1_1299220720.mp3
30.43M
📻 #کتاب_صوتی
📘 #انسان_۲۵۰_ساله
🎙 قسمت چهارم
╭═══════๛- - - ┅ ╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
📚📖 مطالعه
※ بخش سوم: انسان تراز از نگاه تمدن نوین الهی @ostad_shojae ╭═══════๛- - - 🇮🇷 ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚
※ بخش چهارم :
جهان کنونی، جهان سقوط یا #ظهور تمدنها
@ostad_shojae
╭═══════๛- - - 🇮🇷 ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
آینده جهان 4.mp3
26.19M
📼 #مستند_صوتی
🎧 #انقلاب_اسلامی_و_آینده_جهان
✍ به قلم استاد محمد شجاعی
بخش سوم :
الف ـ اکنون در سیاهترین و ساقطترین نقطه از تاریخ تمدن بشر ایستادهایم!
ب ـ اکنون در طلاییترین نقطه از تاریخ تمدن بشر ایستادهایم!
※ کدام دو گزینهی بالا، در مورد تمدن کنونی بشر درست است؟
چـــرا؟
※ در وضعیت کنونی جهان، چه جریانی راهبر و تعیین کنندهی وضعیت آیندهی جهان خواهد بود؟
@Ostad_shojae
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#داستانهای_شگفت
۴۸ - اندرزی عجیب
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
مخلص در ولایت اهل بیت علیهمالسلام : جناب آقامیرزا ابوالقاسم عطار تهرانی - سلمه اللّه - نقل نمود از عالم بزرگوار مرحوم حاج شیخ عبدالنبی نوری که از جمله تلامیذ حکیم الهی مرحوم حاج #ملاهادی_سبزواری بوده است در سال آخر عمر مرحوم حاجی، روزی شخصی در مجلس درس ایشان آمد و خبر داد که در قبرستان، شخصی پیدا شده و نصف بدنش در قبر است و نصف دیگر بیرون و دائما نظرش به آسمان است و هرچه بچه ها مزاحمش می شوند به آنها اعتنایی نمی کند.
مرحوم حاجی گفتند خودم باید او را ملاقات کنم، چون مرحوم حاجی او را دید بسیار تعجب کرد. نزدیکش رفت دید به ایشان هم اعتنایی نمی کند.
مرحوم حاجی گفتند تو کیستی و چکاره ای؟! من تو را دیوانه نمی بینم از آن طرف رفتارت هم عاقلانه نیست؟
در جواب ایشان گفت من شخص نادان بی خبری هستم، تنها دو چیز را یقین کرده و #باور دارم :
یکی آنکه : دانسته ام که مرا و این عالم را خالقی است عظیم الشأن که باید در شناختن و بندگی او کوتاهی نکنم.
دوم آنکه : دانسته ام در این عالم نمی مانم و به عالم دیگر خواهم رفت و نمی دانم وضع من در آن عالم چگونه خواهد بود.
جناب حاجی! من از این دو علم بیچاره و پریشانحال شده ام، به طوری که مردم مرا دیوانه می پندارند.
شما که خود را عالم مسلمانان می دانید و این همه علم دارید چرا ذره ای درد ندارید و بی باکید و در فکر نیستید ؟!
این اندرز مانند تیری بود که بر دل مرحوم حاجی نشست، برگشت در حالی که دگرگون شده بود و کمی از عمرش که مانده بود دائما در فکر سفر آخرت و تحصیل توشه این راه پرخطر بود تا از دنیا رفت .
هر کَس در هر مقامی که باشد محتاج شنیدن موعظه و نصیحت است؛ زیرا اگر نسبت به آنچه می شنود دانا باشد، آن موعظه برایش تذکّر یعنی یادآوری است چون انسان فراموشکار است و همیشه محتاج به یادآوریست و اگر جاهل باشد، اندرز برایش دانش و کسب معرفت است.
از اینجاست که در قرآن مجید وظیفه هر مسلمانی را خیرخواهی و اندرز به دیگران قرار داده و فرموده : ( وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَتَواصَوْا بِالصْبرِ )¹
چنانچه اندرز به دیگری لازم و مورد امر خداوند است، استماع اندرز و پذیرفتن آن هم لازم است؛ زیرا امر به موعظه کردن برای شنیدن و پذیرفتن و بدان عمل کردن است و لذا مکرر در قرآن مجید می فرماید : ( فَهَلْ مِنْ مُدَّکِر ؛ آیا کسی هست اندرزهای الهی را بشنود و بپذیرد).
ضمنا باید دانست که موعظه بی اثر نخواهد بود و در شنونده اثری می گذارد هرچند اثر آنی و جزئی باشد و باید از حضور در مجالس وعظ و استماع موعظه از هر کَس که باشد مضایقه نکرد.
از مسلمه منقولست که گفت بامدادی به خانه عمر بن عبدالعزیز رفتم در اندرونی که پس از نماز صبح آنجا تنها بود.
کنیزکی آمد و قدری خرما آورد؛ پس قدری از آن برداشت و گفت ای مسلمه ! اگر مردی این را بخورد و آبی بر سر آن بیاشامد او را بس باشد؟
گفتم نمی دانم.
پس پاره بیشتری از آن برداشت و گفت این چه ؟
گفتم بلی این کافی است و کمتر از این نیز چنانچه اگر این را بخورد تا شب باکی ندارد که هیچ طعام دیگر نچشد.
گفت پس برای چه آدمی به دوزخ رود؟
یعنی انسانی که کفی خرما و آبی، او را در روز کافی است برای چه در طلب مال دنیا حرص زند و از محرمات الهی پرهیز نکند تا به جهنم برود.
مسلمه گوید : هیچ وعظی در من چنین کارگر نشد.
غرض آنکه آدمی نمی داند که کدام سخن در او خواهد گرفت، مسلمه بسیار موعظه شنیده بود؛ اما هیچیک در او چنان نگرفته بود که این .
و نیز مشهور است و در بعض تفاسیر هم نوشته شده که ( فضیل عیاض ) مدتی از عمرش در طغیان و عصیان بود تا شبی به قصد دستبرد به قافله، حرکت می کرده و قافله را تعقیب می نموده، ناگاه صدای خواننده قرآن به گوشش می خورد که این آیه را می خواند : ( اَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا اَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ )² یعنی : ( آیا نرسیده وقت آنکه کسانی که ایمان آورده اند دلشان برای یاد خدا خاشع شود)
فوراً آیه شریفه دلش را بیدار کرد و گفت بلی وقتش رسیده از همان راه برگشت و توبه کامله نمود و ادای حقوق کرد و هر کَس بر او حقّی داشت او را از خود راضی ساخت و بالأخره از خوبان روزگار شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سوره عصر،آیه 3.
2- سوره حدید، آیه 16
و نیز منقول است که شخصی از ثروتمندان بر واعظی گذشت که می گفت : ( عجبتُ مِن ضعیفٍ یعصی قویّاً ؛ یعنی در شگفتم از بنده ناتوانی که مخالفت می کند امر خدای توانا را )
این سخن در او اثر کرد و تمام گناهان را ترک نمود و رو به خیر آورد تا یکی از خوبان روزگار شد. شاید او بسیار کلمات موعظه و #حکمت شنیده بود؛ اما نجات کلی و بیداری او را خداوند در این کلمه قرار داده بود.
به عبداللّه بن مبارک گفتند تا کِی تو در طلب حدیث و علم هستی ؟ گفت نمی دانم، شاید آن سخن که رستگاری من در آن است هنوز نشنیده باشم .
و لذا عالم ربانی مرحوم شیخ جعفر شوشتری در منبر دعا می کرد و عرض می نمود پروردگارا ! مجلس ما را مجلس موعظه قرار ده و می فرموده هنگامی مجلس موعظه است که شنونده اگر اهل معصیت است پشیمان شود و گناه را ترک کند و اگر اهل طاعت است، شوقش در زیادتی طاعت و سعی او در #اخلاص بیشتر شود .
و بالجمله عالم و غیر عالم همه باید در مجلس وعظ به قصد اندرز گرفتن و متنبّه شدن و عمل به آن حاضر شوند؛ نادان برای دانستن و دانا برای یادآوری.
و اخبار وارده در فضیلت مجلس موعظه بسیار است و برای شناختن اهمیت آن کافی است دانسته شود موعظه غذای روح و حیاتبخش دل است چنانچه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به فرزندش امام مجتبی علیه السلام می فرماید : ( اَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَهِ ) و رسوا کننده نفس و شیطان و نجات دهنده از شرّ آنهاست و موجب برطرف شدن وساوس و اضطرابات و پیدایش امنیت و آرامش خاطر است : ( اَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمئِنُّ الْقُلُوبُ )¹
چه اشخاصی که بواسطه فشار وساوس و خیالات شیطانی آماده انتحار ( خودکشی ) شدند و به وسیله برخورد بموعظه، آرامش خاطری نصیبشان شده و قرار گرفتند.
ناگفته نماند کسیکه بمجلس موعظه و برخورد بکسی که او را موعظه کند دسترسی نداشته باشد، باید از مراجعه بمواعظ مدوَّنه بهره مند شود که در رأس آنها قرآن مجید است.
🔍 با دقّت و تدبّر در تفسیر آیات آن و بعد ترجمه و شرح نهج البلاغه و خطبه های بلیغه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام که شرح دهنده و بیان کننده آیات قرآن مجید است و بعد ترجمه جلد 17 بحارالانوار که مواعظ رسول خدا ( صلوات الله علیه وآله ) و ائمه هدی (علیهمالسلام) را جمع نموده و بعد کتب اخلاقی مانند معراج السعاده نراقی و عین الحیوٰة مجلسی و سایر کتابهائیکه در آنها مواعظ بزرگان دین نقل شده است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سوره رعد، آیه 28.
🇯 🇴 🇮 🇳
https://eitaa.com/mabaheeth/48133
╭═══════๛ - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - -
انسان شناسی 012.mp3
10.02M
#انسان_شناسی ۱۲
#استاد_شجاعی 🎤
❓مگر #تفکر، چه تأثیری میتواند بر انسان،
داشته باشد؛
که اهلبیت علیهمالسلام، گاهی به جای خواندن نماز شب، تا اذان صبح، غرق در نگریستن به آسمان
و اندیشیدن به خلقت آن، میشدهاند؟!
❓چرا و چگونه، ساعتی... ثانیهای...
لحظهای تفکر... میتواند از سالها عبادت،
ارزشمندتر باشد؟!
@Ostad_Shojae
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری |
√ با هم گوشهای از عظمت کهکشان و خلقت را ببینیم!
(فاصلههایی که ما از اجرام کیهانی 🌟✨ داریم)
https://eitaa.com/ghararemotalee/4211
https://eitaa.com/ghararemotalee/4208
╭═══════๛ - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - -
هدایت شده از تلاوت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای انسان!
چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟!!
سوره انفطار آیه ۶ تا ۸
🔭 تعداد دقیق کهکشانها مشخص نیست؛ اما با یک تلسکوپ فضایی حدود ۱۰ هزار کهکشان دیده شده😳
ما در کهکشان راه شیری هستیم که در آن حدود ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد ستاره وجود دارد که فقط حدود ۸۰۰۰ستاره آن از زمین قابل دید هستند😟
حالا بگید چرا باید در مقابل خدایِ خالقِ این عظمت، بزرگی کنیم؟!!🤷♂
@tadabbor_quran
#تلنگر
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
🌷 ویژه #عید_انقلاب | اولین دستگیری آیتاللهالعظمی خامنهای مدظله العالی
در خرداد ماه ۱۳۴۲ هجری شمسی(محرم ۱۳۸۳ هجری قمری) وقتی که کشتار بزرگ تهران و برخی شهرهای دیگر اتّفاق افتاده بود و صدها تن از مردم به قتل رسیده بودند، من در شهر بیرجند بودم. رفتن من به آن شهر و در آن هنگام، با هدف افشاگری و رسواسازی رژیم حاکم، بویژه هتک حرمت علما و روحانیّون در مدرسهی فیضیّهی قم و نیز به قصد افشای برنامههایی که رژیم برای مسخ هویّت اسلامی ملّت مسلمان ایران طراحی کرده بود، صورت گرفت.
✏️ من شهر بیرجند را از این جهت انتخاب کردم که این شهر دژ «امیر اسدالله عَلَم» بود. او ظاهراً پست وزارت دربار را داشت؛ امّا در واقع جایگاهش خیلی از این پست بالاتر بود.
او یکی از رجال قدرتمند کشور بود و در جلد دوّم خاطرات «فردوست» جایگاه عَلَم در ایران بیان شده است.
در بیرجند دوستانی داشتم که طیّ دو سفر قبلی با آنها آشنایی یافته بودم.
روز سوّم محرّم به بیرجند رسیدم. روز هفتم محرّم فرا رسید؛ و این همان روز موعودی بود که امام خمینی توصیه کرده بود سخنرانها افشاگری علیه رژیم شاه را آغاز کنند.
روز هفتم مصادف با جمعه بود.
🖼 برگرفته از کتاب "#خون_دلی_که_لعل_شد"
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰๛- - - - -
🌷 ویژه #عید_انقلاب | برای سرنوشت
✏️ رهبر انقلاب: در عصرِ روزِ هجدهم بهمن ماه سال ۵۷، در تهران حکومت نظامی اعلام شد. امام به مردم فرمود به خیابانها بریزید. اگر امام در آن لحظه چنین تصمیمی نمیگرفت، امروز محمّدرضا در این مملکت بر سرِ کار بود. یعنی اگر با حکومت نظامی ظاهر میشدند، و مردم در خانههایشان میماندند، اوّل امام و ساکنان مدرسهی رفاه و بعد اهالی بقیهی مناطق را قتل عام و نابود میکردند. پانصدهزار نفر را در تهران میکشتند و قضیه تمام میشد. چنان که در اندونزی یک میلیون نفر را کشتند و تمام شد.
📥 نسخه قابل چاپ
🌷 Farsi.Khamenei.ir
🌷 ویژه #عید_انقلاب | بعد از زندان به دیدار امام (ره) رفتم
✏️ اواخر سال ۴۲ برای تبلیغ ماه رمضان به زاهدان رفتم که بازداشت و به تهران منتقل شدم. بعد از بازداشت وقتی از زندان خارج شدم شور و شوق دلم را فرا گرفت و گفتم من هم توکل به خدا کنم و به محل اقامت امام بروم شاید به من هم اجازه ملاقات بدهند.
آدرس را به دست آوردم و به قیطریه رفتم. قیطریه در آن زمان منطقهای خالی از ساختمان بود و تکوتوک خانههایی در آن دیده میشد. من به خانه امام نزدیک شدم. نگهبانان تمام اطراف خانه را گرفته بودند.
✏️ به یکی از آنها گفتم من تازه از زندان آمدهام و میخواهم مانند سایر زندانیان با آقا ملاقات کنم. آنها با یکدیگر اختلافنظر پیدا کردند. بالاخره توافق کردند که به من اجازه دهند فقط برای چند دقیقه وارد شوم. در زدم. حاج آقا مصطفی – فرزند امام – در را باز کرد و از دیدن من دچار شگفتی شد. از من پرسید: کِی آزاد شدید؟ گفتم: دو روز پیش! وارد یکی از اتاقها شدم و آقا را در برابر خود یافتم. احساساتی که در دلم محبوس مانده بود غلیان کرد. عواطفم در برابر امام سرریز شد. برای آقا وضع امت و دوستان را در غیاب ایشان بیان کردم و اظهار داشتم که موسم رمضان امسال بدون بازده به هدر رفت و لذا باید از هماکنون برای موسم محرّم برنامهریزی کنیم.
🖼 برگرفته از کتاب "#خون_دلی_که_لعل_شد"
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰๛- - - - -
🌷 ویژه #عید_انقلاب | بازجوی ساواک دوست دوران کودکیام بود
🔹️ #خاطرات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مدظله از مبارزات دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی
✏️ در سال ۱۳۴۲ شمسی برای تبلیغ در ایام ماه رمضان در اواخر زمستان به زاهدان رفتم که دوباره بازداشت شدم. بعد از بازجویی مرا بیرون بردند و سوار ماشین کردند و به خارج از شهر بردند. هوا تاریک و بسیار سرد بود. فهمیدم جایی که مرا بردهاند پادگان نظامی است. مرا در بازداشتگاه نگهبانی انداختند. این میهمان جدید برای سربازان غیرمنتظره بود. سربازان از جای خود برخاستند و دور مرا گرفتند و با احترام به من سلام دادند. فرمانده سربازان وقتی آن رفتار را از افراد خود دید سریعاً مرا به مکانی انفرادی برد. صبح زود به مقر ساواک منتقل شدم.
✏️ در طی این مدت از من بازجویی شد که چند ساعت طول کشید. تعجب کردم وقتی دیدم که بازپرس از دوستان دوران کودکی من است و من در بازیهای کودکانهی او و برادرانش شرکت میکردم.
پدر و برخی برادرانش از علما و سادات بودند.
عصر بود که مرا به فرودگاه آوردند و به همراه دو مأمور در هواپیما نشاندند. بعداَ متوجه شدم که عازم تهران هستیم. این نخستین سفر من با هواپیما بود. در هواپیما به مسائل مختلفی میاندیشیدم.
به آیندهی این نهضت اسلامی که برپا شده...
به برپاکنندهی نهضت امام خمینی...
به آیندهای که در انتظار من بود.
🖼 برگرفته از کتاب "#خون_دلی_که_لعل_شد"
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
🌷 ویژه #عید_انقلاب | سکوت امام(ره)
🔹️ #خاطرات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مدظله از مبارزات دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی
✏️ وقتی در مشهد بودم نام امام خمینی را شنیدم. ایشان آن زمان به «حاج آقا روحالله» معروف بودند و شهرت ایشان در میان طلاب بهخاطر جدّیت در تدریس بود.
هر طلبۀ جوانی که در درس جدیت و کوشایی داشت، مشتاق شرکت در دروس ایشان در حوزۀ قم بود. پس از آنکه در سال ۱۳۳۷ به قم رفتم در دروس اصول فقه امام شرکت کردم و این درسها را طی شش سالی که قم بودم ادامه دادم. تا پیش از حرکت امام خمینی در سال ۱۳۴۱ هیچگونه نشانهای از انقلابیبودن در ایشان مشاهده نمیشد. استادی جدّی بود با لباسی مرتب و فوقالعاده تمیز.
✏️ سر به زیر وارد جلسه درس میشد، به هیچیک از طلاب نگاه نمیکرد، درس خود را با جدیت میداد، به پرسشها و بحثهای طلاب با دقت و توجه تمام پاسخ میگفت. اکنون که به آن روزها میاندیشم از سکوتی که این مرد پیش از اعلام نهضت خود داشت خیلی متعجّب میشوم. اعلامیههایی که پس از آغاز نهضت صادر کرد، نشان میدهد که ایشان همچون آتشفشان خاموشی بوده که یکباره فوران کرده است.
همواره گفتهام: ریاضت سکوت امام، یکی از بزرگترین ریاضتها بوده. او مصداق کامل انسان مومن بود.
🖼 برگرفته از کتاب "#خون_دلی_که_لعل_شد"
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
🌷 ویژه #عید_انقلاب | پسرم مرا نشناخت!
🔹️ #خاطرات حضرت آیتالله خامنهای از مبارزات دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی
✏️ در سال ۱۳۴۶ مجددا توسط ساواک بازداشت و زندانی شدم. یک روز پسرم مصطفی را که دو ساله بود به زندان آوردند. یکی از سربازان دواندوان آمد و گفت پسر شما را آوردهاند.
✏️ به درِ زندان نگاه انداختم دیدم یکی از افسران، مصطفی را بغل گرفته و به سوی من میآید. مصطفی را گرفتم و بوسیدم.
کودک بهعلت اینکه مدتی طولانی از او دور بودم، مرا نشناخت؛ لذا با چهرهای گرفته و اخمکرده به من نگریست. سپس زد زیر گریه.
✏️ بهشدت میگریست. نتوانستم او را آرام کنم. لذا او را دوباره به افسر دادم تا به همسرم و بقیه ـ که اجازۀ دیدار با من را نداشتند ـ بازگرداند. این امر به قدری مرا متاثّر ساخت که تا چند روز بعد نیز همچنان دلآزرده بودم.
🖼 برگرفته از کتاب "#خون_دلی_که_لعل_شد"
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
📚📖 مطالعه
※ بخش چهارم : جهان کنونی، جهان سقوط یا #ظهور تمدنها @ostad_shojae ╭═══════๛- - - 🇮🇷 ┅╮ │📱 @Mabah
※ بخش پنجم :
وراثت صالحان در زمین : آیندهی ترسیم شدهی جهان در قرآن
@ostad_shojae
╭═══════๛- - - 🇮🇷 ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
آینده جهان ۵.mp3
20.97M
📼 #مستند_صوتی
🎧 #انقلاب_اسلامی_و_آینده_جهان
✍ به قلم استاد محمد شجاعی
✘ با گسترش هوش مصنوعی و نفوذ آن در زندگی انسان، کم کم جهان به سمت نابودی و انقراض بشر حرکت میکند!
✘ آیندهی جهان، حاکمیت نظام سرمایهداریِ طرفدار دموکراسی خواهد بود!
✘ جهان در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ نابود خواهد شد!
اینها نمونههایی کوچک از پیشبینیهای بشر در مورد آینده جهان است!
※ پیشبینی قرآن در مورد آینده جهان اما:
وراثت صالحان در زمین است.
※ چشم انداز این آیه چیست؟
و چگونه محقق خواهد شد؟
@Ostad_shojae
╭═══════๛✌️🇮🇷 ┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#داستانهای_شگفت
۴۹ - توفیق توبه
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
و نیز جناب آقا میرزا ابوالقاسم مزبور از مرحوم اعتمادالواعظین تهرانی - علیه الرحمه - نقل نمود که فرمود در سالی که نان در تهران به سختی دست می آمد، روزی میرغضب باشی ناصرالدین شاه به طاقِ آب انباری میرسد و صدای ناله سگهایی را می شنود؛ پس از تحقیق می بیند سگی زاییده و بچه هایش به او چسبیده و چون در اثر بی خوراکی پستانهایش شیر ندارد، بچه هایش ناله و فریاد می کنند.
میرغضب باشی سخت متأثر می شود. از دکان خبازی که در نزدیکی آن محل بود، مقداری نان می خرد و جلوش می اندازد و همانجا می ایستد تا سگ 🐶 می خورد و بالاخره پستانهایش شیر می آورد و بچه هایش آرام می گیرند و سرگرم خوردن شیر از پستانهای مادر می شوند.
میرغضب باشی مقدار خوراک یک ماه آن سگ 🐕 را از آن نانوایی می خرد و نقداً پولش را می پردازد و می گوید هر روز باید شاگردت این مقدار نان به این سگ برساند و اگر یک روز مسامحه شود از تو انتقام می کشم.
در آن اوقات با جمعی از رفقایش میهمانی دوره ای داشتند به این تفصیل که هر روز عصر، گردش می رفتند و تفرّج می کردند و برای شام در منزل یکی با هم صرف شام می نمودند تا شبی که نوبت میرغضب باشی شد، زنی داشت که تقریبا در وسط شهر تهران خانه اش بود و وسایل پذیرایی در خانه اش موجود بود و زنی هم تازه گرفته بود و نزدیک دروازه شهر منزلش بود.
به زن قدیمی خود پول می هد و می گوید امشب فلان عدد میهمان دارم و برای صرف شام می آییم و باید کاملا تدارک نمایی، زن قبول می کند و طرف عصر با رفقایش بیرون شهر رفته تفرج می کردند.
تصادفاً تفریح آن روز طول می کشد و مقدار زیادی از شب می گذرد، هنگام مراجعت، رفقایش می گویند دیر شده و سخت خسته شدیم، همین در دروازه که منزل دیگر تو است می آییم.
میرغضب باشی می گوید اینجا چیزی نیست و در خانه وسط شهری، کاملاً تدارک شده باید آنجا برویم.
بالاخره رفقا راضی نمی شوند و می گویند ما امشب در اینجا می مانیم و به مختصری غذا #قناعت می کنیم و آنچه در آن خانه تدارک کرده ای برای فردا.
میرغضب باشی ناچار قبول می کند و مقداری نان و کباب می خرد و آنها می خورند و همانجا می خوابند.
هنگام سحر، از صدای ناله و گریه بیاختیاری میرغضب باشی همه بیدار می شوند و از او سبب انقلاب و گریه اش را می پرسند، می گوید در خواب، امام چهارم #حضرت_سجاد علیه السلام را دیدم به من فرمود احسانی که به آن سگ کردی مورد قبول خداوند عالم شد و خداوند در مقابل آن احسان، امشب جان تو و رفقایت را از مرگ حفظ فرمود؛ زیرا زن قدیمی تو از غیظی که به تو داشت، سمّی ☠ تدارک کرده و در فلان محل از آشپزخانه گذاشته بود تا داخل خوراک شما کند، فردا می روی آن سمّ را برمی داری و مبادا زن را اذیت کنی و اگر بخواهد او را به خوشی رها کن.
دیگر آنکه : خداوند تو را توفیق توبه خواهد داد و چهل روز دیگر به کربلا سر قبر پدرم حسین علیه السلام مشرّف می شوی.
پس صبح با رفقا می گوید برای تحقیق صدق خوابم بیایید به خانه وسط شهری برویم؛
با هم می آیند چون وارد می شود زن تعرّض می کند که چرا دیشب نیامدی؟
به او اعتنایی نمی کند و با رفقایش به آشپزخانه می روند و به همان نشانه ای که امام علیه السلام فرموده بود، سمّ را بر می دارد و به زن می گوید دیشب چه خیالی در باره ما داشتی؟
اگر امر امام علیه السلام نبود از تو تلافی می کردم لکن به امر مولایم با تو احسان خواهم کرد، اگر مایلی در همین خانه باش و من با تو مثل اینکه چنین کاری نکرده بودی رفتار خواهم کرد و اگر میل فراق داری تو را طلاق می دهم و هرچه بخواهی به تو می دهم؛
زن می بیند رسوا شده و دیگر نمی تواند با او زندگی کند، طلب طلاق می کند او هم با کمال خوشی طلاقش می دهد و خوشنودش کرده رهایش می کند.
از شغل خودش هم استعفا می دهد و استعفایش مورد قبول واقع می شود آنگاه مشغول توبه و ادای حقوق و مظالم گردیده و پس از چهل روز به کربلا مشرف می شود و همانجا می ماند تا به رحمت حق واصل می گردد.
[ادامه داستان]
آثار احسان به مخلوقات خداوند عالم هرچند حیوانی مانند سگ باشد در روایات بسیار است و گاه می شود که آن احسان سبب عاقبت به خیری و مغفرت الهی می گردد.
شواهد این مطلب بسیار است از آن جمله در جلد 14 بحار از کتاب (حیوه الحیوان) دمیری نقل کرده از رسول خدا صلی الله علیه وآله که فرمود زنی در بیابانی می رفت و سخت تشنه شده بود تا به چاهی رسید که در آن آب بود، خود را به قعر آن رسانید و آب آشامید و سیراب شد، بیرون آمد دید سگی از شدت تشنگی خاکهایی که نمدار شده می خورد.
به خود گفت این سگ بیچاره مانند من تشنه است، بر او رقّت کرد و به زحمت خود را به آب رسانید و موزه پایش را پر از آب کرد و به دندان گرفت و بالا آمد و سگ را سیراب نمود.
خداوند این کارش را پذیرفت و تلافی فرمود و او را آمرزید .
گفتند یا رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) آیا برای ما در احسان به حیوانات پاداشی است ؟
فرمود : ( نَعَمْ فی کُلِّ کَبَدٍ حَرِیّ اَجْرٌ ؛ یعنی : بلی در هر جگری که عطش دارد به واسطه خنک کردن و آب به او رساندن اجری خواهد بود )
و نیز در همان کتاب است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود : ( شب معراج داخل #بهشت شدم و کسی را در آنجا دیدم که سگ تشنه ای را سیراب کرده بود )¹
جایی که احسان به حیوان هنگام ضرورت موجب #مغفرت و آمرزش و #عاقبت_به_خیری می شود، پس چگونه است اثر احسان و دادرسی از انسان، خصوصا مؤمن ؟!
و در این باره روایات و داستانهایی در کتاب ( کلمه طیبه ) مرحوم نوری نقل شده است به آنجا مراجعه شود .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- و فیه ایضا عن نوادر الراوندی عن موسی بن جعفر (علیهالسلام) عَنْ آبائِهِ عَلَیْهِمُالسَّلام قالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله ) و دَخَلْتُ الْجَنَّهَ فَرَأیْتُ صاحِبَ الْکَلْبِ الَّذی اَرْواهُ مِنَ الْماءِ .
🇯 🇴 🇮 🇳
https://eitaa.com/mabaheeth/48133
╭═══════๛ - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - -