بی رحم ترین قطعه پاییز چنین است
بـاران بـزند شـعر بیـاید تـو نبـاشـی
#علی_جعفرزاده #شعر
#چهلمین روز شهادت سید حسن نصرالله
شادی روحش صلوات🌹🌹🌹
در دل من چیزی ست
مثل یک بیشه نور
مثل خواب دم صبح
و چنان بیتابم
که دلم میخواهد
بدوم تا ته دشت
بروم تا سر کوه
زندگی تابش نوری ست
مرا می خواند
#سهراب_سپهری
🌹🌹🌹
پاییز آمدهست که خود را ببارمت!
پاییز: نامِ دیگرِ «من دوست دارمت»
بر باد میدهم همهی بودِ خویش را
یعنی تو را به دست خودت میسپارمت!
باران بشو، ببار به کاغذ، سخن بگو...
وقتی که در میان خودم میفشارمت
پایان تو رسیده گلِ کاغذیِ من
حتی اگر که خاک شوم تا بکارمت
اصرار میکنی که مرا زودتر بگو
گاهی چنان سریع که جا میگذارمت!
پاییز من، عزیزِ غمانگیزِ برگریز!
یک روز میرسم... و تو را میبهارمت!
#مهدی_موسوی
🌹🌹🌹
۱۶ آبان زادروز عبدالعلی دستغیب
(زاده ۱۶ آبان ۱۳۱۰ شیراز) نویسنده، مترجم و منتقد ادبی
او از دانشسرای مقدماتی شیراز فارغالتحصیل شد و به تدریس در دبستانهای کازرون و نورآباد ممسنی پرداخت.
پس از ۲۸ امرداد سال ۱۳۳۲ به دلیل فعالیت سیاسی یکسال زندانی شد و پس از آزادی، بهعلت ممنوعیت از مشاغل دولتی، بهکار در دفتر اسناد رسمی و روزنامههای محلی شیراز پرداخت.
در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل وارد دانشسرای عالی تهران شد و سپس دوره سه ساله دانشسرای عالی در رشته فلسفه و علوم تربیتی، فوق لیسانس همین رشته را ادامه داد، اما به دلیل موانعی، درس را رها کرد.
پس از آن تا سال ۱۳۵۹ به تدریس ادبیات، نقد ادبی و جامعهشناسی هنر در دبیرستانها، مدارس عالی و دانشسراهای مقدماتی در شیراز و تهران پرداخت و در سال ۱۳۵۹ به درخواست خود بازنشسته شد و از آن پس توانست وقت بیشتری را به مطالعه و نگارش اختصاص دهد.
او از سال ۱۳۲۶ در روزنامههای پارس و بهار در شیراز و سپس در مجلهها و روزنامههای اطلاعات، کیهان، سخن، فردوسی، نگین، روشنفکر، امید ایران، پیام نوین، راهنمای کتاب، آینده، آدینه، کلک، کیهان فرهنگی، نیستان و ادبیات داستانی، مقالهها و مطالب متعددی در زمینههای تاریخ، فلسفه، جامعهشناسی و هنر نوشته است.
از وی نزدیک به ۵۰ عنوان کتاب ترجمه یا تألیفی منتشر شده است. وی در سال ۱۳۷۴ از سوی وزارت ارشاد به عنوان منتقد نمونه برگزیده شد و لوح سپاس خدمات فرهنگی دریافت کرد.
همچنین در سال ۱۳۸۲ طی مراسمی در صداوسیما، به عنوان چهره ماندگار در رشته نقد ادبی شناخته شد و موفق به دریافت لوح تقدیر و جایزه شد.
بر بلندای نام عقیله
بر دیدگان مبهوتمان شوراب ناگزیری است. حتی در رخت های سفید عیدانه و در لبخند ها ی بهجت آمیز میلاد دخترآفتاب. ما دعوت شده ایم. نه، ما انتخاب شده ایم تا در ساحت شیوای شعر ، زیر سایه سنگین دخترفرهمند آفتاب، بانوی ایثار و حماسه، صبورای دل های نگران و پناه جان های بی تاب، نام عزیزش را شادمانه زمزمه کنیم. به ضیافت قنداغ محفل قند پارسی و روشنای مجلس آرایی انجمن دختران آفتاب.
با حضور
دکتر غلامرضا کافی
دکتر سیده اعظم حسینی
و سرکار خانم نجمه آرمان
- چهارشنبه16 آبان 1403، ساعت 16
- شیراز، میدان اطلسی، کتابخانه ی عمومی رییسی اردکانی، سالن کتابدار
اداره کل کتابخانه های عمومی استان فارس
May 11