نحن الغالبون
نمیفهمند ما را عقلهای بیجنون هرگز
بگو سید نباشد راه ما بی فتح خون هرگز
نشستن را نمیدانیم در سوگت به پا خیزیم
که طوفان نسبتی هرگز ندارد با سکون هرگز
درنگ و جنگ ما در فتنهها موقوف فرمان است
نباشد سربلندیهای ما بیآزمون هرگز
اَلا إنَّ الدَّعِیَّ ابن الدّعی قَد رَکَّزَ... هیهات
که بیسر میشویم امروز اما سر نگون هرگز
متون را خواندهام، ما آنچنان پیروز فرداییم
که حتی نامشان باقی نماند در متون هرگز
چنان در خون نصرالله صهیون غرق خواهد شد
که از یادش نخواهد رفت نحن الغالبون هرگز
✍🏻 #محمدمهدی_خانمحمدی
🏷 شهید والامقام #سیدحسن_نصرالله
🇮🇷
آرایه ی غیرانتزاعی دارم
مجموعه ی شعر اجتماعی دارم
نیروی ممیزی به من سخت نگیر
در کوله ی کوچکم رباعی دارم
#محمدعلی_ساکی
تحلیل و زيباییشناسی شعر سپید
«حکایت دریاست زندگی » سروده شمس لنگرودی شاعر توانای معاصر
آرام باش عزیز من، آرام باش
حکایت دریاست زندگی
گاهی درخشش آفتاب، برق و بوی نمک، ترشح شادمانی
گاهی هم فرو میرویم،
چشمهایمان را میبندیم
همه جا تاریکی است
آرام باش عزیز من، آرام باش
دوباره سر از آب بیرون میآوریم
و تلألو آفتاب را میبینیم
زیر بوتهای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری، طالع می شود
محمد شمس لنگرودی، شاعر، پژوهشگر، بازیگر، خواننده و مورخ ادبی معاصر در ۲۶ آبان ۱۳۲۹ شمسی در شهر فرهنگی لنگرود متولّد شد. در سال ۱۳۴۶ اولین سروده اش در هفتهنامه امید ایران چاپ شد. وی نخستین دفتر شعرش را با عنوان « رفتار تشنگی» در سال ۱۳۵۵ منتشر کرد. به دنبال آن تا کنون آثاری چون: در مهتابی دنیا ، خاکستر و بانو ، قصیده لبخند چاک چاک، نت هایی برای بلبل چوبی، ملاح خیابان ها ، لب خوانی های قزل آلای من، حکایت دریاست زندگی و ... در موضوع شعر از وی انتشار یافته است.
شمس لنگرودی آثاری در قالب رُمان و قصّه برای کودکان دارد و چند اثر پژوهشی نیز در کارنامه پُربار ادبی وی خودنمایی می کند. کتاب «تاریخ تحلیلی شعر نو» هم اثری متمایز و شاخص از این نویسنده است که در چهار جلد تدوین شده است. این کتاب تاریخ جامعهشناختی یک دوره از شعر نو ایران است که طی سالها کار پژوهشی نگاشته شده است.
محمد شمس لنگرودی در ابتدای راه شاعری تحت تأثیر شاعرانی چون فریدون توللی، فریدون مشیری و به ویژه نادر نادرپور بود. وی با حضور در جریانات سیاسی و تحت تأثیر شرایط زمانه به شعر سیاوش کسرایی و در نهایت احمد شاملو متمایل میشود و میتوان بخش بزرگی از اشعار او را متأثر از زبان شاملو دانست. وی در نهایت پس از کتاب قصیده لبخند چاک چاک از تحت تأثیر دیگران بودن فاصله گرفت.
زبانساده، کوتاه نویسی، طنز، پرداختن به زندگی روزمره و پر رنگ بودن عشق از ویژگیهای اصلی شعرهای شمس لنگرودی است.
شعر« حکایت دریاست زندگی» در قالب سپید است و عنوانِ یکی از گزینه اشعار این شاعر توانای معاصر را در برمی گیرد.
شمس لنگرودی در این سروده زیبا همچون ناصحی، سعدی وار، تجربیات و آموزه های زندگی خود را به خواننده عرضه می کند. وی برای اینکه آموزه ی تعلیمی اش تأثیر لازم را بر مخاطب بگذارد، از لحن عاطفی و صادقانه « عزیز من » بهره می گیرد. تکرار بجا و شایسته ی مصراع « آرام باش عزیز من، آرام باش» در این شعر، علاوه بر اینکه تأکید را می رساند، آدمی را به بردباری و آرامش خاطر دعوت می نماید.
کل شعر تحت تأثیر تشبیه زیبا و هوشمندانه ای است که شاعر از آن بهره گرفته است. او ماجرای زندگی انسان ها را مانند حکایت دریا می داند. زمانی که آدمی سرش را در آب بالا نگه می دارد و در چنین حالتی زندگی امیدوارانه و با شکوه همراه با درخشش پرتو آفتاب و بوی شورِ حاصل از نمک دریا و شادمانی حاصل از تراوش آب ادامه دارد. زمانی هم سرمان را زیر آب فرو می بریم و ناخودآگاه چشم هایمان را می بندیم. در این حالت همه جا را تاریکی فرا می گیرد و این همان روی دوم سکه یعنی ناگواری های زندگی است. زندگی مانند دریا دارای دو روی سکه یعنی یک روی آن، خوشی ها و امیدها و روی دیگر آن، ناخوشی ها و ناگواری ها است.
شاعر در بند پایانی سروده خود، امید را به خواننده برمی گرداند. به دنبال هر سر فرو بردنی در آب دریا، سر از آب بیرون آوردنی را شاهد هستیم. او اعتقاد دارد که در پس هر ناملایماتی، خوشی های زندگی طالع خواهد شد؛ درست به همان گونه که آرزوی آدمی است.
در این سروده کوتاه، بهره گیری از عناصر خیال چشمگیر است. تشبیه زندگی به دریا در مصراع یا سطر دوم کاملاً برجسته است. شاعر ادات تشبیه را ذکر نکرده است و وجه شبه در ادامه شعر تشریح می شود. تضاد زیبایی بین « فرو می بریم» و « بیرون می آوریم» و همچنین درخشش آفتاب و تاریکی برقرار است. تناسب در واژگان دریا، آب، برف، آفتاب، درخشش و ... چشم نواز است. در ضمن در مصراع پایانی واج آرایی در صامت های « د» و « ت» خودنمایی می کند که موسیقی درونی شعر را افزون نموده است.
سخن پایانی اینکه شمس لنگرودی شاعر توانای معاصر در این شعر سپید کوتاه با زبانی ساده و روان توانسته است مفهومی ارزشمند را از آموزه های زندگی با بهره گیری از تشبیهی هوشمندانه و عناصر دیگر خیال به مخاطب خود عرضه نماید و خواننده را از آغاز تا پایان شعر همراه سازد و تأثیر کافی و لازم را بر او بگذارد.
#عباس_رسولی_املشی
C᭄❁࿇༅══════┅─
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
🔰دومین جشنواره بزرگ حافظ خوانی کشور
(به مناسبت نکوداشت روز حافظ)
👌با حضور شعرا، پژوهشگران و اساتید برتر کشوری در حوزه حافظ شناسی
⏳تاریخ: پنج شنبه 19 مهرماه 1403، ساعت 14 الی 20
📌مکان: پردیس سینمایی امین تارخ
( واقع در میدان کوزه گری شیراز)
✔️سازمان بسیج هنرمندان فارس
✔️موسسه فرتاک ایرانیان
✔️حوزه هنری فارس
✔️شرکت سینمایی طه فیلم شیراز
✔️کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فارس
✔️اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
#ستاد_کنگره_امیران_سرداران_و۱۵۰۰۰_شهید_ولایتمدار_استان_فارس
#هنرمند_متعهد
#بسیج_هنرمندان_فارس
نام من عشق است آیا میشناسیدم؟
زخمیام -زخمی سراپا- میشناسیدم؟
با شما طی کردهام راه درازی را
خسته هستم خسته آیا میشناسیدم؟
راه ششصد سالهای از دفتر حافظ
تا غزلهای شما، ها، میشناسیدم؟
این زمانم گرچه ابر تیره پوشیدهاست
من همان خورشیدم اما، میشناسیدم
پای رهوارش شکسته سنگلاخ دهر
اینک این افتاده از پا، میشناسیدم؟
میشناسد چشمهایم چهرههاتان را
همچنانی که شماها میشناسیدم
اینچنین بیگانه از من رو مگردانید
در مبندیدم به حاشا، میشناسیدم!
من همان دریایتان ای رهروان عشق
رودهای رو به دریا! میشناسیدم
اصل من بودم, بهانه بود و فرعی بود
عشق قیس و حسن لیلا میشناسیدم؟
در کف فرهاد تیشه من نهادم، من!
من بریدم بیستون را میشناسیدم
مسخ کرده چهرهام را گرچه این ایام
با همین دیوار حتی میشناسیدم
من همانم، مهربان سالهای دور
رفتهام از یادتان؟ یا میشناسیدم؟
#حسین_منزوی #شعر
#معرفی_نویسنده
سهراب سپهری شاعر، نویسنده و نقاش ایرانی بود که در سال 1307 در کاشان به دنیا آمد.او از مهمترین شاعران معاصرایران است و شعرهایش به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده است.
سهراب ابتدا به سبک نیمایی شعر میگفت ولی بعد های رویه خود را شناخت و به سبک مخصوص به خود شعر میگفت. سبک حجم سبز شکل تکامل یافته سبک سهراب سپهری میباشد.
هشت کتاب سهراب سپهری یکی از کتاب های شعر معروف او است
🎧📚i 📚🎧