فارسی یا پارسی؟
دکتر مجید طامه
معاون گروه زبانها و گویشهای ایرانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
نام زبان رسمی کشور ایران در نوشتههای دوران ساسانیان بهصورت پارسیگ (pārsīg) آمده است که برگرفته از واژۀ فارسی باستانِ پارسه (-pārsa) است. در سنگنوشتههای دوران هخامنشیان واژۀ -pārsa در اشاره به سرزمین و قوم «پارس» و همچنین بهعنوان نامی برای «تختجمشید» به کار رفته است. ظاهراً در این دوران واژۀ -ariya «آریایی، ایرانی» برای نامیدن زبان ایرانیِ به کار رفته در سنگنوشتهها معمول بوده است. در دوران اسلامی نیز این زبان غالباً فارسی و گاه پارسی نامیده شده است. بنابراین، در دورههای تاریخی این زبان صورتهای متفاوت ariya-، pārsīg، «پارسی» و «فارسی» برای نامیدن آن به کار رفتهاست.
دو صورت پارسی و فارسی که در دورۀ نو زبانهای ایرانی در کنار یکدیگر به کار رفته و میرود بهلحاظ معیارهای زبانی هیچکدام نادرست نیست. اما در این میان، از یکسو صورتی که بیشتر مصطلح بوده و هست «فارسی» است نه «پارسی»، و از سوی دیگر تحول پ به ف، ب و واو (/p/ به /f/، /b/ و /v/)، که اصطلاحاً نرمشدگی خوانده میشود، تحول آوایی معمولی است و شواهد دیگری نیز دارد (مانند پیل: فیل؛ اَپسوس: اَفسوس؛ اسپند: اسفند؛ گوسپند: گوسفند؛ پاداَفراه: باداَفراه «جزا، کیفر»؛ پسودن: بسودن «لمس کردن»؛ کَشَف: کَشَو «لاکپشت» از *kasyapa-؛ آب: آو از *ap-/āp-) که نشان میدهد این دگرگونی صرفاً تحت تأثیر زبان عربی در فارسی نو روی نداده است. بههرروی، صورت بینشان و رایج فارسی بر صورت نشاندار و کمکاربردتر پارسی ترجیح دارد.
عشق، یک شیشهی انگور کنار افتاده است
که اگر کهنه شود مست ترت خواهد کرد
#امیر_سهرابی
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔷پارسیگویی هماره جایگزینکردن واژهای پارسی بهجای واژهی بیگانه نیست. گاهی میتوان با واگویِشِ درست واژه، پارسی را پاک سُخَنید.
بسیاری از واژهها پارسیاند، ولی بهگونهای نادرست و با زبانی بیگانه بازگو میشوند.
در پی، شماری از این واژهها را میآوریم و امید داریم که شما نیز در پربارترکردن این پِهرِست یاریمان کنید.
#آج= آژ
#آجر= آگور
#آذربایجان= آذرآبادگان
#آذوقه= آزوغه
#آماج= آماگ
#آئین= آیین
#آئینه= آیینه
#ابرقو= ابرکوه
#ابد= اَپَت
#ازل= اَسَر
#اسب= اسپ
#اسفند= اسپند
#اسفندیار= اسپندیار
#اصفهان= اسپهان، سپاهان
#اوج= اوگ
#باج= باژ
#بادنجان= بادِنگان، باتَنگان
#بجنورد= بیژنگرد
#برج= بُرگ
#بروجرد= پیروزگرد
#بذر= بَرز
#بصره= بَسرَه
#بوزرجمهر= بزرگمهر
#بیرجند= بیرگند
#پائیز= پاییز
#تاج= تاگه، تاگ
#ترجمان= ترگمان، ترزبان
#ترجمه= ترگویه
#تیسفون= تیسپون
#توپ= توب(بازی)
#توپ= توف، از زینهها(سلاحها)
#جالیز= پالیز
#جزیره= گزیرک
#جزیه= گزیَت، گزیه
#جعفری= جفری(سبزی)
#جوراب= گوراب
#جوهر= گوهر
#جیوه= ژیوه
#چاقو= چاکو
#حال= هال(خوشحال=خوشهال)
#حتی= هتا
#خط= خد
#خنثی= خـَنزَک
#خنجر= خونگر
#خندق= کندک
#دغل= دَگل
#دلقک= تلخک
#دهقان= دهگان
#رأی= رای
#رواج= رواگ
#زرنیخ= زَرنیک
#زغال= زگال
#زنجبیل/#زنجفیل= زنگپیل
#زوبین= ژوپین
#ساعت= سایه
#ساق= ساگ
#سفارش= سپارش
#سفید= سپید
#سمرقند= سمرکند
#سنندج= سنندژ
#سیاق= سایاگ
#شصت= شست
#شطرنج= چترنگ
#صد= سد
#صدا= سدا
#صلیب= چلیپا
#طاق= تاک
#طالقان= تالکان
#طبق= تبوک(=ظرف)
#طرز= ترز
#طلق= تلک
#طوس= توس
#طهماسب= تهماسپ
#عرش= ارگ
#عروس= اروس
#عیار= هَیبار، اَیبار
#فارس= پارس
#فاش= پاش
#فالوده= پالوده
#فانی= وَنی
#فردوس= پردیس
#فشم= پَشَم
#فنجان= پَنگان
#فندق= پَندُک
#فولاد= پولاد
#فهرست= پهرست
#فیل= پیل
#قادسیه= کادُسی، کادوسی
#قارچ= غارچ
#قربان= کُرپان
#قرقره= غَرغَره
#قزوین= کاسپین
#قشنگ= غشنگ
#قفقاز= گابگـَه
#قفل= کوپَله، کُپل
#قلعه= کلات
#قنات= کَناد
#قند= کهَند، کند، غند
#قندیل= کندیله
#قهرمان= کـُهرُمان
#کج= کژ
#کسری= خسرو
#کیومرث= گـَیومَرت
#گوسفند= گوسپند
#لعل= لال
#ماده= ماتک
#محراب= مهرابه، مهراب
#مسجد= مزگت
#مسقط= مَسکَت، مَشکَت
#مسیح= مسیها
#معنوی= مینوی
#معنی= مانی، مانَک، ماناک
#موذی= موتک
#مهندس= هَندازگر
#نظر= نگر
#نعناع= نانوک
#نقش= نخش
#نوبت= نِیابِه
#نیریز= نوروز
#وجب= وَژَه
#وزیر= وِچیر، ویچیر
#وقت= وخت
#هاج و #واج= هاژ و واژ
#یاقوت= یاکند
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانr
🔷🔶🔹🔸
هر لحظه دم از نفاق با هم بزنند
یا حرفی از این سیاق با هم بزنند
یکبار نشد عقربه های ساعت
یک دور به اتفاق با هم بزنند
#بیژن_ارژن
«به تو از دور سلام» و به من از دور جوابی
به تو یک عرض ارادت، و به من از تو خطابی
پر زده کفتر این دل به هوای سر کویت
زمن استغاثه ای و زتو مْهر استجابی
سلام بر حسین
سلام بر عباس
سلام بر عقیله بنی هاشم
وسلام بر اربعین.
اربعین میقات عاشقان مسیر عشق حسین است،
صحنه دلبری و دلدادگی است،
روضه رضوان «سیدی شباب اهل الجنه» و
سند بیعت با آرمان اسوه ایثار است،
میقاتی که رنگ و جنس و نژاد و ملیت رنگ باخته اند در دلبری حسین!
جایگاهی که در نوکری ارباب« والسابقون السابقون» هستند
ولی افسوس که:
دوباره زائرت جا مانده آقا
دلش در هجرتو وامانده آقا
نمی دانم شود کی قسمت او؟
فراقت قلب او رنجانده آقا
افسوس که سعادت نشد همراه خیل زایرانت عمود به عمود و موکب به موکب نظاره گر عشق عاشقانی باشم که گرما و رنج سفر را به پای عشق تو قربانی میکنند،
افسوس که قسمت نشد مسیر بین الحرمین را پا برهنه هروله بروم.
آقای من!
پر کشیده دل من به سوی بین الحرمین
پا به پای دل میام با زایرات امام حسین
نشد امسال دوباره جا پای جابر بذارم
دل بدم به غربت صحن و سرای کاظمین
افسوس که نتوانستم عاشقانه به پنجره شش گوشه ات دخیل ببندم و با اشکهایم گلوی اصغرت را سیراب کنم،
افسوس که نتوانستم پا به پای بی بی زینب بالای تل زینبیه در فراقت های های گریه کنم.
افسوس که نتوانستم شکوه و هیبت و ابهت عباس را در بارگاهش به تماشا بنشینم.
مولای من !
کاش نیم نگاهی کنی و سالی دعوت نامه ما را هم امضا
کاش و ای کاش!!
ک. قالینی نژاد_افروز
تک بیت
بیت بیت عمر ما با شعر وشیدایی گذشت
حاصل ما شاعران جز دفتری صدپاره نیست !!
#حسین_کیوانی
#روز جهانی شاعر گرامی باد