#پاره_کردن_طناب_ضخیم_شیطان
در حالات شیخ انصاری نوشتـه اند روزی یکی از فضلا در مجلـس بحـث شیـخ گفـت خوابی برای شمـا دیدم ولی خجالت می کشم نقل کنم. شیخ فرمود بگو
گفـت دیشـب در خواب #شیـطان را دیدم طناب های مختلف نازک و ضخیم داشت ، پرسیدم این طناب ضخیـم برای کیست؟ گفـت برای استـادت شیـخ انصاری ، خیلی زور میخـواهد تـا شیـخ را بکشانم
دیروز به هر زحمتی بود او را به دام انداختم ، تا بازار او را کشاندم ولی طناب را پاره کرد و فـرار کرد ، این #خواب نمیدانم حقیقت دارد یا نه؟
شیـخ تبسـم کـرد و فرمـود ملعـون راسـت گفتـه، دیروز در منـزل چند میهمان به ما وارد شدند، به من پشنهـاد کردنـد مقـداری #میوه برای مهمانان بگیرم
چـون در منـزل از خـودم پولی نداشتـم به سراغ پولی که جهـت نمـاز و روزه از شخصی در منـزل مـا #امانت بـود به عنـوان قـرض برداشتـم که به بازار بروم و میوه تهیـه کنم و بعد که پـول رسید جایش بگذارم
وقتی درب مغـازه رسیدم ناگهان به خود آمدم و گفتم مرتضی شایـد مُردی ، از کجا زنـده بمانی و قرضـت را ادا کنی . برگشتـم و پـول را بـه جـای خـودش گذاشتـم ، این است پـاره کردن #طناب ضخیم
✍ کانال نکته های ناب کــوتاه
❁ @noktehayenabekotah
━━━━━━━━━━━━
#تعبیر_خواب
مریدی لرزان نـزد حکیـم آمـد و عـارض گشت که ای حکیـم خـوابی بـس ترسنـاک بدیـدم . حکیـم گفت بگو بدانـم خواب چه دیده ای که بیقراری؟
مـرد گفت به #خواب دیـدم سـه گرگ گرسنه مرا دنبال میکردندو گاهی بقدر یک مایل و گاهی دو مایـل از مـن فاصله گرفتـه امـا ناگـه از تـاریـکـی بیرون جسته و پاچه مرا به دندان گرفتندی
در این میان کسی اندک گوشتی مرا بدادی که به آنها دهـم و آنان را سیـر نمـوده و خـود را رهایی بخشم لیک آن تکه #گوشت بقدری اندکبوده که دندان نیش آنان را نیز چرب نمیکرد...
حکیم دستی بر سـر کچلش کشیـد و لختی آن را خاراند و سپس گفت: آن سـه گـرگ قبوض آب و برق و گاز بوده که پس از هر ماه و گاهی دو ماه بر تو حمله ور میگردند و آن تکه گـوشت #یارانه توست که به دستت داده اند...
مـرد چـون ایـن تعبیـر شگـرف را بشنید ، گـریبان خویـش دریـده و دعاهـایـی نثـار مسـولین کـرده که به دلیل شورانگیز بودن دراین مقال نمیگنجد
کانال نکته های ناب کـوتاه
❁ @noktehayenabekotah
━━━━━━━━━━━━