پنجمین جشنواره سراسری دانشجویی شعر باران
📢 فراخوان پنجمین جشنواره سراسری دانشجویی شعر باران
📚 بخش های جشنواره
۱- بخش زبان فارسی: شعر(سنتی/نو) ترانه، سرود، تصنیف
۲-بخش دیگر زبان ها شعر(انگلیسی/عربی) ترجمه(از فارسی به انگلیسی و عربی)
📜 موضوعات محوری جشنواره
۱-قرآن و اهل بیت(ع) ۲- آرمان خواهی توحیدی ۳- پایداری اسلامی و استکبارستیزی ۴- شهیدجمهور و شهدای خدمت ۵- مضامین آزاد
موضوع ویژه: *حضرت شاهچراغ(ع)*
🌐 نشانی اینترنتی جشنواره: Roytab.ir/sherebaran5
کانال اطلاع رسانی در ایتا @Shere_baran_festival
⏳آخرین مهلت ارسال آثار: ۳۱ شهریورماه ۱۴۰۳
📠 ارتباط با دبیرخانه استان فارس، شهرستان شیراز بلوار زند- ابتدای خیابان شهید فقیهی-مجتمع شهید فقیهی جهاد دانشگاهی تلفن: ☎️ ۰۷۱-۳۲۳۰۰۷۱۶
📮نحوه ارسال آثار: پیام رسان ایتا ۰۹۰۳۸۱۳۵۹۳۹
رایانامه 📧 cul.fr@acecr.ac.ir
تارنما 🌐 Roytab.ir/Default/GenerateForm/419
دبیرخانه جشنواره سراسری دانشجویی شعرباران
کانال خبرنامه شاعران در ایتا🔻
@khabarnameshaeranshiz
عضو شوید 👈 خبرنامه شاعران
بیا مرا ببر ای عشق با خودت به سفر
مرا ز خویش بگیر و مرا ز خویش ببر
مرا به حیطه ی محض حریق دعوت کن
به لحظه لحظهی پیش از شروع خاکستر
به آستانهی برخورد ناگهان دو چشم
به لحظههای پس از صاعقه، پس از تندر
به شبنشینی شبنم،به جشنوارهی اشک
به میهمانی پر شور چشم و گونهی تر
به نبض آبی تبدار در شبی بیتاب
به چشم روشن و بیدار خسته از بستر
من از تو بالی بالا بلند میخواهم
من از تو تنها بالی بلند و بالا پر
من از تو یال سمندی، سهند مانندی
بلند یالی از آشفتگی پریشانتر
دلم ز دست زمین و زمان به تنگ آمد
مرا ببر به زمین و زمانهای دگر
#قیصر_امینپور
🟣 «و نخوانیم کتابی که در آن، باد نمیآید.»
این عبارت، پارهای از منظومهی بلند ِ «صدای پای آب» از هشتکتاب سهراب سپهری است.
میخواهم این عبارت ِ شعری را به روشی کلاسی و مَدرسی، کالبدشکافی و تشریح کنم.
برای کار، نخست باید دید چه گره ِ دستوری در کار است.
اگر عبارت شعری، دستورمند بود و ارکان جمله، هریک در جای خود قرار یافته بودند، پا به مرحلهی دوم باید گذاشت؛ یعنی کندوکاو در واژههای کلیدی و یافتن ِ پیوندهای پیدا و پنهان آنها با هم و با متن ِ گستردهی عبارت و کل شعر.
اکنون که عبارت شعری، متناسب با منطق نثر به پیش رفته است و نیازی به جابهجایی ارکان دستوری جمله نیست، واژههای کلیدی را مییابیم و از دریچهی آنها، به لایههای زیرین نفوذ میکنیم و با تأمل در رگههای پنهانی عبارت، خود را به خواست ِ شاعر، نزدیک میکنیم و سپس دریافتهای تأویلی خود را با عنایت به قراین و دلالتهای متنی، مستدل عرضه میکنیم.
ژرفاشناسی و زیباشناسی واژههای کلیدی:
۱- خواندن
خواندن، مصدری است که وقتی به صورت فعل در زنجیرهی جمله و فعل مرکب بنشیند، معانی گونهگونی به نمایش میگذارد، مانند: آوازخواندن، کورکوریخواندن، آفرینخواندن، فروخواندن (قرائتکردن)و... .
اما خواندن بدون حضور در ساختمان فعل مرکب، معانی دیگری دارد، مانند: صدازدن، دعوتکردن، فریادزدن، آوازخواندن، قرائتکردن، پذیرفتن، یادگرفتن، تعلیمدادن، شرحکردن و... .
۲- کتاب
دینداران و متألهان، طبیعت و هستی را کتاب ِ مصوّر و سخنان ِ وحیانی را کتاب ِ خواندنی و مفصل میدانند که باید خوانده شود. کتاب ِ خواندنی ِ دیگر، انسان است که هم کتاب است و هم کتابخوان.
۳- باد
در نمادشناسی عرفانی، رمز الهام، عنایت الاهی، فیض خداوندگاری، یادآوری و تذکر و اشارات حیاتبخش است و در نمادشناسیهایی که با روانکاوی در پیوند است، رمزی است از بههمخوردن تمرکز و از دسترفتن رابطهی خودآگاه با ناخودآگاه. باد، در سمبولیسم اجتماعی، معانی دیگری دارد که اینجا مجال بیانش نیست.
۴- آن
ضمیر «آن»، در زنجیرهی این عبارت، معنای دومی هم مییابد که از آن به ایهام تبادر، یاد میکنیم. منظورمان از معنای ایهامی ِ «آن» در اینجا معنای اسمی آن است؛ یعنی لحظه و زمانی ویژه و درکشدنی.
معنای تأویلی عبارت:
سپهری میگوید: کتابی را بخوانیم که در آن، باد میآید.
کتابی را باید پذیرفت، دعوت کرد و تعلیم داد که بر سطرهای نوشته و نانوشتهاش، باران رحمت و عنایت الاهی فرو باریده باشد و بیانقطاع ببارد. کتابی که واسطهای باشد بین خدا و خلق، محتاج و مشتاق، عبد و معبود، عاشق و معشوق و سایه و آفتاب؛ کتابی که به نیروی نسیم فرحبخش ِ تذکر، دلها را از خواب غفلت بیدار کند، سخنی تازه بدهد و نشاط ببخشد و بهاریمان گرداند. به قول خود سهراب: «واژههایش، همه از جنس ِ بلور» باشد و کاغذش از جنس بهار.
شاعران معاصر🌹🌹🌹
علیرضا قزوه
او در اول بهمن سال ۱۳۴۲ در گرمسار به دنیا آمد. دوران کودکی و تحصیلات را در همان جا گذراند. در سال ۱۳۶۹ مدرک کارشناسی حقوق را از دانشگاه حقوق مدرسهی عالی قضایی قم گرفت و در سال ۱۳۷۶ مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را در تهران دریافت کرد.
قزوه، اولین شعر خود را در سال ۱۳۶۰ سرود و سه سال بعد همکاری خود را با مجلهی امید انقلاب آغاز کرد و پس از آن، با روزنامهها و مجلههای دیگر نیز همکاری داشت. در طول دفاع مقدس، یک سال را در جبههها گذراند.
مهمترین آثار منتشر شدهی وی عبارتند از : از نخلستان تا خیابان، دو رکعت عشق، پرستو در قاف، یادهای سبز، شِبلی و آتش، عشق علیهالسلام، غزل معاصر ایران، خورشیدهای گمشده (شاعران تاجیک)، دوبیتیهای امروز تاجیکستان و ... .
با تلخیص از خلوت انس، شرح احوال و آثار و مکاتبات ادبی تنی چند از شعرای معاصر، مشفق کاشانی و رضا اسماعیلی، ج ۳، ص ۴۱۴ و ۴۱۵.
#شاعرانمعاصر
#علیرضاقزوه
کوچهی آشتیکنان
از سعید بیابانکی
برجهای طویل سیمانی
محو کردند خانههامان را
کوچههای عریض طولانی
دور کردند شانههامان را
خانههایی که برکت نان داشت
گر چه بیرنگ بود و خشتی بود
خانههایی پر از ترنج و انار
میوههایش، همه بهشتی بود...
از تَهِ کوچه قهر میآید
به گُمانم زنی جوان باشد
نام این کوچه کاش مثل قدیم
کوچهی آشتیکنان باشد!
سنگچین، بیابانکی، ص ۱۹ و ۲۰.
#کوچهیآشتیکنان
#سعیدبیابانکی
• زنگِ قیامت •
یا رب چه بیکسانیم، در شهر هیچ کسها
ما را نفس بریدهست، از دست همنفسها
شیپور میزند باد، یعنی به خود بیایید
زنگ قیامتست این هنگامهی جرسها
پاسوز این غزلهاست عمر نرفتهی ما
بگریز از این هواها، بگذر از این هوسها
پیچیده دور خویشند، چون تار عنکبوتان
عنقا در این حوالیست بازیچهی مگسها
کی میدمد از آتش، ققنوس ناشکیبی
آن مرغ آتشین بال، با شعله بر قفسها
فریاد پشت فریاد از دست کیست ما را؟!
بیداد میکشیم از دستان دادرسها
موسی، بگو بگیرند «سلوی و من» از این قوم
حکمت مخوان عبث بر این کشتهی عدسها
خرزهرههای مسموم، بختک به جان باغند
تا چند در هراسیم از موسم هرسها
دستی به پیش دارند، کز پشت سر نیفتند
از چار گوشه بستند، تا راه پیش و پسها
بیپرده شیخ و مطرب، دستی به جام دارند
آن جا که شبروانند هم خانهی عسسها
دجالها به هر سو اسبی سپید دارند
با ذوالجناح برگرد «یا صاحب الفرسها»
این قاصدان کوفی، خونخواه کربلایند
تیغی مگر بپیچد طومار این «شبثها»
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
May 11
دفتر عاشورا
سخت است اگرچه باور عاشورا
اثبات شده سراسر عاشورا
سوریه، یمن، غزه، فلسطین، لبنان
باز است همیشه دفتر عاشورا
محمدعلی جهاندیده
امید.