#قالب_های_شعر_فارسی
شکل هندسی و توضیحات آن
دوبیتی_رباعی_غزل _مثنوی_قصیده
ارسالی از استاد محمد مبشری
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#مناجات_با_امام_رضا_علیه_السلام
کبوترای حرمت ، پر می زنـن سـوی بهشت
از حرم تو می رسه ،به عاشـقـا بوی بهشت
مرغ دلا پر می زنه ، بالای گلـدســـته ی تو
همیشه تُو حریمته ، زائــر دل خسـته ی تو
دل حـــــــرم یاد توِه، طالـــــب امداده توِه
هـر کی اســـــیر تو بشــــه ، کفتـر آزاد توِه
توی رواق عشق تو ، کفتــر دل پر می کشه
تا آسمون ضریحت،بال می زنه سَرمی کِشه
تا لب سقا خونه و ، صحن و سرای تو میره
میاد تُو ایوون طلات ،ذکر رضا رو می گیره
میاد می افتـه دم در ، رو خــاک پای زائرات
اینقده پرپرمی زنه،تا این که جون بده برات
هرکی براتوجون بده،به عشق توزنده میشه
کسی که عاشقت باشه،نمی میره تا همیشه
محبّـــتِ زندگیــــه ، معرفتــــت آب حیات
چه خوبه که هستی ما،همه ش بشه نذرچشات
تاگوشه چشمی کنی و،به سوی مانگاه کنی
نگاه به این گداهای ، غریب و بی پناه کنی
آب حیات مهمونه تُو ، پیاله ی سقا خونَه ت
قسم به نام مادرت ، نـمیرم از در خــونَه ت
پیچیده تُوهفت آسمون،صحبت جودوکرمِت
بهشــت میاد زیارتِ صحــن و سرا و حرمِت
جــبرئیل و جــــمع ملک ، زائـــر بارگاهـــتن
ای ضـامن آهـــو هــمه ، نشــسته در پناهتن
تویی غریــب الغــربا ، ماهم غریبیم به خدا
به بی کَسـا مدد کــن ای ، رضا معین الضعفا
پنجره فولادت کجاست ، دلم گرفته زمزمه
فــدای غـــربتــت بِشــم ، رضا عزیز فاطمه
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#ورودیه_شهر_قم
#مدح
#قصیده
ای به قم آفتاب قلب جهان!
دخت موسی !سلالۀ قرآن!
عمه و دخت و خواهر سه امام!
مادر کل عالم امکان!
تو به چشم ائمه زهرایی
بعد زهرا به قدر و عزت و شان
زینب دوم بنی الزهرا
عمۀ چار حجّت یزدان
هم وجودت کریمة عترت
هم ولایت، حقیقتِ ایمان
فیض فیضیه از کرامت توست
شهر قم از تو گشته مهد امان
حرم یازده ولی خدا
حرم توست ای سپهرمکان
مدح تو ای ملیکۀ هستی
وصف تو ای یگانۀ دوران
نه توان با هزار دست نوشت
نه!توان گفت با هزار زبان
صحن تو مسجدالرسول همه
حرمِ امن توست کعبۀ جان
پدر و مادرم به قربانت
نه، همه جان عالمت قربان
کوثر کوثر رسول خدا
عصمت عصمت الله منّان
قم، جلال مدینه پیدا کرد
تا نهادی قدم به دیدۀ آن
گشت روز ورود تو در قم
روز عید کرامت و احسان
روز عید نزول رحمت ها
روز عفو و عنایت و غفران
اهل قم از برای استقبال
همه با دستهگل شدند روان
مرد و زن دور محملت گشتند
اشک شوق همه ز دیده روان
قم دل از گلشن بهشت گرفت
محملت بس که گشت گلباران
همه گفتند فاطمه در حشر
پای بنهاده ای گنهکاران
حرمت شیعیان قم، ز تو کرد
ستم اهل شام را جبران
کاش زینب به قم سفر می کرد
تا نمی دید آن همه طغیان
اهل قم کی برند مهمان را
گه به بزم شراب و گه زندان؟
جای تو بیتِ «موسی خزرج»
جای زینب به گوشۀ ویران
دور تو عالمان فقه و اصول
دور او ابن سعد و شمر و سنان
دور تو دسته های گل در دست
دور او سنگ بود و زخم زبان
#استاد_غلامرضا_سازگار
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#شب_جمعه
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
مادرى در کربلا مهمـان شـاه بى سـر است
همچنان ابر بهارى هر دو چشم او تر است
دست بر پهلو گرفته زير لب گويد حسين
ناله هايش در حرم جلوه گر يڪ محشر است
ميرود تا باشد انجا زائر فرزند خويش
همره او مجتبى و حيدر و پيغمبر است
تا که سر را فاطمه بگرفت در اغوش خويش
ديد روى حنجرش هم رد پاى خنجر است
من سوالى دارم از تو اى حسين بى سرم
از چه رو تير سه شعبه در گلوى اصغر است
هر شب جمعه زيارت ميـکند در قتلگاه
مقصد بعدش زيارت از يـل آب آور است
گفت برخيز و ببين ياس پر از درد آمده
ديده بگشا چون کنار تو خميده مادر است
تا به اينجا قامت دخت على را کس نديد
ديده بگشا دخت حيدر از چه رو بي معجر است
از چه رو شد پيکرت کوچڪ رشيد خيمه ها
واقعا اين پيکر فرزند مرد خيبر است
آخرين بيت غزل مضمون حال شاعر است
قطره جارى شده از چشم نوکر گوهر است
شاعر:محمد مبشرے
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#امام_زمان
توسل به امام زمان عج به یاد شهدای دفاع مقدس
ای نوای قلــــــــب بیمـارم بیا
آرزویـم گنـــــــــج اسرارم بیا
بی تومی سوزم زهجران زود باش
ای امیر اهل عــرفان زود باش
واقف اســـــــرار غم های همه
آگه از غمـــــــنامه های فاطمه
با خـبر از غـــربت و دلواپسی
با خبر از کوچه های بی کسی
ای پنــــــاه بی پناهان باز گرد
دلبر شــب زنده داران باز گرد
ای پناه جبــهه ها یابن الحسن
همدم رزمـنده ها یابن الحسن
از شلـــمچه تا طلاییه همه
کاظمین و کـــــربلا و علقمه
از زمین تا عرش می گوید بیا
از فلک تا فرش می گوید بیا
درد من درمان تو دارد نیاز
ای امیر مهربان با من بساز
مستمند لطف و احسان توام
یابن زهرا من غزل خوان توام
#محمد_مبشری
#شهدا #دفاع_مقدس
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#ترکیب_بند
#امام_زمان_عج
#گلـواژه_هاے_اهل_بیت_ع
یار سفـر کرده ز نیــمه راه ، برگرد
تاریڪ مانده شام غم اے ماه ، برگرد
اے یاسمن اے نسترن اے عشق نرگس
اے دلبـر دلـداده و دلخـواه ، برگــرد
اے کعبه ے چشم سیاهت کعبه ے دل
اے قبله ے هر دیده ے آگاه ، برگرد
ســوگنـد بـر تنهــایے جـدّ غریبــت
بـر بـے کســے آه ثــارالله ، بـرگــرد
اے یوسف در چاه مانده ، حق حیدر
وقتے که مے زد ناله ها در چاه، برگرد
آقا قسم بر لحظه هاے اشـڪ زهرا
آن دم که پشت در کشیده آه ، برگرد
((برگرد عالم در فراقت بے قرار است
برگرد زهرا مادرت چشم انتظار است))
اے وارث طاها ابا صـالح کجایی
اے مهربان مولا ابا صـالح کجایی
آیا نیـامد لحـظه هاے انتقــامت
اے زاده ے زهرا ابا صالـح کجایی
بِینِ نیامت ذوالفقارے بے قرار است
اے حیـدر تنهـا ابا صـالح کجــایی
این عالمے که باید از عدلت شود پُر
پُر گشته از غم ها ابا صالح کجایی
ما و غم هجر و جفاے طعن اغـیار
خون شد دل شیدا ابا صالح کجایے
دانم بیایـے گر که قلـب اهل عـالم
از دل بگویـد یا ابا صـالح کجـایی
((سیصد تن و آن سیزده عاشق کجایند
راه ظهـورے عاشــقانه را گشـایند))
#شاعر_محمد_مبشرے
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی
#امام_زمان_عج
در امتحان محبت منـــــم که رد شده ام
بیا ببیـن گل نرگس چقـــــدر بد شده ام
ببین که جای تهجّد، به جـــای ذکـر سحر
اسیر غیبت و خود بینی و حسد شده ام
اگر به آتش غفلت بسـوزم حرفی نیست
که من دچار گنه ، بی حد و عدد شده ام
دلم نمی شکــــــند در میان روضه ، ولی
شکســــــتن دل پاک تــــو را بلد شده ام
چقدر راحـــــت و آسوده معـصیت کردم
که گویی منکــــــر آن قادر صمد شده ام
ز چشـــــم های سیـــــاهت نداشتم پروا
"چنین به درک فیض توبرخویش سدشده ام "
منی که دعــــوی عشــق تو داشتم روزی
به پیروی هـوا همچــو دیو و دد شده ام
سزاست تاکه مراحد زنی به دست خودت
بـــزن مــرا که من آماده بهرِ حد شده ام
اگر حســـاب کـنم من فزون ز صدها بار
به دست های کــــریم شمـا مدد شده ام
خدا کنـــد که ببیــنی شـــــــهـادت ما را
بیا ببین که به عـشق تو در لحد شده ام
اگر چـه باورت ای گل نمی شود شده ام
در امتحان مـحبــــت منم که رد شده ام
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی
به نام خدا
#مناجات_با_امام_زمان_عج
غـریب مانده دلـم ای غریب ادرکنی
یگانـه قــاری امــن یجـــیب ادرکنی
عجیب حسرت شش گوشه دارد این دل ما
اگر تو می شنوی بوی سیب ادرکنی
شبـــیه جــد غریبــت هنـوز تنهایی
نه یار داری و نه یک حبیب ادرکنی
میان کـــوه و بیابان هـــنوز گریانی
برای روضه ی یابن الشبیـب ادرکنی
برای رأسِ به نیزه چه زار می گریی
بدون منبر و حتی خطیــب ادرکنی
ندیده روی تو مگذار زیر خاک روم
برس به داد دلِ بی نصیـب ادرکنی
بیا به خــاک من آقا نثار فاتـحه کن
به قـبر پر ز فــراز و نشیب ادرکنی
قــرار ما و شما در زمان جان کندن
برس به داد , تو تنها طبیب ادرکنی
شعر:محمدمبشری
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
─═༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═─
#لبیک_یا_خامنه_ای
شیریم که از بیشه جدا می گردیم
در معرکه دنبال خــدا می گردیم
بر فاطـمه سوگــند که ای فرمانده
روزی به رکاب تو فــدا می گردیم
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی
─═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═─
#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع #بصیرت
برخیز که داغ دل خود باز بگوییم
از غصه ی مردان سرافراز بگوییم
از مادر و از کودک همراز بگوییم
از قلب ترک خورده ی شیراز بگوییم
هر اهل دلی سوخته از این غم و داغ است
شمع غم ما واقعه ی شاه چراغ است
تا صوت اذان پخش شد از حنجر آیات
تا عشق کمر بست به تسبیح و مناجات
در اوج ملاقات خدا، اشرف اوقات
آمد به حرم قاتلِ سرمست و سیه ذات
در ظلمت خود معرکه ی ظلم به پا کرد
رگبار به زوار حرم بست و جفا کرد
آن قاتل بی رحم چه فکری به سرش بود
کز سمت خیابان نه دی گذرش بود
از باب رضا آمد و ظلمی دگرش بود
در صحن جواد، آن سر بیدادگرش بود
«چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است»
این فتنه، از آشوب منافق صفتان است
ای آنکه در این آتش بی داد دمیدی
با کشف حجابت به کجا ها تو رسیدی؟
اینقدر از این موج بر آن موج پریدی
هی بوق زدی، ناله و فریاد کشیدی
هشدار! که همسنگر تو شمر و یزید است
بر گردن تو حرمت خون های شهید است
هم ایده ی قاتل شدی و فکر سیاهش
پاسخ بده آشوبگر! از کار تباهش
آن پیر زمین خورده که بوده است پناهش؟
آن کودک ده ساله چه بوده است گناهش؟
این داعشیان فکر زن و بچه ندارند
بی منطق و بی عاطفه و بی کس و کارند
ای بی خبر، از قبر و قیامت خبرت هست؟
از پنجه ی تدبیر و عدالت خبرت هست؟
بی عاطفه! از مهر و لطافت خبرت هست؟
از مادر و آغوش محبت خبرت هست؟
آن کودک و مادر ز بلا جام گرفتند
جان داده، در آغوش هم آرام گرفتند
یاران خراسانی! ای مردم مشهد
زوار گرانقدر و دل آشفته ی گنبد
پرسید دل از قدر شهیدان، سخن آمد
«تا یار که را خواهد و میلش به که باشد»
ماییم همه عاشق سلطان خراسان
ای کاش بیفتد سوی ما چشم شهیدان
این جمعیت آمد پیِ تکریم شهیدان
یکپارچه غم شد همه ی کشور ایران
تقدیم ره دین همه ی جسم و سر و جان
جان ها به فدای لب آن تشنه ی عریان
تشییع شد از سم ستوران بدن او
در سایه خورشید رها ماند تن او
شاعر: #سیدروح_الله_موید
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی
#حضرت_عبدالعظیم
ای حریمت رشک جنّات النّعیم
ای دل اهل تولاّیت حریم
نسل طاها زاده ی و المرسلات
نجل بسم الله رحمان الرّحیم
مشعل اِنّا هدیناه السّبیل
طلعت مرآت اللهُ الحکیم
زائر کوی تو عیسای مسیح
آستانت طورِ موسای کلیم
زینت عرش خداوند ودود
از چه در شهر ری گشتی مقیم
با تجلاّی تو از ظلمت چه باک
در تولاّی تو از آتش چه بیم
یاد تو یاد خداوند و رسول
خطّ تو خطّ صراط المستقیم
دور صحنین تو با صوت ملیح
این ندا پیوسته خیزد از نسیم
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
شهر ری که از تو گرفته احترام
قبر تو کعبه، حرم بیت الحرام
بر رواق قبر و خدّامت درود
بر مزار و صحن و زوّارت سلام
فیض جوشد از حریمت روز و شب
نور خیزد از مزارت صبح و شام
کاروان دل شده لبّیک گو
دور صحنین تو می گردد مدام
تا قیامت بر تمام اهل ری
سایه ی گلدسته هایت مستدام
هر که آید در کنار تربتت
می رسد بوی بقیعش بر مشام
هر چه خواندم در ثنایت نارسا
هر چه گفتم در مدیحت نا تمام
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
تا مکان در قلب ایران کرده ای
شهر ری را کعبه ی جان کرده ای
خاک پاک شهر ری را سر به سر
با قدوم خود گلستان کرده ای
گنبد و گلدسته های خویش را
شمع جمع اهل ایمان کرده ای
سالها از فتنه ی عبّاسیان
رو به صحرا و بیابان کرده ای
روز و شب بر غربت اجداد خویش
خون دل جاری به دامان کرده ای
نام خود را ای غریب شهر ری
سال ها از خلق پنهان کرده ای
با وجود فتنه ی اهل جحیم
شهر ری را باغ رضوان کرده ای
زخم دل ها را تو مرهم بوده ای
درد جان ها را تو درمان کرده ای
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
ای تماشایت تماشای حسن
در تو پیدا روری زیبای حسن
قامتت سرو دل آرای حسین
طلعتت مرآت سیمای حسن
باغ حسنت جنّت اهل بهشت
سرو قدّت قدّ و بالای حسن
هم تولاّیت تولاّی علی
هم تجلاّیت تجلاّی حسن
میوه ای از بوستان مصطفی
پاره ای از کلّ اعضای حسن
بهترینی در جمال و در کمال
برترینی بین ابنای حسن
اختری تابنده از برج ولا
گوهر نابی زدریای حسن
خوش بود تا خوانم این ترجیع را
بین زوّارت به آوای حسن
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
ای چراغ آسمان ها در زمین
روشنی بخش دل اهل یقین
لاله ی گلزار ختم الانبیا
سرو بستان امیرالمؤمنین
زائرت روز و شب فوج ملک
پرده دارت حضرت روح الامین
انس و جان آرد به تو روی نیاز
دسته دسته از یسار و از یمین
سوره های مصحف رخسار تو
طا و ها و حا و میم و یاو سین
پای خدّام تو بر چشم ملک
فرش زوّار تو بال حور عین
روز و شب بر زائرت آید ندا
فادخلوها بسلامٍ آمنین
ای سپهر معرفت در قلب خاک
ای تو را دست حسن در آستین
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
تو سپهر منزلت را اختری
تو به دریای فضیلت گوهری
شهریار ملک ری در شهر ری
سیّد اولاد سبط اکبری
گر ولی الله فرمودت ولیّ
در مقام خود ولایت پروری
گنبد زرّین تو گوید که تو
خلق را از خاک ری روشنگری
در کمال و زهد و تقوی و شرف
شاهد شخصیّت پیغمبری
هم ولیِّ اولیای کبریا
هم شفیع دوستان در محشری
هر چه می گویم به وصفت نارساست
هر چه می خوانم از آن بالاتری
بوستان سرخ عصمت را گلی
نخل سرسبز ولایت را بری
مادر گیتی نیارد مثل تو
جز که آرد مجتبای دیگری
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
دیدن ختم رسل دیدار توست
شاهد حُسن حَسن رخسار توست
خوبرویان گلستان بهشت
نرگس بیمارشان بیمار توست
جان کلافی روی دست مشتری
دل اسیر برده ی بازار توست
منطق و فقه و روایات و حدیث
در حقیقت زنده از گفتار توست
آفتاب رحمت پروردگار
جلوه گر در سایه دیوار توست
باغ جنّت با همه زیبائیش
روز محشر عاشق زوّار توست
دست تو دریای امواج کرم
جام اهل معرفت سرشار توست
باشد از دنیا و عقبی خوب تر
اینکه «میثم» شاعر دربار توست
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
استاد حاج غلامرضا سازگار
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی
#امیرالمومنین_ع_مدح
برای شهدای حرم #شاه_چراغ_ع
کتاب خلق را فردا روایت می کند حیدر
جماعت ایستاده ند و امامت می کند حیدر
حساب دشمن حیدر که روز حشر معلوم است
میان دوستدارانش قضاوت می کند حیدر
علی عمّار می خواهد علی تمّار می خواهد
جز این باشد ، ز دست ما شکایت می کند حیدر
تو بینا باش و ردّ پای حیدر را بجو در شهر
که با هر کور نابینا ، محبّت می کند حیدر
شهیدا ! فتنه در خون تو تن شُست و نمی داند
به حکم مَن یَمُت ... با تو رفاقت می کند حیدر
شهیدا ! ای چراغ پیش رو ! امروز فهمیدم
که با خون تو خلقی را هدایت می کند حیدر
کماکان مرتضی فُزتُ و ربّ الکعبه می خواند
کماکان بین خون دارد عبادت می کند حیدر
عجب محراب خونینی ! دعایم کن که می دانم
قنوت شیعه را در خون اجابت می کند حیدر
شاعر: #محسن_ناصحی
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی