#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
رباعی: غمِ نهان!
کی بود گمان ز دشمنانت زهرا (س)-
آتش زدنِ به آشیانت زهرا (س)
با آنهمه درد و غم، صبوری کردی؛
قربان تو و غمِ نهانت زهرا (س)!
دوبیت: صورت گل
گلی که زینت عرش خدا بود
صفای روح و جان مصطفا بود
زدند آن مردمان زخمی به جانش؛
به روی گل مگر سیلی روا بود؟!
دوبیتی: طاقت گل!
به شب ها ناله تا وقت سحر داشت
گلی که از پرتوِش روشن قمر داشت
شده حک بر درِ باغ ولایت:
مگر گل طاقت دیوار و در داشت؟!
رباعی: یاری
چون کوه، همیشه استواری کردی!
با آنهمه رنج، بردباری کردی
آن روز که دست همسرت را بستند-
مظلومِ زمانه را، تو یاری کردی!
رباعی: نجوا
با چاه، علی شبانه نجوا دارد
صدها گِله از نفاقِ دنیا دارد
گفتند علی و چاه و شِکوه! گفتم:
مولا چه کند؟ که داغِ زهرا (س) دارد!
رباعی: دلخسته!
هر گاه دلش ز غم به سر میآمد
از خانه برون به چشمِ تر میآمد
تا شِکوه کند ز دشمنانش، زهرا (س)
دلخسته به تربت پدر میآمد
غزل: ثنای فاطمه (س)
دم به دم گویم ثنای فاطمه (س)-
تا شود راضی خدای فاطمه (س)!
جانِ عالم مدحِ زهرا میکند
چون خدا گوید ثنای فاطمه (س)
روز و شب مرغ دل بیتاب من
میزند پر در هوای فاطمه (س)
مثل شمعی در گدازم بیامان؛
فاش میگریم برای فاطمه (س)
لعنت و نفرین نثار آنکه زد-
آتشِ غم بر سرای فاطمه (س)
فضه گفت آن دم دلم آتش گرفت
تا شنیدم ناله های فاطمه(س)
میرسد بر گوشِ جانم هر زمان
بین آن غوغا صدای فاطمه (س)
مهدیِ (عج) او مثل زوّار بقیع
اشک میریزد برای فاطمه (س)
بارالها! کن عنایت شیعه را
تا بماند خاک پای فاطمه (س)
روز محشر در امان از آتش است
هر که دارد او ولای فاطمه (س)
......
ریشه کن دشمن از روی زمین
ای خدایا با دعای فاطمه(س)
#غلامپور_دهسرخی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313