به نام انسان
نامم انسان است و در زمین زندگی می کنم. کودک که هستم به جز خوردن و خوابیدن و بازی کردن به چیز دیگری نمی اندیشم.کمی که بزرگتر می شوم عشق می ورزم و وابسته تر می شوم. این وابستگی گاه تا اندازه ای درمن رشد میکند که نمی خواهم بمیرم ،بدنبال راز جاودانگی سفرها می کنم اما...
این من زنجیر شده به تعلقات دنیا ،تاب دل کندن ندارم. پیر می شوم و هنوز بدنبال گرفتن حقم از این دنیا هستم حتی به قیمت گرفتن حق دیگری.افسوس که نمی دانم وهنوز باور ندارم که این جسم عاریتی را مثل همه چیز دیگر باید بگذارم و بروم...
✍#شکریپور
@gharare_andishe
جهان بدون ظالم
از آن زمان که امام مهربانمان،آخرین جمعه ی ماه میهمانی خدا را روز قدس نامید تا این زمان که مردمش برای دفاع از حق خود مبارزه کردند و می کنند، تنها صدای کودکانی از سرزمین زیتون به گوش می رسد که زیر چکمه های متجاوزان به دنیای کودکی شان ،پابه پای بزرگتر هاسنگ پرتاب کردند..
در همه حال مبارزه کردند و درآغوش پدران و مادران شان جان دادند. اینان همان سربازان کوچکی هستند که درس شجاعت می دهند به کسانی که در خواب غفلت فرورفته اند و با سنگ های کوچک دردست دربرابر ظالم ایستاده اند که مرگ باعزت درنظرشان از زندگی باذلت شیرین تراست..
#قدس
✍#شکریپور
@gharare_andishe
🔹اگر به انقلاب شاعرانه نگاه نکنیم
شاید در نگاه اول، شاعرانه نگاه کردن به انقلاب را احساسی بودن بدانیم، خون هزاران مرد و زنی که ریخته شد تا این انقلاب شکل بگیرد، فقط احساسی بودن نیست.
شاعرانه دیدن یعنی زمین سرد زمستان میهن و آسمان تیرهی پر از ظلمش را ببینی در زمانی که هیچکس وطنی نداشت..
در یک جغرافیای سیاسی که مدام از شمال و جنوب تهدید میشوی و نوکری برای ابرقدرتها، زندگی کردن نبود، ذلت بود.
گلویی برای فریاد نداشتی و چشمی برای دیدن و زبانی برای سخن گفتن..
در این میانه بود که آتشی روشن شد، یخهای زمستان را در بهمن ماه آب کرد، مهر آسمان بر زمین تابیدن گرفت و لاله ها سر از خاک برآوردند..
وطن متولد شد، انقلاب شد.
اگر به انقلاب، شاعرانه نگاه نکنیم، این انفجار نور را نخواهیم دید، تا در روشنای آن قدم برداریم..
🖊#شکریپور
@gharare_andishe