eitaa logo
📚📖 مطالعه
99 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
180 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... @athar_shahid و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
| ۱۵۹ 『 صد و پنجاه‌ و نه – در پناه بردن به خداوند از شـرّ دشمنان و مصون ماندن از بدی‌ها 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشندۀ مهربان بِسْمِ اللّٰهِ وَبِاللّٰهِ وَلاٰ قُوَّهَ إِلّٰا بِاللّٰهِ وَلاٰ غَالِبَ إِلَّا اللّٰهُ، اَللّٰهُ غَالِبٌ عَلیٰ کُلِّ شَیْءٍ، وَبِهِ یَغْلِبُ الْغَالِبُونَ، وَمِنْهُ یَطْلُبُ الرّٰاغِبُونَ، وَعَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ، وَبِهِ یَعْتَصِمُ الْمُعْتَصِمُونَ، وَیَثِقُ الْوَاثِقُونَ، وَیَلْتَجِئُ الْمُلْتَجِؤُنَ وَهُوَ حَسْبُهُمْ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ. به نام خدا و به خدا و نیست قدرتی جز به خدا، و نیست شکست‌ناپذیری جز خدا، خداوند غالب است بر هر چیزی، و به او غلبه می‌کنند چیره‌شوندگان و از او درخواست می‌کنند مشتاقان، و بر او توکل می‌کنند توکل‌کنندگان، و به او چنگ می‌زنند پناه‌جویان، و اعتماد می‌کنند اعتمادکنندگان، و پناه می‌آورند پناه‌آورندگان، و او آنان را بس است و بهتـرین وکیل. اِحْتَـرَزْتُ بِاللّٰهِ، وَاحْتَـرَسْتُ بِاللّٰهِ، وَلَجَأْتُ إِلَی اللّٰهِ، وَاسْتَجَرْتُ بِاللّٰهِ، وَاسْتَعَنْتُ بِاللّٰهِ، وَامْتَنَعْتُ بِاللّٰهِ، وَاعْتَزَزْتُ بِاللّٰهِ، وَقَهَرْتُ بِاللّٰهِ، وَغَلَبْتُ بِاللّٰهِ، وَاعْتَمَدْتُ عَلَی اللّٰهِ، وَاسْتَتَـرْتُ بِاللّٰهِ، وَحُفِظْتُ بِاللّٰهِ، وَاسْتَحْفَظْتُ بِاللّٰهِ خَیْرِ الْحَافِظِینَ، وَتَکَهَّفْتُ بِاللّٰهِ، وَحُطْتُ نَفْسِی وَأَهْلِی وَمٰالِی وَإِخْوَانِی وَکُلَّ مَنْ یَعْنِینِی أَمْرُہُ بِاللّٰهِ الْحَافِظِ اللَّطِیفِ، وَاکْتَلَاْتُ بِاللّٰهِ، وَصَحِبْتُ خَیْرَ الصّٰاحِبِینَ وَحَافِظَ الْاَصْحَابِ الْحَافِظِینَ، خود را حفظ کردم به خدا، و خود را نگهداری نـمودم به خدا، و پناه بردم به سوی خدا، و امان جستم به خدا، و از خدا یاری طلب کردم، و بازداشتم از خود به خدا، و عزت یافتم به خدا، و به خدا چیره شدم به سبب خداوند، و پیروز شدم به سبب خدا، و اعتماد نـمودم بر خدا، پوشیده گشتم به خدا، و نگهداشته شدم به خدا، و نگهداری جستم به خدا بهتـرین نگهدارندگان، و پناه گرفتم به خدا و در بر گرفتم خود و اهل و مال و برادرانم را، و هر کس که امرش مرا مهم باشد به خدا، که نگهدارنده با لطف است و حفاظت جستم به خدا، و همراه شدم با بهتـرین همراهان، و نگهدارندۀ یاران، نگهدارنده، وَفَوَّضْتُ أَمْرِی إِلَی اللّٰهِ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ، وَاعْتَصَمْتُ بِاللّٰهِ الَّذِی مَنِ اعْتَصَمَ بِهِ نَجٰا مِنْ کُلِّ خَوْفٍ، وَتَوَکَّلْتُ عَلَی اللّٰهِ الْعَزِیزِ الْجَبّٰارِ وَحَسْبِیَ اللّٰهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ، وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّٰهِ فَهُوَ حَسْبُهُ، مٰاشَاءَ اللّٰهُ لاٰقُوَّهَ إِلّٰا بِاللّٰهِ لاٰ إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّٰهِ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ الطَّیِّبِینَ الطّٰاهِرِینَ وَسَلَّمَ تَسْلِیماً عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ. و سپردم امرم را به خداوند که نیست همچون او چیزی، و او شنوای بیناست، و پناه گرفتم به خداوند که هر کس به او پناه گیرد از هر ترسی نجات می‌یابد، و توکل کردم بر خداوند ارجمند قدرتـمند، و کافی است مرا خداوند و بهتـرین پشتیبان است، و هر کس بر خدا توکل کند او را کافی باشد، آنچه خداوند خواهد شود، نیست قدرتی جز خدا، نیست خدایی جز خداوند، محمد رسول خداست که درود خداوند بر او خاندان پاک طاهرش باد و سلام کامل خداوند بر همۀ آنان باد. ﴿اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاٰتَأْخُذُہُ سِنَهٌ وَلاٰ نَوْمٌ لَهُ مٰا فِی السَّمَاوَاتِ وَمٰا فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَہُ إِلّٰا بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مٰا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمٰا خَلْفَهُمْ وَلاٰ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلّٰا بِـمٰا شٰاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلاٰ یَؤُدُہُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ﴾. «خداست که معبودى جز او نیست زنده و برپادارنده است نه خوابی سبک او را فرو مى‌گیـرد و نه خوابی گران آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت‏ سـرشان است مى‌داند و به چیزى از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نـمى‌یابند کرسی او آسمان‌ها و زمین را در بر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست و اوست والاى بزرگ».
| ۱۶۰ 『 صد و شصت – درخواست نابود شدن دشمنان و حسودان 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ اَللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْاَلُکَ بِنُورِکَ وَعِزِّکَ وَجَلاٰلِکَ، وَجَمِیعِ مَعَالِیکَ أَنْ تَأْخُذَ مَنْ یَؤْذِینِی أَخْذَ الزَّلْزَلَهِ، أَخْذَ الرّٰابِیَهِ، أَخْذَ الدَّمْدَمَهِ أَخْذاً وَبِیلاً أَبِدْہُ ابْطُشْ بِهِ الْبِطْشَهَ الْکُبـْرىٰ، انْتَقِمْ مِنْهُ، اجْعَلْ کَیْدَہُ فیٖ تَضْلِیلٍ، وَأَرْسِلْ عَلَیْهِ طَیْراً أَبَابِیلَ، وَأَلْقِهِ فِی الْحُطَمَهِ الْکُبـْرىٰ، خُذْہُ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ. خداوندا از تو می‌خواهم به نور و عزت و شکوه و همه بزرگواری‌هایت که بگیری هر کس را که مرا بیازارد، گرفتـن زلزله، گرفتـن بسیار شدید، گرفتـن هلاکت، گرفتنی سخت و سنگین، او را نابود ساز، بر او یورش بر، یورشی بزرگ، از او انتقام‌گیر، قرار ده مکرش را در گمراهی، و بر او بفرست پرندگان ابابیل را، و او را بیفکن در آتش بزرگ او را بگیر، گرفتـن ارجمندی توانـمند. اَللّٰهُمَّ أَهْلِکْهُ هَلاٰکاً عَاجِلاً، کَمٰا أَهْلَکْتَ عَاداً وَثَـمُودَ. خداوندا او را هلاک ساز هلاکی فوری، آنگونه که قوم عاد و ثـمود را نابود ساختی. اَللّٰهُمَّ غُمَّهُ بِالْبَلاٰءِ غَمّاً، وَطُمَّهُ بِهِ طَمّاً، وَارْمِهِ بِیَوْمٍ لاٰمَرَدَّ لَهُ وَبِسَاعَهٍ لَاانْقِضَاءَ لَهٰا، یٰا قَاصِمَ الْجَبّٰارِینَ. اَللّٰهُمَّ إِنَّ فُلاٰناً بْنَ فُلاٰنٍ قَدْ شَهَرَنِی وَنَوَّہَ بِیَ الْمَکَانَ، فَاصْـرِفْ عَنّیٖ شَـرَّہُ بِسُقْمٍ عَاجِلٍ یَشْغُلُهُ عَنِّی. خداوندا او را بپوش با بلا پوشیدنی و فرو ببـر در آن، فرو بردنی، و بیفکن بر او روزی بی‌بازگشت، و ساعتی که آن را پایانی نباشد در هم شکنندۀ سـرکشان، ای کوبنده ستمکاران، خداوندا فلان فرزند فلان مرا میان مردم بر زبان‌ها انداخت و در محل شهره ساخت، پس دور کن از من شـر او را با مرضی فوری که او را از من مشغول بدارد. اَللّٰهُمَّ قَرِّبْ أَجَلَهُ، وَاقْطَعْ أَثَرَہُ، وَعَجِّلْ ذٰلِکَ یٰا رَبِّ، السّٰاعَهَ السّٰاعَهَ. خداوندا اجلش را نزدیک گردان، و اثرش را قطع کن، و آن را تعجیل فرما ای پروردگارم، در همین ساعت در همین ساعت. اَللّٰهُمَّ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ فُلاٰناً بْنَ فُلاٰنٍ ظَلَمَنِی وَبَغىٰ عَلَیَّ، فَابْتَلِهِ بِبَلاٰءٍ لاٰتَسْتُـرُہُ، وَبِفَقْرٍ لاٰتَجْبُـرُہُ، وَبِسُوءٍ لاٰتَدْفَعُهُ، وَسَلِّطْ عَلَیْهِ مَنْ لاٰیَرْحَمُهُ. خداوندا اگر می‌دانی که فلان فرزند فلان به من ظلم نـموده، و بر من ستم کرده است، پس او را گرفتار ساز به بلایی که آن را نپوشانی، و به فقری که جبـران نسازی، و به بدحالیی که دور نگردانی، و بر او مسلط ساز کسی را که بر او رحم نکند. اَللّٰهُمَّ قَرِّبْ أَجَلَهُ، وَاقْطَعْ أَثَرَہُ، وَعَجِّلْ ذٰلِکَ یٰا رَبِّ، السّٰاعَهَ السّٰاعَهَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّٰاهِرِینَ، بِرَحْمَتِکَ یٰا أَرْحَمَ الرّٰاحِمِینَ وَصَلَّی اللّٰهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعِینَ. خداوندا اجلش را نزدیک کن، و اثرش را قطع فرما، و آن را تعجیل نـما ای پروردگارم، در این ساعت، در این ساعت، به حق محمد و خاندان پاکش، به رحمتت، ای مهربان‌ترین مهربانان. و درود خداوند بر محمد و همۀ خاندانش باد. ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۱۶۱ 『 صد و شصت‌ و یک – پوشش و حجاب از دشمن 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ بِسْمِ اللّٰهِ اسْتَعَنْتُ، وَ بِبِسْمِ اللّٰهِ اسْتَجَرْتُ، وَبِهِ اعْتَصَمْتُ، وَمٰا تَوْفِیقِی إِلّٰا بِاللّٰهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ. به نام خدا یاری جستم، و با نام خدا پناه گرفتم، و به او چنگ زدم، و توفیقی نیست مرا جز به خدا، بر او توکل نـمودم. اَللّٰهُمَّ نَجِّنِی مِنْ طَارِقٍ یَطْرُقُ فیٖ لَیْلٍ غَاسِقٍ أَوْ صُبْحٍ بَارِقٍ، وَمِنْ کَیْدِ کُلِّ مَکِیدٍ، أَوْ ضِدٍّ، أَوْ حَاسِدٍ حَسَدَ. خداوندا، مرا نجات ده از حادثه‌ای که پیش آید در شبی سخت تاریک، یا بامدادی درخشان، و از نیرنگ هر نیرنگ باز، یا مخالفی یا حسودی که حسد نـماید. زَجَرْتُهُمْ بِ‍﴿قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ * اللّٰهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ * وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ﴾، وَبِالْاِسْمِ الْمَکْنُونِ الْمُنْفَرِجِ بَیْنَ الْکٰافِ وَالنُّونِ، وَبِالْاِسْمِ الْغٰامِضِ الْمَکْنُونِ الَّذِی تَکَوَّنَ مِنْهُ الْکَوْنُ قَبْلَ أَنْ یَکُونَ، أَتَدَرَّعُ بِهِ مِنْ کُلِّ مٰا نَظَرَتِ الْعُیُونُ، وَخَفَقَتِ الظُّنُونَ، ﴿وَجَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاٰیُبْصِـرُونَ﴾، وَکَفىٰ بِاللّٰهِ وَلِیّاً وَکَفىٰ بِاللّٰهِ نَصِیراً[1]. آنها را راندم با «بگو اوست‏ خداى یگانه؛ خدایی بی نیاز [ثابت متعالی]؛ [کسی را] نزاده و زاده نشده است؛ و هیچ کس او را همتا نیست» و با نام پنهان گشایش یافته میان کاف و نون و با نام نا آشکار پنهان شده که هستی از آن هستی یافت پیش از آن که هست گردد، به آن زره می‌پوشم در برابر هر چه ببیند چشم‌ها، و بر گمان‌ها بگذرد «و قرار دادیم در پیشاپیش آنها سدی، و در پشت سـر آنها سدی را، و آنان را پوشاندیم پس آنان نـمی‌بینند» و کافی باشد خداوند به عنوان سـرپرست و خداوند بس است به عنوان یاور. پی نوشت: [1] . در صحیفه 2 اضافه دارد: یٰا دَائِمُ یٰا دَیْمُومُ، یٰا حَیُّ یٰا قَیُّومُ، یٰا کَاشِفَ الْغَمِّ، یٰا فَارِجَ الْهَمِّ، وَیٰا بَاعِثَ الرُّسُلِ، وَیٰا صَادِقَ الْوَعْدِ، صَلّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بیٖ مٰا اَنْتَ اَهْلُهُ ای پیوسته، ای همیشگی، ای زنده، ای پایدار، ای برطرف کنندۀ غم، ای گشایندۀ اندوه، و ای فرستندۀ پیامبـران و ای صاحب وعدۀ راستین، درود فرست بر محمد و آل محمد و با من انجام بده آنچه تو شایستۀ آنی. اَللّٰهُمَّ اِنِّی اَسْئَلُکَ فیٖ اَمْرٍ قَدْ ضَعُفَتْ عَنْهُ حِیلَتِی اَنْ تُعْطِیَنِی مِنْهُ مٰا لَمْ تَنْتَهِ اِلَیْهِ رَغْبَتِی، وَ لَمْ یَخْطُرْ بِبَالِی وَ لَمْ یَجْرِ عَلیٰ لِسَانِی، وَ اَنْ تُعْطِیَنِی مِنَ الْیَقِینِ مٰا یَحْجِبُنِی عَنْ اَنْ اَسْاَلَ اَحَداً مِنَ الْعَالَمِینَ، اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرً. خداوندا از تو می‌خواهم در امری که از آن ناتوان شد چاره، که عطا کنی مرا از آن، آنچه را که بدان نرسد رغبتم، و به فکرم نیاید و بر زبانم جاری نشود، و اینکه عطا کنی مرا از یقین آنچه مرا باز دارد از اینکه بخواهم از کسی از جهانیان، که تو بر هر چیز توانا هستی. ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۱۶۲ 『 صد و شصت و دو – در اظهار ترس از خداوند عزوجلّ 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ دعای پنجاهم صحیفه سجادیه کامله دعای صد و شصت و دوم صحیفه سجادیه جامعه دعا برای بیان ترس از خداوند: این دعا پنجاهمین دعا از ادعیه صحیفه سجادیه و صد و شصت و دومین دعا از مجموعه دعاهای صحیفه جامعه می باشد. حضرت سیدالساجدین (علیه السلام) دعا برای بیان ترس از خداوند را به دلیل خوف و خشیتی که به خاطر انجام گناهان از پرودگار خود دارند، تقریر نموده اند. امام در نخستین فراز دعا برای بیان ترس از خداوند به آفرینش بی عیب و نقص بندگان، روزی دهنده و پرورش دهندهٔ انسان ها (رابطه خالق و مخلوق) اشاره کرده اند. در حقیقت دعا برای بیان ترس از خداوند گناهان را موجب هراس مؤمن از فرمانروای هستی می داند و با این مناجات با توجه به آگاهی خداوند از قلب مؤمن طلب آمرزش و مغفرت از حضرت حق تعالی دارد. ارکان اصلی دعا برای بیان ترس از خداوند، معرفی گناه به عنوان عامل هدررفت استعدادهای انسان، امید به عفو الهی، نبودن راه گریز از درگاه الهی، اعتراف به استحقاق عذاب الهی، نیاز نداشتن خداوند به عذاب بندگان، درخواست مغفرت و ترحم از سوی خداوند، اعتراف به بزرگی و گستردگی سلطنت حضرت حق و مهربان بودن خداوند متعال می باشد. نکته طلایی دعا برای بیان ترس از خداوند اقرار به ضعف انسان ها در برابر فرمانروایی کبریایی خداوند است که سبب جلب رحمت اوست. اَللّٰهُمَّ إِنَّکَ خَلَقْتَنِی سَوِیّاً، وَرَبَّیْتَنِی صَغِیراً، وَرَزَقْتَنِی مَکْفِیّاً. اَللّٰهُمَّ إِنِّی وَجَدْتُ فِیمٰا أَنْزَلْتَ مِنْ کِتَابِکَ، وَبَشَّـرْتَ بِهِ عِبَادَکَ، أَنْ قُلْتَ: ﴿یٰا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْـرَفُوا عَلیٰ أَنْفُسِهِمْ لاٰتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّٰهِ إِنَّ اللّٰهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً﴾، وَقَدْ تَقَدَّمَ مِنِّی مٰا قَدْعَلِمْتَ، وَمٰا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی، فَیٰا سَوْأَتَا مِمّٰا أَحْصَاهُ عَلَیَّ کِتَابُکَ، خداوندا مرا درست اندام و موزون و متناسب آفریدی و در حالی که کوچک و ناتوان بودم، پرورشم دادی، و به اندازه کافی روزی‌ام بخشیدی. خداوندا در آنچه از قرآنت نازل فرمودی و بندگانت را به آن مژده دادی، یافتم که فرمودی: «ای بندگان من که به سبب گناه بر خود زیاده‌روی کردید! از رحمت خدا نومید نشوید، مسلماً خدا همۀ گناهان را می‌آمرزد»، در گذشته از من گناهانی سـر زد که به آن‌ها آگاهی، و خطاها و معصیت‌هایی بر عهدۀ من است که به اندازه و مقدار و کیفیت و چگونگی آن‌ها از من داناتری، پس وای به رسوایی من از آنچه پروندۀ من ثبت کرده، پرونده‌ای که تو برای نگارش اعمال مقرّر فرموده‌ای. فَلَوْ لَاالْمَوَاقِفُ الَّتِی أُؤَمِّلُ مِنْ عَفْوِکَ الَّذِی شَمِلَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ لَأَلْقَیْتُ بِیَدِی، وَلَوْ أَنَّ أَحَداً اسْتَطَاعَ الْهَرَبَ مِنْ رَبِّهِ، لَکُنْتُ أَنَا أَحَقُّ بِالْهَرَبَ مِنْکَ، وَأَنْتَ لاٰتَخْفىٰ عَلَیْکَ خَافِیَهٌ فِی الْأَرْضِ وَلاٰ فِی السَّمَاءِ إِلّٰا أَتَیْتَ بِهٰا، وَکَفىٰ بِکَ جَازِیاً، وَکَفىٰ بِکَ حَسِیباً. و اگر نبود محل‌ها و جایگاه‌هایی که به عفو و بخششت که فراگیر هر چیز است امید ببندم، خود را از دست می‌دادم، و از نجاتم مأیوس می‌شدم. اگر کسی می‌توانست از پروردگارش بگریزد، من به خاطر این همه گناهانم، برای این که دچار عذاب نشوم، به گریز از تو سزاوارتر بودم، تویی که نه در زمین و نه در آسمان، رازی از تو پوشیده نیست، و آن را در عرصه‌گاه قیامت حاضـر می‌کنی و همین بس که تو کیفر دهنده و حسابگر باشی که در کیفر و حساب، به افراد و اشخاص و آلات و ابزار نیاز نداری. اَللّٰهُمَّ إِنَّکَ طَالِبِی إِنْ أَنَا هَرَبْتُ، وَمُدْرِکِی إِنْ أَنَا فَرَرْتُ، فَهٰا أَنَا ذَا بَیْنَ یَدَیْکَ خَاضِعٌ ذَلِیلٌ رَاغِمٌ، إِنْ تُعَذِّبْنِی فَإِنِّی لِذَلِکَ أَهْلٌ، وَهُوَ یٰا رَبِّ مِنْکَ عَدْلٌ، وَإِنْ تَعْفُ عَنِّی فَقَدِیماً شَمَلَنِی عَفْوُکَ، وَأَلْبَسْتَنِی عَافِیَتَکَ. خداوندا تو خواستار و جویندۀ منی اگر بگریزم، و تو دریابندۀ منی، اگر فرار کنم. اینک منم که در برابرت قرار دارم؛ فروتن، خوار، بینی به خاک مالیده، اگر عذابم کنی سزاوار آنم و عذاب من از ناحیۀ تو -ای پروردگار- عین عدالت است؛ و اگر از من بگذری، برنامۀ تازه‌ای نیست، چرا که از دیرباز گذشتت مرا فرا گرفته و جامۀ تندرستی و سلامتت را بر من پوشانده‌ای.
| ۱۶۳ 『 صد و شصت‌ و سه – در تضـرع و اظهار خضوع و فروتنی به پیشگاه خداوند عزوجلّ 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ إِلٰهیٖ أَحْمَدُکَ وَأَنْتَ لِلْحَمْدِ أَهْلٌ عَلیٰ حُسْنِ صَنِیعِکَ إِلَیَّ، وَسُبُوغِ نَعْمَائِکَ عَلَیَّ، وَجَزِیلِ عَطَائِکَ عِنْدِی، وَعَلیٰ مٰا فَضَّلْتَنِی مِنْ رَحْمَتِکَ، وَأَسْبَغْتَ عَلَیَّ مِنْ نِعْمَتِکَ، فَقَدِ اصْطَنَعْتَ عِنْدِی مٰا یَعْجِزُ عَنْهُ شُکْرِی. خدای من تو را سپاس می‌گزارم و تو شایستۀ سپاسی. سپاس در برابر احسان نیکویت به من و فراوانی نعمت‌هایت بر من و عطای بزرگت نزد من. سپاس بر رحمتت که به سبب آن مرا برتری بخشیدی و بر نعمتت که بر من سـرشار و فراوان فرمودی؛ به اندازه‌ای به من خوبی کردی که سپاس و شکرم از آن وامانده و ناتوان است. وَلَوْ لاٰ إِحْسَانُکَ إِلَیَّ، وَسُبُوغُ نَعْمَائِکَ عَلَیَّ، مٰا بَلَغْتُ إِحْرَازَ حَظِّی، وَلاٰ إِصْلَاحَ نَفْسِی، وَلٰکِنَّکَ ابْتَدَأْتَنِی بِالْإِحْسَانِ، وَرَزَقْتَنِی فیٖ أُمُورِی کُلِّهَا الْکِفَایَهَ، وَصَـرَفْتَ عَنِّی جَهْدَ الْبَلَاءِ، وَمَنَعْتَ مِنِّی مَحْذُورَ الْقَضَاءِ. و اگر احسانت نسبت به من نبود و نعمت‌های سـرشارت در سـرزمین زندگی من نـمی‌ریخت، نـمی‌توانستم نصیب خود را از آن به دست آورم و وجودم را اصلاح کنم. این تو بودی که بی‌مقدّمه، احسانت را نسبت به من آغاز کردی و کفایت و بی‌نیازی در تـمام کارهایم را روزی من کردی و رنج و زحمت بلا را از من گرداندی و قضای دهشت‌زا را از من منع کردی. إِلٰهیٖ فَکَمْ مِنْ بَلاٰءٍ جَاهِدٍ قَدْ صَـرَفْتَ عَنِّی، وَکَمْ مِنْ نِعْمَهٍ سَابِغَهٍ أَقْرَرْتَ بِهٰا عَیْنِی، وَکَمْ مِنْ صَنِیعَهٍ کَرِیـمَهٍ لَکَ عِنْدِی. أَنْتَ الَّذِی أَجَبْتَ عِنْدَ الِاضْطِرَارِ دَعْوَتِی، وَأَقَلْتَ عِنْدَ الْعِثَارِ زَلَّتِی، وَأَخَذْتَ لیٖ مِنَ الْأَعْدَاءِ بِظُلاٰمَتِی. خدای من، چه بسیار بلای جانکاه که از من گرداندی و چه بسیار نعمت فراوانی که دیده‌ام را به آن روشن ساختی و چه بسیار خوبی‌های ارجمندی که از ناحیۀ تو نزد من است! تویی که به وقت ناچاری و درماندگی، دعایم را اجابت کردی؛ و به وقت افتادن در مهلکۀ گناه، از لغزشم گذشتی؛ و حقوق مرا که دشمنان به زور و ستم از من ربوده بودند، بازستاندی. إِلٰهیٖ مٰا وَجَدْتُکَ بَخِیلًا حِینَ سَأَلْتُکَ، وَلاٰمُنْقَبِضاً حِینَ أَرَدْتُکَ، بَلْ وَجَدْتُکَ لِدُعَائِی سَامِعاً، وَلِمَطَالِبِی مُعْطِیاً، وَوَجَدْتُ نُعْمَاکَ عَلَیَّ سَابِغَهً فیٖ کُلِّ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِی، وَ کُلِّ زَمَانٍ مِنْ زَمَانِی. فَأَنْتَ عِنْدِی مَحْمُودٌ، وَصَنِیعُکَ لَدَیَّ مَبْـرُورٌ، وَتَحْمَدُکَ نَفْسِی وَلِسَانِی وَعَقْلِی حَمْداً یَبْلُغُ الْوَفَاءَ وَحَقِیقَهَ الشُّکْرِ، حَمْداً یَکُونُ مَبْلَغَ رِضَاکَ عَنِّی، فَنَجِّنِی مِنْ سَخَطِکَ. خدای من! هنگامی‌که در پیشگاهت به گدایی برخاستم، تو را بخیل نیافتم؛ و زمانی که آهنگ تو کردم، منقبض و گرفته‌ات ندیدم؛ بلکه تو را شنوندۀ دعایم و عطاکنندۀ خواسته‌هایم یافتم؛ و نعمت‌هایت را در هر حالی از حالاتم و هر زمانی از زمان‌هایم، بر خود سـرشار و کامل مشاهده کردم. تو نزد من ستوده‌ای؛ و خوبی‌ات نزد من، مورد سپاس و شکر است. جان و زبان و عقل من تو را می‌ستایند؛ ستایشی که بر عرصۀ کمال و حقیقت شکر برسد؛ ستایشی که در قلّۀ نهایت خشنودی تو از من باشد؛ پس مرا از خشمت نجات ده.
| ۱۶۵ 『 صد و شصت‌ و پنج – در تضـرع در پیشگاه خداوند عزوجلّ 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ إِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ فَقَدْ أَطَعْتُکَ فِی الْاِیمٰانِ، مَنّاً مِنْکَ عَلَیَّ لاٰ مَنّاً مِنّیٖ عَلَیْکَ، وَ أَطَعْتُکَ فیٖ أَحَبِّ الْاَشْیَاءِ إِلَیْکَ، لَمْ أَتَّخِذْ لَکَ وَلَداً وَ لَمْ أَدْعُ لَکَ شَـرِیکاً، مَنّاً مِنْکَ عَلَیَّ لاٰ مَنّاً مِنِّی عَلَیْکَ، وَ قَدْ عَصَیْتُکَ فیٖ أَشْیَاءَ کَثِیرهٍ عَلیٰ غَیْرِ وَجْهِ الْمُکَابَرَهِ لَکَ، وَ لَا الْاِسْتِکْبَارِ عَنْ عِبَادَتِکَ، وَ لَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیَّتِکَ، وَ لاٰ بِخُرُوجٍ عَنْ دِینِکَ، وَ لٰکِنِ اتَّبَعْتُ هَوَایَ، وَ أَزَلَّنِی الشَّیْطَانُ بَعْدَ الْحُجَّهِ عَلَیَّ وَ الْبَیَانِ. اگر تو را معصیت کرده باشم، در ایمان تو را اطاعت نـموده‌ام، به منّتی از تو بر من نه منّتی از من بر تو، و اطاعت نـمودم تو را در محبوب‌ترین چیزها نزد تو، نگرفتم فرزندی برای تو، و نخواندم برای تو شـریکی را، منّتی است از تو بر من نه منتی از من بر تو، و تو را معصیت نـمودم در چیزهای زیادی نه به عنوان چیرگی و عِناد با تو، و نه تکبـر جستـن از عبادتت، و نه انکار ربوبیتت، و نه به خارج شدن از دینت، ولی پیرو هوایم گشتم، و شیطان 😈 مرا دچار لغزش نـمود، پس از آنکه برهان و بیان بر من بود. فَإِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی غَیْرُ ظَالِمٍ أَنْتَ، وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّی وَ تَرْحَمْنِی فَبِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ (یٰا کَرِیمُ) قالها حتى انقطع النفس: ثم سَجد و قال فی سُجوده: پس اگر مرا به گناهانم عذاب دهی، تو ستمکار نخواهی بود، و اگر مرا عفو کنی و ترحّم نـمایی به جود و کرمت خواهد بود (ای بزرگوار) این را تا قطع شدن نفس گفت. و سپس به سجده رفت و در سجودش فرمود: یٰا مَنْ یَقْدِرُ عَلیٰ حَوَائِجِ السّٰائِلِینَ، وَ یَعْلَمُ مٰا فیٖ ضَمِیرِ الصّٰامِتِینَ. ای آنکه بر خواسته‌های درخواست کنندگان توانایی دارد، و از درون خاموشان با خبـر است. یٰا مَنْ لاٰ یَحْتَاجُ إِلَی التَّقَاضِی. ای آنکه به درخواست دادرسی نیازی ندارد. یٰا مَنْ یَعْلَمُ خَائِنَهَ الْاَعْیُنِ وَ مٰا تُخْفِی الصُّدُورُ. ای آنکه می‌داند چشم‌های خیانتکار را، و آنچه سینه‌ها پنهان می‌دارند. یٰا مَنْ أَنْزَلَ الْعَذَابَ عَلیٰ قَوْمِ یُونُسَ، وَ هَوَ یُرِیدُ أَنْ یُعَذِّبَهُمْ، فَدَعَوْہُ فَتَضَـرَّعُوا إِلَیْهِ فَکَشَفَ عَنْهُمُ الْعَذَابَ وَ مَتَّعَهُمْ اِلیٰ حِینٍ، قَدْ تَرىٰ مَکَانِی، وَ تَعْلَمُ سِـرّیٖ وَ عَلاٰنِیَتِی وَ حَالِی، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اکْفِنِی مٰا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ دِینِی وَ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی، یٰا سَیِّدِی… (سبعین مره). ای آنکه عذاب را بر قوم یونس فرود آورد، و می‌خواست که آنها را عذاب کند، پس او را خواندند و به سوی او تضـرع نـمودند، پس عذاب را از آنها دور ساخت و آنان را تا وقت دیگر بهره‌مند ساخت، تو جای مرا می‌بینی، و پنهان و آشکار و حالـم را می‌دانی، بر محمد و آل محمد دورد فرست، و کفایت کن مرا آنچه برایم مهم است از امر دین و دنیا و آخرتم، ای سـرورم. (هفتاد بار) 📿 ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۱۶۶ 『 صد و شصت‌ و شش – در اصـرار ورزیدن به درخواست از خداوند عزوجلّ 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ یٰا اَللّٰهُ الَّذِی لاٰیَخْفىٰ عَلَیْهِ شَیْ‌ءٌ فِی الْأَرْضِ وَلاٰ فِی السَّمَاءِ، وَکَیْفَ یَخْفىٰ عَلَیْکَ یٰا إِلٰهیٖ مٰا أَنْتَ خَلَقْتَهُ؟ وَکَیْفَ لاٰتُحْصِی مٰا أَنْتَ صَنَعْتَهُ؟ أَوْ کَیْفَ یَغِیبُ عَنْکَ مٰا أَنْتَ تُدَبِّرُہُ؟ أَوْ کَیْفَ یَسْتَطِیعُ أَنْ یَهْرُبَ مِنْکَ مَنْ لاٰحَیَاهَ لَهُ إِلّٰا بِرِزْقِکَ؟ أَوْ کَیْفَ یَنْجُو مِنْکَ مَنْ لاٰمَذْهَبَ لَهُ فیٖ غَیْرِ مُلْکِکَ؟ ای خدایی که چیزی در زمین و آسمان بر او پوشیده نیست! ای خدای من! چگونه بر تو پوشیده باشد، چیزی که خود آفریده‌ای؟ چگونه آنچه را ساخته‌ای، از دایرۀ دانشت بیرون باشد؟ یا چگونه از تو پنهان بـماند، آنچه را که تو تدبیرش می‌کنی؟ یا چگونه می‌تواند بگریزد، کسی که جز به روزی‌ات زنده نیست؟ یا چگونه نجات یابد، کسی که در غیر مملکت تو، راهی برایش وجود ندارد؟ سُبْحَانَکَ أَخْشیٰ خَلْقِکَ لَکَ أَعْلَمُهُمْ بِکَ، وَأَخْضَعُهُمْ لَکَ أَعْمَلُهُمْ بِطَاعَتِکَ، وَأَهْوَنُهُمْ عَلَیْکَ مَنْ أَنْتَ تَرْزُقُهُ وَهُوَ یَعْبُدُ غَیْرَکَ. سُبْحَانَکَ لاٰیَنْقُصُ سُلْطَانَکَ مَنْ أَشْـرَکَ بِکَ، وَکَذَّبَ رُسُلَکَ، وَلَیْسَ یَسْتَطِیعُ مَنْ کَرِہَ قَضَاءَکَ أَنْ یَرُدَّ أَمْرَکَ، وَلاٰ یَـمْتَنِعُ مِنْکَ مَنْ کَذَّبَ بِقُدْرَتِکَ، وَلاٰ یَفُوتُکَ مَنْ عَبَدَ غَیْرَکَ، وَلاٰ یُعَمَّرُ فِی الدُّنْیَا مَنْ کَرِہَ لِقَاءَکَ. منزّہ و پاکی؛ بیمناکترین آفریدگانت در برابرت داناترین آنان به تو هستند، و پست‌ترین آنها در پیشگاهت، کسی است که روزی‌اش را می‌دهی و او غیر تو را می‌پرستد. منزّہ و پاکی؛ کسی که برایت شـریکی انگاشته و پیامبـرانت را تکذیب کرده، از سلطنتت نـمی‌کاهد؛ و کسی که قضایت را ناپسند دارد، قدرت ردّ کردن احکامت را ندارد؛ و کسی که توانایی‌ات را تکذیب کند، نـمی‌تواند خود را از قهر و غلبۀ تو باز دارد؛ و کسی که غیر تو را بپرستد، از دستـرس احاطه و عذابت بیرون نرود؛ و هر که لقای تو را ناپسند دارد، در زندگی دنیا ابدی و جاودانه نخواهد ماند. سُبْحَانَکَ مٰا أَعْظَمَ شَأْنَکَ، وَأَقْهَرَ سُلْطَانَکَ، وَأَشَدَّ قُوَّتَکَ، وَأَنْفَذَ أَمْرَکَ. سُبْحَانَکَ قَضَیْتَ عَلیٰ جَمِیعِ خَلْقِکَ الْمَوْتَ، مَنْ وَحَّدَکَ وَ مَنْ کَفَرَ بِکَ، وَکُلٌّ ذَائِقُ الْمَوْتَ، وَکُلٌّ صَائِرٌ إِلَیْکَ. فَتَبَارَکْتَ وَ تَعَالَیْتَ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ وَحْدَکَ لاٰ شَـرِیکَ لَکَ، آمَنْتُ بِکَ، وَصَدَّقْتُ رُسُلَکَ، وَقَبِلْتُ کِتَابَکَ، وَکَفَرْتُ بِکُلِّ مَعْبُودٍ غَیْرِکَ، وَبَرِئْتُ مِمَّنْ عَبَدَ سِوَاکَ. منزّہ و پاکی؛ چه بزرگ است مرتبه‌ات و قدرتـمند و پیروز است پادشاهی‌ات و شدید است نیرویت و نافذ است فرمانت. منزّہ و پاکی؛ فرمان مرگ را بر همۀ آفریده‌هایت ثابت و پابرجا کرده‌ای؛ چه آن‌که تو را به وحدانیت مؤمن شده، یا آن‌که به حضـرتت کافر گشته؛ همگی طعم مرگ را می‌چشند و به سویت باز می‌گردند؛ پس تو مبارک و برتری، خدایی جز تو نیست، تنها و بی‌شـریکی. به تو ایمان آوردم و رسولانت را تصدیق کردم و قرآنت را پذیرفتم و به هر معبودی جز تو کافر شدم و از هر که غیر تو را بپرستد، بیزاری جستم. اَللّٰهُمَّ إِنِّی أُصْبِحُ وَأُمْسِی مُسْتَقِلًّا لِعَمَلِی، مُعْتَـرِفاً بِذَنْبِی، مُقِرّاً بِخَطَایَایَ، أَنَا بِإِسْـرَافِی عَلیٰ نَفْسِی ذَلِیلٌ، عَمَلِی أَهْلَکَنِی، وَهَوَایَ أَرْدَانِی، وَشَهَوَاتِی حَرَمَتْنِی. فَأَسْأَلُکَ یٰا مَوْلاٰیَ سُؤٰالَ مَنْ نَفْسُهُ لَاهِیَهٌ لِطُولِ أَمَلِهِ، وَبَدَنُهُ غَافِلٌ لِسُکُونِ عُرُوقِهِ، وَقَلْبُهُ مَفْتُونٌ بِکَثْـرَهِ النِّعَمِ عَلَیْهِ، وَفِکْرُہُ قَلِیلٌ لِمٰا هُوَ صَائِرٌ إِلَیْهِ. خداوندا روز را به شب و شب را به روز می‌رسانم، در حالی که عملم را اندک می‌شمارم؛ به گناهم معتـرفم؛ به خطایم اقرار دارم؛ من به سبب زیاده‌روی بر ضد خودم به خاطر گناه، خوارم؛ عمل زشتم هلاکم ساخته؛ هوسم مرا پست کرده؛ شهواتم مرا از رحمتت محروم نـموده؛ از تو درخواست می‌کنم ای مولایم! درخواست کسی که روانش به‌خاطر آرزوی درازش به پوچی و سـرگرمی و بیهوده‌کاری دچار شده و بدنش به خاطر نگران نبودن از عذاب و عقاب و دوری از عبادت و تن‌پروری، غافل مانده؛ از این جهت رگ و پی‌اش در آرامش به سـر می‌برد و اضطراب و لرزشی ندارد و دلش به سبب فراوانی نعمت به فتنۀ لذّت گرفتار و اسیر شده و اندیشه‌اش نسبت به فرجام کارش اندک است.
| ۱۶۷ 『 صد و شصت‌ و هفت – در تضـرع و اظهار خضوع و فروتنی به پیشگاه خداوند عزوجلّ 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ رَبِّ أَفْحَمَتْنِی ذُنُوبِی، وَ‌ انْقَطَعَتْ مَقَالَتِی، فَلاٰ حُجَّهَ لیٖ، فَأَنَا الْأَسِیـرُ بِبَلِیَّتِی، الْمُرْتَهَنُ بِعَمَلِی، الْمُتَـرَدِّدُ فیٖ خَطِیئَتِی، الْمُتَحَیِّرُ عَنْ قَصْدِی، الْمُنْقَطِعُ بیٖ. قَدْ أَوْقَفْتُ نَفْسِی مَوْقِفَ الْأَذِلّٰاءِ الْمُذْنِبِینَ، مَوْقِفَ الْأَشْقِیَاءِ الْمُتَجَرِّئِینَ عَلَیْکَ، الْمُسْتَخِفِّینَ بِوَعْدِکَ، سُبْحَانَکَ أَیَّ جُرْأَهٍ اجْتَـرَأْتُ عَلَیْکَ، وَ أَیَّ تَغْرِیرٍ غَرَّرْتُ بِنَفْسِی؟! پروردگارم، گناهم مرا از گفتار باز داشته و رشتۀ سخنم به خاطر شدّت شـرمندگی از هم گسیخته، بهانه و عُذری و دلیل و برهانی برایم نیست؛ از این رو به بلا و مصیبتم که گناهان من است، اسیرم؛ در گرو کردارم؛ سـرگردان خطاهای خود هستم؛ در اراده و آهنگم نسبت به امور، سـرگردانم؛ با همۀ وجود درمانده‌ام. خود را در جایگاه خوارانِ گنه‌کار واداشته‌ام؛ جایگاه تیره‌بختانی که بر تو جسارت و جرأت ورزیدند و وعده‌ات را سبک شمرده‌اند. منزّہ و پاکی؛ با چه جسارت و جرأتی، نسبت به روی‌گردانی از دستورهایت دلیر شدم، و با کدام سببِ هلاکت، خود را به نابودی انداختم؟! مَوْلٰایَ ارْحَمْ کَبْوَتِی لِحُرِّ وَجْهِی وَ زَلَّهَ قَدَمِی، وَ عُدْ بِحِلْمِکَ عَلیٰ جَهْلِی، وَ بِإِحْسَانِکَ عَلیٰ إِسَاءَتِی، فَأَنَا الْمُقِرُّ بِذَنْبِی، الْمُعْتَـرِفُ بِخَطِیئَتِی، وَ هٰذِہِ یَدِی وَ نَاصِیَتِی أَسْتَکِینُ بِالْقَوَدِ مِنْ نَفْسِی، ارْحَمْ شَیْبَتِی وَ نَفَادَ أَیّٰامِی، وَ اقْتِـرَابَ أَجَلِی، وَ ضَعْفِی وَ مَسْکَنَتِی، وَ قِلَّهَ حِیلَتِی. مولای من، سقوط و به رو درافتادنم و لغزشِ گامم را، رحمت آر؛ و به نادانی‌ام با بُردباری‌ات و به بدکرداری‌ام با احسانت، به من بازگرد. من به گناهم اقرار دارم و به خطایم اعتـراف می‌کنم. این دست و سـر من است که برای تلافی و کیفر از وجودم آن را به زاری تسلیم می‌کنم؛ به پیری و به پایان رسیدن روزگارم و نزدیک شدن مرگم و ناتوانی و بیچارگی‌ام و کمی تدبیرم، رحم کن. مَوْلٰایَ وَ ارْحَمْنِی إِذَا انْقَطَعَ مِنَ الدُّنْیَا أَثَرِی، وَ امَّحىٰ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ ذِکْرِی، وَ کُنْتُ فِی الْمَنْسِیِّینَ کَمَنْ قَدْ نُسِیَ. مَوْلٰایَ وَ ارْحَمْنِی عِنْدَ تَغَیُّرِ صُورَتِی وَ حَالِی، إِذٰا بَلِیَ جِسْمِی وَ تَفَرَّقَتْ أَعْضَائِی، وَ تَقَطَّعَتْ أَوْصَالِی، یٰا غَفْلَتِی عَمّٰا یُرَادُ بیٖ. مولای من! هنگامی‌که اثر و نشانم از دنیا قطع شد و زیر خاک 🪦 رفتم و یادم از خاطر آفریده‌ها محو شد و هم‌چون کسی که فراموش شده، در زمرۀ فراموش‌شدگان قرار گرفتم؛ به من رحمت آر. مولای من! هنگامی‌که چهره و حالـم دگرگون شود و بدنم بپوسد و اعضایم از هم بپاشند و پراکنده شوند و پیوندهایم بُگسلد؛ بر من ترحّم فرما. ای وای بر بی‌خبـری من نسبت به آنچه که در برزخ و قیامت و کنار میزان و صـراط از من خواسته می‌شود! مَوْلٰایَ وَ ارْحَمْنِی فیٖ حَشْـرِی وَ نَشْـرِی، وَ اجْعَلْ فیٖ ذٰلِکَ الْیَوْمِ مَعَ أَوْلِیَائِکَ مَوْقِفِی، وَ فیٖ أَحِبَّائِکَ مَصْدَرِی، وَ فیٖ جِوَارِکَ مَسْکَنِی، یٰا رَبَّ الْعَالَمِینَ. مولای من! مرا در برانگیختـن و زنده شدنم، رحم کن؛ و در آن روز جایگاهم را با اولیایت و محل برآمدن و حرکتم را در میان عاشقانت و جای امن و آرامشم را در جوارت، قرار ده، ای پروردگار جهانیان! ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۱۶۸ 『 صد و شصت‌ و هشت – در اظهار فروتنی و بیچارگی به پیشگاه خداوند عزوجلّ 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ مَوْلَایَ‏ مَوْلَایَ، أَنْتَ الْمَوْلَى‏ وَ أَنَا الْعَبْدُ، وَ هَلْ یَرْحَمُ‏ الْعَبْدَ إِلَّا الْمَوْلَى؟! مولای من! مولای من! تو مولا و صاحب اختیاری و من بنده‌ات هستم؛ آیا جز مولا کسی به بنده رحم می‌کند؟! مَوْلَایَ مَوْلَایَ، أَنْتَ الْعَزِیزُ وَ أَنَا الذَّلِیلُ، وَ هَلْ یَرْحَمُ الذَّلِیلَ إِلَّا الْعَزِیزُ؟! مولای من، مولای من! تو عزیز و بزرگی، و من خوار و کوچک؛ آیا جز عزیز، کسی بر خوار رحم می‌کند؟ مَوْلَایَ مَوْلَایَ، أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ، وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمَخْلُوقَ إِلَّا الْخَالِقُ؟! مولای من، مولای من! تو آفریننده‌ای و من مخلوق؛ آیا جز خالق، کسی به مخلوق رحم می‌کند؟ مَوْلَایَ مَوْلَایَ، أَنْتَ الْمُعْطِی وَ أَنَا السّٰآئِلَ، وَ هَلْ یَرْحَمُ السّٰآئِلُ إِلَّا الْمُعْطِی؟! مولای من، مولای من! تو بخشنده‌ای و من نیازمند؛ آیا جز بخشنده کسی به نیازمند رحم می‌کند؟ مَوْلَایَ مَوْلَایَ، أَنْتَ الْمُغِیثُ وَأَنَا الْمُسْتَغِیثُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الْمُسْتَغِیثَ إِلَّا الْمُغِیثُ؟! مولای من، مولای من! تو فریادرسی و من فریادخواه؛ آیا جز فریادرس، کسی به فریادخواه رحم می‌کند؟ مَوْلَایَ مَوْلَایَ، أَنْتَ الْبَاقِی وَأَنَا الْفَانِی، وَهَلْ یَرْحَمُ الْفَانِـیَ إِلَّا الْبَاقِی؟! مولای من، مولای من! تو پایداری و من فناپذیر، و آیا جز پایدار، کسی به فناپذیر رحم می‌کند؟! مَوْلَایَ مَوْلَایَ، أَنْتَ الدَّائِمُ وَأَنَا الزَّائِلُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الزَّائِلَ إِلَّا الدَّائِمُ؟! مولای من، مولای من! تو همیشگی و جاودانه‌ای و من ناپایدار و رفتنی؛ آیا جز جاودان همیشگی، کسی به ناپایدارِ رفتنی رحم می‌کند؟ مَوْلَایَ مَوْلَایَ، أَنْتَ الْحَیُّ وَأَنَا الْمَیِّتُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَیِّتَ إِلَّا الْحَیُّ؟! مولای من، مولای من! تو زنده‌ای و من مرده؛ آیا جز زنده، کسی بر مرده مهربان است؟ مَوْلَایَ مَوْلَایَ، أَنْتَ الْقَوِیُّ وَأَنَا الضَّعِیفُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الضَّعِیفَ إِلَّا الْقَوِیُّ؟! مولای من، مولای من! تو نیرومندی و من ناتوان، و آیا جز نیرومند بر ناتوان، کسی رحم می‌کند؟! مَوْلَایَ مَوْلَایَ، أَنْتَ الْغَنِیُّ وَأَنَا الْفَقِیرُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الْفَقِیرَ إِلَّا الْغَنِیُّ؟! مولایم مولایم، تو بی‌نیاز هستی و من نیازمند؛ آیا جز بی‌نیاز، کسی بر نیازمند رحمت می‌فرستد؟ مَوْلَایَ مَوْلَایَ، أَنْتَ الْکَبِیرُ وَأَنَا الصَّغِیرُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الصَّغِیرَ إِلَّا الْکَبِیرُ؟! مولای من، مولای من! تو بزرگ و والایی و من کوچک و ناچیز؛ آیا جز بزرگ، کسی بر کوچک مهربان است؟ مَوْلَایَ مَوْلَایَ، أَنْتَ الْمَالِکُ وَأَنَا الْمَمْلُوکُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَمْلُوکَ إِلَّا الْمَالِکُ؟! مولای من، مولای من! تو مالکی و من مملوک و در اختیار تو؛ آیا جز مالک، کسی به بندۀ در اختیارش رحم می‌کند؟ ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۱۶۹ 『 صد و شصت‌ و نه – در فروتنی کردن 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ حافظ عبدالعزیز بن الاخضـر به سند خودش از مردی از اهل کوفه روایت می‌کند -و می‌گوید: وی بسیار راستگو بود – گفت: علی بن الحسین (علیهما‌السلام) در دعایش می‌گفت: اَللّٰهُمَّ مَنْ أَنَا حَتّىٰ تَغْضَبَ عَلَیَّ، فَوَ عِزَّتِکَ مٰا یَزِینُ مُلْکَکَ إِحْسَانِی وَ لاٰ یُقَبِّحُهُ إِسَاءَ‌تِی، وَ لاٰ یَنْقُصُ مِنْ خَزَائِنِکَ غِنَائِی، وَ لاٰ یَزِیدُ فِیهٰا فَقْرِی. خداوندا من کیستم که بر من خشم‌گیری؟! سوگند به عزتت زینت نـمی‌بخشد احسانم ملک تو را، و نه زشت می‌کند آن را بدکاری‌ام، و نه می‌کاهد خزانه‌هایت را بی‌نیازی‌ام، و نه می‌افزاید بر آنها بی‌چیزی‌ام. ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۱۷۰ 『 صد و هفتاد – در اظهار فروتنی و بیچارگی به پیشگاه خداوند عزوجلّ 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ یٰا عَزِیزُ ارْحَمْ ذُلّیٖ، یٰا غَنِیُّ ارْحَمْ فَقْرِی، وَیٰا قَوِیُّ ارْحَمْ ضَعْفِی. بِمَنْ یَسْتَغِیثُ الْعَبْدُ إِلّٰا بِمَوْلاٰەُ؟! وَ اِلیٰ مَنْ یَطْلُبُ الْعَبْدُ إِلّٰا اِلیٰ سَیِّدهِ؟! اِلیٰ مَنْ یَتَضَـرَّعُ الْعَبْدُ إِلّٰا اِلیٰ خٰالِقِهِ؟! بِـمَنْ یَلُوذُ الْعَبْدُ إِلّٰا بِرَبِّهِ؟! اِلیٰ مَنْ یَشْکُو الْعَبْدُ إِلّٰا اِلیٰ رَازِقِهِ؟! ای با عزت به ذلتم رحم کن، ای بی‌نیاز به فقر من رحم کن، و ای نیرومند به ناتوانی من رحم کن، به چه کسی استغاثه می‌کند بنده جز به مولایش؟! و از چه کسی طلب می‌کند بنده جز از سـرورش؟! به سوی چه کسی تضـرع می‌کند بنده جز به آفریدگارش؟! به چه کسی پناه می‌برد بنده جز به پروردگارش؟! به چه کسی شکایت می‌برد بنده جز به روزی دهنده‌اش؟! اَللّٰهُمَّ مٰا عَمِلْتُ مِنْ خَیْرٍ فَهُوَ مِنْکَ، لاٰحَمْدَ لیٖ عَلَیْهِ، وَمٰا عَمِلْتُ مِنْ سُوءٍ فَقَدْ حَذَّرْتَنِیهِ، فَلاٰ عُذْرَ لیٖ فِیهِ. اَللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ سُؤٰالَ الْخَاضِعِ الذَّلِیلِ، وَأَسْأَلُکَ سُؤٰالَ الْعَائِذِ الْمُسْتَقِیلِ، وَأَسْأَلُکَ سُؤٰالَ مَنْ یَبُوءُ بِذَنْبِهِ، وَیَعْتَـرِفُ بِخَطِیئَتِهِ. خداوندا آنچه از کارهای خوب انجام داده‌ام از ناحیه تو بوده است، و من سزاوار ستایش نیستم به خاطر آن، و آنچه را انجام داده‌ام از بدی‌ها، تو مرا از آن برحذر داشتی، پس عذری برای من در آن نیست. خداوندا من از تو می‌خواهم خواستـن خاضعی ذلیل، و از تو درخواست می‌کنم درخواست پناهنده‌ای که چشم‌پوشی از گناهش را طلب می‌کند و از تو می‌خواهم خواستـن کسی که به گناهش اقرار می‌کند، و به خطایش اعتـراف می‌نـماید. وَأَسْأَلُکَ سُؤٰالَ مَنْ لاٰیَجِدُ لِعَثْـرَتِهِ مُقِیلاً، وَلاٰ لِضُـرِّہِ کَاشِفاً، وَلاٰ لِکُرْبَتِهِ مُفَرِّجاً، وَلاٰ لِغَمِّهِ مُرَوِّحاً، وَلاٰ لِفَاقَتِهِ سَادّاً، وَلاٰ لِضَعْفِهِ مَقَوِیاً إِلّٰا أَنْتَ، یٰا أَرْحَمَ الرّٰاحِمِینَ. و از تو می‌خواهم خواستـن کسی که نـمی‌یابد برای لغزشش بخشنده‌ای و نه برای گرفتاری‌اش دورکننده‌ای و نه برای اندوهش گشاینده‌ای، و نه برای حزن و غمش آسوده کننده‌ای، و نه برای فقرش برطرف کننده‌ای، و نه برای ناتوانی‌اش نیرو بخشنده‌ای جز تو، ای مهربان‌ترین مهربانان. ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۱۷۱ 『 صد و هفتاد و یک – درخواست برطرف شدن اندوه 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ یٰا فَارِجَ الْهَمِّ، وَکَاشِفَ الْغَمِّ، یٰا رَحْمَانَ الدُّنْیَا وَالآْخِرَهِ وَرَحِیمَهُمَا صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَافْرُجْ هَمِّی، وَاکْشِفْ غَمِّی. ای زدایندۀ اندوه و برطرف‌کنندۀ دلتنگی و غصّه! ای بخشاینده در دنیا و آخرت و مهرورز در هر دو جهان! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و اندوه مرا بزدای و دلتنگی و غصّه‌ام را برطرف کن. یٰا وَاحِدُ یٰا أَحَدُ یٰا صَمَدُ، یٰا مَنْ ﴿لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ﴾، اعْصِمْنِی وَطَهِّرْنِی، وَاذْهَبْ بِبَلِیَّتِی. ای یگانه! ای یکتا! ای بی‌نیاز! ای کسی که نزاده و زاده نشده و احدی برای او همتا نیست! نگهداری‌ام کن و پاکم ساز و مصیبت و بلایم را از میان ببـر. و بخوان آیه الکرسی و معوذتین و قل هو اللّه احد را، و بگو: اَللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ سُؤٰالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ، وَضَعُفَتْ قُوَّتُهُ وَکَثُـرَتْ ذُنُوبُهُ، سُؤٰالَ مَنْ لاٰیَجِدُ لِفَاقَتِهِ مُغِیثاً وَلاٰ لِضَعْفِهِ مُقَوِّیاً، وَلاٰ لِذَنْبِهِ غَافِراً غَیْرَکَ. یٰا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ، أَسْأَلُکَ عَمَلًا تُحِبُّ بِهِ مَنْ عَمِلَ بِهِ، وَیَقِیناً تَنْفَعُ بِهِ مَنِ اسْتَیْقَنَ بِهِ حَقَّ الْیَقِینَ فیٖ نَفَاذِ أَمْرِکَ. خداوندا از تو درخواست می‌کنم؛ درخواست کسی که نیازش شدید و نیرویش کاهش یافته و گناهانش زیاد شده؛ درخواست کسی که برای نیازمندی‌اش فریادرسی و برای ناتوانی‌اش نیرو دهنده‌ای و برای گناهش آمرزنده‌ای، غیر تو نـمی‌یابد. ای صاحب بزرگی و رافت و رحمت! عملی را از تو درخواست می‌کنم که هر کس آن را انجام دهد، به خاطر آن دوستش داری؛ و یقینی را می‌خواهم که به سبب آن کسی را سود می‌دهی که در مسیر جریان فرمان و اراده‌ات، به وسیلۀ آن یقین، حقّ‌الیقین را به دست آورد. اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْبِضْ عَلَی الصِّدْقِ نَفْسِی وَاقْطَعْ مِنَ الدُّنْیَا حَاجَتِی، وَاجْعَلْ فِیمٰا عِنْدَکَ رَغْبَتِی شَوْقاً إِلیٰ لِقَائِکَ، وَهَبْ لیٖ صِدْقَ التَّوَکُّلِ عَلَیْکَ. خداوندا بر محمّد و آل محمّد درود فرست و جان مرا بر پایۀ درستی و راستی و عمل و اخلاق دریافت کن و نیازم را از دنیا بگسل و رغبتم را در آنچه نزد توست، در حالی که مشتاق لقایت باشم، قرار ده؛ و صدق توکّل بر وجود مبارکت را به من ببخش. أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِ کِتَابٍ قَدْ خَلاٰ، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَـرِّ کِتَابٍ قَدْ خَلاٰ. أَسْأَلُکَ خَوْفَ الْعَابِدِینَ لَکَ، وَعِبَادَهَ الْخَاشِعِینَ لَکَ، وَیَقِینَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ، وَتَوَکُّلَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْکَ. از تو بهتـرین سـرنوشتی که مقدّر شده درخواست می‌کنم و از بدترین سـرنوشتی که مقرر شده به تو پناه می‌آورم؛ ترس بندگان را از مقامت و بندگی فروتنان را برایت و یقین توکّل‌کنندگان را بر وجودت و توکّل مؤمنان را بر حضـرتت، از تو درخواست دارم. اَللّٰهُمَّ اجْعَلْ رَغْبَتِی فیٖ مَسْأَلَتِی مِثْلَ رَغْبَهِ أَوْلِیَائِکَ فیٖ مَسَائِلِهِمْ، وَرَهْبَتِی مِثْلَ رَهْبَهِ أَوْلِیَائِکَ، وَاسْتَعْمِلْنِی فیٖ مَرْضَاتِکَ عَمَلًا لاٰ أَتْرُکُ مَعَهُ شَیْئاً مِنْ دِینِکَ مَخَافَهَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ. خداوندا اشتیاقم را در خواسته‌هایم مانند اشتیاق عاشقانت در خواسته‌های‌شان و ترسم را مانند ترس دوستانت قرار ده؛ و مرا در عرصۀ خشنودی‌ات به عمل و کوششی به کار گیر که با آن، چیزی از دینت را به خاطر ترس از کسی از آفریده‌هایت، رها نکنم. اَللّٰهُمَّ هٰذِہِ حَاجَتِی فَأَعْظِمْ فِیهٰا رَغْبَتِی، وَأَظْهِرْ فِیهٰا عُذْرِی، وَلَقِّنِّی فِیهٰا حُجَّتِی، وَعَافِ فِیهٰا جَسَدِی. خداوندا این است حاجت من، پس اشتیاقم را در آن بزرگ و زیاد کن و عذرم را در آن آشکار فرما و برهان و دلیلم را در آن به من بیاموز و جسمم را در آن سلامت بخش.