eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
364 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
602 ویدیو
115 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
چه اتفاق افتاد که خواب سبز تو را سارها درو کردند؟ و فصل فصلِ درو بود و با نشستنِ یک سار روی شاخهٔ یک سرو کتاب فصل ورق خورد و سطر اول این بود؛ حیات غفلتِ رنگینِ یک دقیقهٔ " حوا" ست...
چه اتفاق افتاد که خواب سبز تو را سارها درو کردند؟ و فصل فصلِ درو بود و با نشستنِ یک سار روی شاخهٔ یک سرو کتاب فصل ورق خورد و سطر اول این بود؛ حیات غفلتِ رنگینِ یک دقیقهٔ " حوا" ست...
نه، وصل ممکن نیست! همیشه فاصله‌ای هست، اگر چه منحنی آب، بالش خوبی است، برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر! همیشه فاصله‌ای هست! دچار باید بود، وگرنه زمزمه ی حیات، میان دو حرف، حرام خواهد شد...
ﮔﺎه‌ گاهی ﮐﻪ ﺩﻟﻢ می‌گیرد ؛ ‌ به خودم می‌گویم در دیاری که پر از دیوار است ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ ‌ ‌ ‌ ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯿﻮﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ .. ؛ 🥀 ‌ 📚🎧
در دل من چیزی ست مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح و چنان بی‌تابم که دلم می‌خواهد بدوم تا ته دشت بروم تا سر کوه زندگی تابش نوری ست مرا می خواند i 📚🎧
«به بهانه‌ی زادروز سهراب» بدون تردید، در شعر معاصر فارسی، سمبولیسم عرفانی، ویژه‌ی سهراب سپهری است. سهراب به‌ویژه در دفترهای «صدای پای آب»، «مسافر» و «حجم سبز»، توانسته هم از منظر تشخص‌بخشی سبکی و هم فراوانی اشعار، جریانی خاص خود در شعر فارسی ایجاد کند. از دیگر شاعران این عصر، فروغ فرخزاد نیز به‌ویژه در دفتر «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» نگاهی گاه نزدیک به سهراب دارد؛ هرچند به نظر می رسد به‌ویژه از نظر زبانی، سهراب از فروغ تاثیر پذیرفته باشد. سمبولیسم سهراب، از دو منظر زیر‌شاخه‌ی جریان شعر آرمان‌گرای معاصر محسوب می‌شود. او به‌ویژه در دو منظومه‌ی بلند صدای پای آب» و «مسافر» و اشعاری چون: «روشنی، من، گل، آب» و «آب» کوشیده است تا جهان آرمانی خود را با نگاهی عرفانی و متفاوت به محیط پیرامون بسازد. در این دست از اشعار سهراب، جهان آرمانی گویی در همین عالم قابل دست‌رسی است و مخاطب سهراب، با نگاهی متمایز و عادت‌گریز به طبیعت، می‌تواند آن را در درون خود شکل دهد؛ اما در اشعار کوتاه سهراب، به‌ویژه شعرهایی چون «ندای آغاز»، « پشت دریاها»، «واحه‌ای در لحظه» و «نشانی»، گویا جهان آرمانی او مکانی جدا از عالم بیرون است و از این منظر، سهراب آمیزه‌ای از گونه‌های مختلف عرفان و سمبولیسم فرارونده را در شعرش تجربه کرده است. شاید سمبولیسم آرمانی سهراب را نتوان به تنهایی در چارچوب جریانی ادبی از عصر پهلوی تعریف کرد؛ اما با در نظر گرفتن ویژگی‌های اشعار او و تاثیری که بسیاری از شاعران پس از انقلاب به ویژه در دهه های 60 و 70 از اشعار او پذیرفته‌اند، بی‌هیچ تردیدی می توان سمبولیسم عرفانی او را جریانی مهم در شعر معاصر