eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
224 ویدیو
56 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @mohammad_mobasheri313
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6019113712898542324.mp3
7.68M
با زحمت بسیار اگر پا می شد... پیشنهاد دانلود 😭 (روایت ۴۵روز) @gharibe_ashena_mobasheri313 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
🎤مداح :حاج محمد رضا طاهری بارالها این چه سریست    نیمه شب بی نشانه مرتضی هم رفتنی شد    مثل زهرا مخفیانه مجتبی محزون  وگریان   حال عباسش پریشان دخترش زینب گرفته   مجلس شام غریبان واعلیا  واعلیا….. ‌ ‌ عابراین کوچه هارا         عاقبت هم کوفه نشناخت اینهمه با خار چشم و     استخوان درگلو ساخت چاه کوفه شد پناهش      سجده گاهش  قتلگاهش اولین مظلوم عالم      مهربانی شد گناهش واعلیا  واعلیا….. ‌ اینکه تنها میگذارد          بین کوفه دخترش را رهسپارست  تاببیند          محسنش را همسرش را می رود ابرو شکسته         دیدن پهلوشکسته می رود دیدار روی   بانوی بازو شکسته واعلیا  واعلیا….. به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
🎤مداح :سید حمیدرضا برقعی ✍شاعر:سید حمیدرضا برقعی ❣❣❣❣❣❣❣ ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ‌ الباب اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 رجز مأذنه‌ها لرزه به ناقوس انداخت راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوسته‌ست نان یک عده به گمراهی مردم بسته‌ست ننوشتند که باران نمی از این دریاست یکی از خیل مریدان محمد، عیساست لاجرم چاره‌ای انگار به جز جنگ نماند قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است بر حذر باش که زنّار، گریبان‌گیر است کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است بهراسید که این معرکه خون‌‌ریزتر است بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد با خود آورد به هنگامه عزیزانش را بر سر دست گرفته‌ست نبی جانش را عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند به صف‌آرایی آن پنج نفر خیره شدند پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده آفتابان ازل تا به ابد تابنده دفترم غرق نفس‌های مسیحایی شد گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد با طمانیۀ خود راه می‌آمد آرام دست در دست یدالله می‌آمد آرام دست در دست یدالله چه در سر دارد حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد ایها الناس من از پارۀ تن می‌گویم دارم از خویشتن خویش سخن می‌گویم آن‌که هر دم نفسم با نفسش مأنوس است آن‌که با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم او علی هست و محمد من و او خویشتنیم نه فقط جسم، علی روح محمد باشد یک‌تنه لشکر انبوهِ محمد باشد دیگر اصلا چه نیازی‌ست به طوفان، به عذاب زهرۀ معرکه را اخم علی می‌کند آب الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند بادها گوش به فرمان عبایش گشتند می‌رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام ❣❣❣❣❣❣❣ به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️ 🌹 https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 هشتک کانال حذف نشود ❌ ══✼🍃🌹🍃✼═