هدایت شده از مباحث
سفارش_به_یاد_امام_زمان_علیه_السلام.mp3
5.48M
#کلیپ_صوتی
🎧 آثار یاد #امام_زمان علیه السلام قبل از غذا
🎤 حجتالاسلام والمسلمین #ناصری دام عـزّه
⏱ زمان: ۵ دقیقه
📥 حجم: ۵ مگابایت
@nasery_ir
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
برڪاتصلواٺ_۲۰۲۲_۰۱_۱۵_۰۹_۰۲_۵۷_۱۰۲.mp3
3.69M
💭 ماجرای مرحوم خوانساری اصفهانی رضوان الله تعالی علیه و حمالی که #امام_زمان عجّل اللّه تعالی فرجه را ملاقات میکرد...
#استاد_پناهیان
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
#آن_چهارده_روز
هفت امتحان علی(علیهالسلام) بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله)
[ امْتَحَنَنِی بَعْدَ وَفَاةِ نَبِیِّهِ (صلیالله علیه وآله) فِی سَبْعَةِ مَوَاطِنَ ]
↓°↓°↓°↓°↓°↓°↓
امتحان سوم: خون دل خوردن برای پراکنده نشدن امت
[ وَ أَمَّا الثَّالِثَةُ ؛ فَکُنْتُ أَحَقَّ مَنْ لَمْ یُفَرِّقْ هَذِهِ الْعُصْبَةَ الَّتِی أَلَّفَهَا رَسُولُ اللَّهِ]
═════❖•° 𑁍 °•❖═════
امیرمؤمنان(علیهالسلام) چنین ادامه داد:
ای مرد یهودی!
اما سومین امتحان این بود: حاکمِ پس از پیامبر(صلیالله علیه وآله)، در تمام دوران حاکمیتش، مرا که میدید، عذر میخواست و دیگری را به سبب آن حقّى که از من سلب کرده و بیعتم را گسسته بود، سرزنش مىکرد و از من مىخواست که حلالش کنم.
[ وَ أَمَّا الثَّالِثَةُ یَا أَخَا الْیَهُودِ: فَإِنَّ الْقَائِمَ بَعْدَ النَّبِیِّ(صلیالله علیه وآله) کَانَ یَلْقَانِی مُعْتَذِراً فِی کُلِّ أَیَّامِهِ وَ یَلُومُ غَیْرَهُ مَا ارْتَکَبَهُ مِنْ أَخْذِ حَقِّی وَ نَقْضِ بَیْعَتِی وَ یَسْأَلُنِی تَحْلِیلَهُ ]
من با خود میگفتم با این وضعیت بالاخره روزگار او به پایان مىرسد و آنگاه حقّى که خدا برایم قرار داده، با خوبى و خوشى به من بازمىگردد؛ بدون آنکه در راه گرفتن حقّم با درگیرى، حادثهاى برای اسلام پیش آوَرَم.
اسلام نوپا بود و مردم از فرهنگ و باورهای جاهلی چندان فاصله نگرفته بودند.
ازاینرو من در وقایعِ غصب خلافت از اصرار بر حقم چشمپوشی کردم تا مبادا اختلافها منجر به درگیری و فروپاشی جامعۀ اسلامی شود و اکنون خرسند بودم که با نشانههایی که میبینم حقّم بهطور صلحآمیز به من باز خواهد گشت. مبادا در اثر طلب حقّم منازعهای پدید آید و کسى پاسخ "آرى" بدهد و دیگرى پاسخ "نه" بگوید، و این اختلاف از حرف به عمل بکشد.
[ فَکُنْتُ أَقُولُ تَنْقَضِی أَیَّامُهُ ثُمَّ یَرْجِعُ إِلَیَّ حَقِّیَ الَّذِی جَعَلَهُ اللَّهُ لِی عَفْواً هَنِیئاً مِنْ غَیْرِ أَنْ أُحْدِثَ فِی الْإِسْلَامِ مَعَ حُدُوثِهِ وَ قُرْبِ عَهْدِهِ بِالْجَاهِلِیَّةِ حَدَثاً فِی طَلَبِ حَقِّی بِمُنَازَعَةٍ لَعَلَّ فُلَاناً یَقُولُ فِیهَا نَعَمْ وَ فُلَاناً یَقُولُ لَا، فَیَئُولُ ذَلِکَ مِنَ الْقَوْلِ إِلَى الْفِعْلِ ]
و گروهى از خواص یاران محمّد(صلیالله علیه وآله) که آنها را به دلسوزی و خیرخواهى براى خدا و پیامبر، کتاب و دینش مىشناسم، مدام در آشکار و نهان نزدم میآمدند و مرا به اقدام برای گرفتن حقّم دعوت میکردند و حاضر بودند جانشان را در راه یارىام نثار کنند تا بیعتى را که برگردنشان داشتم، ادا کنند؛ امّا من مىگفتم: آرام باشید و اندکی صبر کنید. شاید خدا، بدون درگیرى و خونریزى حقّم را بازگردانَد.
[ وَ جَمَاعَةٍ مِنْ خَوَاصِّ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ(صلیالله علیه وآله) أَعْرِفُهُمْ بِالنُّصْحِ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِکِتَابِهِ وَ دِینِهِ الْإِسْلَامِ یَأْتُونِّی عَوْداً وَ بَدْءاً وَ عَلَانِیَةً وَ سِرّاً فَیَدْعُونِّی إِلَى أَخْذِ حَقِّی وَ یَبْذُلُونَ أَنْفُسَهُمْ فِی نُصْرَتِی لِیُؤَدُّوا إِلَیَّ بِذَلِکَ بَیْعَتِی فِی أَعْنَاقِهِمْ.
فَأَقُولُ رُوَیْداً وَ صَبْراً قَلِیلًا لَعَلَّ اللَّهَ یَأْتِینِی بِذَلِکَ عَفْواً بِلَا مُنَازَعَةٍ وَ لَا إِرَاقَةِ الدِّمَاءِ ]
از آنجاکه بعد از وفات پیامبر(صلیالله علیه وآله)، بسیاری از مردم دچار شک و تردید شده و اشخاصی مدعی خلافت شده بودند که شایستگیاش را نداشتند، هر قومی میگفت: امیر از ما باشد! درحالیکه گویندگان این سخن آرزویى نداشتند جز آنکه کسى غیر از من حکومت را بهدست گیرد.
[ فَقَدِ ارْتَابَ کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ بَعْدَ وَفَاةِ النَّبِیِّ(صلیالله علیه وآله)، وَ طَمِعَ فِی الْأَمْرِ بَعْدَهُ مَنْ لَیْسَ لَهُ بِأَهْلٍ، فَقَالَ کُلُّ قَوْمٍ مِنَّا أَمِیرٌ وَ مَا طَمِعَ الْقَائِلُونَ فِی ذَلِکَ إِلَّا لِتَنَاوُلِ غَیْرِیَ الْأَمْرَ ]
هنگامی که درگذشت حاکم اول نزدیک شد و روزگارش به سر آمد، رفیقش را به عنوان حاکم بعد از خود تعیین کرد که در ناشایستگی برای این مقام مثل فرد اول بود، و نسبت به من مانند نفر پیشین بود، و آنچه را که خدا برای من قرار داده بود، گرفت.
[ فَلَمَّا دَنَتْ وَفَاةُ الْقَائِمِ وَ انْقَضَتْ أَیَّامُهُ صَیَّرَ الْأَمْرَ بَعْدَهُ لِصَاحِبِهِ، فَکَانَتْ هَذِهِ أُخْتَ أُخْتِهَا وَ مَحَلُّهَا مِنِّی مِثْلَ مَحَلِّهَا وَ أَخَذَ مِنِّی مَا جَعَلَهُ اللَّهُ لِی ]
دوباره اصحاب محمد(صلیالله علیه وآله)، که برخی درگذشتهاند و برخی هنوز زندهاند و خداوند مرگشان را به تأخیر انداخته است، نزد من جمع شدند و همان درخواست نوبت پیشین را تکرار کردند و پاسخ من هم همان پاسخ نوبت اول بود: صبر و معامله با خدا و یقین به ارادۀ الهی، و دلسوزى برای اینکه اجتماع مسلمانان از بین نرود؛ جمعی که پیامبر خدا، گاه با نرمى و گاه با تندى، زمانى با ترساندن و گاه با شمشیر، زیر پرچم اسلام گردآورده بود.
[ فَاجْتَمَعَ إِلَیَّ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ(صلیالله علیه وآله) مِمَّنْ مَضَى وَ مِمَّنْ بَقِیَ مِمَّنْ أَخَّرَهُ اللَّهُ مَنِ اجْتَمَعَ فَقَالُوا لِی فِیهَا مِثْلَ الَّذِی قَالُوا فِی أُخْتِهَا فَلَمْ یَعْدُ قَوْلِیَ الثَّانِی قَوْلِیَ الْأَوَّلَ؛ صَبْراً وَ احْتِسَاباً وَ یَقِیناً وَ إِشْفَاقاً مِنْ أَنْ تَفْنَى عُصْبَةٌ تَأَلَّفَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ(صلیالله علیه وآله) بِاللِّینِ مَرَّةً وَ بِالشِّدَّةِ أُخْرَى وَ بِالنُّذُرِ مَرَّةً وَ بِالسَّیْفِ أُخْرَى ]
شدت تلاش رسول خدا(صلیالله علیه وآله) برای به دست آوردن دل این دسته چنان بود، که درحالیکه اینها مشغول جمع مال بودند و اهل خوب خوردن و خوب پوشیدن بودند، سقف و در خانههای ما اهلبیت محمد(صلیالله علیه وآله) از شاخههای خرما و مانند آن بود؛ نه زیرانداز درستی داشتیم و نه لباس مناسبی.
تا جاییکه برای نماز یک لباس را به نوبت میپوشیدیم و شب و روزمان را در این احوال سپری میکردیم.
و گاه پیش میآمد که مال و غنیمتی به عنوان فیء نصیب مسلمانان میشد و بخشی از آن، که خدا بهصورت ویژه برای ما اهلبیت (علیهمالسلام) قرار داده بود، به ما مىرسید و ما در شرایطى بودیم که گفتم؛
امّا رسول خدا(صلیالله علیه وآله) این جماعت دارا و توانگر را بر ما مقدم میداشت و آن مال را به آنها میداد تا دل آنها را نسبت به اسلام نرم کند و در زمرۀ مسلمانان بمانند.
[ حَتَّى لَقَدْ کَانَ مِنْ تَأَلُّفِهِ لَهُمْ أَنْ کَانَ النَّاسُ فِی الْکَرِّ وَ الْفِرَارِ وَ الشِّبَعِ وَ الرَّیِّ وَ اللِّبَاسِ وَ الْوِطَاءِ وَ الدِّثَارِ وَ نَحْنُ أَهْلُ بَیْتِ مُحَمَّدٍ(صلیالله علیه وآله) لَا سُقُوفَ لِبُیُوتِنَا وَ لَا أَبْوَابَ وَ لَا سُتُورَ إِلَّا الْجَرَائِدُ وَ مَا أَشْبَهَهَا وَ لَا وِطَاءَ لَنَا وَ لَا دِثَارَ عَلَیْنَا، یَتَدَاوَلُ الثَّوْبَ الْوَاحِدَ فِی الصَّلَاةِ أَکْثَرُنَا وَ نَطْوِی اللَّیَالِیَ وَ الْأَیَّامَ عَامَّتُنَا، وَ رُبَّمَا أَتَانَا الشَّیْءُ مِمَّا أَفَاءَهُ اللَّهُ عَلَیْنَا وَ صَیَّرَهُ لَنَا خَاصَّةً دُونَ غَیْرِنَا وَ نَحْنُ عَلَى مَا وَصَفْتُ مِنْ حَالِنَا فَیُؤْثِرُ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ(صلیالله علیه وآله) أَرْبَابَ النِّعَمِ وَ الْأَمْوَالِ، تَأَلُّفاً مِنْهُ لَهُمْ ]
پس من سزاوارترین شخص بودم که مراعات این جماعت را بکنم و باعث پراکنده شدنشان نشوم و آنها را وارد مسیری نکنم که یا باید تا انتهایش بروند(شمشیر بکشند) و یا هلاک شوند.
[ فَکُنْتُ أَحَقَّ مَنْ لَمْ یُفَرِّقْ هَذِهِ الْعُصْبَةَ الَّتِی أَلَّفَهَا رَسُولُ اللَّهِ(صلیالله علیه وآله) وَ لَمْ یَحْمِلْهَا عَلَى الْخَطَّةِ الَّتِی لَا خَلَاصَ لَهَا، مِنْهَا دُونَ بُلُوغِهَا أَوْ فَنَاءِ آجَالِهَا ]
زیرا من اگر قدم پیش میگذاشتم و خودم را مطرح میکردم و از مسلمین کمک میخواستم، مردم دربارۀ من و خلافت من، دو وضعیت داشتند: یا اینکه تنها گروهی از مردم از من تبعیت میکردند، که در آن صورت درگیری رخ میداد و برخی پیروانم میکشتند و برخی کشته میشدند. یا مردم مرا تنها میگذاشتند و به این دلیل کافر میشدند؛ چه در یارىام کوتاهى مىکردند و چه از انجام دادن فرمانم سرپیچی میکردند.(۱)
و خدا میداند که جایگاه من نسبت به پیامبر(صلیالله علیه وآله) همچون جایگاه هارون(علیهالسلام) نسبت به موسى(علیهالسلام) است.
و روا بود که به سبب مخالفت با من و یارى نکردنِ من، همان بلایی که بر قوم موسى(علی نبیّنا و آله و علیه السلام) بهخاطر مخالفت با هارون و سرپیچی از فرمانش فرود آمد، بر اینان هم فرود آید.(۲)
[ لِأَنِّی لَوْ نَصَبْتُ نَفْسِی فَدَعَوْتُهُمْ إِلَى نُصْرَتِی، کَانُوا مِنِّی وَ فِی أَمْرِی عَلَى إِحْدَى مَنْزِلَتَیْنِ: إِمَّا مُتَّبِعٍ مُقَاتِلٍ وَ إِمَّا مَقْتُولٍ إِنْ لَمْ یَتَّبِعِ الْجَمِیعَ، وَ إِمَّا خَاذِلٍ یَکْفُرُ بِخِذْلَانِهِ، إِنْ قَصَّرَ فِی نُصْرَتِی أَوْ أَمْسَکَ عَنْ طَاعَتِی.
وَ قَدْ عَلِمَ اللَّهُ أَنِّی مِنْهُ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى؛ یَحُلُّ بِهِ فِی مُخَالَفَتِی وَ الْإِمْسَاکِ عَنْ نُصْرَتِی مَا أَحَلَّ قَوْمُ مُوسَى بِأَنْفُسِهِمْ فِی مُخَالَفَةِ هَارُونَ وَ تَرْکِ طَاعَتِهِ ]
بنابراین دیدم که جرعهجرعه فروبردن غمها و حبس آه در سینه و تحمّل این وضعیت تا هنگامی که خداوند خود فتحی را که انتظار دارم پیش آورَد یا هر سرنوشتی که بخواهد رقم زند، براى خودم پرثوابتر و براى جمعى که توصیف کردم، مناسبتر و مهربانانهتر است. «و فرمان خدا همواره سنجیده و به اندازه مقرّر [و متناسب با توانایى] است.» (احزاب/38)
[ وَ رَأَیْتُ تَجَرُّعَ الْغُصَصِ وَ رَدَّ أَنْفَاسِ الصُّعَدَاءِ وَ لُزُومَ الصَّبْرِ حَتَّى یَفْتَحَ اللَّهُ أَوْ یَقْضِیَ بِمَا أَحَبَّ أَزْیَدَ لِی فِی حَظِّی وَ أَرْفَقَ بِالْعِصَابَةِ الَّتِی وَصَفْتُ أَمْرَهُمْ. «وَ کانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَراً مَقْدُوراً» (الأحزاب/38) ]
و ای مرد یهودی!
اگر من این صبر را برنمیگزیدم و در پی مطالبۀ حقّم میرفتم، از همۀ مدعیان دیگر سزاوارتر بودم؛ زیرا اصحاب رسول خدا(صلیالله علیه وآله)، چه آنها که از دنیا رفتند و چه کسانی که اینجا پیش تو اند، میدانند که شمار نیروهایم بیشتر، قبیلهام قدرتمندتر، مردانم نفوذناپذیرتر، فرمانم مطاعتر، و حجّتم واضحتر بود و در این دین، پرفضیلتتر و مؤثرتر بودم، به جهت سوابق و خویشاوندى و وراثتم.(۳)
بالاتر از همۀ اینها استحقاقم بر حاکمیت بود؛ به دلیل وصیّت پیامبر(صلیالله علیه وآله) دربارۀ من که مردم راه گریزی از آن نداشتند و بیعتی که از پیش بر گردن کسانی بود که خلافت را در اختیار گرفته بودند.
[ وَ لَوْ لَمْ أَتَّقِ هَذِهِ الْحَالَةَ یَا أَخَا الْیَهُودِ، ثُمَّ طَلَبْتُ حَقِّی، لَکُنْتُ أَوْلَى مِمَّنْ طَلَبَهُ لِعِلْمِ مَنْ مَضَى مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَنْ بِحَضْرَتِکَ مِنْهُمْ بِأَنِّی کُنْتُ أَکْثَرَ عَدَداً وَ أَعَزَّ عَشِیرَةً وَ أَمْنَعَ رِجَالًا وَ أَطْوَعَ أَمْراً وَ أَوْضَحَ حُجَّةً وَ أَکْثَرَ فِی هَذَا الدِّینِ مَنَاقِبَ وَ آثَاراً لِسَوَابِقِی وَ قَرَابَتِی وَ وِرَاثَتِی، فَضْلًا عَنِ اسْتِحْقَاقِی ذَلِکَ بِالْوَصِیَّةِ الَّتِی لَا مَخْرَجَ لِلْعِبَادِ مِنْهَا وَ الْبَیْعَةِ الْمُتَقَدِّمَةِ فِی أَعْنَاقِهِمْ مِمَّنْ تَنَاوَلَهَا ]
و رسول خدا(صلیالله علیه وآله ) درگذشت؛ در حالی که ولایت امت در دست او و در خاندانش بود، نه در دست کسانی که به آن دستدرازی کردند و نه در خانههایشان.
و بهطور قطع اهلبیت پیامبر(صلیالله علیه وآله)، که خداوند آنها را از آلودگی پاک و پیراسته کرده است، برای تصدی ولایت و رهبری بعد از او از دیگران از هر جهت و هر نظر سزاوارترند.
[ وَ قَدْ قُبِضَ مُحَمَّدٌ(صلیالله علیه وآله) وَ إِنَّ وِلَایَةَ الْأُمَّةِ فِی یَدِهِ وَ فِی بَیْتِهِ لَا فِی یَدِ الْأُولَى تَنَاوَلُوهَا وَ لَا فِی بُیُوتِهِمْ.
وَ لَأَهْلُ بَیْتِهِ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِیراً، أَوْلَى بِالْأَمْرِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ غَیْرِهِ فِی جَمِیعِ الْخِصَالِ ]
سپس رو به اصحاب کرد و پرسید: آیا چنین نیست؟
[ ثُمَّ الْتَفَتَ(علیهالسلام) عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَ لَیْسَ کَذَلِکَ؟ ]
اصحاب پاسخ دادند: چرا ای امیرمؤمنان.
[ قَالُوا: بَلَى یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱: امیرمؤمنان(علیهالسلام) این فراز از سخنان خود را در توضیح چرایی اقدام نکردن برای به دست گرفتن خلافت در زمان خلیفۀ دوم و سوم فرموده است. شاید بتوان گفت علت مخالفت امام(علیهالسلام) با پذیرش خلافت، بعد از کشتهشدن خلیفۀ سوم نیز دقیقاً همین پیامدها بوده است، که اتفاقاً پس از پذیرش خلافت توسط ایشان، به دلیل رشدنیافتگی مردم، به وقوع پیوست.
پس از مدت کوتاهی از شروع حکومت امیرمؤمنان(علیهالسلام)، چون گروهی از مردم از امام پیروی نکردند، کار به درگیری و کشتار میان مسلمان کشیده و به سه جنگ داخلی منجر شد.
از ابتدای نیمۀ دوم حکومت امیرمؤمنان(علیهالسلام) به بعد نیز، مردم دو گروه شدند؛
✓ گروهی از امت که پیروان معاویه بودند با امام مخالف بودند،
✓ گروه دیگری هم که پیروان امیرمؤمنان(علیهالسلام) بودند، ایشان را در مقابله با معاویه تنها گذاشتند.
← تا جایی که در نهایت، امام با گلایههای مکرر از بیتفاوتی و نافرمانی پیروانش، آرزوی مرگ کرد.
سرانجام نیز، همانطور که بارها در سخنان خود پیشبینی کرده بود، امت اسلامی در اثر این پیامدها، گرفتار عذاب طولانیمدت حکومت بنیامیه و بنیعباس شد.
و اللّهُ العالم.
۲: زمانی که موسی(علی نبیّنا و آله و علیه السلام) برای گرفتن الواح تورات به طور سینا میرفت، هارون(علیه السلام) را جانشین خود در میان بنیاسرائیل قرار داد. در مدت غیبت موسی(علیهالسلام)، «سامری» با طلاهای بنیاسرائیل، گوسالهای ساخت و آنها را به پرستش گوساله دعوت کرد.
هارون(علی نبیّنا و آله و علیه السلام) هرچه تلاش کرد نتوانست مانع گوسالهپرستی بنیاسرائیل شود؛ تا جایی که نزدیک بود او را بکشند و زمانی که موسی(علی نبیّنا و آله و علیه السلام) از طور بازگشت، مردم را گوسالهپرست یافت.
زمانی که موسی(علیهالسلام) دلیل گوسالهپرست شدن قومش را از هارون(علیهالسلام) پرسید او جواب داد: «إِنِّی خَشیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنی إِسْرائیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلی؛ من ترسیدم بگویى تو میان بنىاسرائیل تفرقه انداختى، و سفارش مرا به کار نبستى» (طه/94) در نتیجۀ تنها گذاشتن هارون و گوسالهپرستی، بنیاسرائیل مورد غضب خداوند قرار گرفتند. موسی(علی نبیّنا و آله و علیه السلام) راه پذیرش توبۀ بنیاسرائیل را اینگونه بیان کرد: «وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُمْ بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلَى بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ؛ اى قوم من! شما با انتخاب گوساله (براى پرستش) به خود ستم کردید! پس توبه کنید؛ و به سوى خالق خود باز گردید! و خود را [یکدیگر را] به قتل برسانید.» (بقره/54) و در پی این فرمان، دههاهزار نفر از بنیسرائیل به دست خودشان کشته شدند.
در روایات ما، افراد مختلفی در امت پیامبر خاتم(صلیالله علیه وآله) به سامری تشبیه شدهاند که یکی از آنها «ابوموسی اشعری» است: «فرقهای از امت من مذبذب هستند بر آیین سامرى؛ اما نمىگویند: لامَساسَ (به من دست نزنید) بلکه مىگویند: لا قتال (جنگ نکنید). پیشواى آنان عبداللَّه بن قیس (ابوموسی) اشعرى است.» (امالی مفید، ص30)
۳: علت اینکه امیرمؤمنان(علیهالسلام) برای شایستگی جانشینی پیامبر(صلیالله علیه وآله)، به سوابق مختلف خود در اسلام، خویشاوندی با رسول خدا(صلیالله علیه وآله)، قبیله و وراثت اشاره میکند، این است که در اینجا ایشان بر اساس مبانی پذیرفته شدۀ مخالفان احتجاج میکند؛ یعنی امام(علیه وآله) -همانطور که در آخر سخن خود میفرماید- دلیل برتری خود برای رسیدن به خلافت را همان وصیت پیامبر و بیعتی میداند که پیامبر (صلیالله علیه وآله) برای امیرمؤمنان (علیهالسلام) از مردم گرفته است؛ اما به کسانی که آن وصیت و بیعت را کنار گذاشتهاند یادآور میشود که، حتی اگر بنا بر رجوع به قرابت و سوابق و وراثت هم باشد، کسی که بیشترین شایستگی برای رسیدن به این جایگاه را دارد علی(علیهالسلام) است و نه دیگران.
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
📚📖 مطالعه
※ بخش شانزدهم : آیا منظور از «ایران» و «ایرانیان» و نقش آنها در بسترسازی برای ظهور، منطقه جغرافیایی
※ بخش هفدهم : بلوغ استعدادهایی که دین واحد جهانی را در زمین حاکم خواهند کرد.
@ostad_shojae
╭═══════๛- - - 🇮🇷 ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
آینده جهان 17.mp3
20.92M
📼 #مستند_صوتی
🎧 #انقلاب_اسلامی_و_آینده_جهان
✍ به قلم استاد محمد شجاعی
۱• چرا بعد از گذشتن هزاران سال از ابتدای خلقت انسان تا به امروز، دین واحد خداوند بر زمین حاکم نشده است و حتی بسیاری از انسان ها یکتا پرست نیستند؟
۲• آیا استعداد حاکم ساختن دین واحد جهانی در انسانهای جهان وجود دارد و این اتفاق چگونه مسیر تاریخی خود را طی خواهد کرد؟
@Ostad_shojae
╭═══════๛✌️🇮🇷 ┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
انسان شناسی 027.mp3
12.17M
#انسان_شناسی ۲۷
#استاد_شجاعی
💢 چرا خدا بعضی چیزها رو حرام اعلام کرده؟
• چرا اینهمه رعایت احکامِ شرعی، سخت و پیچیدهاند؟
• چرا اینهمه قانون و چهارچوب برای ما وضع کرده؟
چـــرا ... چـــرا ... چــــــرا؟
💢 ریشهی اینهمه چــرا، برای پذیرش دستورات خدا، یک ریشهی مشترک و بسیار ساده است، که براحتی نیز درمان میشود!
#خودشناسی
@Ostad_Shojae
╭═══════๛- - - ┅ ╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۱۲
[ #دعای دوازدهم - درود فرستادن بر حاملان عرش و بر فرشتگان مقرب ]
⤶ اَللّٰهُمَّ وَ حَمَلَةُ عَرْشِكَ الَّذِینَ لاٰیَفْتُـرُونَ مِنْ تَسْبِیحِكَ وَ لاٰ یَسْأَمُونَ مِنْ تَقْدِیسِكَ، وَ لاٰ یَسْتَحْسِـرُونَ مِنْ عِبَادَتِك، وَ لاٰ یُؤْثِرُونَ التَّقْصِیرَ عَلَی الْجِدِّ فیٖ أَمْرِكَ، وَ لاٰ یَغْفُلُونَ عَنِ الْوَلَهِ إِلَیْك.
⎠ بارالها و حاملان عرشت كه از تسبیح تو سُست نـمیشوند و از تقدیست ملول نـمیگردند و از عبادتت وا نـمیمانند و ترجیح نـمیدهند کوتاهی کردن را بر کوشش کردن در امر و فرمانت و از شیفتگی به سوی تو غافل نـمیگردند.⎛
وَ إِسْـرَافِیلُ صٰاحِبُ الصُّورِ، الشّٰاخِصُ الَّذِی یَنْتَظِرُ مِنْكَ الْاِذْنَ، وَ حُلُولَ الْأَمْرِ، فَیُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ صَـرْعیٰ رَهَائِنَ الْقُبُورِ.
وَ مِیكَائِیلُ ذُو الْجٰاهِ عِنْدَكَ، وَ الْمَكٰانِ الرَّفِیعِ مِنْ طٰاعَتِكَ،
وَ جِبْـرِیلُ الْاَمِینُ عَلیٰ وَحْیِكَ، الْمُطٰاعُ فیٖ أَهْلِ سَمٰاوٰاتِكَ الْمَكِینُ لَدَیْكَ، الْمُقَرَّبُ عِنْدَكَ.
⎠ و اسـرافیل(علیهالسلام) صاحب صور كه چشم به راه اجازه و فرمان توست، تا در صور بدمد و آرمیدگان در میان قبـرها را بیدار کند.
و میكائیل(علیهالسلام) كه نزد تو بلندمرتبه و به خاطر طاعت تو دارای مكانی رفیع است.
و جبـرئیل (علیهالسلام) امین وحی تو كه در بین اهل آسمانهای تو مورد اطاعت است و در پیشگاهت ارجمند و به درگاهت مقرّب.⎛
وَ الرُّوْحُ الَّذِی هُوَ عَلیٰ مَلٰائِكةِ الْحُجُبِ وَ الرُّوحُ الَّذِی هُوَ مِنْ أَمْرِكَ، اَللّٰهُمَّ فَصَلِّ عَلَیهِمْ، وَ عَلَی الْمَلٰائِكةِ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِمْ، مِنْ سُكّٰانِ سَمٰاوٰاتِكَ، وَ أَهْلِ الْاَمٰانَةِ عَلیٰ رِسَالاٰتِكَ، وَ الَّذِینَ لاٰ تَدْخُلُهُمْ سَأْمَةٌ مِنْ دُؤُوبٍ، وَ لاٰ إِعْیٰاءٌ مِنْ لُغُوبٍ وَ لاٰ فُتُورٌ، وَ لاٰ تَشْغَلُهُمْ عَنْ تَسْبِیحِكَ الشَّهَوٰاتُ، وَ لاٰ یَقْطَعُهُمْ عَنْ تَعْظِیمِكَ سَهْوُ الْغَفَلٰاتِ.
⎠ و روح كه بر فرشتگان حجب گمارده است، و آن روح كه از امر توست،
خداوندا؛ پس بر همه آنان درود فرست.
و همچنین بر فرشتگانی كه از نظر مقام پایینتر از ایشاناند از ساكنان آسمانهایت و امین بر پیامهایت.
و آن فرشتگانی كه از كوشش و كار ملول نـمیشوند و از هیچ زحمتی وامانده و سُست نـمیگردند، و خواستهها ایشان را از تسبیح تو باز نـمیدارد و سهو ناشی از غفلتها آنان را از بزرگداشت تو جدا نـمیكند.⎛
اَلْخُشَّعُ الْأَبْصٰارِ فَلاٰ یَرُومُونَ النَّظَرَ إِلَیْكَ النَّوٰاكِسُ الْأَذْقٰانِ الَّذِینَ قَدْ طٰالَتْ رَغْبَتُهُمْ فیٖمٰا لَدَیْكَ، اَلْمُسْتَهْتَـرُونَ اٰلاٰئِكَ، وَ الْمُتَوٰاضِعُونَ دُونَ عَظَمَتِكَ وَ جَلَالِ كبْـرِیٰائِكَ، وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ إِذَا نَظَرُوا إِلیٰ جَهَنَّمَ تَزْفِرُ عَلیٰ أَهْلِ مَعْصِیَتِكَ: سُبْحٰانَكَ مٰا عَبَدْنٰاكَ حَقَّ عِبٰادَتِكَ.
فَصَلِّ عَلَیْهِمْ وَ عَلَی الرَّوْحَانِیّیٖنَ مِنْ مَلٰائِكتِكَ، وَ أَهْلِ الْزُّلْفَةِ عِنْدَكَ، وَ حُمّٰالِ الْغَیْبِ إِلیٰ رُسُلِكَ، وَ الْمُؤْتَـمَنِینَ عَلیٰ وَحْیِكَ،
⎠ دیدگان به خشوع فرو هشتهاند، و ارادۀ نگریستـن به انوار جلالت نـمینـمایند، سـرها به زیر افكندهاند، آنان كه عشق و شوقشان را به آنچه نزد توست پایانی نیست، شیفته یاد نعمتهای تو اند و در برابر بزرگی و جلال كبـریائیات متواضعاند.
و بر آن فرشتگان كه چون دوزخ را بر گنهكاران خروشان ببینند میگویند: ای خدای منزه و پاكیزه، ما تو را چنان كه سزاوار توست عبادت نكردیم.
پس بر همه آنان درود فرست و نیز بر روحانیان از ملائكهات، و اهل منزلت و قرب در پیشگاهت، و حاملان پیام غیب به سوی فرستادگانت، و امینان بر وحیات.
وَ قَبَائِلِ الْمَلٰائِكةِ الَّذِینَ اخْتَصَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ، وَ أَغْنَیتَهُمْ عَنِ الطَّعٰامِ وَ الشَّـرٰابِ بِتَقْدِیسِكَ، وَ أَسْكَنْتَهُمْ بُطُونَ أَطْبٰاقِ سَمٰاوٰاتِكَ.
وَ الَّذِینَ عَلیٰ أَرْجٰائِهٰا إِذٰا نَزَلَ الْأَمْرُ بِتَمٰامِ وَعْدِكَ، وَ خُزّٰانِ الْمَطَرِ وَ زَوٰاجِرِ السَّحٰابِ وَ الَّذِی بِصَوْتِ زَجْرِهِ یُسْمَعُ زَجَلُ الرُّعُودِ وَ إِذٰا سَبَّحَتْ بِهِ حَفِیفَةُ السَّحٰابِ الْتَمَعَتْ صَوٰاعِقُ الْبُـرُوقِ.
⎠ و اصناف فرشتگانی كه آنان را به خود اختصاص دادهای، و به وسیله تقدیس خود ایشان را از خوردنی و آشامیدنی بینیاز نـمودهای، و در اندرون طبقات آسمانهایت مسكن دادهای.
و بر آن فرشتگان كه چون فرمانت به انجام وعدهات صادر گردد بر اطراف آسمانها گماشته شوند،
و بر خزانهداران باران و حركتدهندگان ابر،
و بر آن مَلَكی كه از فریاد زجرش غرّش رعدها شنیده شود و چون ابر خروشان به وسیله او به شنا درآید، شعلههای ⚡️ برق درخشیدن گیرد.
وَ مُشَیِّعِی الثَّلْجِ وَ الْبَـرْدِ، وَ الْهٰابِطِینَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ إِذٰا نَزَلَ، وَ الْقُوّٰامِ عَلیٰ خَزٰائِنِ الرِّیٰاحِ، وَ الْمُوَكَّلِینَ بِالْجِبٰالِ فَلاٰ تَزُولُ، وَ الَّذِینَ عَرَّفْتَهُمْ مَثٰاقِیلَ الْمِیٰاهِ، وَ كَیْلَ مٰا تَحْوِیهِ لَوٰاعِجُ الْأَمْطٰارِ وَ عَوٰالِجُهٰا وَ رُسُلِكَ مِنَ الْمَلٰائِكةِ إِلیٰ أَهْلِ الْأَرْضِ بِـمَكرُوهِ مٰا یَنْزِلُ مِنَ الْبَلٰاءِ وَ مَحْبُوبِ الرَّخٰاءِ،
⎠ و بر فرشتگانی كه دانههای برف 🌨 و تگرگ ❄️ را بدرقه میكنند، و ملائكهای كه همراه قطرات 🌧 باران فرود میآیند،
و بر آنان كه وكیل خزینههای 🌬 بادند،
و آنان كه بر كوهها ⛰🏔گماشته شدهاند تا از جا در نروند.
و بر آنان كه وزن آبها 🌊 و اندازه بارانهای سیلآسا و رگبارهای متـراكم را به آنان آموختهای و بر فرشتگانی كه به سوی اهل زمین گسیل میشوند و گرفتاری ناخوشایند و گشایش خوشایند برای آنان میآورند.⎛
وَ السَّفَرَةِ الْكرٰامِ الْبَـرَرَةِ، وَ الْحَفَظَةِ الْكِرٰامِ الْكٰاتِبِینَ، وَ مَلَكَ الْمَوْتِ وَ أَعْوَانِهِ، وَ مُنْكَرٍ وَ نَكِیرٍ، وَ رُومٰانَ فَتّٰانِ الْقُبُورِ، وَ الطَّٰائِفِینَ بِالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ، وَ مٰالِكٍ وَ الْخَزَنَةِ، وَ رِضْوٰانَ وَ سَدَنَةِ الْجِنٰانِ.
⎠ و بر سفیران بزرگوار نیكوكار،
و فرشتگان بزرگواری كه حافظ عمل مردم و نویسندۀ آن اند،
و بر فرشتۀ مرگ و یارانش،
و منكر و نكیر،
و بر رومان آزمایشكننده مردگان در گور،
و بر طوافكنندگان بیتالـمعمور،
و بر مالک و بر خازنان دوزخ و بر رضوان، و خدمتگزاران بهشت.⎛
وَ الَّذِینَ ﴿لاٰ یَعْصُونَ اللّٰهَ مٰا أَمَرَهُمْ، وَ یَفْعَلُونَ مٰا یُؤْمَرُونَ﴾ وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ: ﴿سَلٰامٌ عَلَیْكُمْ بِـمٰا صَبَـرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ﴾ وَ الزَّبٰانِیَةِ الَّذِینَ إِذٰا قِیلَ لَهُمْ: ﴿خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ﴾، ابْتَدَرُوهُ سِـرٰاعاً، وَ لَمْ یُنْظِرُوهُ، وَ مَنْ أَوْهَمْنٰا ذِكْرَهُ، وَ لَمْ نَعْلَمْ مَكٰانَهُ مِنْكَ، و بِأَیِّ أَمْرٍ وَكَّلْتَهُ وَ سُكّٰانِ الْهَوَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ الْمٰاءِ وَ مَنْ مِنْهُمْ عَلَی الْخَلْقِ.
⎠ «و بر فرشتگانی كه خدا را در آنچه امر میكند مخالفت نـمینـمایند،
و مأموریت خود را به نحو احسن انجام میدهند»
و بر فرشتگانی كه به اهل بهشت میگویند: «سلام بر شما به خاطر آنكه صبـر كردید، پس نیكو سـرایی است خانه آخرت برای شما».
و بر فرشتگان نگاهبان دوزخ كه چون به آنان فرمان رسد: «او را بگیرید و به زنجیر كشید سپس به آتش درافكنید»، به سـرعت دستگیرش كنند و به او مهلت ندهند، و بر هر فرشتهای كه نامش را یاد نكردهایم، و از قدرش در پیشگاه تو خبـر نداریم، و نـمیدانیم او را به چه كاری گماشتهای و بر آن فرشتگانی كه ساكن هوا و زمین و آبند،
و به هر كدام از آنان كه موكل آفریدگاناند. ⎛
فَصَلِّ عَلَیْهِمْ یَوْمَ تَأْتیٖ كلُّ نَفْسٍ مَعَهٰا سٰائِقٌ وَ شَهِیدٌ، وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ صَلاٰةً تَزِیدُهُمْ كَرٰامَةً عَلیٰ كَرَامَتِهِمْ، وَ طَهٰارَةً عَلیٰ طَهَارَتِهِمْ،
اَللّٰهُمَّ وَ إِذَا صَلَّیْتَ عَلیٰ مَلاٰئِكتِكَ وَ رُسُلِكَ وَ بَلَّغْتَهُمْ صَلاٰتَنٰا عَلَیْهِمْ، فَصَلِّ عَلَیْهِمْ بِـمٰا فَتَحْتَ لَنٰا مِنْ حُسْنِ الْقَوْلِ فیٖهِمْ، إِنَّكَ جَوٰادٌ كرِیمٌ.
⎠ پس بر همه آنان درود فرست در روزی كه هر كَس با دو فرشته یكی راننده و دیگری گواه میآید و بر ایشان درود فرست درودی كه بر بزرگواریشان بیفزاید و بر طهارتشان طهارت اضافه كند.
بارالها به وقتی كه بر فرشتگانت و فرستادگانت درود میفرستی و درود ما را به آنان ابلاغ میكنی، به علت آن گفتار نیكو كه در وصف آنان بر زبان و دل ما روان ساختی، بر ما نیز درود و رحمت فرست كه تو بخشنده و بزرگواری.
╭═════ 🇯🇴🇮🇳 ↯ ═══╮
│
│📱@Mabaheeth ↯مباحث
│................
│✨@Nafaahat ↯نفحات
│................
│📖@feqh_ahkam ↯فقه
│................
│💌@arame_janam ↯آرامجان
│................
│📚@ghararemotalee ↯مطالعه
│................
╰๛- - - - -
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═ ۷۱ ⊰༻ 🍒 ༺⊱┅
❒ مثل آب!
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
آب خيلي لطيف است؛ اما همين آب لطيف آهن سخت را با همه استحكام و مقاومتش از پاي در مي آورد.
ما هم بايد ياد بگيريم كه لطافت و نرمش و مدارا، حريف را هر قدر هم كه صلابت داشته و سرسخت باشد از پاي در مي آورد.
لذا سيدالشهداء(علیهالسلام) فرمود: هر گاه در كار كسي فرو ماندي، «كان الرفقُ مِفتاحَه» يعني رفق و #مدارا كليد 🗝 خوبي است و با حريف خود مدارا كن.
خود آن نازنين بسيار اهل مدارا بود.
هنگامي كه شمر به او اهانت كرد، مسلم ابن عوسجه ناراحت شد و خواست او را با تير هدف قرار بدهد، ولي حضرت مانع او شد و اين در حقيقت دعوت به مدارا بود؛ يعني با او مدارا كن كه همين مداراي تو او را از پاي در مي آورد. پس يكي از #درس هاي بزرگ عاشورا انعطاف و مدارا است حتي در برابر دشمن.
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═ ۷۲ ⊰༻ 🍒 ༺⊱┅
❒ مثل گل! 🌸
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
🌸 خوشا به حال آن گلي كه سر راه آب قرار گيرد؛ سبز🌱 مي شود، بالنده🪴 مي شود، بالا مي آيد، رنگ و رو پيدا مي كند، عطر و بو پيدا مي كند، تماشايي مي شود؛ كنارش مي نشيني، شاد مي شوي، شاداب مي شوي.
و بدا به احوال آن گل و گياهي كه از آب دور بيفتد؛ پژمرده 🥀 مي شود، خشكيده 🍂 مي شود، زباله🍁 مي شود، و ديگر به درد سوختن مي خورد و بس.
← آدمي همان گل است، همان گياه است و خدا همان آب، آب حيات.
خوشا به حال كسي كه بر سر راه خدا قرار گيرد؛
چه #تماشایی مي شود!
چه طراوتي پيدا مي كند!
و چه رايحه اي!
و بدا به احوال كسي كه از خدا دور افتد؛ مثل گلي مي ماند كه از آب دور باشد يا از آفتاب☀️ محروم شده باشد.
«با تو حيات و زندگي، بي تو فنا و مُردَنا
زآن كه تو آفتابي و بي تو بود فُسُردنا»
و البته آنچه آدمي را بر سر راه خدا قرار مي دهد، #بندگی و طاعت حق است آن هم بي هيچ چون و چرا.
«مزن ز چون و چرا دم كه بندهٔ مُقبِل
قبول كرد به جان هر سخن كه جانان گفت»
پس اگر بنده اي، تسليم باش!
اگر بنده اي چون و چرا نكن!
هرگز نگو تا ندانم تا نفهمم مثلاً نماز چه خاصيتي دارد نمي خوانم!
جان من!
وادي زندگي با عرصه معنوي متفاوت است و تفاوت از زمين تا آسمان است.
در زندگي اول علم است و بعد عمل، نخست بايد بداني و آن گاه بايد به كار ببندي.
فيزيك را مي خواني و مي داني و آن گاه به كره ماه مي روي وگرنه امكان پذير نيست.
شيمي را مي خواني و مي داني و آن گاه دارو مي سازي و جز اين راهي نداري.
اما در عرصه معنا و معنويت ماجرا معكوس است؛
يعني اول بايد عمل كني؛ آن گاه خواهي يافت.
يعني نماز را بايد بخواني طبق آداب هم بايد بخواني و آن گاه به معرفت و آگاهي و علم دست مي يابي.
اين صريح سخن خداوند است:
بندگي كن، يعني عمل كن تا باور و يقين و معرفت و آگاهي به سوي تو بيايد.
و البته بندگي، تقوا را به بار مي نشاند.
و تقوا يعني نگهداري.
و متقي كسي است كه خود را نگه مي دارد و خود نگهدار است از آنچه او را از خدا دور مي سازد.
و اين خود نگهداري و تقوا چه بركاتي كه دارد.
اول بركت آن، آساني در زندگي است.
هر كسي تقوا پيشه كند خداوند براي او آساني قرار مي دهد.
و اين نه به معني اين است
كه سختي ها به كنار مي رود، نه! يعني در كنار سختي ها احساس سختي نخواهي داشت و به آساني آن را پشت سر مي گذاري.
درست مثل اسب سواري 🏇🏾 كه بر روي موانع به آرامي و آساني و سلامت عبور مي كند و البته چه لذتي كه مي برد.
هنر تقوا اين است كه از آدمي سواركاري ماهر و توانا مي سازد، كه تنها عشق او رسيدن به موانع و عبور از روي آن ها خواهد بود.
ديگر از آثار و بركات تقوا اين است كه يا در مخمصه قرار نمي گيري و يا راه گريزي پيدا خواهد شد.
🚸 هر كسي تقوا پيشه كند خداوند براي او راه گريز و خروج از اضطرار ها و مخمصه ها قرار مي دهد.
⚠️ پس اگر ديدي سختي ها بر تو سخت مي گيرند و يا در مخمصه اي گرفتار آمده اي و از هيچ سو و هيچ طرف راهي و روزنه اي در پيش نيست بدان كه در جايي تقوا را پيشه خود نساخته اي!
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth