مهدی موعود (عجّل الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام)
───── • ◆ • ─────
بسم اللّه الرحمن الرحیم.
الحمد للّه ربّ العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، و الصلاة و السلام علی عبد اللّه و رسوله و حبیبه و صفیّه و حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته سیدنا و نبینا و مولانا ابی القاسم محمّد صلی الله علیه و آله و سلم و آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین، اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم:
وَعَدَ اَللّهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا اَلصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی اَلْأَرْضِ كَمَا اِسْتَخْلَفَ اَلَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ اَلَّذِی اِرْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِكُونَ بِی شَیْئاً [1].
به دنبال بحثی كه در هفته ی گذشته در همین جلسه ی محترم صورت گرفت تحت عنوان «عدل كلی» به مناسبت میلاد مسعود وجود مقدس حجة بن الحسن (عجّل اللّه تعالی فرجه)، این جلسه را هم به بحثی كه مربوط به وجود مقدس ایشان است اختصاص می دهیم و بحث ما بیشتر جنبه ی تاریخی دارد؛ یعنی امشب می خواهم قسمتی از مطالبی را كه از مسلّمات تاریخ اسلام در زمینه ی مهدی موعود است به عرض شما برسانم.
بعضی از افراد كه اطلاعی در این زمینه ندارند- مخصوصا اشخاصی كه اعتقادی به اصول و مبانی مذهب تشیع ندارند و برخی از سخنان را در بعضی از كتابها خوانده اند- خیال می كنند كه سابقه ی اعتقاد به #مهدویت، فقط مثلا از نیمه ی قرن سوم هجری كه دوران ولادت #حضرت_حجت علیهالسلام است پیدا شده است.
می خواهم عرض كنم كه اساسا این موضوع اعم از اینكه كاملا به صورت مشخص بیان شده باشد یا به صورت كلی و اجمال و اشاره، از كجا شروع شده است و چگونه است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . نور/55.
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#مهدویت در قرآن و احادیث نبوی
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
اولاً: در قرآن كریم این مطلب به صورت یك نوید كلی در كمال صراحت هست، یعنی هر كسی كه قرآن كریم را مطالعه كند می بیند قرآن كریم آن نتیجه را كه بر وجود مقدس #حضرت_حجت (علیهالسلام) مترتب می شود، در آیات زیادی به عنوان یك امری كه به طور قطع در آینده صورت خواهد گرفت ذكر می كند.
از آن جمله است این آیه: وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی اَلزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ اَلذِّكْرِ أَنَّ اَلْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ اَلصّالِحُونَ [1]. خدا در قرآن می گوید كه ما در گذشته بعد از «ذكر» - كه گفته اند یعنی بعد از آنكه در تورات نوشتیم- در زبور هم این مطلب را اعلام كردیم، و ما اعلام كردیم؛ پس شدنی است كه: أَنَّ اَلْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ اَلصّالِحُونَ
صحبت منطقه و محل و شهر نیست، اصلا فكر آن قدر بزرگ و وسیع است كه سخن از تمام زمین است: زمین برای همیشه در اختیار زورمندان و ستمكاران و جباران نمی ماند، این یك امر موقت است؛ دولت صالحان كه بر تمام زمین حكومت كند، در آینده وجود خواهد داشت.
در مفهوم این آیه كوچكترین تردیدی نیست.
🪧 همچنین راجع به اینكه دین مقدس #اسلام دین عمومی بشر خواهد شد و تمام ادیان دیگر در مقابل این دین از بین خواهند رفت و تحت الشعاع قرار خواهند گرفت، در قرآن كریم هست، كه این یكی دیگر از آثار و نتایج وجود مقدس مهدی موعود(علیهالسلام) است: «هُوَ اَلَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ اَلْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی اَلدِّینِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ اَلْمُشْرِكُونَ» [2]
این دین را به وسیله ی این پیامبر فرستاد برای اینكه در نهایت امر آن را بر تمام دینهای عالم پیروز گرداند، یعنی همه ی مردم دنیا تابع این دین بشوند؛ و آیات دیگری.
چون بحثم درباره ی آیات قرآن نیست به اشاره قناعت می كنم.
از آیات قرآن كه بگذریم مسأله ی احادیث نبوی مطرح است.
🤔 آیا پیغمبر اكرم صلیالله علیه وآله در این زمینه چه مطالبی فرموده است؟
🤔 آیا فرموده است یا نفرموده است؟
اگر روایات مربوط به مهدی موعود انحصارا روایات شیعه می بود، برای شكاكان جای اعتراض بود كه:
اگر مسأله ی مهدی موعود علیهالسلام یك مسأله ی واقعی است باید پیغمبر اكرم صلیالله علیه وآله گفته باشد و اگر پیغمبر اكرم (صلیالله علیه وآله) گفته بود باید سایر فرق اسلامی هم روایت كرده باشند و تنها شما شیعیان روایت نكرده باشید.
✅ جوابش خیلی واضح است: اتفاقا روایاتِ باب مهدی موعود را تنها شیعیان روایت نكرده اند. روایاتی كه اهل تسنن در این زمینه دارند، از روایات شیعه اگر بیشتر نباشد كمتر نیست.
📚 كتابهایی را كه در این زمینه نوشته شده است مطالعه كنید، می بینید همین طور است.
در همین سالهایی كه ما در قم بودیم دو كتاب در این زمینه تألیف شد.
📗 یكی را مرحوم آیة اللّه صدر (اعلی اللّه مقامه) البته به زبان عربی نوشته اند به نام المهدی و خیال می كنم چاپ هم شده باشد. در آن كتاب، ایشان هرچه روایت نقل كرده اند، همه، روایات اهل تسنن است. وقتی انسان مطالعه می كند می بیند كه مسأله ی مهدی موعود در روایات اهل تسنن از روایات شیعه بیشتر هست و كمتر نیست.
📙 كتاب دیگری كه خوشبختانه به زبان فارسی است، به امر مرحوم آیة اللّه آقای بروجردی تهیه شده به نام منتخب الاثر، كه یكی از فضلای حوزه ی علمیه ی قم كه الآن هم در قم هستند به نام آقای آقا میرزا لطف اللّه صافی از فضلای مبرّز قم (گلپایگانی) تحت رهنمایی مرحوم آیة اللّه بروجردی [این كتاب را تألیف كردند] ، یعنی ایشان دستور كلی این كتاب را دادند و طرح و شكل و رسم كتاب را تعیین كردند و بعد این مرد فاضل رفت دنبالش و این كتاب را نوشت.
📖 این كتاب را هم مطالعه كنید، می بینید روایات زیادی در این زمینه هست بالاخص از اهل تسنن، به مضامین و تعبیرات مختلف.
باز من به جنبه ی روایتی این بحث كار ندارم، همین طوری كه به جنبه ی آیاتش كار زیادی ندارم؛ من از یك جنبه ی دیگری می خواهم مسأله ی موعود اسلام را بحث بكنم و آن اینكه: این مسأله روی تاریخ اسلام چه اثری گذاشته است؟
وقتی كه ما تاریخ اسلام را مطالعه می كنیم، می بینیم گذشته از روایاتی كه در این زمینه از پیغمبر اكرم (صلیالله علیه وآله) یا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) وارد شده است اساساً از همان نیمه ی دوم قرن اول اخبار مربوط به مهدی موعود(علیهالسلام) منشأ حوادثی در تاریخ اسلام شده است.
چون چنین نویدی و چنین گفته ای در كلمات پیغمبر اكرم (صلیالله علیه وآله) بوده است احیانا از آن سوء استفاده هایی شده است، و این خود دلیل بر این است كه چنین خبری در میان مسلمین از زبان پیغمبرشان پخش و منتشر بوده است و اگر نبود، آن سوء استفاده ها نمی شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . انبیاء/105.
[2] . توبه/33.
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
بیان علی علیه السلام
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
قبل از اینكه اولین حادثه ی تاریخی در این زمینه را عرض كنم، جمله هایی از #امیرالمؤمنین علی علیه السلام را- كه در #نهج_البلاغه است و من از مرحوم آیة اللّه العظمی بروجردی شنیدم كه این جمله ها متواتر است یعنی تنها در نهج البلاغه نیست و سندهای متواتر دارد- نقل می كنم.
امیر المؤمنین علیهالسلام در آن مصاحبه ای كه با كمیل بن زیاد نخعی كرده است [مطالبی در این باب بیان نموده است ] كه كمیل می گوید شبی بود، علی علیه السلام دست مرا گرفت (ظاهراً در كوفه بوده است) ، مرا با خودش برد به صحرا، «فَلَمّا اَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَداءَ» به صحرا كه رسیدیم یك نفس خیلی عمیقی، یك آهی از آن بُن دل بركشید و آنگاه درد دلهایش را شروع كرد؛ آن تقسیم بندی معروف: «اَلنّاسُ ثَلاثَةٌ» [1]مردم سه دسته هستند:
عالم ربّانی، متعلّمین و مردمان هَمَجٌ رَعاع، و بعد شكایت از اینكه كمیل! من آدم لایق پیدا نمی كنم كه آنچه را می دانم به او بگویم.
👥 یك افرادی آدمهای خوبی هستند ولی احمقند،
👥 یك عده ای افراد زیركی هستند ولی دیانت ندارند و دین را وسیله ی دنیاداری قرار می دهند. مردم را تقسیم بندی كرد و همه شكایت از تنهایی خود:
كمیل! من احساس تنهایی می كنم، من تنهایم، ندارم آدم قابل و لایق كه اسراری را كه در دل دارم به او بگویم.
در آخر یك مرتبه می گوید: بله، البته زمین هیچ گاه خالی نمی ماند: اَللّهُمَّ بَلی ! لا تَخْلُو الْاَرْضُ مِنْ قائِمٍ للّهِ بِحُجَّةٍ، اِمّا ظاهِراً مَشْهوراً، وَ اِمّا خائِفاً مَغْموراً، لِئَلّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللّهِ وَ بَیِّناتُهُ . . . یَحْفَظُ اللّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَیِّناتِهِ، حَتّی یودِعوها نُظَراءَهُم وَ یَزْرَعوها فی قُلوبِ اَشْباهِهِمْ [2]
فرمود: بله، در عین حال هیچ وقت زمین از حجّت خدا خالی نمی ماند، یا حجت ظاهر آشكار و یا حجتی كه از چشمها پنهان و غایب است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . اَلنّاسُ ثَلاثَةٌ: فَعالِمٌ رَبّانِیٌّ، وَ مُتَعَلِّمٌ عَلی سَبیلِ نَجاةٍ، وَ هَمَجٌ رَعاعٌ.
[2] . نهج البلاغه، #حكمت 147.
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
قیام مختار و اعتقاد به مهدویت
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
اولین باری كه می بینیم اثر اعتقاد #مهدویت در تاریخ اسلام ظهور می كند، در جریان انتقام مختار از قتله ی #امام_حسین علیه السلام است.
جای تردید نیست كه مختار مرد بسیار سیاستمداری بوده و روشش هم بیش از آنكه روش یك مرد دینی و مذهبی باشد روش یك مرد سیاسی بوده است.
البته نمی خواهم بگویم مختار آدم بدی بوده یا آدم خوبی بوده است، كار به آن جهت ندارم.
مختار می دانست كه و لو اینكه موضوع، موضوع انتقام گرفتن از قتله ی سید الشهداء علیهالسلام است و این زمینه، زمینه ی بسیار عالی ای است؛ اما مردم تحت رهبری او حاضر به این كار نیستند. شاید (بنا بر روایتی) با حضرت امام زین العابدین (علیهالسلام) هم تماس گرفت و ایشان قبول نكردند.
مسأله ی مهدی موعود را كه پیغمبر اكرم صلیالله علیه وآله خبر داده بود مطرح كرد به نام محمد بن حنفیّه پسر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و برادر سید الشهداء (علیهالسلام)، چون اسمش محمد بود؛ زیرا در روایات نبوی آمده است: «اِسْمُهُ اِسْمی» نام او نام من است.
🗣 گفت: ایّها الناس! من نایب مهدی زمانم، آن مهدی ای كه پیغمبر خبر داده است [1].
مختار مدتی به نام نیابت از مهدی زمان، بازی سیاسی خودش را انجام داد.
حال آیا محمد بن حنفیّه واقعاً خودش هم قبول می كرد كه من مهدی موعود هستم؟ بعضی می گویند قبول می كرد برای اینكه بتوانند انتقام را بكشند، ولی این البته ثابت نیست.
در اینكه مختار محمد بن حنفیّه را به عنوان مهدی موعود معرفی می كرد شكی نیست، و بعدها از همین جا مذهب «كیسانیّه» پدید آمد.
← محمد بن حنفیّه هم كه مُرد گفتند مهدی موعود كه نمی میرد مگر اینكه زمین را پر از عدل و داد كند، پس محمد بن حنفیّه نمرده است، در كوه⛰ رَضوی غایب شده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . این را هم توجه داشته باشید: از صدر اسلام، زمان ظهور مهدی علیه السلام هیچ وقت مشخص نشده است.
البته یك خواصی می دانستند پسرِ فلان كَس پسر فلان كَس، ولی در روایاتی كه پیغمبر همین قدر فرمود: «مهدی از اولاد من حتماً باید #ظهور كند» چیزی كه تاریخِ آن را نیز مشخص نماید وجود نداشت.
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
سخن زُهری
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
جریانهای دیگری باز در تاریخ اسلام هست.
أبو الفرج اصفهانی كه خودش امویّ الاصل و یك مورخ است و شیعه هم نیست، در مقاتل الطالبیّین می نویسد كه وقتی خبر شهادت زید بن علیّ بن الحسین (علیهمالسلام) [1]به زُهری [2]رسید گفت: «چرا این قدر این اهل بیت عجله می كنند؟! روزی خواهد رسید كه مهدی از آنها ظهور كند. »
معلوم می شود مسأله ی مهدی موعود از اولاد پیغمبر، آنچنان قطعی و مسلّم بوده است كه وقتی خبر شهادت زید را به زُهری می دهند زُهری فورا ذهنش به این سو می رود كه زید قیام كرده است، و می گوید: «این اولاد پیغمبر چرا عجله می كنند؟! چرا زود قیام می كنند؟! اینها نباید حالا قیام كنند، قیام اینها مال مهدی موعودشان است. »
من كاری ندارم كه اعتراض زهری آیا وارد است یا وارد نیست؛ خیر، وارد هم نیست؛ غرضم این جهت است كه زهری گفت: خواهد آمد روزی كه یكی از اهل بیت پیغمبر قیام كند و قیام او قیام ناجح و موفق باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . می دانید كه حضرت #امام_زین_العابدین علیهالسلام پسری دارند به نام «زید».
زید قیام كرد و شهید شد.
راجع به زید كه چگونه آدمی بوده است، آدم خوبی بوده یا آدم خوبی نبوده، حرفهایی هست ولی مطابق آنچه كه از روایات شیعه استفاده می شود ائمه ی ما زید را تجلیل كرده اند.
در روایت كافی آمده است كه #امام_صادق علیهالسلام فرمود: «به خدا قسم زید، شهید از دنیا رفت. »
و این زید همان كسی است كه زیدیها یعنی شیعیان زیدی كه الآن در یمن هستند، همه یا بیشترشان او را بعد از امام زین العابدین علیهالسلام امام می دانند.
خودش به هر حال مرد خوبی بوده است، مرد زاهد و متقی ای بوده است.
مطابق روایات ما قیام او قیام #امر_به_معروف و نهی از منكر بوده است نه قیام ادعای امامت. بنابراین زید از نظر ما مرد شریف و صالحی است.
[2] . زُهری از اهل تسنن است. زهری و شَعبی دو نفر از تابعین اند، یعنی كسانی هستند كه اصحاب پیغمبر را درك كرده اند نه خود پیغمبر را، و اینها از مشایخ و علمای بزرگ عصر خودشان هستند.
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
محمد بن عِجلان و منصور عباسی
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
جریانهای دیگری در تاریخ اسلام می بینیم؛
از جمله: یكی از فقهای مدینه به نام «محمد بن عِجلان» رفت با محمد بن عبد اللّه محض بیعت كرد.
بنی العباس كه ابتدا حامی اینها بودند، مسأله ی خلافت كه پیش آمد، خلافت را گرفتند، بعد هم سادات حسنی را كشتند.
منصور این مرد فقیه را خواست، تحقیق كرد، ثابت شد كه او بیعت كرده است.
دستور داد دست او را ببُرند.
گفت این دستی كه با دشمن من بیعت كرده است باید بریده شود. نوشته اند فقهای مدینه جمع شدند و شفاعت كردند و در شفاعتشان اینجور گفتند كه خلیفه! او تقصیر ندارد، او مردی است فقیه و عالم به روایات؛ این مرد خیال كرد كه محمد بن عبد اللّه محض مهدی امت است و لذا با او بیعت كرد و الاّ قصد او دشمنی با تو نبود.
این است كه ما می بینیم در تاریخ اسلام موضوع مهدی موعود از مسائل بسیار مسلّم و قطعی است.
ما همین طور كه دوره به دوره پیش می آییم می بینیم حوادثی در تاریخ اسلام پیدا شده كه منشأش همین اعتقاد به ظهور مهدی موعود بوده است.
بسیاری از ائمه ی ما وقتی كه از دنیا می رفتند عده ای می گفتند شاید نمرده است، شاید غایب شده است، شاید مهدی امت است.
این امر راجع به حضرت امام موسی كاظم علیهالسلام هست، حتی راجع به حضرت باقر علیهالسلام هست، ظاهرا راجع به حضرت صادق علیهالسلام هم هست، و راجع به بعضی از ائمه ی دیگر نیز هست.
حضرت صادق علیهالسلام پسری دارند به نام اسماعیل كه «اسماعیلیه» منتسب به او هستند.
اسماعیل در زمان حیات حضرت از دنیا رفت.
حضرت خیلی هم اسماعیل را دوست می داشتند.
وقتی اسماعیل از دنیا رفت و او را غسل دادند و كفن كردند، حضرت صادق علیهالسلام مخصوصاً آمدند به بالین اسماعیل، اصحابشان را صدا زدند، كفن را باز كردند، صورت اسماعیل را نشان دادند و فرمودند: این اسماعیل پسر من است، این مُرد، فردا ادعا نكنید كه او مهدی امت است و غایب شد، جنازه اش را ببینید، صورتش را ببینید، بشناسید و بعد شهادت بدهید.
اینها همه نشان می دهد كه زمینه ی مهدی امت در میان مسلمین به قدری قطعی بوده است كه جای شك و تردید نیست.
تا آنجا كه من تحقیق كرده ام، تا زمان ابن خلدون شاید حتی یك نفر از علمای اسلام پیدا نشده است كه بگوید احادیث مربوط به مهدی علیه السلام از بیخ اساس ندارد؛ همه قبول كرده اند.
اگر اختلاف بوده است، درباره ی جزئیات بوده كه آیا مهدی این شخص است یا آن شخص؟
آیا پسر امام حسن عسكری علیهالسلام است یا نه؟
آیا از اولاد امام حسن علیهالسلام است یا از اولاد امام حسین علیهالسلام؟
اما در اینكه این امت مهدی ای خواهد داشت و آن مهدی از اولاد پیغمبر (صلیالله علیه وآله) و از اولاد حضرت زهراست(علیهاالسلام) و كارش این است كه جهان را پر از عدل و داد می كند پس از آنكه پر از ظلم و جور شده است، تردیدی نبوده است.
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
نیرنگ منصور، خلیفه ی عباسی
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
حتی ما می بینیم یكی از خلفای عباسی اسمش مهدی است؛ پسر منصور، سومین خلیفه ی عباسی. اولین خلیفه شان سفّاح است، دوم منصور و سوم پسر منصور، مهدی عباسی.
مورخین و از جمله «دارمستتر» نوشته اند كه منصور مخصوصاً اسم پسرش را «مهدی» گذاشت برای اینكه می خواست استفاده ی سیاسی كند، بلكه بتواند یك عده مردم را فریب بدهد، بگوید آن مهدی ای كه شما در انتظار او هستید پسر من است، و لهذا مقاتل الطالبیّین و دیگران نوشته اند كه گاهی با خصّیصین خودش كه روبرو می شد [به دروغ بودن این مطلب اعتراف می كرد. ]
یك وقتی با مردی به نام مسلم بن قتیبه كه از نزدیكانش بود روبرو شد، گفت: این محمد بن عبد اللّه محض چه می گوید؟
گفت:
«می گوید من مهدی امتم. »
گفت: «اشتباه می كند، نه او مهدی امت است نه پسر من» .
ولی گاهی با یك افراد دیگری كه روبرو می شد می گفت: «مهدیِ امت او نیست، پسر من است.» عرض كردم بسیاری از كسانی كه بیعت می كردند به همین عنوان بیعت می كردند، از بس روایات مهدی از پیغمبر اكرم صلیالله علیه وآله زیاد رسیده بود و در دست مردم بود و همین اسباب اشتباه مردمی می شد كه كاملا تحقیق نمی كردند تا مشخصات بیشتری به دست آورند، زود ایمان پیدا می كردند كه این، مهدی امت است.
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
سخن دِعبل
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
دِعبِل خُزاعی می آید حضور #حضرت_رضا علیه السلام و آن اشعار مرثیه ی خودش را می گوید:
أَ فاطِمُ لَوْ خِلْتِ الْحُسَیْنَ مُجَدَّلاً
وَ قَدْ ماتَ عَطْشاناً بِشَطِّ فُراتٍ
خطاب می كند به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و یك یك مصائبی را كه بر اولاد ایشان وارد شده بیان می كند كه از آن قصائد بسیار غرّای زبان عرب و از بهترین مراثی ای است كه در این زمینه ها گفته شده است.
حضرت رضا (علیه الاف التهیة و الثناء و السلام) خیلی گریه می كند.
دعبل در این اشعارش و در این اظهار تأثر خودش قبور اولاد زهرا (سلام الله علیها) را یك یك بیان می كند، قبوری كه در «فخّ» است، قبوری كه در «كوفان» است، اشاره به شهادت همین محمد بن عبد اللّه محض می كند، اشاره به شهادت برادرش می كند، اشاره به شهادت زید بن علی بن الحسین (علیهمالسلام) می كند، اشاره به شهادت #حضرت_سید الشهداء علیهالسلام می كند، اشاره به شهادت حضرت موسی بن جعفر(علیهماالسلام) می كند (وَ قَبْرٌ بِبَغْدادَ لِنَفْسٍ زَكِیَّةٍ) كه نوشته اند در اینجا حضرت رضا (علیه آلاف التهیة و الثناء) فرمود: یك شعر هم من می گویم اضافه كن: «وَ قَبْرٌ بِطوسٍ یا لَها مِنْ مُصیبَةٍ» كه عرض كرد: آقا! این قبر را من نمی شناسم.
فرمود: این قبر من است.
دعبل در این اشعارش شعری دارد كه به همین موضوع اشاره می كند. در این شعر، دعبل تصریح می كند كه تمام این قضایا هست و هست و هست تا ظهور امامی كه آن ظهور لامحاله وقوع پیدا می كند و قطعاً صورت می گیرد.
اگر بخواهیم بازهم از شواهد تاریخی ذكر كنیم، شواهد تاریخی زیاد دیگری داریم كه لزومی ندارد همه ی آنها را برای شما عرض كنم. ذكر این شواهد از این جنبه بود كه خواستم بگویم مسأله ی مهدی موعود از صدر اسلام و از زمان پیغمبر اكرم (صلیالله علیه وآله) یك امر قطعی و مسلّم در میان مسلمین بوده است و از نیمه ی دوم قرن اول هجری منشأ حوادث بزرگ تاریخی شده است.
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
اعتقاد به مهدویت در جهان تسنن
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
اگر می خواهید بفهمید كه این مسأله منحصر به شیعه نیست [1] ببینید آیا مدعیان #مهدویت فقط در میان شیعه زیاد بوده اند و در میان اهل تسنن نبوده اند؟
می بینید مدعیان مهدویت در میان اهل تسنن هم زیاد بوده اند.
یكی از آنها همین مهدی سودانی یا مُتَمَهدی سودانی است كه در كمتر از یك قرن اخیر در سودان ظهور كرد و در آنجا یك جمعیتی به وجود آورد كه تا همین اواخر هم بودند. اصلا این مرد كه ظهور كرد، به ادعای مهدویت ظهور كرد، یعنی این قدر اعتقاد به مهدی در همان سرزمینهای سنی نشین وجود داشته است كه زمینه را برای ادعای یك مهدی دروغین مُساعد كرد.
در كشورهای دیگر اسلامی نیز مدعیان مهدویت زیاد بوده اند.
در هندوستان و پاكستان قادیانیها به همین عنوانِ ادعای مهدویت ظهور كردند، و در روایات ما هم زیاد است كه مدعیان كذّاب و به اعتباری #دجّال ها زیاد پیدا خواهند شد و ادعاهایی خواهند كرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . البته آنچه انحصار به شیعه دارد با این مشخصات است كه اهل تسنن همه شان با این مشخصات قبول ندارند، برخی از آنها قبول دارند.
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
بیان حافظ
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
من الان نمی دانم كه حافظ آیا واقعاً شیعه است یا سنی، و خیال هم نمی كنم كه كسی به طور قطع بتواند بگوید كه حافظ شیعه بوده است.
ولی ما در اشعار حافظ نیز می بینیم [به این مسأله اشاره شده است.] دو مورد الان یادم هست، یكی آنجا كه می گوید:
كجاست صوفی دجّال چشم ملحد شكل
بگو بسوز كه مهدی دین پناه رسید
و دیگر آن غزل معروفی كه چقدر با حال هم گفته است:
مژده ای دل كه مسیحا نفسی می آید
كه ز انفاس خوشش بوی كسی می آید
از غم و درد مكن ناله و فریاد كه دوش
زده ام فالی و فریادرسی می آید
ز آتش وادی ایمن نه منم خرّم و بس
موسی اینجا به امید قبسی می آید
كَس ندانست كه منزلگه مقصود كجاست
این قدر هست كه بانگ جرسی می آید
خبر بلبل این باغ مپرسید كه من
ناله ای می شنوم كز قفسی می آید
عرایض من در این قسمت كه می خواستم از جنبه ی تاریخی بحث كنم به پایان رسید.
حال بعد از زمان #حضرت_حجت علیهالسلام چه مدعیان كذّابی پیدا خواهند شد، آن هم خودش یك داستانی دارد كه دیگر وارد آن نمی شوم.
پایان عرایض خودم را می خواهم به سه مطلب دیگر اختصاص بدهم.
اینكه بعد از آنكه دنیا پر از ظلم و جور شد عدل كلی پیدا می شود مسأله ای به وجود آورده است و آن این كه: بعضی از افراد به اتكاء همین مطلب با هر اصلاحی مخالفند، می گویند دنیا باید پُر از ظلم و جور بشود تا یك دفعه انقلاب گردد و پر از عدل و داد بشود.😳
اگر هم به زبان نیاورند، ته دلشان [با اصلاح ] مخالف است.
اگر ببینند یك كسی یك قدم اصلاحی برمی دارد ناراحت می شوند.
وقتی كه می بینند در جامعه ای در مردم یك علامت توجهی به سوی #دیانت پیدا شده واقعاً ناراحت می شوند، می گویند نباید چنین چیزی بشود، باید مرتب بدتر شوند تا حضرت ظهور كنند؛ اگر بنا شود ما یك كاری كنیم كه مردم به سوی دین بیایند ما به ظهور حضرت حجت خیانت كرده و ظهور ایشان را تأخیر انداخته ایم.🤭
🤔 آیا واقعاً مطلب از همین قرار است یا نه؟ توضیحی می دهم تا مطلب خوب معلوم شود.
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
ماهیت قیام مهدی علیه السلام
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
برخی حوادث در دنیا وقتی كه واقع می شود تنها جنبه ی انفجار💥 دارد.
← مثل اینكه یك دُمَل در بدن شما پیدا می شود. این دمل باید برسد به حدی كه یك دفعه منفجر شود؛ بنابراین هر كاری كه جلوی انفجار این دمل را بگیرد كار بدی است، اگر هم می خواهید دوا روی آن بگذارید باید یك دوایی بگذارید كه این دمل زودتر منفجر شود.
بعضی از فلسفه ها هم كه برخی از سیستمهای اجتماعی و سیاسی را می پسندند طرفدار انقلاب به معنی انفجارند.
🗯 به عقیده ی آنها هر چیزی كه جلوی انفجار را بگیرد بد است.
و لهذا می بینید بعضی از روشها و سیستمهای اجتماعی به طور كلی با اصلاحات اجتماعی مخالفند، می گویند: این اصلاحات چیست كه شما می كنید؟! بگذارید اصلاح نباشد، بگذارید مفاسد زیاد شود، عقده ها و كینه ها زیاد شود، ناراحتی و ظلم بیشتر شود، كارها پریشانتر شود، پریشانی و پریشانی تا یك مرتبه از بُن زیر و رو شود و انقلاب صورت گیرد.
فقه ما در اینجا وضع روشنی دارد. آیا ما مسلمانان راجع به ظهور #حضرت_حجت علیهالسلام باید اینجور فكر كنیم؟ باید بگوییم: بگذارید معصیت و گناه زیاد شود، بگذارید اوضاع پریشانتر گردد، پس #امر_به_معروف و نهی از منكر نكنیم، بچه هایمان را تربیت نكنیم، بلكه خودمان هم برای اینكه در ظهور حضرت حجت سهیم باشیم العیاذ باللّه نماز نخوانیم، روزه نگیریم، هیچ وظیفه ای را انجام ندهیم، دیگران را هم تشویق كنیم كه نماز را رها كنید، روزه را رها كنید، زكات را رها كنید، حج را رها كنید، بگذارید همه ی اینها از بین برود تا مقدمات ظهور فراهم شود؟
✅ خیر، این بدون شك بر خلاف یك اصل قطعی اسلامی است؛ یعنی به انتظار ظهور حضرت حجت علیهالسلام، هیچ تكلیفی از ما ساقط نمی شود، نه تكلیف فردی و نه تكلیف اجتماعی.
شما در شیعه- كه اساسا این اعتقاد از یك نظر، اختصاص به دنیای تشیع دارد- تا چه رسد به اهل تسنن، یك عالِم پیدا نمی كنید كه بگوید انتظار ظهور حضرت حجت یك تكلیف كوچك را از ما ساقط می كند. هیچ تكلیفی را از ما ساقط نمی كند. این یك نوع [تفسیر از ظهور حضرت حجت ] است.
🪧 نوع دیگر این است كه صحبتِ رسیده شدن است نه صحبت انفجار؛ مثل یك میوه در صراط تكامل است. میوه موقعی دارد، چنانكه دُمَل هم موقعی دارد. ولی دمل یك موقعی دارد برای اینكه منفجر شود، و میوه یك موقعی دارد كه برسد، یعنی سیر تكاملی خودش را طی كند و برسد به مرحله ای 🍐🍊🍋🍎🍒🍑🥭كه باید چیده شود.
مسأله ی ظهور حضرت حجت بیش از آنكه شباهت داشته باشد به انفجار یك دمل، شباهت دارد به رسیدن یك میوه؛ یعنی اگر ایشان تاكنون ظهور نكرده اند، نه فقط به خاطر این است كه گناه كم شده است، بلكه همچنین هنوز دنیا به آن مرحله از قابلیت نرسیده است؛ و لهذا شما در روایات شیعه زیاد می بینید كه هر وقت آن اقلیت سیصد و سیزده نفر پیدا شد امام ظهور می كند.
هنوز همان اقلیت سیصد و سیزده نفر- یا كمتر یا بیشتر- وجود ندارد، یعنی زمان باید آن قدر جلو برود كه از یك نظر هر اندازه فاسد شود، از نظر دیگر آنهایی كه می خواهند حكومت را تشكیل بدهند و به تبع و در زیر لوای ایشان زمامدار جهان شوند پدید آیند.
😔 هنوز چنین مردان لایقی در دنیا به وجود نیامده اند.
بله «تا پریشان نشود كار به سامان نرسد»؛ اما پریشانی تا پریشانی فرق می كند. همیشه در دنیا پریشانی پیدا می شود، پشت سر پریشانی سامان پیدا می شود، بعد این سامان تبدیل به پریشانی می شود؛ اما پریشانیِ در یك سطح عالیتر، نه در سطح پایین. بعد آن پریشانی تبدیل به یك سامان می شود، باز در یك سطح عالیتر از سامان اول. بعد آن سامان تبدیل به یك پریشانی می شود، باز پریشانی در یك سطح عالیتر. یعنی این پریشانیِ بعد از آن سامان، حتی بر خود آن سامان برتری دارد. لهذا می گویند حركت اجتماع بشر حركت حلزونی 🐌 است، یعنی حركت دَوری ارتفاعی است، در عین اینكه اجتماع بشر دور می زند، در یك سطح افقی دور نمی زند، رو به بالا دور می زند.
بله، مرتب سامانها به پریشانیها می گراید؛ اما پریشانی ای كه در عین اینكه پریشانی است در سطح بالاتر است.
بدون شك امروز دنیای ما یك دنیای پریشان و از هم گسیخته ای است، یك دنیایی است كه الآن اختیار از دست زمامداران بزرگ درجه ی اول آن هم بیرون است؛ اما این یك پریشانی است در سطح جهان، با پریشانیِ در دِه از زمین تا آسمان فرق می كند، با سامان یك ده هم از زمین تا آسمان فرق می كند، با سامان یك شهر هم از زمین تا آسمان فرق می كند.
بنابراین ما، هم رو به پریشانی می رویم و هم رو به سامان، در آنِ واحد.
ما كه رو به ظهور حضرت حجت علیهالسلام می رویم، در آنِ واحد هم رو به پریشانی می رویم، چون از سامان به پریشانی باید رفت، و هم رو به سامان می رویم، چون پریشانیِ در سطح بالاتر است.
كی در صد سال پیش- تا چه رسد به پانصد سال پیش- این افكاری كه امروز در میان افراد بشر پیدا شده، پیدا شده بود؟!
امروز دیگر روشنفكران جهان می گویند: یگانه راه چاره ی بدبختیهای امروز بشر تشكیل یك حكومت واحد جهانی است.
اصلا در گذشته چنین فكری به مخیّله ی بشر نمی توانست خطور كند.
پس چون ما در عین اینكه رو به پریشانی می رویم رو به سامان هم می رویم، لهذا #اسلام هرگز دستور نمی دهد [كه تكالیف را انجام ندهید.] اگر غیر از این بود دستور می داد كه محرمات را ارتكاب كنید، واجبات را ترك كنید، #امر_به_معروف و نهی از منكر نكنید، بچه هایتان را #تربیت نكنید، بگذارید فساد بیشتر شود؛ شما كه می روید دنبال نماز خواندن، روزه گرفتن، امر به معروف، تألیف كتاب، سخنرانی، تبلیغ، و می خواهید سطح تبلیغات را بالا ببرید، شما كه می خواهید اصلاح كنید، ظهور حضرت حجت علیهالسلام را تأخیر می اندازید. خیر، همین اصلاحات هم ظهور حضرت حجت علیهالسلام را نزدیك می كند همان طور كه آن پریشانیها نیز ظهور حضرت حجت علیهالسلام را نزدیك می كند.
ابداً مسأله ی انتظار ظهور حضرت حجت علیهالسلام نباید این خیال را در دماغ ما بیاورد كه ما كه منتظر ظهور هستیم پس فلان تكلیف- كوچك یا بزرگ- از ما ساقط است؛ ✴️ هیچ تكلیفی از ما ساقط نمی شود.
مطالب دیگری هم هست كه دیگر وقت ما منقضی شد و باید تدریجاً به عرایض خودم خاتمه بدهم.
مطلبی را برایتان عرض بكنم كه آخرین مطلب من است:
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
مهدویت، یك فلسفه ی بزرگ جهانی
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
كوشش كنید فكر خودتان را در مسأله ی #حضرت_حجت علیهالسلام با آنچه كه در متن اسلام آمده تطبیق بدهید.
غالب ما این مسأله را به صورت یك آرزوی كودكانه ی یك آدمی كه دچار عقده و انتقام است درآورده ایم.
گویی حضرت حجت علیهالسلام فقط انتظار دارند كه كی خداوند تبارك و تعالی به ایشان اجازه بدهند كه مثلا بیایند ما مردم ایران را غرق در سعادت كنند یا شیعه را غرق در سعادت كنند، آن هم شیعه ای كه ما هستیم كه شیعه نیستیم.
نه، این یك فلسفه ی بزرگ جهانی است، چون اسلام یك دین جهانی است، چون تشیع به معنی واقعی اش یك امر جهانی است.
این را ما باید به صورت یك فلسفه ی بزرگ جهانی تلقی كنیم.
وقتی قرآن می گوید: وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی اَلزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ اَلذِّكْرِ أَنَّ اَلْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ اَلصّالِحُونَ [1]، صحبت از زمین است، نه صحبت از این منطقه و آن منطقه و این قوم و آن نژاد.
▫️اولاً امیدواری به آینده است كه دنیا در آینده نابود نمی شود.
مكرر گفته ام كه امروز این فكر در دنیای اروپا پیدا شده كه بشر در تمدن خودش به مرحله ای رسیده كه با گوری كه خودش به دست خودش كنده است یك گام بیشتر فاصله ندارد.
طبق اصول ظاهری نیز همین طور است ولی اصول دین و مذهب به ما می گوید: زندگی سعادتمندانه ی بشر، آن است كه در آینده است، این كه اكنون هست موقت است.
▫️دوم: آن دوره، دوره ی عقل و #عدالت است.
← شما می بینید یك فرد سه دوره ی كلی دارد:
_ دوره ی كودكی كه دوره ی بازی و افكار كودكانه است،
_ دوره ی جوانی كه دوره ی خشم و شهوت است،
_ و دوره ی عاقله مردی و پیری كه دوره ی پختگی و استفاده از تجربیات، دوره ی دور بودن از احساسات و دوره ی حكومت عقل است.
اجتماع بشری هم همین طور است.
اجتماع بشری سه دوره را باید طی كند.
یك دوره، دوره ی اساطیر و افسانه ها و به تعبیر قرآن دوره ی جاهلیت است.
دوره ی دوم دوره ی علم است، ولی علم و جوانی، یعنی دوره ی حكومت خشم و شهوت. به راستی عصر ما بر چه محوری می گردد؟ اگر انسان، دقیق حساب كند می بیند محور گردش زمان ما یا خشم است و یا شهوت. عصر ما بیش از هر چیزی عصر بمب 💣 است (یعنی خشم) و عصر مینی ژوپ است (یعنی شهوت).
آیا دوره ای نخواهد آمد كه آن دوره، حكومت، نه حكومت اساطیر باشد و نه حكومت خشم و شهوت و بمب و مینی ژوپ؟ دوره ای كه واقعاً در آن دوره #معرفت و عدالت و صلح و انسانیت و معنویت حكومت كند؟ چگونه می شود كه چنین دوره ای نیاید؟!
مگر می شود كه خداوند این عالَم را خلق كرده باشد و بشر را به عنوان اشرف مخلوقات آفریده باشد، بعد بشر به دوره ی بلوغ خودش نرسیده یك مرتبه تمام بشر را زیرورو كند؟!
پس مهدویت یك فلسفه ی بسیار بزرگ است.
ببینید مضامینی كه ما در اسلام داریم چقدر عالی است!
نزدیك ماه مبارك رمضان است، دعای افتتاح را موفق خواهید بود و در شبهای ماه مبارك رمضان خواهید خواند.
قسمت زیادی از آخر این دعا اختصاص به وجود مقدس حضرت حجت دارد كه من همانها را می خوانم و دعای من هم همانها خواهد بود:
🤲 «اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْكَ فی دَوْلَةٍ كَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْاِسْلامَ وَ اَهْلَهُ»
[ پروردگارا ما آرزو می كنیم و از تو می خواهیم زندگی در پرتوی یك دولت بزرگواری را كه «تُعِزُّ بِهَا الْاِسْلامَ وَ اَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَ اَهْلَهُ» در آنجا اسلام حقیقی را با اهل اسلام عزت خواهی بخشید و نفاقها و دورویی ها را از بین خواهی برد و ذلیل خواهی كرد.
«وَ تَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلی طاعَتِكَ وَ الْقادَةِ اِلی سَبیلِكَ» این افتخار را به ما می دهی كه ما در آن دوره دعوت كننده ی دیگران به طاعت تو باشیم، راهنما و قائد و پیشرو دیگران در راه تو باشیم.
🤲 خدایا ما را از كسانی قرار بده كه در دنیا و آخرت مشمول رحمت و عنایت تو باشیم.
🤲 خدایا تو را به ذات مقدست و به حقیقت اولیاء كرامت قسم می دهیم كه ما را از كسانی قرار بده كه شایسته ی این آرزوی بزرگ بوده باشیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . انبیاء/105.
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -