#معارف_حسینی
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
◾️حکایت لباس رزمی که ابالفضل العباس علیهالسلام به تن نمود و اشکهای امیرالمؤمنین علیهالسلام را جاری کرد...
در نَقلي آمدهاست:
بعد از مرگ عثمان که امیرالمومنین "صلوات اللّه علیه" خلیفه شد، از اطراف و اکناف هدایا نزد آن حضرت میآوردند؛از جمله پادشاه یمن به همراه وزیرش سه چیز آورد: کلاه و شمشیر و یک زره بسیار زیبا.
حضرت فرمود:
اینها را ببرید خانه ام البنین "عليهاالسلام" که به فرزندم عباس علیهالسلام بپوشد.
امام حسن و امام حسین "صلوات الله علیهما" تا که آنها را به خانه ام البنین علیهاالسلام آوردند، حضرت ام البنین علیهاالسلام به امامحسین علیهالسلام عرضه داشت:
من قربانی شما هستم؛ شما قربانی که هستید؟
سیدالشهدا علیه السـلام فرمود:
قربانی امّت جدّم.
حضرت عباس علیهالسلام آمدند و آنها را به تن کردند و رسیدند خدمت امیرالمومنین "صلوات اللله علیه".
وزیر پادشاه یمن تا که حضرت عباس علیهالسلام را در لباس رزم دید،گفت:
تا کنون چنین جوانی ندیده بودم؛ دستان او، قرار از دستانم بُرد.
در این هنگام امیرالمومنین علیهالسلام به گریه افتادند.
آن وزیر پرسید: چرا گریه می کنید؟
مولا علیهالسلام فرمود:
یاد روزی افتادم که دستان او را قطع میکنند و ۷۱ نفر در آن هنگام شیپور میزنند تا که او را به قتل برسانند...
📚 کنزالمصائب(نسخه خطی)
📚جنگ مراثی (مراغه ای) ص۱۰۹