🔸️﷽🔸️
⚡#سه_دقيقه_در_قيامت(۱۶)
⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی
💢۴_حسابرسی ص ۲۴
🔹️خوشحال شدم. به صفحه اول كتابم نگاه كردم. از همان روز بلوغ، تمام كارهاي من با جزئيات نوشته شده بود. كوچكترين كارها. حتي ذره اي كار خوب و بد را دقيق نوشته بودند و صرف نظر نكرده بودند.
🔹️تازه فهميدم كه »فمن يعمل مثقال ذره خيراً يره« يعني چه. هر چي كه ما اينجا شوخي حساب كرده بوديم، آنها جدي جدي نوشته بودند!
🔹️در داخل اين كتاب، در كنار هر كدام از كارهاي روزانه من، چيزي شبيه يك تصوير كوچك وجود داشت كه وقتي به آن خيره مي شديم، مثل فيلم به نمايش در مي آمد.
🔹️درست مثل قسمت ويدئو در موبايلهاي جديد، فيلم آن ماجرا را مشاهده مي كرديم. آن هم فيلم سه بعدي با تمام جزئيات! يعني در مواجه با ديگران، حتي فكر افراد را هم مي ديديم. لذا نمي شد هيچ كدام از آن كارها را انكار كرد. غير از كارها، حتي نيتهاي ما ثبت شده بود.
🔹️آنها همه چيز را دقيق نوشته بودند. جاي هيچ گونه اعتراضي نبود.تمام اعمال ثبت بود. هيچ حرفي هم نمي شد بزنيم. اما خوشحال بودم كه از كودكي، هميشه همراه پدرم در#مسجد و#هيئت بودم.
🔹️از اين بابت به خودم افتخار مي كردم و خودم را از همين حالا در بهترين درجات بهشت مي ديدم.
همين طور كه به صفحه اول نگاه مي كردم و به اعمال خوبم افتخار مي كردم، يك دفعه ديدم، تمام اعمال خوبم در حال محو شدن است!
🔹️صفحه پر از اعمال خوب بود اما حاال تبديل به كاغذ سفيد شده بود! باعصبانيت به آقايي كه پشت ميز بود گفتم: چرا اينها محو شد. مگر من اين كارهاي خوب را انجام ندادم!؟
🔹️گفت: بله درست ميگويي، اما همان روز غيبت يكي از دوستانت را كردي. اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد.باعصبانيت گفتم: چرا؟ چرا تمام اعمال من!؟
🔹️او هم غير مستقيم اشاره كرد به حديثي از پيامبر(ص)كه مي فرمايند: سرعت نفوذ آتش در خوردن گياه خشک، به پاي سرعت اثر غيبت در نابودي حسنات يک بنده نمي رسد.
📚بحاراالنوار: ج ٧٥ ،ص ٢٢
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasemkahak
#سلام_بر_ابراهیم
#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
#شهید_ابراهیم_هادی
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_صد_و_سی_و_یک
🔰اخلاص ص ۱۸۱
✔عباس هادي
💚روزی رسان خداست...❤️
🔰...ابراهيم به#اطعام_دادن نيز خيلي اهميت مي داد. هميشــه دوســتان را به خانه دعوت مي کرد و غذا مي داد.
🔰در دوران مجروحيــت که در خانه بســتري بود، هــر روز غذا تهيه مي کرد و کســاني که به ملاقاتش مي آمدند را ســر ســفره دعوت مي کرد و پذيرائي مي نمود و از اين کار هم بي نهايت لذت می برد
🔰به دوستان مي گفت: ما وسيله ايم، اين رزق شماست.#رزق مؤمنين با#برکت است و...
🍁@shahidabad313
🔰در هيئت ها و جلسات مذهبي هم به همين گونه بود. وقتي مي ديد صاحب خانه براي پذيرائي#هيئت مشکل دارد، بدون کمترين حرفي براي همه ميهمان ها و عزادارها غذا تهيه مي کرد.
🔰مي گفت: مجلس امام حسين(ع) بايد از همه لحاظ كامل باشد.شب هاي جمعه هم بعد از برنامه بسيج براي بچه ها شام تهيه مي کرد.
🔰پــس از صرف غذا دســته جمعي به زيارت حضرت عبدالعظيم(ع) يا بهشــت زهرا(س) مي رفتيم.
🔰بچه هاي بســيج و هيئتي، هيچ وقت آن دوران را فراموش نمي کنند. هر چند آن دوران زيبا و به ياد ماندني طولاني نشد!
🍁@pmsh313
🔰يک بار به ابراهيم گفتم: داداش، اين همــه پول از کجا مي ياري؟! از آموزش وپــرورش ماهي دو هزار تومان حقوق مي گيري، ولــي چند برابرش را براي
ديگران خرج مي کني!
🔰نگاهي به صورتم انداخت و گفت: روزي رســان خداست. در اين برنامه ها من فقط وسيله ام. من از خدا خواستم هيچ وقت جيبم خالي نماند. خدا هم از جائي که فکرش را نمي کنم اسباب خير را برايم فراهم مي کند.
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasem