سعید یوسف نیا در سال ١٣٤٤ شمسی در تهران متولد شد و از همان دوران نوجوانی صاعقه شعر به روح او اصابت کرد و او نیز در برابر تقدیر خویش سر فرود آورد و حقیقت وجود خود را در جذبه شعر جستجو کرد و قدم در این گستره بیپایان گذاشت. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. در سال ١٣٦٢ ه. ش به جلسات شعر حوزه هنری راه یافت. حضور منظم او در این جلسات که پنجشنبهها و با حضور شاعران نامداری چون قیصر امین پور، سید حسن حسینی، یوسفعلی میرشکاک، حسین آهی، سلمان هراتی و... بسیاری دیگر از شاعران انقلابی برگزار میشد، بر اندیشه و چگونگی نگاه او به عالم و آدم تأثیر زیادی داشت خصوصاً که از محضر استاد ارجمند مشفق کاشانی نیز بهرهها برد. سعید یوسف نیا در سال ١٣٦٣ ه. ش همکاری خود را با رادیو آغاز کرد و به عنوان نویسنده برنامه در انتهای شب کار خود را ادامه داد. وی مدیریت گروه ادبیات شبکه فرهنگ را نیز به عهده داشته است.
#معرفی_شاعر #سعید_یوسف_نیا
ـــــــــــــــــــــــ
خرابات
▪️خرابات هم از کلمات رمزی و نمادی در شعر حافظ است. سنائی و عطار و حافظ این کلمه را از معنی پست و حقیر و زشتِ آن تجرید کرده و مفهوم بسیار عالی و شریف به آن بخشیدهاند. این هم قدرت شاعر را در تصرف در معانی میرساند و هم توانائی او را در تصرّف در نفوس و افکار مردم نشان میدهد. خرابات به گواهی جمیع نصوص و متونِ تاریخی جایگاه عیاشان و هرزهگردان و بدکاران و مُقامران (قماربازان) بوده است. لفظ خرابات هم این معنی را تأکید میکند، یعنی از لحاظ اخلاقی ویرانترین و پستترین جائی بود که ممکن بود در شهری پیدا شود:
هم خراب از لحاظ ظاهری، زیرا مقررات اجتماعی اجازه نمیداد که چنین جائی در محل معتبر و مرغوبی باشد و بنای خوب و آبادی داشته باشد و هم از لحاظ معنوی؛ زیرا محل فساد و تباهی و خرابی بوده است.
حافظ و شاعران پیش از او با پیوندی معناشناسی و با یک دستکاری ماهرانه که تنها از نفوس ابداعگر و خلّاق ساخته است، خرابات را به آرمانشهر و مکانی مقدس و آباد و معمور از جهت معنوی و روحانی تبدیل کردهاند. توانائی حافظ در این است که هم به معنای اصلی پست و نکوهیده آن و هم به مفهوم والای آن از نظر خود اشاره میکند:
در خرابات مغان نور خدا میبینم
وین عجب بین که چه نوری زِ کجا میبینم
خرابات مغان را هم تجلیگاه نور خدا میداند و هم تعجب میکند که
چه نور والائی از چه جای نامناسبی! و نیز میگوید:
در عشق خانقاه و خرابات شرط نیست
هرجا که هست پرتوِ روی حبیب هست
آئینهٔ جام
شرح مشکلات دیوان حافظ
شادروان استاد عباس زریاب خوئی
درسگفتارهایی دربارهٔ حافظ
آینه هم پرفریب از آب درآمد
آه، رفیقم رقیب از آب درآمد
عاشقیام شهره شد میان اهالی
بسکه به کوی تو سیب از آب درآمد!
حوض به فوّاره هم نبست امیدی
بسکه فرازش نشیب از آب درآمد
شیخ که سجّاده روی آب میانداخت
عابد مردمفریب از آب درآمد
دل به فدای کسی که بر لب دریا
تشنه شد و بیشکیب از آب درآمد...
شعر نوشتم برای ضامن آهو
قافیهاش هم غریب از آب درآمد
#مهدی_جهاندار
#نظم_پریشان
هر کس که میِ عشق به جامش کردند
از دردی درد، تلخکامش کردند
گویا همه غمهای جهان در یک جا
جمع آمده بود، عشق نامش کردند
#هلالی_جغتایی
کانال اشعارخانم دکتر سیده اعظم حسینی
https://eitaa.com/SayyedeAzamHoseini1
عشق، ساده و پیچیده
از فاضل نظری
این قدر میندیش به دریا شدن ای رود
هر جا بروی، باز گرفتار زمینی
مهتاب، به خورشید نظر کرد و درخشید
هر وقت شدی آینه، کافی است ببینی
ای عقل، بپرهیز و مگو عشق، چنان است
ای عشق، کجایی که ببینند چنینی
هم هیزم سنگینسریِ دوزخیانی
هم باغ سبکمایهی فردوسِ برینی
ای عشق، چه در شرح تو جز عشق بگوییم؟
در سادهترین شکلی و پیچیدهترینی!
آنها، نظری، ص ۵۷.
#عقلوعشق
#فاضلنظری