حبیبالله چایچیان (۱۳۰۲-۱۳۹۶ش)، متخلّص به حسان، شاعر و مرثیهسرای اهل بیت(ع) در قرن چهاردهم شمسی. بیشتر سرودههای او مدح و مرثیه اهلبیت(ع) است. او از علامه امینی و علامه عسکری تأثیر پذیرفته است. علامه امینی و آیت الله خامنهای او را تحسین و تشویق کردهاند. دیوان اشعار او در سه جلد به چاپ رسیده است. «امشب شهادت نامه عشاق امضا میشود» و آمدم ای شاه پناهم بده از سرودههای معروف او است.
#معرفی_شاعر
#حبیب_الله_چایچیان
🏴صلوات خاصه حضرت زهراء سلام الله علیها🏴
اَللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَي الصِّدّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ، حَبيبَةِ حَبيبِكَ وَنَبِيِّكَ، وَاُمِّ اَحِبّآئِكَ وَاَصْفِيآئِكَ، الَّتِي انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلي نِسآءِ الْعالَمينَ، اَللَّـهُمَّ كُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها، وَكُنِ الثّائِرَ اَللَّـهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها، اَللَّـهُمَّ وَكَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدي، وَحَليلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ، وَالْكَريمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلي، فَصَلِّ عَلَيْها وَعَلي اُمِّها صَلوةً تُكْرِمُ بِها وَجْهَ اَبيها مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَتُقِرُّ بِها اَعْيُنَ ذُرِّيَّتِها، وَاَبْلِغْهُمْ عَنّي في هذِهِ السّاعَةِ، اَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلامِ.
اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ
در دوزخی ز خویِ بدِ خویش، غافلی
کز خُلقِ خوش بهشتِ خدا می توان شدن
#صائب_تبریزی
در پیچ و تاب افتاده قلب مضطر کوچه
رنگسیاهی مانده روی دفتر کوچه
کینه براشان باری از هیزم شد و آنوقت
آتش به پا شد پشت پلک باور کوچه
نامرد مردم پیش چشم خویش می دیدند
آتش گرفته هستی سرتاسر کوچه
شعله گرفت و حضرت خورشید می لرزید
ای وای از میخ و در و از مادر کوچه
از مادری که روی دستش بوسه ها میزد هر روز و هرشب مهربان پیغمبر کوچه
در پیش چشمش حضرت مولای ما می دید
آیه به آیه خون چکید از کوثر کوچه
هی در زدند و در زدند و در زدند و در
این درزدن آتش زده بر حیدر کوچه
مردی که هرشب دشمنان را بر زمین میزد
با او چه کرده رنگ ِ سرخ ِ معجر کوچه
تاریخ ِ سیلی تا ابد با گریه میخواند
خط ِ کبود مانده را از معبر کوچه
غیر حسن با دست کوتاه و دلی لرزان
دیگر که دیده کافری ...دور و بر کوچه
سیلی و گل مزد رسالت ؟نه نگو هرگز چاه است تنها همدم نام آور کوچه
نخل و شب و تنهایی و چاه و علی و درد راه و عبور و آه و چشمان تر کوچه
یک روز هم خورشید روی نیزه ها می دید
ویرانه و درد یتیم دختر کوچه
زهرا علی بود و علی آیینه ی زهرا
دیدیم تنها عشق را پشت در کوچه
#زینب_حسامی
#یا_فاطمه_س
به بهانه بازگشت کبوتران گمنام
این قوم که از مدافعان حرم اند
مشهور ولی در آسمان حرم اند
پیچیده شمیم یادشان در همه جا
گمنام ترین ستارگان حرم اند
#حسین کیوانی
از کتاب باران در کویر
مناقب_فاطمي_در_شعر_فارسي.pdf
2.57M
"مناقب فاطمی در شعر فارسی"
احمد احمدی بیرجندی: بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی
با اشعاری از #ناصر_خسرو #ابن_حسام_خوسفی #قدسی #وصال #عاشق_اصفهانی #غافل_مازندرانی #صفای_اصفهانی #اقبال_لاهوری #غروی_کمپانی #فواد_کرمانی #صغیر_اصفهانی و...
پ.ن: شعر دینی فاخر بخوانیم.
https://eitaa.com/mmparvizan
13.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حضرت_زهرا
🎥 شعری که اشک حضرت آقا را درآورد...🖤
دیر آمدم...دیر آمدم... در داشت میسوخت
هیئت، میان "وای مادر" داشت میسوخت
دیوار دم می داد؛ در بر سینه می زد
محراب می نالید؛ منبر داشت میسوخت
جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود
جانکاه تر: آیات کوثر داشت میسوخت
آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد
باغ خدا یک بار دیگر داشت میسوخت
یاد حسین افتادم آن شب آب میخواست
ناصر که آب آورد سنگر داشت میسوخت
آمد صدای سوووت؛ آب از دستش افتاد
عباس زخمی بود اصغر داشت میسوخت
سربند یازهرای محسن غرق خون بود
سجاد، از سجده که سر برداشت، میسوخت
باید به یاران شهیدم می رسیدم
خط زیر آتش بود؛ معبر داشت میسوخت
برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست
در عشق، سر تا پای اکبر داشت میسوخت
دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند
گودال، گل می داد و خنجر داشت میسوخت
شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه
دیدم که بعد از قرن ها در داشت میسوخت
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت میسوخت
🎙✍: #حسن_بیاتانی
#فاطمیه
#امام_خامنه_ای