📌زندگینامه شهید یحیی السنوار، مغز متفکر و رهبر شجاع مقاومت فلسطین
🔻یحیی السنوار در ٧ آبان ماه ١٣۴١ در اردوگاه آوارگان خانیونس به دنیا آمد و خانواده او اصالتا اهل عسقلان هستند. پس از دریافت لیسانس از دانشگاه اسلامی غزه در این دانشگاه مشغول فعالیت شد. سپس با شهید احمد یاسین آشنا و در شکل گیری حماس نقش داشت.
🔻سنوار برای اولین بار در سال ۱۳۶۱ و در بیست سالگی بدون طرح اتهام یا کیفرخواست مشخص دستگیر و به ۴ماه بازداشت اداری محکوم شد.
🔻او معتقد بود برای شکست اسرائیل باید اول جاسوسها را از میان برداشت و برای همین در سال ١٣۶٣ با کسب اجازه از احمد یاسین، سرویس امنیتی مجد را تأسیس کرد و شماری از عوامل و جاسوسان را شناسایی و مجازات کرد. شماری از جاسوسان توسط سرویس مجد شناسایی و اعدام شدند.
🔻سنوار در سال ١٣۶۴ به جرم مشارکت در سرویس امنیتی مجد به ٨ ماه زندان محکوم شد. وی بار دیگر در سال ١٣۶٧ بازداشت و به جرم تاسیس سرویس امنیتی مجد و قتل عام جاسوسان و عوامل اسرائیلی به چهار بار حبس ابد (۴٢۶ سال) محکوم شد و پس از تحمل ٢٣ سال حبس در جریان مبادله شاليط همراه با ۵۵٠ اسیر فلسطینی در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۹۰ آزاد شد.
🔻یحیی السنوار در دوران حبس خود زبان عبری و انگلیسی را به طور کامل آموخت و حتی با تلویزیون اسرائیل به زبان عبری مصاحبه کرد. او سال ١٣٨٣ رمان خار و میخک که مربوط به انتفاضه فلسطین بود را نوشت. همچنین چند کتاب انگلیسی و عبری را به عربی ترجمه کرد.
🔻او در دوران زندان قرآن کریم را حفظ کرد. طبق گفته دیگر زندانیان او معتقد بود در زندان نیست چون به خاک و وطن خود بازگشته است و در محوطه زندان بدون کفش راه میرفت و میگفت میخواهم پاهایم خاک فلسطین را لمس کنند.
🔻او در بیمارستان سرویس زندانهای اسرائیل در سال ٨٧ تحت عمل جراحی برای برداشتن یک تومور مغزی قرار گرفت. #یحیی_السنوار با حفر سوراخ و بریدن میله دو بار تلاش کرد تا از زندان فرار کند و هر دوی این تلاشها با شکست مواجه شد. سنوار در چهار زندان رژیم صهیونیستی جابجا شد.
🔻ازدواج او به دلیل فعالیتهای نظامی و بازداشت طولانی مدت به تاخیر افتاد و ٣٠ آبان ماه ١٣٩٠ در ۴٩ سالگی برای اولین بار ازدواج کرد. اطلاعاتی در خصوص زندگی خصوصی او در دسترس نیست و برخی رسانهها مدعی شدهاند او فقط یک فرزند دارد.
🔻سنوار در نبرد ٨ روزه #مقاومت فلسطین با رژیم صهیونیستی در آبان ماه ۱۳۹۱ نقش داشت. او در بهمن ماه ١٣٩۵ در انتخابات محلی به عنوان رهبر میدانی حماس در غزه انتخاب شد و مهمترین جایگاه حماس را برعهده گرفت. پیش از او اسماعیل هنیه این مسئولیت را برعهده داشت و با انتخاب او به عنوان مسئول دفتر سیاسی حماس انتخاب شد.
🔻در دوران رهبری او در غزه سلسله عملیاتهای ترکیبی در مرز نوار غزه و اراضی اشغالی که از ١٠ فروردین ١٣٩٧ شروع شد را با هدف آزادسازی زندانیان فلسطینی طراحی و اجرا کرد.
🔻در این سلسله عملیات دهها اسرائیلی کشته و بیش از ۵٠٠ صهیونیست زخمی شدند. این سلسله عملیات که شامل تظاهرات، خرابکاری و عملیات نظامی بود تا ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ادامه داشت و طبق اعلام رسانه های عبری سنوار بصورت میدانی در این عملیات ها حضور داشت.
🔻یحیی السنوار با کمک محمد ضیف، مروان عیسی و محمد السنوار بزرگترین عملیات ترکیبی مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی را طراحی و در ٧ اکتبر ٢٠٢٣ اجرا کرد. در این عملیات طی یک روز بیش از ١٢٠٠ صهیونیست کشته، ۴ هزار صهیونیست مجروح و ٢۵١ نفر به اسارت حماس در آمدند.
