eitaa logo
📚📖 مطالعه
64 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
912 ویدیو
67 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
※ بخش هفتم : فرمول‌های پیروزی حق بر باطل در قرآن @ostad_shojae ╭═══════๛- - - 🇮🇷 ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
آینده جهان 7.mp3
21.87M
📼 🎧 ✍ به قلم استاد محمد شجاعی • از نظر قرآن قواعد پیروزی در نبردها، با قواعد پیروزی ما فرق می‌کند. برای همین است که مؤمنان واقعی، در حداقلی‌ترین شرایط به پیروزی امیدوارند. این قواعد عجیب چه هستند؟ • با قدرتی که تمدن استکباری در جهان گرفته است، چگونه این تمدن سقوط نموده و تمدن الهی، جای آن را خواهد گرفت؟ @Ostad_shojae ╭═══════๛✌️🇮🇷 ┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی 015.mp3
10.15M
۱۵ 🎤 أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ / أعراف ۱۸۵ همه‌ی آسمان و زمین و هرچه خداوند آفریده؛ ماکِتی است از سرزمینِ درون ما❗️ دقیقاً این جمله یعنی چه؟ یعنی جهان با همه‌ی عظمتش، از روی نقشه‌ی نَفْسِ انسان، ساخته شده؟ ✖️اصلاً این جمله، با عقلِ من، جور نیست ❗️ @Ostad_Shojae ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 🗳 🇮🇷 🗳 🇮🇷 🗳 🇮🇷 🗳 ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │📖 @feqh_ahkam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
🌷 ویژه | دوستم از من فاصله می‌گرفت ... 🔹 حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه ای مدظله العالی از مبارزات دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی ✏️ [در یکی از موارد بعد از آزادی از بازداشت ساواک] پس از بازگشت به منزل برای تشرّف به زیارت حضرت رضا(علیه‌السلام) و نماز در مسجد گوهرشاد به حرم رفتم. دیر وقت بود و صحن تقریباً خالی بود. از دور دو تن از دوستان و هم‌درس‌های خود را دیدم که با یکی از آن‌ها عُلقه خاصی دارم. ✏️ از این تصادف بسیار خوشحال شدم؛ زیرا انتظار نداشتم کسی را در آنجا ببینم. با شوق دیدار چهره‌هایی که زندان، میان من و آنها فاصله انداخته بود به سوی آن دو رفتم. انتظار داشتم آنها هم به محض دیدن من به سویم بیایند و بعد از این مدت جدایی از دیدار من خوشحال شوند. به طرف آن‌ها رفتم و نزدیکشان رسیدم. می‌خواستم سلام کنم که دیدم از من رو می‌گردانند. ✏️ گویی یکی از آن دو به دیگری گفته بود او اکنون از زندان خارج شده و شاید تحت نظر است پس از او دوری کنیم! این برخورد سخت مرا متأثر کرد. من این‌گونه برخوردها را از برخی روحانیون فراوان دیده‌ام در حالی که به‌عکس آن‌ها، جوانان اعم از طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه در مواقعی که به زندان می‌افتادم بیشتر دور مرا می‌گرفتند. 🖼 برگرفته از کتاب "" ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
"خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای مدظله العالی از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب" ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │📖 @feqh_ahkam │💌 @arame_janam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
Part01_خون دلی که لعل شد.mp3
14.22M
🎧 کتاب صوتی | قسمت اول 🩸خون دلی که لعل شد "خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای مدظله العالی از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب" ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │📖 @feqh_ahkam │💌 @arame_janam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
هدایت شده از فقه و احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 خیلی از بزرگان عهد کردند که قصه نخوانند،کتاب های غیر علمی نخوانند و حرف های غیر علمی نزنند. 🔸مگر ظرفیت ذهن انسان چقدر است؟ 🔹مرحوم صاحب کفایه فرمودند: یک درخت مگر چقدر آب میخواهد؟ اگر به آن آب شور بدهیم دیگر آب شیرین جذب نمی‌کند. 🔸عملکرد ذهن انسان نیز اینگونه است 🎙 حضرت آیت‌الله‌ جوادی آملی حفظه الله تعالی ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │📖 @feqh_ahkam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
سفر پر ماجرا 05.mp3
7.88M
| ۵ 🎙️ ملاقات با فرشته ی مرگ تمام خصوصیات موقع مردن، بر اساس باطن هر انسان است 1:00 نوزادی که ریه‌ی سالم ندارد؛ لحظه‌ی تولد، احساس خفگی می کند! خاطره‌ی ملاقات تو با فرشته ی مرگ نیز بسته به میزانِ سلامتِ روح توست @ostad_shojae ╭─── │ 🌙 @Mabaheeth ╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۶ ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ ╭┅──────── عَقَبه سوّم: سؤالِ مُنکر و نکیر در قبر ╰┅──────── 📖 از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: نیست از شیعه ما هر که انکار کند سه چیز را: معراج و سؤال در قبر و (۱). و روایت شده که آن دو مَلَک به هیئت هولناکی می آیند، صدای ایشان مثل رعد غرّنده و چشمهایشان مثل برق خیره کننده. سؤال کنند که پروردگارت کیست؟ و پیغمبرت کیست؟ و دینت چیست؟ و نیز سؤال کنند از ولی و امام او(۲). پس در آن حال چون جواب دادن سخت است بر میت، و محتاج است به اعانت، لاجَرَم برای مرده دو جا تلقین ذکر کرده اند. یکی وقتی که او را در قبر گذارند و بهتر آنست که به دست راست، دوش راست او را، و به دست چپ، دوش چپ او را بگیرند و حرکت دهند و تلقین کنند، و دیگر وقتی که او را دفن کردند. سُنّت است که ولیّ میّت - یعنی اقرب خویشان او - بعد از آن که مردم از سر قبر او برگردند نزد سر میّت نشیند و به صدای بلند او را تلقین کند(۳)، و خوب است که دو کف دست را روی قبر گذارد و دهان را نزدیک قبر بَرَد، و اگر دیگری را نائب کند نیز خوب است. و وارد شده است که چون این تلقین را بکند مُنکَر به نکیر می گوید: بیا برویم، تلقین حُجَّتَش کردند احتیاج به پرسیدن نیست، پس برمی گردند و سؤال نمی کنند(۴). و در کتاب «مَن لا یَحْضُرُهُ الفَقیهِ» است که «چون «ذَرّ» پسر جناب ابوذرّ رضی الله عنه وفات کرد، ابوذر بر قبر او ایستاد و دست بر قبر مالید و گفت: «رحمت کند خدا تو را ای ذرّ! به خدا سوگند که تو نسبت به من نیکوکار بودی و شرط فرزندی را بجا می آوردی، و ألحال که تو را از من گرفته اند من از تو خشنودم. به خدا قسم! که از رفتن تو باکی نیست بر من و نقصانی به من نرسید، و «ما لی الی احدٍ سوی اللَّه مِن حاجةٍ»؛ «از برای من به غیر از حق تعالی به احدی حاجت نیست» و اگر نبود هول مُطَّلع - یعنی جاهای هولناک آن عالَم که بعد از مرگ دیده می شود - هر آینه مسرور می شدم که من به جای تو رفته باشم، و لکن می خواهم چند روزی تلافیِ مافات کنم و تهیّه آن عالَم را ببینم، و به تحقیق که اندوه از برای تو مرا مشغول ساخته است از اندوه بر تو، یعنی همگی [همیشه در غم آنم که عبادات و طاعاتی که از برای تو نافع است بکنم، و این معنا مرا بازداشته است از آنکه غم مردن و جدایی تو را از خود، بخورم. واللَّه که گریه نکردم از جهت تو که مرده ای و از من جدا شده ای و لیکن گریه بر تو کردم که حال تو چون خواهد بود و چون بگذرد؟ «فَلَیْتَ شَعْری ما قُلْتَ وَ ما قیلَ لَکَ؟»؛ «پس کاش می دانستم که تو چه گفتی و به تو چه گفتند؟» خداوندا! به او بخشیدم حقوقی را که بر او واجب کرده بودی از برای من، پس تو هم ببخش حقوق خود را که بر او واجب گردانیده بودی، چه آنکه تو به جود و کَرَم از من سزاوارتری»(۵). و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که چون مؤمن را داخل در قبر کنند نماز در طرف راست او واقع شود، زکات در طرف چپ او، و بِرّ یعنی نیکویی و احسانِ او مُشْرفِ بر او شود، و صبر او در ناحیه ای قرار گیرد، پس وقتی که دو مَلَکِ سؤال بیایند، صبر به نماز و زَکات و بِرّ گوید: شما صاحب خود را دریابید یعنی میّت را نگاهداری کنید، پس هرگاه عاجز شدید از آن، من هستم نزد آن(۶). علامه مجلسی رحمه الله فرموده: در محاسن [احمد بن محمد بن خالد برقی به سند صحیح از آن حضرت - یعنی حضرت صادق یا حضرت باقرعلیهما السلام - روایت کرده است که چون مؤمن می میرد، با او در قبرش شش صورت داخل می شود، که یکی از آنها خوشروتر و خوشبوتر و پاکیزه تر از باقی صورت ها است. پس یکی از جانب راست می ایستد و یکی در جانب چپ و یکی در پیش رو و یکی در پشت سر و یکی در پائین پا، و آنکه خوش صورت تر است در بالای سر؛ پس سؤال یا عذاب از هر جهت که می آید آنکه در آن جهت ایستاده است مانع می شود، پس آنکه از همه خوش صورت تر است به سایر صورت ها می گوید: شما کیستید؟ خدا شما را از جانب من جزای خیر دهد. صاحب جانب راست گوید: من نمازم؛ صاحب جانب چپ گوید: من زکاتم؛ آنکه در پیش رو است گوید: من روزه ام؛ آنکه در عَقَبِ سر است گوید: من حَجّم و عمره ام؛ و آنکه در پایین پا است گوید: من بِرّ و احسان به برادران مؤمنم؛ پس آنها به او گویند، تو کیستی که از همه ما بهتر و خوشروتر و خوشبوتری؟ گوید: من ولایت آل محمّدم - صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِم اَجمَعین -(۷). ____________ ۱. بحارالانوار، ج 6، ص 223. ۲. بحارالانوار، ج 6، ص 261 تا 263. ۳. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 320 و 321 و 343. ۴. روضة المتقین، ج 1، ص 458 و وسائل الشیعة، ج 3، ص 200 تا 202. ۵. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 185، ح 558. ۶. بحارالانوار، ج 6، ص 230، ح 35. ۷. بحارالانوار، ج 6، ص 234.
و شیخ صدوق رحمه الله در فضیلت روزه شعبان روایت کرده که هر که نُه روز از آن را روزه دارد منکر و نکیر بر او وقت سؤال از او مهربان شوند(۱). و از علیه السلام فضیلت بسیار وارد شده برای کسی که احیا دارد شب بیست و سوم ماه رمضان را و صد رکعت نماز در آن گزارد، از جمله آنکه حق تعالی رفع کند از او هَوْلِ مُنْکَر و نکیر را، و بیرون بیاید از قبرش نوری که روشنی دهد برای اهل جمع(۲). و از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده که در خضاب چهارده خصلت است، و یکی از آنها را این شمرده که نکیر و منکر از او حیا می کنند(۳). و دانستی قبل از این، که از خواصّ تربت پاک نجف آن است که حساب منکر و نکیر ساقط است از کسی که در آن مدفون است، ألحال به جهت تأیید آن [چند حکایت] می گوییم: علامه مجلسی رحمه الله در تحفه از «ارشاد القلوب» و «فَرحَةُ الغَرِیّ» نقل کرده که مرد صالحی از اهل کوفه گفت: من در شب بارانی در مسجد کوفه بودم. ناگاه دری را که در جانب قبر مسلم [علیه السلام است کوبیدند. چون در را گشودند جنازه ای را داخل کردند و در صُفّه ای که در برابرِ قبر مسلم است گذاشتند. یکی از ایشان را خواب برد. در خواب دید که دو شخص نزد جنازه حاضر شدند، و یکی به دیگری گفت که ببین ما را با او حسابی هست تا از او بگیریم پیش از آنکه از رُصافه(۴) بگذرد که بعد از آن ما به نزدیک او نمی توانیم رفت. پس بیدار شد و خواب را برای رفیقان خود نقل کرد و در همان ساعت آن جنازه را برداشتند و داخل نجف کردند که از حساب و عذاب نجات یابد. قُلْتُ وَ للَّهِ دَرُّ مَنْ قال: اِذا مِتُّ فَادْفِنّی اِلی جَنْبِ حَیْدَرٍ اَبی شُبَّرٍ - اَکْرِم بِه - وَ شُبَیرٍ فَلَسْتُ اَخافُ النَّارَ عِنْدَ جَوارِه وَ لاَ اَتَّقی مِنْ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ فَعارٌ عَلی حامِی الْحِمی - وَ هُوَ فِی الْحِمی - اِذا ضَلَّ فِی الْبَیْداءِ عِقالُ بَعیرٍ(۵) حکایت از استاد اکبر، «مُحقّق بهبهانی رحمه الله» نقل است که فرموده: در خواب دیدم حضرت ابو عبد اللَّه الحسین علیه السلام را، پس گفتم ای سید و مولای من! آیا سؤال می کنند از کسی که دفن شده در جوار شما؟ فرمود: کدام مَلَک است که او را آن جرأت باشد که از او سؤال کند. مؤلف گوید: که در أمثالِ عرب است که می گویند «اَحْمی مِنْ مُجیرِ الْجَرادِ» یعنی فلانی حمایت کردنش از کسی که در پناه او است، بیشتر است از پناه دهنده ملخها 🦗؛ و قصّه آن چنان است که مردی بادیه نشین از قبیله «طیّ» که نامش «مُدلِجِ بنِ سُوَید» بود، روزی در خیمه ⛺ خود نشسته بود، دید جماعتی از طایفه طیّ آمدند و جوال و ظرفهایی با خود دارند، پرسید چه خبر است؟ گفتند: ملخهای بسیار در اطراف خیمه شما فرود آمده اند. آمده ایم آنها را بگیریم. «مُدْلِج» که این را شنید برخاست، سوار بر اسب 🏇🏻 خود شد. نیزه خود را بر دست گرفت و گفت: به خدا سوگند است که هر کَس مُتَعرّضِ این ملخها 🦗 شود من او را خواهم کشت. «اَ یَکُونُ الْجَرادُ فی جِواری، ثُمَّ تُریدُونَ اَخْذَهُ؟»؛ «آیا این ملخها در جوار و پناه من باشند و شما آنها را بگیرید؟ چنین چیزی نخواهد شد». و پیوسته از آنها حمایت کرد تا آفتاب ☀️ گرم 🥵 شد، ملخها پریدند و رفتند. آن وقت گفت: این هنگام ملخها از جوار من منتقل شدند دیگر خود دانید با آنها(۶). ____________ ۱. ثواب الاعمال، ص 87. ۲. اقبال الاعمال، ج 1، ص 386. ۳. ثواب الاعمال، ص 38، ح 3. ۴. رُصافه کوفه» بنائی بوده که منصور در کوفه بنا کرده بوده. منه. ۵. ارشاد القلوب، ج 2، ص 347.
حکایت از کتاب «حَبلُ المَتین» نقل است که «میر مُعین الدّین اشرف» که یکی از صُلَحاء خُدّام روضه رضویّه - عَلی ساکِنِها آلافُ السَّلامِ وَ التَّحِیَّةِ - بوده نقل کرده که در خواب دیدم که در دارُ الحُفّاظ یا کِشیک خانه مبارکه هستم و بیرون آمدم از روضه مُتَبَرّکه به جهت تجدید وضوء، پس چون به صُفّه میر علی شیر رسیدم، جماعت بسیاری را که داخل در صحن مطهر شدند دیدم و در جلو آنها شخص نورانی، خوش صورت، عظیم الشأنی بود، و در دست جماعتی از آن اشخاص که پشت سر او بودند کلنگها ⛏ بود، پس همینکه به وسط صحن مقدس رسیدند آن بزرگ که در جلو آن جماعت بود به آنها فرمود که بشکافید این قبر 🪦 را، و بیرون بیاورید این خبیث را - و اشاره کرد به قبر مخصوصی - پس چون شروع کردند به کندن قبرش، از شخصی پرسیدم که این شخص بزرگوار - که امر می فرماید - کیست؟ گفت: حضرت علیه السلام است. پس در این حال دیدم که امام ثامنِ ضامن، حضرت (علیه الاف التهیة و الثناء و السلام) از روضه مبارکه بیرون آمد و خدمت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام رسید و سلام کرد. آن حضرت ردّ سلام نمود. پس امام رضا (علیه الاف التهیة و الثناء و السلام) عرض کرد که ای جَدّاه! از شما مسئلت و خواهش می کنم که عفو بفرمایید از این شخصی که در اینجا مدفون است و به من تقصیر او را ببخشید. فرمود: که می دانی این فاسقِ فاجر، شُربِ خمر می کرد؟ عرض کرد: بلی لکن وصیّت کرد در وقت مرگ خویش که او را در جوار من دفن کنند؛ پس ما امیدواریم از شما که عفو بفرمایید از او. فرمود: به تو بخشیدم تقصیرات او را. پس تشریف برد آن حضرت و من از وحشت 😱 بیدار شدم و بیدار کردم بعض خدّام آستانه مبارکه را و آمدیم به همان موضع که در خواب دیدم؛ دیدیم که قبر تازه ای است و بیرون ریخته شده است قدری از خاک آن. پس پرسیدم که صاحب این قبر کیست؟ گفتند مردی از اتراک است که دیروز در اینجا دفن شده است(۱). فقیر گوید که در حکایت تشرّف حاج علی بغدادی به خدمت امام عصر - ارواحناه فداه - و سؤالات او از آن حضرت نقل شده که گفت: گفتم به آن حضرت، سیّدنا! صحیح است که می گویند: هر کَس زیارت کند حضرت حسین علیه السلام را در ، پس برای او امان است؟ فرمود: آری واللَّه! و اشک از چشمان مبارکش جاری شد و گریست. گفتم: سیّدنا! مسألةٌ؟ فرمود: بپرس؛ گفتم: سنه {1269} حضرت امام رضا (علیه الاف التهیة و الثناء و السلام) را زیارت کردیم و در ورود، یکی از عربهای شروقیّه را - که از بادیه نشینان طرف شرقی نجف اشرفند - ملاقات کردیم، و او را ضیافت کردیم و از او پرسیدیم که چگونه است ولایت رضا (علیه الاف التهیة و الثناء و السلام)؟ گفت: بهشت است؛ امروز پانزده روز است که من از مال مولای خود حضرت رضا (علیه الاف التهیة و الثناء و السلام) خورده ام چه حدّ [حقّ] دارد مُنکَر و نَکیر که در قبر، نزد من بیایند؛ گوشت و خون من از طعام آن حضرت روییده در مهمانخانه آن جناب. 🤔 آیا این صحیح است، علیّ بن موسی الرّضاعلیه السلام می آید او را از منکر و نکیر خلاص می کند؟ ✅ فرمود: آری واللَّه! جدّ من ضامن است(۲). ─── ۱. دارالسلام، ج 1 ص 267 و 268. ۲. مفاتیح الجنان، حکایت حاج علی بغدادی؛ بحارالانوار ج 53، ص 312. ╚═ ✧ ༅࿐✾ ‎‌‌‎‌‌‎✦ ‌‌✾࿐༅✧══ مطلب بعد؛ » فصل سوّم: برزخ ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │📖 @feqh_ahkam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
1_1 Gap Va Gofti E`teghadi Ba Nojavanan (1402-11-06) Masjed Shahid Beheshti_Tehran.mp3
26M
🔉 🔰 بخش اول 🖋 آیا تمام امور این دنیا از پیش در عالم ذر انتخاب شده است؟ [4:17] * دنیا؛ تنها عالمی که تغییر و تحول مادی دارد [10:04] * جایی که تغییر و تحول مادی نیست، انتخاب معنا ندارد [20:34] 🖋 اگر حضرت آدم (علیه‌السلام) از آن میوه ممنوعه نمی‌خورد چه می‌شد؟ [28:29] * آمدن انسان به دنیا؛ مسئله‌ای چند بُعدی [29:56] 🖋 اگر فرشتگان قدرت انتخاب ندارند پس چطور شیطان که از فرشتگان بود سجده نکرد؟ [41:58] * ابلیس جن است و ماده دارد لذا قدرت انتخاب دارد [42:24] 🖋 آیا شیطان حق ورود به بهشت را داشت؟ [44:34] * آن بهشت قبل از دنیا بوده و با بهشتِ نتیجه اعمال متفاوت است [45:12] 🖋 آنچه سبب خروج حضرت آدم (علیه‌السلام) از بهشت شد، همین سیب بوده است؟ [46:26] * درخت‌ها و میوه‌های برزخی تابع اراده است [46:44] 🖋 آیا حضرت آدم (علیه‌السلام) واقعا میوه‌ای خورده بود یا کار دیگری انجام داده بود؟ [49:22] * میوه های بهشتی مانند نماد ها در این دنیاست [49:38] 🖋 اگر خارج شدن از بهشت غیر ممکن است، پس چطور رجعت صورت می گیرد؟ [51:32] * خروج از بهشت برزخی ممکن ولی خروج از بهشت قیامتی غیر ممکن است [51:37] 🖋 آیا در مورد پیامبر و اهل بیت (علیهم‌السلام) اساسا امکان گناه وجود ندارد؟ [51:59] * تفاوت اهل بیت (علیهم‌السلام) با بقیه مردم شبیه تفاوت بذر درختان است [52:42] 🖋 آیا موجودات دیگر هم وجود دارند؟ امامِ آن‌ها کیست؟ [56:42] * اهل‌بیت (علیهم‌السلام)؛ برترین مخلوقات الهی [57:52] ⏰ مدت زمان: ۱:۰۲:۴۱ 📆 ١۴٠٢/۱۱/۰۶ @Aminikhaah_Media │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_2 Gap Va Gofti E`teghadi Ba Nojavanan (1402-11-06) Masjed Shahid Beheshti_Tehran.mp3
22.53M
🔉 🔰 بخش دوم 🖋 آیا قبل از خلقت ما موجوداتی با نام نسناس زندگی می‌کردند؟ [0:02] 🖋 انجام تکالیف شرعی هنگام رسیدن به سن تکلیف واجب می‌شود یا هنگام بروز نشانه‌های بلوغ؟ [3:34] * اولین وقتی که نشانه‌های بلوغ را دید باید شروع کند [4:07] 🖋 فلسفه وجود جهنم چیست و چه زمانی به وجود آمد؟ [4:33] * جهنم مظهر خشم خداست، و از ابتدای خلقت بوده است [5:09] 🖋 آیا بعد از ورود به عالم بعد، خاطرات این دنیا را به یاد می‌آوریم؟ [8:09] 🖋 در ابتدای خلقت نسل چگونه گسترش یافت؟ خواهر و برادر ازدواج کردند؟ [12:21] 🖋 چطور است که گاهی احساس می‌کنیم اتفاقات جدید را قبلا دیدیم؟ [16:25] * حدس نوعی الهام و یقینی است [17:05] 🖋 آیا در قیامت فرشته‌ای با هزار دست و انگشت برای شمارش اعمال وجود دارد؟ [20:25] * در بعضی روایات آمده که ثواب صلوات و نماز جماعت را نمی‌تواند بشمارد و تعداد دست، نَماد قدرت اوست [20:49] 🖋 آیا روح ما بعد از مرگ وارد جسم دیگری می‌شود؟ [22:33] 🖋 گاهی می‌گویند هنگام قیامت همه با نفخ صور می‌میرند؛ گاهی می‌گویند با زلزله، کدام درست است؟ [26:07] 🖋 اگر خدا از اول بوده خودش چگونه به وجود آمده؟ [28:04] * خداوند خودِ وجود و خالق زمان است [28:18] 🖋 آیا خداوند شیطان را برای گمراهی انسان قرار داده؟ [31:19] 🖋 چرا خداوند انسان‌ها را در همان بهشت نگه نداشت؟ [36:37] 🖋 اگر قدرت خداوند بی‌نهایت است پس لزومی ندارد از روی عدالت رفتار کند؟ [40:43] 🖋 آیا در بهشت هم همین خانواده ما هستند؟ [48:45] ⏰ مدت زمان: ۵۴:۲۱ 📆 ١۴٠٢/۱۱/۰۶ | │📚 @ghararemotalee ╰๛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⎚ سیری در علیهم السلام | ۱۴ ╭ ─━─━─• · · · · · · ❒ سخنی درباره ی علیه السلام ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◣ سخنی درباره ی امام حسن عسكری علیه السلام ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ شب ولادت امام عسكری علیه السلام است، شب عید است و شب میلاد امام یازدهم، شبی كه همه باید به وجود مقدس حضرت صاحب الامر (عجّل اللّه تعالی فرجه) تبریك عرض بكنیم. البته باید عرض ارادتی نیز كرده باشیم. وجود مقدس علیه السلام از ائمه ای هستند [كه تحت فشار بسیار بودند] چون هرچه كه دوران ائمه [به دوره ی امام عصر علیه السلام ] نزدیكتر می شد كار بر آنها سخت تر می گردید. ایشان در سامرّاء بودند كه در آن وقت مركز خلافت بود. از زمان «معتصِم» مركز خلافت از بغداد به سامرّاء منتقل شد. مدتی آنجا بود، دومرتبه برگشت. علتش هم این بود كه لشكریان معتصم خیلی به مردم ظلم می كردند و مردم شكایت كردند و ابتدا معتصم گوش نكرد ولی بالاخره هرطور بود راضیش كردند و او برای اینكه سپاهیان از مردم دور باشند مركز را به سامرّاء منتقل كرد. امام عسكری و امام هادی علیهماالسلام اجباراً در سامرّاء به سر می بردند، در محلی كه به نام «العسكر» یا «العسكری» نامیده می شد، یعنی محلی كه محل سپاهیان و در واقع پادگان بود؛ یعنی خانه ای كه در آن زندگی می كردند برایشان انتخاب شده بود كه مخصوصاً در پادگان باشند و تحت نظر. ایشان در بیست و هشت سالگی از دنیا رفتند (پدر بزرگوارشان هم در حدود چهل و دوساله بودند كه از دنیا رفتند) و دوره ی امامتشان فقط شش سال طول كشید. به نصّ تواریخ، تمام این مدتِ شش سال یا در حبس بودند یا اگر هم آزاد بودند ممنوع المعاشرة و ممنوع الملاقات بودند. از نظر معاشرت آزادی نداشتند، اگر هم احیانا رفت و آمدهایی می شد یا گاهی حضرت را می خواستند، تحت نظر بودند، وضع عجیبی بود. می دانید كه هر یك از ائمه گویی یك خصلت خاص بیشتر در او ظهور داشته است كه خواجه نصیر در آن دوازده بند خودش هر یك از ائمه را با یك صفتی توصیف می كند كه بیشتر در او ظهور داشته است. وجود مقدس امام عسكری علیه السلام به جلالت و هیبت و رُواء [1] به اصطلاح، ممتاز بودند یعنی اساساً عظمت و هیبت و جلالت در قیافه ی ایشان به نحوی بود كه هركَس كه ایشان را ملاقات می كرد تحت تأثیر آن سیما قرار می گرفت قبل از اینكه سخن بگویند و او از علم ایشان چیزی بفهمد. وقتی كه سخن می گفتند و دریای موّاجی شروع می كرد به سخن گفتن، دیگر تكلیفش روشن است. در بسیاری از حكایات و روایات این قضیه كاملاً مشخص و محرز است. حتی دشمنان با اینكه ایشان را سخت تحت تعقیب داشتند و گاهی به زندان می بردند وقتی كه با حضرت روبرو می شدند وضع عجیبی داشتند، نمی توانستند در مقابل ایشان خضوع نكنند، كه در این زمینه داستانی را محدّث قمی در كتاب الانوار البهیّه از أحمد بن عبید الله بن خاقان، پسر وزیر المعتمد علی اللّه، و او از پدرش نقل می كند در حالی كه خودش هم حضور داشته است. داستان فوق العاده عجیبی است كه وقت گفتنش را عجالتاً ندارم. علت عمده ی این كه این قدر امام شدید تحت نظر بود این بود كه این مطلب شایع بود و می دانستند كه مهدی امت از صُلب این وجود مقدس ظهور می كند. همان كاری كه فرعون با بنی اسرائیل می كرد كه چون شنیده بود كسی از بنی اسرائیل متولد می شود كه زَوال مُلك فرعون و فرعونیها به دست او خواهد بود پسرهای بنی اسرائیل را می كشت و فقط دخترها را زنده نگه می داشت و زنهایی را مأمور كرده بود بروند در خانه های بنی اسرائیل و ببینند كدام زن حامله است و هر زنی را كه حامله بود تحت نظر بگیرند، عین این كار را دستگاه خلافت با امام عسكری علیه السلام انجام می داد. چه خوب می گوید مولوی: حمله بردی سوی در بندان غیب تا ببندی راه بر مردان غیب این احمق فكر نمی كرد كه اگر این خبر راست است مگر تو می توانی جلوی امر الهی را بگیری؟! هرچند وقت یك بار می فرستادند به خانه ی حضرت به تفتیش، مخصوصاً وقتی كه امام از دنیا رفت، چون گاهی می شنیدند كه حضرت مهدی (علیه‌السلام) متولد شده اند. راجع به ولادت ایشان هم داستان را همه شنیده اید كه خدای متعال ولادت این وجود مقدس را مخفی كرد و در حین ولادت كمتر كسی متوجه شد. ایشان شش ساله بودند كه پدر بزرگوارشان از دنیا رفتند. در دوران كودكی، شیعیان خاص از هرجا كه می آمدند حضرت ایشان را به آنها ارائه می دادند، ولی عموم مردم اطلاع نداشتند؛ اما این خبر بالاخره پیچیده بود كه پسری برای حسن بن علی عسكری (علیهماالسلام) متولد شده است و او را مخفی می كنند. گاهی می فرستادند به خانه ی حضرت كه این بچه را به خیال خود پیدا كنند و بُكشند و از بین ببرند، ولی كاری كه خدا می خواهد مگر بنده می تواند بر ضد آن عمل كند؟ ! یعنی وقتی قضای حتمی الهی در یك جا باشد دیگر بشر نمی تواند كاری در آنجا بكند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [1] . [به معنی حُسن منظر]