🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
کربلا غوغا به پا کن ماه مولا میرسد
زاده زهرای اطهر عشق اولی می رسد
بر سر هر کوی و کوچه پرچم مشکی به پاست
ماه اشک و ماتم اولاد زهرا میرسد
با نوای العطش در خیمه ها گریان شدند
طفلکان فریادشان تا به ثریا می رسد
شرم دارد آب از دستان عباس دلیر
با چه اندوهی به سوی خیمه سقا میرسد
گرچه عباس علمدار است پشت لشکرش
پشتش از غمها شکسته ناشکیبا (چون معما)می رسد
قاسم و اکبر و عون وحر و جعفر با حبیب
آتش شمشیرشان تا عرش بالا میرسد
شمر ذی الجوشن کشیده تیغ نفرت از میان
خون حنجر از زمین تا عرش اعلا می رسد
حرمله کرده نشانه نای خوشبوی علی
جای بوسه تیر بر آن طفل نوپا میرسد
آه از آن آبی که مهر مادرش صدیقه بود
جای کام تشنه کامان سوی دریا می رسد
وای از آن گلها که در دشت بلا پرپر شدند
سیل خون افتاده راه و تا به صحرا می رسد
آسمان آبی نباریدی ولی خون گریه کن
چون صدای ناله تا اوج ثریا می رسد
ک. قالینی نژاد_افروز
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
خیمه ی ماه محرم زده شد در دل ما
باز نام تو شده زینت هر محفل ما
...............................................
ضمن عرض تسلیت فرارسیدن ماه محرم حسینی به شاعران و محفل نشینان قند پارسی
در صورت تمایل به اشتراک گذاری اشعار آیینی خود در کانال محفل، مطالب واشعار خود را به pv شخصی بنده ویا جناب آقای اکبری ارسال بفرمایید تا در کانال به اشتراک گذاشته شود..
از محبت و بزرگواری شما دوستان همدل و همراه سپاسگزاریم..
یا حسین..
حسین کیوانی
در روزِگار خسته و تبدار نینوا
بر دارِ نخلهای علقمه مصلوب مانده بود
مردی غریب و خسته ولی آشنای عشق
مبهوتِ چشم و چشمه ی آشوب مانده بود!
حیرت گرفته بوده از آن ساعتِ عجیب
مه پیکری ،تلالویی از جنس آفتاب
آمد به سوی چشمه ولی ناگهان، خدا!
دستش شهید گشت و در افتاد توی آب!
آن موقعی که ناله ی کشدار کودکی
با تیر مرگ حرمله در خواب مانده شد
وقتی که در چکاچک شمشیرهای دون
پشت جوان شکست و ابو درد خوانده شد!
او دیده آن میانه ،زنی را که با غرور
در گیر و دار حادثه ها جا گرفته بود
غیر از شکوه جلوه ی دیگر نداشت او
در آن مکان که صابره معنا گرفته بود
آن مردِ برصلیب، فقط داغ دیده بود
تکرار داغِ بر دل و هم داغ ِبر جگر
او مویه های گرم غریبانه ای شنید
صدباره زیر پیکر صد پاره ی پسر
او دیده لحظه لحظه ی یک التهاب را
آن موقعی که آب به آتش کشیده شد
هنگامه ی عجیب و غریبانه ای که عشق
صد خنجر جفا به قفایش کشیده شد
آری مسیح بوده همان نوحه خوان درد
آن مرد روضه خوان که پر از شروه بوده است
دلبسته ای که بوده ِبه همراه کاروان
با یک صفای معرفت از مروه بوده است
کار مسیح، تعزیه خوانی است تا ابد
او بارها شکوه نمود و گریست که..
مصلوب عشق بودم و درگیر ِ لا مکان..
وا حسرت از هجوم زمانی که نیست که..
پدرام اکبری..
ای صبحِ سپید، باغِ لبخندی تو
در جامِ لبم، عسل تر از قندی تو
هم لُبّ ِکلام داری، هم حُسنِ ختام
نقاشی زیبای خداوندی تو
#صفیه_قومنجانی
﷽
• وه که گر من باز بینم روی یار خویش را
• تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را
(شیخ اجل سعدی)
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
|⇦• اعلام برنامه - جلسه شعرخوانی انجمن
۵ تا ۷ بعدازظهر جمعه ۱۴۰۲/۰۴/۳۰
فرهنگسرای طاووسیه
(بلوار بوستان، حدفاصل آرامگاه سعدی و باغ دلگشا)
[از عموم عزیزان شاعر و هنرمند دعوت بعمل میآید.]
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
انجمن شعر سعدی
[ https://eitaa.com/sheresaadi ]
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
جلسه ی شعر خوانی انجمن ادبی شاهچراغ
چهارشنبه 28/4/1402
ساعت پنج تا هفت عصر
شاهچراغ
سالن دارالقرآن
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
https://eitaa.com/khabarnameshaeranshiz
"شعر عاشورایی/ ۱"
دربارهی شعر عاشورایی و ادوار آن پژوهشهایی متعدد انجام شده است. طبق روایتهایی، ادبیات عاشورایی حتی پیش از زمان شهادت حضرت اباعبدالله شکل گرفته و نشانههای آن را در لالاییهای منسوب به حضرت فاطمه(س) و همچنین پیشبینیهای مربوط به حادثه از زبان حضرت رسول(ص) و امام علی(ع) که درود و صلوات خداوند بر آنان باد، میتوان دید. نشانههای این دست روایات و نقلها در بسیاری از کتب حدیثی اهل سنت و شیعه، مربوط به سدههای سوم به بعد قابل رصد است. ( بنگرید به کاملالزیارات ابنقولویه قمی؛ المعجمالکبیر سلیمان الطبرانی و المستدرک علیالصحیحین ابیعبدالله حاکم نیسابوری؛ تاریخ دمشق ابن عساکر و ...) اما آنچه در ادبیات عرب بهعنوان شعر عاشورایی مطرح است، جدا از سخنان منسوب به امام و رجزهای شهدای کربلا چون: حضرت اباالفضل(ع)، حرّ بن یزید ریاحی و دیگر یاران، اشعاری است که پس از واقعهی عاشورا و با موضوعهایی نظیر مرثیهی شهدا، دفاع از خاندان رسول(ص) و تلمیح یا روایت این حادثهی بزرگ سروده شده است.
بیشک سوگسرودههای بازماندگان کربلا نقشی تعیینکننده در رواج این جریان داشته و از آن میان جلسات شعرخوانی در محضر حضرت سکینه سلام الله علیها و دیگر بزرگان این خاندان شریف، اهمیتی بسزا داشته است.
پس از آن و در طول تاریخ ادب عربی، بسیاری از شاعرانِ عمدتا شیعی، اشعاری شکوهمند در این حوزه سرودهاند که از آن میان میتوان به دعبل خزاعی و شریف رضی اشاره کرد.
در ادبیات فارسی، بهمرور و با رواج شعر فارسی، از سدهی چهارم زمینههای توجه به عاشورا و ذکر امام حسین(ع) در اشعار فراهم شده؛ بهطوری که در دوران سامانیان، از میان شخصیتهای دینی، پس از امام علی(ع) و حضرت رسول(ص)، بیشترین ابیات را در مرثیهی آن حضرت میتوان دید؛ البته اغلب این اشارات و ابیات مدیون کسایی و مقتل منظوم اوست که در مجالی دیگر به آن میپردازیم.
بر اساس اشعار باقی مانده، کسایی اقدم شاعران عاشورایی با تعریف خاص آن است؛ هرچند بعید نیست بسیاری از اشعار شیعی و منقبتی این دوره از بین رفته باشد؛ چنانکه ناصرخسرو در مقام منقبتگویی، خود را با رودکی مقایسه کرده؛ حال که چندان نشانهای از شعر منقبتی رودکی در دست نیست:
خود را ز بهر مدحت آل رسول
گه رودکی و گاهی حسّان کنم
دیوان ناصرخسرو
به هر وجه بر اساس ابیات موجود، حتی پیش یا همزمان با کسایی در شعر دیگر شاعران فارسی نیز به امام حسین(ع) اشاره شده، چنانکه حکیم میسری در مقدمهی دانشنامه که بین سالهای 367تا370 سروده، پس از رسول و علی بر حسنین علیهمالسلام درود میفرستد:
پس آن گه بر حسین و بر حسن بر
به فرزندان ایشان تن به تن بر
دانشنامهی میسری
دقیقی مقتول به 370 نیز در تغزل قصیدهی 55 بیتیاش و در توصیف معشوق، به سوگواری حضرت زهرا(س) بر امام حسین(ع) تلمیح کرده است:
چنانچون من بر او گریم نگریید
ابر شبیر زهرا روز محشر
دیوان دقیقی
البته برخی پژوهشگران این بیت و چند بیت دیگر شیعی در این قصیده را در شعر دقیقی متاخر میدانند؛ هرچند فارغ از مباحث نسخهشناسانه، از منظر سبکی میتوان این شعر را متعلق به سدهی چهارم دانست...
ادامه دارد.
#شعر_آیینی
#شعر_شیعی
#شعر_عاشورایی
@mmparvizan