┅───────────
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید یحیی سنوار: «قوی، قوی نخواهد ماند و ضعیف، ضعیف نخواهد ماند. روزها میآیند و میروند؛ و این روزها هم انشاءالله خواهد گذشت. غزه با تمام قدرتش مقاومت خواهد کرد تا رژیمتان را ریشهکن کند؛ و من یقین دارم!»
#نابودی_اسرائیل
#یحیی_السّنوار
#سید_مقاومت
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۱۰۷
『 #دعای صد و هفت – در توسل به نامهای خداوند عزوجلّ 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
از امام حسین (علیهالسلام) روایت شده است که فرمود: وارد شدم بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در حالی که اُبی بن کعب نزد آن حضـرت بود و حدیث را ادامه داد تا اینکه فرمود: هر کَس پیرو او باشد، رشد یافته و هر کَس از او گمراه شود بیخرد و سقوط کرده خواهد بود.
گفت: اسم او چیست؟
فرمود: اسمش علی، و دعایش این است:
یٰا دَائِمُ یٰا دَیْمُومُ، یٰا حَیُّ یٰا قَیُّومُ، یٰا کَاشِفَ الْغَمِّ، وَ یٰا فَارِجَ الْهَمِّ، وَ یٰا بَاعِثَ الرُّسُلِ، وَ یٰا صَادِقَ الْوَعْدِ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ افْعَلْ بیٖ مٰا أَنْتَ أَهْلُهُ.
ای ماندگار، ای جاویدان، ای زنده، ای پایدار، ای برطرف کنندۀ غم، و ای دورکنندۀ اندوه، و ای فرستندۀ پیامبـران و ای آنکه وعدهاش راستین است، دورد فرست بر محمد و آل محمد، و با من عمل کن آنچه را تو شایسته آن هستی.
و هر کَس این دعا را بخواند، خدای عزّوجلّ او را با علی بن الحسین (علیهماالسلام) محشور میفرماید، و او راهبـرش به سوی بهشت خواهد بود.
┅───────────
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#داستانهای_شگفت
۱۲۲ - داماد شب عروسی کشته می شود
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
سیدالعلماء العاملین جناب آقای حاج سید محمد علی سبطالشیخ نقل فرمودند یکی از شیوخ عرب که رئیس قبیله ای از اطراف بغداد بوده تصمیم می گیرد برای ازدواج پسرش دختری از بستگانش خواستگاری نماید و مرسومشان چنین است که در یک شب مجلس عقد و زفاف را انجام می دهند.
در شب معینی دعوت می نماید و وسایل پذیرایی و جشن و اطعام به طور تفصیل فراهم می کند و از مرحوم حاج شیخ مهدی خالصی که در آن زمان مرجع تقلید عرب بوده برای انجام صیغه عقد دعوت می کند.
پس از حضور شیخ و آمادگی مجلس عقد، عده ای از جوانان به دنبال داماد می روند و او را با تشریفات مخصوصی مطابق مرسوم به مجلس عقد بیاورند و در عرض راه هلهله کنان داماد را می آورند و ضمنا طبق مرسوم تیرهای هوایی می انداختند، در این اثناء جوان سیدی که جزء آنها بود و تفنگ پر به دستش بود، ناگهان تیر خالی می شود و به سینه داماد می خورد و کشته می گردد.
سید بیچاره فرار می کند، سپس این فاجعه در مجلس عقد به پدر داماد گفته می شود.
مرحوم شیخ مهدی خالصی پدر را امر به #صبر می کند و به این بیان لطیف آرامش می کند می فرماید : ( ( آیا می دانی رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله بر همه ما حق بزرگی دارد و همه ما نیازمند #شفاعت او هستیم؟
پدر تصدیق می نماید.
شیخ می فرماید این جوان سید عمداً کاری نکرده، تیری بدون اختیارش بیرون آمده و به فرزند تو رسیده و به قضای الهی فرزندت از دنیا رفته است؛ این سید را به خاطر جدّش عفو کن و در این مصیبت صبر نما و تسلیم خواست خدا باش تا خداوند اجر صابرین به تو دهد.
پدر داماد پس از پذیرفتن اندرزهای شیخ، قدری ساکت می شود و فکر می کند سپس می گوید هر چه فکر می کنم می بینم امشب جمعی میهمان داریم و ما آنها را به مجلس عیش و سرور دعوت کردیم و مبدل شدن آن به عزا سزاوار نیست و برای تکمیل ادای حق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بروید آن جوان سید را بیاورید به جای پسرم دختر را برای او عقد کنید و به حجله برید.
شیخ بر او احسنت و مرحبا می گوید .
دنبال سید می روند و او را پیدا می کنند؛ سید باور نمی کرده که چنین تصمیمی درباره اش گرفته شده و خیال می کرده به این بهانه می خواهند او را ببرند و بکشند، تا پس از تأمین و اطمینان که به او دادند می آید و در همان شب، شیخ دختر را برای سید عقد می کند و مجلس زفاف انجام می گیرد، فردا هم جنازه پسر را دفن می نمایند.
____________
استقامت در شداید
در این داستان، شگفتیها و عبرتها و دانستنیهای چندی است که برای تذکر به آنها اشاره می شود :
۱- شجاعت و شهامت و بزرگواری و بردباری را از این مرد شریف عرب باید یاد گرفت : ( ( اَلشُّجاعُ الشَّدیدُ الْقَلْب حَینَ الْباءَسِْ ) ) یعنی شجاع کسی است که هنگام سختی و حادثه ناگوار، قویدل باشد، متزلزل نشود، جزع ننماید، خود را کنترل کند و به راستی سهمگین ترین حادثه ها و سختیها مرگ ناگهانی فرزند است، آن هم در شب زفاف او، آن هم به طور کشته شدن.
پدری که در چنین هنگامه ای عقل و #ایمان خود را از دست ندهد و از جاده بندگی منحرف نشود ؛ یعنی خود و فرزندش را ملک خدا داند و مرگش را قضای او شناسد و مرجع فرزند و خودش را خدای عالم بداند فرزندش جایی رفته که خودش نیز باید برود و از روی اعتراف به این حقایق بگوید ( اِنّا للّهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ ) سزاوار است که مورد بشارت و صلوات و رحمت و پاداش بی نهایت خداوند باشد : ( اُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ ) و چنین اشخاصی وزن و صلابت و استقامتشان را امام علیه السّلام به کوه تشبیه فرموده است : ( ( اَلْمُؤْمِنُ کَالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا یُحَرّکُهُ الْعَواصِفُ ؛ مؤمن مانند کوه محکم است که بادها و طوفانها او را جابجا نمی کند ) ) .
در برابر، کسانی که در پیش آمدهای ناگوار صبر و تحمل ندارند و از طریق عقل و ایمان زود منحرف می شوند و به قضاء و قدر الهی خشمگین می گردند و ایراد می کنند، ایشان به مانند کاهی هستند که کوچکترین بادی از بادهای حوادث آنها را متزلزل می سازد تا جایی که مبتلا به شوک و سکته قلبی می شوند.
صبر دیگران در مرگ آن جوان داماد و تبدیل نکردن عیش به عزا نیز شگفت آور 😲 است؛
بلی به برکت بزرگ خود، آنها هم دارای صبر شدند چنانکه صبر حضرت زینب علیهاالسّلام شگفت است و صبر دیگر بانوان حرم حسین علیه السّلام به برکت آن مخدره بوده است.
پذیرفتن اندرز از دانش است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۲- شخص عاقل هرگاه ناصح امین مهربانی او را اندرزی دهد یا امر به صبر در پیش آمدی بنماید باید برای او متواضع و خاضع شده و اندرزش را از جان و دل بپذیرد تا سعادتمند گردد مانند این مرد شریف عرب در برابر مرحوم خالصی و اگر جاهلی کند و بر شخص ناصح تکبر نماید مثل اینکه اگر امر به صبرش کند به او بگوید تو چه خبر از دل من داری؟ تو چه می دانی که من در چه حالی هستم؟ تو که جایت درد نمی کند و مانند این کلمات ناهنجار.
یا اگر او را امر به #تقوا کند و از گناه نهی نماید مثلاً بگوید فحش نده، نزاع نکن و مانند اینها، تکبر کند و بگوید تو کیستی که به مثل من اندرز می دهی، تو برو کار خودت را درست کن، تو خودت چنین و چنانی! به راستی چنین جاهلی نه تنها از سعادت محروم است بلکه بر شقاوت خود می افزاید.
در قرآن مجید درباره چنین اشخاصی می فرماید : و چون او را گویند پرهیزگار باش، زورِ کافری و غرور، او را به گنهکاری بگیرد و او را همان دوزخ پسندیده است که بد آرامگاهی است.¹
هر که به گفتار نصیحت کنان، گوش نگیرد بخورد گوشمال
───
۱- وَ اِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ اَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِاْلاِثِمْ فحَسْبُهُ جَهَنّمُ وَ لَبِئْسَ المِهاد
(سوره بقره، آیه ۲۰۶).
مصیبت زده را دریابید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۳- یکی از دستورات الهی که در سوره والعصر بیان می فرماید آن است که شخص مسلمان هرگاه گرفتاری مصیبت زده ای را می بیند از جهت مال و دارایی یا از طرف بدن و بیماری یا مرگ بستگان و دوستان، وظیفه اش آن است که او را امر به صبر نماید و با تذکر فنای دنیا و زودگذر بودن آن و تغییرهای آن و اینکه بلا و گرفتاری عمومی و همگانی است و نظایر آن را برایش بیان کند و بقا و دوام آخرت و پاداش های بی نهایت خداوند را یادآوریش نموده بدین وسیله او را آرامش دهد : ( وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ )