✦؛﷽✦
باز شدن چشم به آینده، از سنخ اطلاعات و کسب تخصص نیست. بلکه وقتی میتوان از آینده سخن گفت که توان و ظرفیتهای یک ملت که به ضرورت تاریخ نهان و پوشیده است، را در اوقات خاص وطلائی یک جامعه به آگاهی رساند و به زبان آورد.
به عبارت دیگر؛ فکرِ آینده، نظر به دانستهها و اطلاعات آیندهپژوهانه و تدبیر کارها مبتنی بر آنها نیست تا بتوان آن را آموخت و آموزش داد.
بلکه آینده راهیست که باید مردم جامعه در دل زندگی روزمرهی خود بیابند و بپیمایند و پیمودن این راه با زنده شدن اراده ممکن میشود و گویا این زندهشدن با دیدنِ قابلیتهای خود و شرایط تمهید کنندهی آن آینده میسر میشود.
راهِ آینده از دل زندگی و وضع مردم کوچه و بازار میگذرد. وضع آیندهی ما، از حالِ ما و آگاهی ما به این حال معلوم میشود. و هر چه فهم و پذیرش نسبت به ضعفها و جهلها بیشتر باشد، آیندهای متناسب با شئون مختلف ساختهخواهد و این وحدت و دوری از آشفتگی تاریخ ما را رقم خواهد زد.
چه بسا وقتی از سالی نو که تکرار روزهای گذشته نباشد، میتوان سخن گفت و به آیندهای که به سمت ما فراخواندهشدهاست، نظر داشت که در پیچ و خم مسائل واقعی و توانهای حقیقیمان ایستادهباشیم و مسئولیت آنها را در این روشنیگاه بر عهدهی خود احساس کنیم.
#آینده
#تاریخ
@gharare_andishe
ضرورت و امتناع هرجا جایی داشته باشند، با تاریخ نمیسازند. یعنی ضرورت، تاریخ را به مکانیسم مبدل میکند و امتناع تاریخ را از پا میاندازد و متوقف میکند. حادثه بی تاریخ شدن برخی اقوام و سرگردانی از تکرار روز و شب، امر دیگری است که نمیتوان آن را انکار کرد. تاریخ قلمرو امکانهاست اما این امکان، امکان خاص نیست یعنی همه چیز همیشه در تاریخ نمیتواند واقع شود بلکه هر تاریخی در قیاس با تاریخهای دیگر امکانهای مخصوص و متفاوت دارد منتهی امکانهای تاریخ تجدد چندان وسیع و متنوع بوده است که ما گمان میکنیم در درون آن همه چیز ممکن است.
#ضرورت
#امتناع
#تاریخ
📃 داوری اردکانی/درباره روشنفکری
@gharare_andishe