#حضرت_زهرا_سرود
#سرود
عقل کل بابا شد امشب
چون گل از هم وا شد امشب
هم ابوالکوثر شد امشب
هم ابوالزهرا شد امشب
یا نبی امّ ابیهایت مبارک
یا علی میلاد زهرایت مبارک
*
این همان امّ ابیهاست
قلب یاسین، روح طاهاست
از لب جانبخش احمد
مدح او روحی فداهاست
یا نبی امّ ابیهایت مبارک
یا علی میلاد زهرایت مبارک
*
آسمان اختر فشانش
سوره کوثر به شانش
ذات حق در باغ جنت
داده بر آدم نشانش
یا نبی امّ ابیهایت مبارک
یا علی میلاد زهرایت مبارک
*
ای خدیجه ای خدیجه
از محمد دلبری کن
خیز و بر امّ ابیها
مادری کن مادری کن
یا نبی امّ ابیهایت مبارک
یا علی میلاد زهرایت مبارک
*
مصطفی را دختر است این
مرتضی را یاور است این
از همه مردان عالم
بهتر است این بهتر است این
یا نبی امّ ابیهایت مبارک
یا علی میلاد زهرایت مبارک
این ز سر تا پا تمام
رحمةٌ للعالمین است
در جلالت هم محمد
هم امیرالمؤمنین است
یا نبی امّ ابیهایت مبارک
یا علی میلاد زهرایت مبارک
ای رسولان الهی
دختر پیغمبر آمد
ای همه سادات عالم
مادر آمد مادر آمد
یا نبی امّ ابیهایت مبارک
یا علی میلاد زهرایت مبارک
#غلامرضاسازگار
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_علی_اصغر_ولادت
یم عشق و وفا را گوهر آمد
سپهر سرخ خون را اختر آمد
نهال آرزوی کربلا را
به گلزار ولایت نوبر آمد
امیرالمؤمنین چشم تو روشن
ذبیحت را ذبیح دیگر آمد
بنی هاشم بنی هاشم مبارک
که میلاد علیِّ اصغر آمد
ذبیحان را ذبیح شیر خواره
شهیدان را شهید دیگر آمد
حسین بن علی را آخرین گل
که شد تقدیم حیّ داور آمد
-جهان را لاله باران کرده این گل
-خزانها را بهاران کرده این گل
همای وحی طبعم این خبرداد
خدا بر شمس دین قرص قمر داد
به نجل شیر یزدان شیرخواری
ز شیران شجاعت، شیرتر داد
عروس فاطمه چشم تو روشن
که نخل آرزوهایت ثمر داد
خدا را یوسف مصر ولایت
به حُسن ماه کنعانت پسر داد
پسر نه، مُهر طومار شهادت
پسر نه، رایت فتح و ظفر داد
ببین مادر سفیدی گلویش
خبر از روز ایثار پدر داد
-از آن ساعت که چشم خویش بگشود
-نگاهش بر سر دوش پدر بود
یم ایثار را گوهر مبارک
سپهر عشق را اختر مبارک
پیام آید ز خون هر شهیدی
که میلاد علی اصغر مبارک
شب میلاد مسعود برادر
به سجّاد و علیاکبر مبارک
سکینه با گل لبخند گوید
پسر آوردهای مادر مبارک
طلوع اختر برج ولایت
بر ای آل پیغمبر مبارک
حسین بن علی چشم تو روشن
محمد فاطمه حیدر، مبارک
-شفیع محشرکبری خوش آمد
-ذبیح کوچک زهرا خوش آمد
زهی طفل و زهی قدر و جلالش
فلک مات و ملک محو کمالش
رخ نورانیاش ماه دو هفته
ملک در پیش رو همچون هلالش
دو دست کوچکش دست خداوند
محمد جلوه کرده در جمالش
چنان افکنده شور و حال داده
که مادر گشته محو شور و حالش
پرد بر دوش بابا چون کبوتر
کند سیرالی الله بال بالش
دهان خویش را ناشسته از شیر
بود آهنگ میدان قتالش
-جهان لبریز از هنگامۀ اوست
-سپیدیِّ گلو خون نامۀ اوست
مهی سرزد که گردون محو رویش
گلی بشکفت عالم مست بویش
پدر میدید در لبهای خاموش
هزاران قصه در سرّ مگویش
نشان میداد کز صبح ولادت
شهادت بود عشق و آرزویش
بنازم طفل شیری را که اسلام
سرافراز است از خون گلویش
به ظاهر طفل و پیران کمالند
گدای آستان، زوّار کویش
ولادت یافت از مادر که بابا
کند با تیر قاتل روبرویش
-رود معراج تا باروی گلگون
-عروج خویش را میدید در خون
ز بس بودش به سر شور شهادت
تبسّم داشت بر لب از ولادت
علی بن الحسین است این کز آغاز
شهادت را نبیند جز سعادت
خدایا این کدامین طفل شیر است
که شیران را دهد درس شهادت
چگونه کودک شیریش خوانم
که بر پیر خرد دارد سیادت
شهادت را از او مهر قبولی
شهیدان را به وی عرض ارادت
نمیدانم بگریم یا بخندم
که امشب هر دو را دانم عبادت
-دلم آئینۀ مهر رخ اوست
-بخندم یا بگریم هر دو نیکوست
حسین بن علی گل، او گلاب است
مدینه سایه و او آفتاب است
ولادت نامهاش یک آسمان نور
شهادت نامهاش یک انقلاب است
به قربان دو چشم نیم بازش
که نه بیدار میباشد نه خواب است
حیاتش بسته بر تیر محبت
عروجش بر فراز دوش باب است
به شیر مادرش سوگند کاین طفل
وجودش تشنۀ اسلام ناب است
مگر تیرش کند سیراب از آب
وگرنه بحر، پیش او سراب است
-به خود گوید که من مشتاق تیرم
-اگر چه طفل شیرم طفل شیرم
من آن طفلم که لب ناشسته از شیر
سپر کردم گلوی خویش بر تیر
کتاب عشقبازی آیه آیه
به خون حنجرم گردیده تفسیر
دلم آرام و جانم در تب و تاب
لبم خاموش و فریادم جهانگیر
خدا از شیرخواری عاشقم کرد
که شستم دل ز آب و دست از تیر
چو خندیدم به پیکان در دم مرگ
ملک فریاد زد تکبیر، تکبیر
به بذل جان، علی گردید پیروز
به خون خویش اصغر کرد تطهیر
-اگر چه از نوا گردید خاموش
-زند از نخل (میثم) خون او جوش
#غلامرضاسازگار
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
#امیرالمؤمنین_مدح
جان را به يک اشاره مسخّر کند علي!
دل را به يک نظاره منوّر کند علي!
ايجاد گل ز شعل? آذر کند علي!
يک لحظه سير عالم اکبر کند علي!
بر کائنات جود مکرّر کند علي!
او را سزد به خلق اميري و رهبري
او آورد عدالت و قسط و برابري
تيغش رسد به چرخ گه رزمآوري
با ذوالفقار حيدري و دست داوري
يک لحظه فتح قلع? خيبر کند علي!
افلاک را مهار کند با نظارهاي
بيمهر او به چرخ نتابد ستارهاي
نبود به دهر منقبتش را شمارهاي
ابليس را به بند کشد با اشارهاي
يک لحظه گر اشاره به قنبر کند علي!
پيغمبري نبوده بدون ارادتش
کعبه هنوز فخر کند بر ولادتش
مسجد هنوز شاهد شوق شهادتش
پروردگار فخر کند بر عبادتش
چون بندگي به خالق داور کند علي!
او ناخداست کشتي ليل و نهار را
فرمان دهد هماره خزان و بهار را
تقسيم کرده روز ازل خلد و نار را
نبوَد عجب که خلق خداوندگار را
با يک نگاه خويش ابوذر کند علي!
گردون به پيش تيغ علي افکند سپر
از حملهاش قضا و قدر ميکند حذر
شمشير فتح داور و شير پيامبر
روز از سران فتنه بگيرد به تيغ، سر
شب در خرابه با فقرا سرکند علي!
هنگام بذل دست بوَد دست داورش
گر کوهي از طلا بود و کوهي از زرش
اول نهد طلا به کف سائل درش
نبوَد عجب به دست غلام ابوذرش
اين گوي خاک را به جهان زر کند علي!
هر جا خدا خداست علي هم بوَد امير
خورشيد را توان کشد از آسمان به زير
از بس که بود ديو هوا در کفش اسير
حتي شکم ز نان جوين هم نکرد سير
با آنکه سنگ را در و گوهر کند علي!
در آسمان لواي امامت بپا کند
در خاک، با خدا دل شب التجا کند
در جنگ، حفظ جان رسول خدا کند
در رزم تيغ خويش به دشمن عطا کند
در مهد، پاره پيکر اژدر کند علي!
طاقي که تا قيام قيامت نيافت جفت
جان را هماره در ره اسلام ترک گفت
از جبرئيل نغم? «الا علي» شنفت
در ليلة المبيت به جاي رسول خفت
تا جان خود فداي پيمبر کند علي!
شاهي که هست و بود به دستش مسخر است
با يک فقير زندگي او برابر است
از بس که در خلافت خود عدلگستر است
سهم عقيل را که بر او خود برادر است
با سهم يک فقير برابر کند علي!
روزي که از خطاي همه پرده ميدرند
روزي که خلق تشنه به صحراي محشرند
دلها ز تشنگي چو شررهاي آذرند
آنان که مست جام تولّاي حيدرند
سيرابشان ز چشم? کوثر کند علي!
دارد ز قلب خاک حکومت بر آسمان
بر دستش اختيار مکان داده لامکان
گردد به گردش نگهش محور زمان
دست خداست با سر انگشت ميتوان
افلاک را هماره مسخّر کند علي!
دين يافت از ولادت شير خدا کمال
بيمهر حيدر است مسلمان شدن محال
عالم به او و او به خدا دارد اتکال
در عين بندگي به خداوند ذوالجلال
اعجاز، همچو خالق داور کند علي!
آدم سرشته شد گلش از خاک پاي او
کس را چه زهره تا که بگويد ثناي او
مداح او کسي است که باشد خداي او
اکسير معرفت طلب از کيمياي او
شايد مس وجود تو را زر کند علي!
دنيا نديده مثل علي راست قامتي
در هر دلي بپاست ز شورش قيامتي
هر نقطه را بوَد ز ولايش علامتي
هر لحظه ريزد از سر دستش کرامتي
جود از نياز خلق، فزونتر کند علي!
دل از خيال منظر حسنش صفا گرفت
بايد از آن جمال نشان خدا گرفت
حق از نخست، عهد ولايش ز ما گرفت
روزي که تيرگي همه جا را فراگرفت
ما را شراب نور به ساغر کند علي!
روز جزا که هست همان روز سرنوشت
هرکس به حشر ميدروَد هر چه را که کشت
بخشنده ميشوند همه کردههاي زشت
رويد ز شعلههاي جهنم گل بهشت
گر يک نگه ز دور به محشر کند علي!
مهر قبول توبه آدم به نام اوست
موسي به طور همسخن و همکلام اوست
از قلههاي وهم فراتر مقام اوست
امر قضا به حکم خدا در نظام اوست
تا در نظام خود چه مقدّر کند علي!
مدح علي است کار خداوند ذوالجلال
اينجا تمام عالم خلقت کرند و لال
بيلطف او به کس نبوَد قدرت مقال
«ميثم» چو دم زني ز ثناي علي و آل
هر دم تو را عنايت ديگر کند علي!
#غلامرضاسازگار
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
#مناجات
#ماه_مبارک_رمضان
روزهداران مؤمنین آماده! من ماه خدایم
ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم
ماه حق، ماه نبی، ماه علی مرتضایم
ماه خیل انبیاء و اتقیا و اوصیایم
تا رساند بر همه عالم پیامم را محمد
خوانده از آغاز شهر الله نامم را محمد
من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم
روزهداران الهی را همه باغ و بهارم
باشد از شعبان امیرالمؤمنین چشم انتظارم
در دل شب انسها با حضرت صدیقه دارم
تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم
هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم
دامن سجاده گردد بزم اُنس یار با من
چشم مشتاقان بوَد تا صبحدم بیدار با من
نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من
انس میگیرند مردان خدا بسیار با من
از نسیم آید سرود نغمۀ روح الامینم
همدم اشک و مناجات امیرالمؤمنینم
لحظهها تسبیح و، خوابِ روزهدارانم عبادت
روزهایم روزهای صدق و اخلاص و ارادت
یوسف زهرا حسن در نیمهام یابد ولادت
وز قدوم مادر زهرا مرا باشد سعادت
روزهداران را دهـم از سـاغر قـرآن حلاوت
ای خوشا آنکس که در من میکند قرآن تلاوت
ای خوشا آنکس که قدر لیلةالقدرم بداند
ای خوشا آنکس که اشک و معرفت در من فشاند
ای خوشا آنکس که شبها تا سحر بیدار ماند
در دل شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند
من همان ظرف عنایات خداوند کریمم
روح میبخشد دعای یا علیُّ یا عظیمم
وای بر آنکس که در من حق نیامرزد گناهش
یا نگردد شسته از اشک شبی روی سیاهش
آنچنان باشد که حق محروم سازد از نگاهش
در مه رحمت بوَد آغوش شیطان، جایگاهش
توشهای با خود نیارد تا خدا از او پذیرد
میسزد از غصه در عید صیام من بمیرد
خوش به حال آنکه در من دامن دلبر بگیرد
در عروج خویشتن از زهد و تقوا پر بگیرد
در دل شبهای قدرم نیز قرآن سر بگیرد
روی در محراب کوفه، دامن حیدر بگیرد
ای خوش آنکو پرکند از اشک چشم نازنین را
تـا بشویـد فرق خـونین امیـرالمـؤمنین را
ای خوش آنکو در معاصی، احترام از من بگیرد
با دهان روزهاش هر روز، کام از من بگیرد
دامن وصل خدا را در صیام از من بگیرد
در عبادت رفعت و شأن و مقام از من بگیرد
من همانا سفرۀ مهمانی ذات خدایم
با تمام انبیاء از صبح خلقت آشنایم
«میثم» از هر لحظۀ من فیضها گردد نصیبت
روزه، دارو، ذکر، درمان، ذات حق گردد طبیبت
هست دامان تو هر شب دامن وصل حبیبت
هر نفس باشد دعای یـا حبیب یـا مجیبت
دوستت دارد خدا، گر تو خدا را دوست داری
صرف کن اوقات خود در روزه و شب زندهداری
#غلامرضاسازگار
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═