eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
858 عکس
61 ویدیو
130 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
رأسِ هِجدَه یوسُفَم را روی نِی‌ها دیده‌اَم کربلا را دیده‌ام خواهَرانم را اَسیرِ دَستِ اَعدا دیده‌اَم کربلا را دیده‌ام ✍ @dobeity_robaey @ghararenokary
السلام علیک یا علی بن الحسین ایها السجاد علیه‌السلام ➰➰➰➰➰ غمش هم مثل اشکش بی حسابه جلو روش آب اگه باشه عذابه چهل ساله میگه الشام الشام هنوزم فکر اون بزم شرابه شده تسبیح، غم ؛ سجاده آهش سر ظهر عطش خیسه نگاهش میگن قد یه دریا گریه می‌کرد اگه قصاب می‌دید بین راهش نه تنها روضه‌ی گودال‌و دیده نه تنها پیکر پامال‌و دیده چهل منزل کنار عمه زینب زمین افتادن اطفال‌و دیده ✍ @dobeity_robaey @ghararenokary
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام السلام علیک یا علی بن الحسین ایها السجاد علیه السلام ♾♾♾♾ آسمان هم خجل از چشم تو و بارانت آخری نیست بر این گریه‌ی بی پایانت آب می‌بینی و طفل و گل و سقا و جوان بیشتر می‌شود انگار غم پنهانت زهر هرچند که یک روز به دادت آمد تو چهل سال به لب آمده هر شب جانت غیر زینب چه کسی درد تو را می‌داند که چه آورده خرابه به دل ویرانت سخت سوزاند دلت را غم آن جسم کبود خواهرت بود که جان داد روی دامانت زخمی بزم شراب است دلت؛ بیخود نیست که چهل سال نکرد اشک دوا، درمانت.. ✍ 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
آزار دیدم خود را میان معرکه بیمار دیدم در خیمه بودم هفت آسمان را برسرم آوار دیدم در بین گودال آیینۀ جسم پدر را تار دیدم بابای خود را دربین یک لشکر بدون یار دیدم این‌ها بماند از شام دیدم هرچه من آزار دیدم شب‌های بسیار در بین صحرا عمه را بیدار دیدم صد بار مُردم وقتی به پای خواهرانم خار دیدم ای وای از شام گهواره را در بین یک بازار دیدم بزم شراب و... بی حرمتی در مجلس اغیار دیدم نامحرمان را نزدیک مَحرم‌های خود بسیار دیدم ✍ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
از گلستان لاله‌های پرپرم آید به یاد از نیستان داغ‌های خاطرم آید به یاد با دل خود هر زمانی را که خلوت می‌کنم در اسارت زآن چه آمد بر سرم آید به یاد سال‌ها از ماجرای کربلا بگذشت و باز هر نظر آن صحنه‌ی حزن‌آورم آید به یاد هرکجا آب است آتش می‌زند بر جان من چون نوای آب آب خواهرم آید به یاد هر جوانی را که می‌بینم به یاد کربلا گاهی از قاسم گهی از اکبرم آید به یاد چون که بینم شیرخواری در کنار مادرش از رباب و گریه‌های اصغرم آید به یاد می‌شوم از آتش شرم و محن چون شمع آب چون زحال عمّه‌ی غم‌پرورم آید به یاد من که برجسم پدر از بوریا کردم کفن روز و شب زان جسم از جان بهترم آید به یاد حنجر خونین او بوسیدم و کردم وداع وایِ دل، چون آن وداع آخرم آید به یاد چون که بینم کودکی سرگرم بازی با گلی سرگذشت خواهر کوچکترم آید به یاد از هجوم درد و غم در آن سفر داغی هنوز - از نظر نارفته، داغ دیگرم آید به یاد ✍ مرحوم 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
گریه بر هر درد بی‌درمان دواست جز غم من که غمی بی‌انتهاست سال‌ها با هر قدم گفتم حسین شب‌به‌شب سینه زدم گفتم حسین روضه می‌خواندم دلم بی‌تاب بود روضه‌ی من کاسه‌های آب بود غصه‌، دنیا را به کامم زهر کرد بعد تو لبخند با من قهر کرد ظاهراً جسمم میان خانه بود باطناً قلبم در آن ویرانه بود راه می‌رفتم دو چشمم تار بود فرش زیر پام مثل خار بود هرزمان از بین کوچه رد شدم گریه کردم به مصیبات خودم دادوبیدادِ سر بازارها... کشت من را کشت من را بارها... ذبح را بی‌تاب دیدن مشکل است خنجر قصاب دیدن مشکل است صحنه‌ای دیدم که رنگ من پرید ذبح خود را آب داد و سر برید نیمه‌شب آیات نور آمد به یاد بوی نان آمد، تنور آمد به یاد خلق وقتی‌که سلامم می‌کنند داغدار داغ شامم می‌کنند گفته‌ام با کودکان خانه‌ام داغدار خواهری دردانه‌ام هرزمان خلخال نو پا می‌کنید یادی از آن بی‌کس صحرا کنید کرده این یک جمله حالم را خراب آه...ناموس علی...بزم شراب بعد از آن مجلس دگر من ای عزیز به کنیزانم نمی‌گویم کنیز ✍ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
من، آن گلم که خفته به خون باغبان من نه گل، نه غنچه مانده، به باغ خزان من مرغ بهشت وحی‌ام و از جور روزگار ویرانه‌های شام شده آشیان من هفتاد داغ دارم و در سوز آفتاب هجده سر بریده شده سایبان من زن‌های شام خنده به ناموس من زدند این بود احترام من و خاندان من زنجیرها به زخم تن من گریستند دشمن نکرد رحم به اشک روان من افتاد روى خاک به سنگ یهودیان از روى نی سر پدر مهربان من شام بلا و طشت طلا و سر حسین گردید قاتل پدرم، میزبان من من سخت ناله می‌زدم، او چوب خیزران من تن به مرگ دادم و او سوخت جان من... ✍ 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
آسمان هم خجل از چشم تو و بارانت آخری نیست بر این گریه‌ی بی پایانت آب می‌بینی و طفل و گل و سقا و جوان بیشتر می‌شود انگار غم پنهانت زهر هرچند که یک روز به دادت آمد تو چهل سال به لب آمده هر شب جانت غیر زینب چه کسی درد تو را می‌داند که چه آورده خرابه به دل ویرانت سخت سوزاند دلت را غم آن جسم کبود خواهرت بود که جان داد روی دامانت زخمی بزم شراب است دلت؛ بیخود نیست که چهل سال نکرد اشک دوا، درمانت.. ✍ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
دریا به دیده‌ی تر من گریه می‌کند آتش به سوز حنجر من گریه می‌کند سنگی که می‌زنند به فرقم ز روی بام بر زخم تازه‌ی سر من گریه می‌کند از حلقه‌های سلسله خون می‌چکد چو اشک زنجیر هم به پیکر من گریه می‌کند ریزد سرشک دیده‌ی اکبر به نوک نی اینجا به من برادر من گریه می‌کند وقتی زدند خنده به اشکم زنان شام دیدم سه ساله خواهر من گریه می‌کند رأس حسین بر همه سر می‌زند ولی چون می‌رسد برابر من گریه می‌کند زن‌های شام هلهله و خنده می‌کنند جایی که جدّ اطهر من گریه می‌کند... ✍  🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
درد بسیار، مداوا گریه ارث جامانده‌ی زهرا گریه روزها ناله و شب‌ها گریه آب می‌خورد، ولی با گریه گریه بر آب وضویش می‌ریخت خون دل بر سر و رویش می‌ریخت گریه بر شاه شهیدان خوب است گریه بر کشته‌ی عریان خوب است گریه بر دامن طفلان خوب است گریه بر آن لب و دندان خوب است خواسته هر سحرش گریه کند در فراق پدرش گریه کند گریه بر ناله‌ی آن مادرها گریه بر گریه‌ی آن دخترها گریه بر غارت انگشترها گریه بر سوختن معجرها رنگ مهتاب، زمینش می‌زد دیدن آب، زمینش می‌زد گریه بر ناقه نشسته سخت است گریه با پیکر خسته سخت است گریه با بال شکسته سخت است گریه با گردن بسته سخت است "گریه خوب است که هر شب باشد گریه بر چادر زینب باشد" آن‌که را هست پیاده نکشید تشنه را بر لب باده نکشید طفل را این همه ساده نکشید ذبح را آب نداده نکشید هیچ کس آب به گودال نبرد پدرم ذبح شد و آب نخورد آمد و دید تنی افتاده کشته‌ی بی کفنی افتاده شه بی پیرهنی افتاده پاره پاره بدنی افتاده همه پروانه و شمعش کردند بوریا آمد و جمعش کردند آمد و دید کنارش پَر نیست بدن افتاده ولیکن، سر نیست چند انگشت، و انگشتر نیست این حسین است ولی دیگر نیست بس که با نیزه قلیلش کردند ذبح کردند قتیلش کردند ✍ 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
السلام علیک یا علی بن الحسین یا زین العابدین علیه السلام ♾♾♾ از داغ غمش زجر کشیدید شما هی روضه شنیدید و چکیدید شما... پس وای به حال چشم‌هایم، ای وای من دیده‌ام آنچه را شنیدید شما ✍ 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
السلام علیک یا علی بن الحسین یا زین العابدین علیه السلام ♾♾♾ چه جوری خاطره‌هام یادم بره سنگای به روی بام یادم بره سی سالِ دیگم اگه گریه کنم محاله بازارِ شام یادم بره :: خرابه برامون آشیونه بود ماجرای غربتِ زمونه بود حرفی از گرسنگی نمی‌زنم توی "شام" شامِ ما تازیونه بود :: آتیشِ قلبِ کباب، حرمله بود باعث رنج و عذاب حرمله بود توی راه، رباب به آب لب نمی‌زد مأمورِ تقسیمِ آب حرمله بود :: کسی می‌شه ببینه و جون نده؟ آه و ناله شو به آسمون نده؟ می‌دیدم ربابو گِریه‌ام می‌گرفت دستاشو بسته بودن تکون نده :: سنگِ غم شکسته بال و پرم و تا دیدم آتیش و اهلِ حرم و روزی صدبار می‌میرم زنده می‌شم که گذاشتم توی خاک خواهرم و ✍ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary