هم مطرح است. گاه هم شاعر به مفهومهای پیچیدهتر عرفانی در توصیف عشق روی میآورد؛ بااینحال، عشق دیگر زمینۀ پایداری اشعار اولیهی قیصر را از دست داده است.
پس از عشق، مفاهیم درد، حسرت، شکایت و غم، از منظری کلیدیترین و متفاوتترین شعرهای امینپور را تشکیل داده است؛ نوعی بیان احساسی به درد و اندوه که او را با دیگر شاعران انقلاب متفاوت کرده است؛ بهطوری که جدا از حضور پراکندۀ درد و حسرت در شعرهای جنگ و عاشقانه، میتوان 42 شعر امینپور را برگزید که درد در آنها کلیدیترین مفهوم است.
از رباعیهای در کوچۀ آفتاب که در گذریم – که به نوعی درد و حسرت خاص با نگرش پایداری و انقلابی اشاره دارند - باید اوج استفاده از این مفهوم را – چه از منظر محتوا و چه هنری - در شعرهای سالهای آغازین پس از جنگ امینپور دانست. دفتر اوّل آینههای ناگهان، بهویژه با شعرهای دردوارهها (1و2)، مهمترین جلوهگاه این مفهوم در اشعار امینپور است.
قیصر که خود را از بازماندگان میراث جنگ میداند، از یکسو دلتنگ یاران سفر کرده است و از دیگرسو نگران ارزشهایی است که سخت به آنها وابسته بوده است. از نظر او، سالهای پس از جنگ، دوران فراموشی آن ارزشهاست. در دفتر گلها همه آفتاب گردانند هم، درد و حسرت هنوز حضوری چشمگیر دارد؛ اما نوع نگاه امینپور به درد در سرودههای دو دفتر آخر، متفاوت با اشعار دوران جنگ و دهۀ 70 است.
"کتاب منشور دوم/ محمد مرادی"
#قیصر_امین_پور
#شعر_انقلاب
https://eitaa.com/mmparvizan
📍 کتاب های پیشنهادی استاد #شاهپور_پساوند
🔸 #نویسنده
#معرفی_کتاب_ارشاد_فارس
🔸 بادبادک باز ، #خالد_حسینی
🔹 از اسطوره تا تاریخ ، #مهرداد_بهار
🔸 نوشتن برای ایران ، #ناصر_علیخواه
🔹 شاخه زرین ، #جیمز_جورج_فریز
🔸 زنی در برلین ، #مارتا_هیلرز
🔹 زندگی تحلیلی فردوسی ، #شاپور_شهبازی
🔸زن در شاهنامه ، #جلال_خالقی_مطلق
🔹شعر و کودکی ، #قیصر_امین_پور
🔸 شعر کودک از آغاز تا امروز ، #علی_موسوی_گرمارودی
🔹 دیروز و امروز شعر فارسی، #ضیا_موحد
#قرارگاه_شهید_آوینی_فارس
#انجمن_آثار_و_مفاخر_فرهنگی_فارس
#اداره_کل_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی_فارس
🔸ارتباط با ما:
🔻🔻🔻
Eitaa.com/farhangi_fars
صبح، خورشید آمد
دفتر مشق شبم را خط زد
می روم...
دفتر پاک نویسی بخرم !
زندگی را باید از سر سطر نوشت...
#قیصر_امین_پور