فارسی دانست. ویژگی‌های سمبولیسم عرفانی سپهری را در چند سطر مرور می‏‌کنیم: -تبلیغ نگاهی متفاوت و عرفانی به هستی و تلاش برای حرکت به سوی جهانی آرمانی. - توصیف جهانی ذهنی و آرمانی که عمدتا در پشت دریاها و یا در مکان‌های اسطوره‌ای قابل مشاهده است. -فراوانی واژه‌های نمادین با استفاده از عناصر طبیعت و ابهام قابل توجه در شعر به دلیل نبودن نشانه‌های قاطع برای دریافت متن و معناکردن استعاره‌ها. - فراوانی ترکیب‌های جدولی و مشابه هم(از نظر ساخت)، با تلفیق طرف عینی و ذهنی، با غلبه‌ی عنصر ذهنی و توجه به حس‌آمیزی و متناقض‌نما به شیوه‌ی شاعران هندی(بیدل). - حضور قابل توجه عناصر طبیعی غیر شهری در اشعار به‌ویژه توجه خاص به رنگ. -طول قابل توجه اشعار، ساختار طولی ضعیف شعرها، بلند و کوتاهی قابل توجه سطرها و کم‌توجهی به قافیه و موسیقی شعر. -توجه به تکرار آغازین سطرها در اشعار بلند به‌شیوه‌ی فروغ فرخزاد. - صمیمیت کلام، سادگی واژگان و پرهیز از باستان‌گرایی. - تلفیق نشانه‌های عرفان اسلامی، هندی و بودایی. "واحه‌ای در لحظه" به سراغ من اگر می‌آیید. پشت هیچستانم. پشت هیچستان جایی است پشت هیچستان رگ‌های هوا، پر قاصدهایی است که خبر می‌آرند، از گل واشده‌ی دورترین بوته‌ی خاک. روی شن‌ها هم، نقش‌های سم اسبان سواران ظریفی است که صبح به سر تپه‌ی معراج شقایق رفتند. پشت هیچستان، چتر خواهش باز است: تا نسیم عطشی در بن برگی بدود، زنگ باران به صدا می‌آید. آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی، سایه‌ی نارونی تا ابدیت جاری است. به سراغ من اگر می‌آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من https://eitaa.com/mmparvizan
4-030725سهراب.mp3
زمان: حجم: 23.87M
در این درس‌گفتار دربارۀ جهان‌بینی حرف زده‌ام. از دنیایی گفته‌ام که همۀ موجودات زنده‌اند و شعور و انرژی‌ دارند. از رابطۀ این تفکر با اسلام و بودیسم گفته‌ام. بعد به عنوان نمونه شعر «قایقی خواهم ساخت» را با این نگاه تحلیل کرده‌ام. به گمانم ارزش شنیدن دارد. 🟢🔵🔴🟡 فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب رضا بیات ،شاعر و منتقد ادبی
در دل من چیزی ست مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح و چنان بی‌تابم که دلم می‌خواهد بدوم تا ته دشت بروم تا سر کوه زندگی تابش نوری ست مرا می خواند 🌹🌹🌹
در دل من چیزی ست مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح و چنان بی‌تابم که دلم می‌خواهد بدوم تا ته دشت بروم تا سر کوه زندگی تابش نوری ست مرا می خواند 🌹🌹🌹
دَر نبندیم به نور به آرامشِ پُرمهرِ نسیم رو به این پنجره با شوق سلامی بکنیم
صبح شد پنجره‌ها خندیدند شاخه‌ها رقصیدند همه‌جا بوی شکفتن جاری است فرصت بیداری است صبح یعنی آغاز صبح یعنی پرواز قد کشیدن در باد فکر رفتن باشیم چه کسی می‌گوید پشت این ثانیه‌ها تاریک است گام اگر برداریم روشنی نزدیک است
در دل من چیزی ست مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح و چنان بی‌تابم که دلم می‌خواهد بدوم تا ته دشت بروم تا سر کوه زندگی تابش نوری ست مرا می خواند 🎧صبحتان شاعرانه