eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
233 ویدیو
71 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @gharibe_ashena_mobasheri
مشاهده در ایتا
دانلود
۴۸ ☑️ ☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️ @gharibe_ashena_mobasheri313 پنج بند به نیت پنج تن آل عبا تقدیم به امام صادق علیه السلام ما را به غیر عشق خودت مبتلا مکن جز خود دل مرا به کسی آشنا مکن دین خدا ولایت و عشق شما بُوَد ما را به غیر دین خدا مبتلا مکن با دوری از مسیر ولا و محبتت ما را اسیر غصه و درد و بلا مکن دین را تو گفته ای که به جز حب و بغض نیست دل را اسیر خود کن و از دین جدا مکن درب سرای خود بگشا بر دل همه ما را اسیر و در به در  کوچه ها مکن فرموده ای که شرط شفاعت بُوَد نماز ما را به لحظه های شفاعت رها مکن مرغِ دل مرا که هوایش زیارت است جز راهیِ مدینه و کرببلا مکن ای نور چشم فاطمه ، جان نذر غربتت ایمان و دین من چه بُوَد جز محبتت @gharibe_ashena_mobasheri313 عشقت مرام و دین من و مذهب من است دلدادگی به و مهر و غمت مکتب من است ذکر حدیث ناب تو شرح کتاب حق قرآن ناطقی ، سخنت مذهب من است یادت بهارِ قلب خزان دیده ام بُوَد نام خوش تو نغمه ی روز و شب من است مظلومی و غریبی ات ای پور مصطفی داغ دلِ شکسته و تاب و تب من است هر نیمه ی شب به واسطه ی هر دعای من ذکرت میان زمزمه ی یارب من است فخرم بوَد به اهل زمین و به آسمان چون نوکریِ تو همه جا منصب من است زهرا برایم از سرِ لطفش دعا کند تا نوحه هاب ماتم تو بر لب من است گر غوطه در بلا و خطر بارها کنم هرگز نمی شود که تو را من رها کنم @gharibe_ashena_mobasheri313 قرآن بخوان که موسم وحی دگر رسید قرآن بخوان که لحظه ی سخت سفر رسید قرآن بخوان که تو خود وحیِ مجسمی روح کتاب حق که برای بشر رسید قرآن تویی و معنی ایمان تویی فقط اما چرا ز کینه به جانت شرر رسید ایمان به روح و معنی قرآن نداشتند آنان که زهرشان به میانِ جگر رسید یک عمر اگر که محنت و غم دیده ای دگر زهر آمد و به شام فراقت سحر رسید بس که غریب و بی کسی ای وارث علی پهلو شکسته مادر بشکسته پر رسید آن که ز ماتم تو گریبان دریده است موسی بن جعفر است و بر او این خبر رسید هنگام رفتن و شب پروازت آمده بالا سر تو مادرِ همرازت آمده @gharibe_ashena_mobasheri313 از غربت علی به وجودت نشانه بود سوز غریب بی کسی ات بی کرانه بود آتش گرفته بار دگر درب خانه ای تکرار صحنه ای که ز غربت نشانه بود مانند مادرت شده کاشانه ات چرا ؟ با چه گناهی آتش دشمن به خانه بود یادی ز خیمه ها و ز غارت نموده ای بس که هجون دشمن دون وحشیانه بود یارب امام دیگری از خانه شد برون در کوچه ها کشاندن تو ظالمانه بود سجاده را کشیده عدویت ز زیر پا این گدشه ای ز شرح هجوم شبانه بود آماده ی سفر شده بودی به سوی یار زهری که شد نصیب تنت یک بهانه بود بال و پرت گشودی و راحت شدی ز غم از آن همه جفا و از این کینه و ستم @gharibe_ashena_mobasheri313 ای آخرین سفارش تو بر نماز ما ای قبله گاه و کعبه ی راز و نیاز ما با آن سفارشت که عجب عاشقانه بود تنها به خاک کرببلا* شد نماز ما مظلومی ات همیشه به جان ها شرر زند داغت شده تمامی سوز و گداز ما گفتی حسین و خود ز غمش ناله ها زدی دیوان عشق او بگشودی و راز ما فیض خدا به واسطه ات می شود نصیب تنها به سوی تو شده دست نیاز ما دل تا به ابد به مذهب عشقت سپرده ایم آه اِی امام عشقِ دلِ سرفراز ما مهمانمان نما به بهشت بقیع خود ای قامتت به باغ جنان سروِ ناز ما خشتی ز خاک تربت ما خوش به پا شود بر روی قبر تو حرمی تا بنا شود *اشاره به این که ایشان کیسه ای از خاک کربلا داشتند و تنها بر آن سجده می فرمودند . به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
✍شاعر:کربلایی محمد مبشری ❣❣❣❣❣❣❣ https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 دیده ها با نور روشن می شود دشت ها از یاس گلشن می شود نغمه های مرغ خوش الحان رسد خاتمه بر ناله کردن می شود تا خدا جلوه کند در کوه طور طور موسی جای ماندن می شود چشمه ای از چشمه ی نور خدا سهم نوری پاک دامن می شود ماه نجمه می درخشد در سپهر نور امید دل من می شود این که گشته روشنی دیده چیست ؟ این که شد عشق رضا برگو که کیست https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 نور زیبای خدا معصومه است قبله گاه اولیا معصومه است برتر از هفت آسمان برتر ز عرش جلوه ی تام خدا معصومه است کوثر ثانی و دوم فاطمه در تمام ماسوا معصومه است برتر از اعجاز موسای کلیم معجز موسای ما معصومه است بود زینب خواهر خوب حسین زینب از بهر رضا معصومه است بهر خورشید ولایت مه رسید مریم آل علی از ره رسید https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 کعبه ی جان ها  به دنیا آمده دختر طاها  به دنیا آمده در دل بحر ولا بین صدف گوهری والا به دنیا آمده در کنار حضرت شمس الشموس ماه بی همتا به دنیا آمده حوریان با هم چنین نجوا کنند زینب موسی به دنیا آمده تا که دیدش زیر لب گفتا رضا دومین زهرا به دنیا آمده فاطمه ی دوم آل نبی قبله ی امید و آمال نبی https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 در شب معراج پیغمبر بگفت نور او را دید و آن سرور بگفت بارگاه دخترم در خاک قم نور باشد چون مرا داور بگفت حضرت موسی به وقت انتخاب نام او را ثانی کوثر بگفت ای فدایی تو گردد هستی ام خود رضا این گونه با خواهر بگفت در دل رویای صادق این چنین بهر شیعه حضرت جعفر بگفت هر که خواهد زائر زهرا شود زائر معصومه ی موسی شود https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 ما چو عزم بحر رحمت می کنیم هستی خود را فدایت  می کنیم گرمی شهر قم از خورشید توست یک به یک عرض ارادت می کنیم تا به سوی بارگاهت می رویم میل دریای کرامت می کنیم تا مدینه می رود دل های ما تا که بر قبرت اشارت می کنیم در کنار مرقدت ای مهربان گویی از زهرا زیارت می کنیم ای مقامت همچنان زهرا رفیع از تو می خواهیم دیدار بقیع ❣❣❣❣❣❣❣ https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
✍شاعر:کربلایی محمد مبشری ❣❣❣❣❣❣❣ همه ی دنیا کجا عشق امام رضا کجا این دل شیدا کجا عشق امام رضا کجا من بی مایه کجا بردن نام دلبرم من بی نوا کجا عشق امام رضا کجا قطره ی کوچکی ام راهی بحر  بیکران قطره تا دریا کجا عشق امام رضا کجا تو گل دشتی و من خار نشسته برِ راه خار این صحرا کجا عشق امام رضا کجا این تویی پادشه هر دو جهان و من گدا دل این گدا کجا عشق امام رضا کجا هر دو دنیا نشود برابر محبتت همه ی دنیا کجا عشق امام رضا کجا یا معین الضعفا نور دل همه مدد یا غریب الغربا عزیز فاطمه مدد کوله بار دل من به سمت تو بسته شده از همه دنیا دل زائر تو خسته شده من دخیل ذکر تو هستم و تا روز ابد رشته ی دلم به پنجره ی تو بسته شده این گدایی که به سوی حرمت زده قدم از همه بریده با عشق تو پیوسته شده فیض دیدار تو آرزوی حور و ملک است انتظاری است که بر راه تو بنشسته شده هر که شد طالب دیدار و لقاء وجه حق از همه گسسته و بر ذکر تک وابسته شد حیف باشد که تو باشی و من از تو محروم هر که سرمست تو شد عارف و وارسته شده یا غریب الغربا کن نظری بر این غریب یادگار فاطمه زیارتت نما نصیب زمزمه ی نام تو سرود عرشیان بوَد نغمه ی اهل زمین و اهل آسمان بود بارگاهت که حریم امن و خاص اولیاست نه فقط پناه ما پناه عرشیان بود قدسیان به شوق تو رهسپر زمین شدند حرمت جلوه گه خدای مهربان بود کو مسیحا که ببیند ز غبار حرمت مردگان زنده شوند و اذن حق بر آن بود به میان قلب زائران به هر زیارتت آرزوی دیدنت همیشه در میان بود پیر ما گفت که در دایره ی هر دو جهان حرم تو بهترین نقطه ی این جهان بود کعبه پابوسیِ بارگاه تو می خواهد دل عاشق از ازل نگاه تو می خواهد یار دل خواه منی مهر منی ماه منی مثل ماه آسمان همیشه همراه منی من شب تارم و تاریکم و تو در بر من روز خورشید و سحر اختر و شب ماه منی دل سپردم به تو از روز الستم جانا مهر جان فزای من دلبر دلخواه منی وقت تنهایی و بی کسی و دلتنگی ها تو شفای محنت و غصه ی جانکاه منی اوج بی قراری و غربت و دلواپسی ام همدم اشک من و سوز من و آه منی به زیارتت گواهی بدهم که زنده ای یعتی این که لحظه ی گناهم آگاه منی مبر آبروی این روسیه اِی یار کریم ملکا راه بده در حرمت شوم مقیم . به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 ══✼🍃🌹🍃✼═ هشتک کانال حذف نشود ❌❌
با نگاهی می شکافد نیل را نیلوفری در بغل دارد تمام انبیا را مادری . نقص اجزا جهان با نور کامل می شود مکه امروز است نورانی تر از هر کشوری . انعکاس نور او را طاق کسری دیده است مجمر آتش پرستان می شود خاکستری . نسخه برداران عرشی صف به صف دنبال او در پی تدوین آیین نامه های دلبری . شاه کار آفرینش روی دست آمنه گرم تقدیس خدا با شیوه ی پیغمبری . بت به حال سجده روی خاک معبد آمده کاهنان در دِیرها گفتند احمد آمده . هیچ خورشیدی به این آتش فشانی نیست نیست هیچ کوهی سایه ی این سر گرانی نیست نیست . چند پیغمبر سخن گفتند در مولد ولی هیچ نوزادی به این شیرین زبانی نیست نیست . آزمودند اکثرا مانند موسی بخت خود این یکی اما جوابش لن ترانی نیست نیست . هست مهر مادری بالاترین احساس اگر هیچ مادر مثل او در مهربانی نیست نیست . ما نمی دانیم تعداد عوالم را ولی جز که سلطانش نباشد او جهانی نیست نیست . کل آیات مقدس باز نازل می شود اوست عشق و سِحرها با عشق باطل می شود . نیمی از تاریخ دین شرح تبسم کردنت نیمه دیگر خویشتن را وقف مردم کردنت . در قیامت بی گمان بت ها شهادت می دهند اشتیاق کعبه را وقت تکلّم کردنت . خشت خشت مسجد و شمشیر و نیزه شاهد اند در جهاد و کار بر مردم تقدّم کردنت . جرأتت ؛ بر مسند طاغوت ها شوریدنت رحمتت ؛ بر دشمن خونی ترحم کردنت . در میان خطبه و در خلوت و در جمع با دیدن لبخند زهرا دست و پا گم کردنت . حاسدان از این محبت شعله ور شد خشمشان عشق یعنی فاطمه تا کور بادا چشمشان . گَردَم و مهری طلایی خورده بر بال و پرم من مسلمان جمال آخرین پیغمبرم . خوب می دانم ضعیفم عبد خوبی نیستم گر مسلمان بود سلمان ، من گمانم کافرم . هیچ جز عشق تو و آلت نمی جوشد ولی در همه رگ های من در بند بند پیکرم . یا رسول الله ! با دستان پر مهر تو من خانه زاد آستان خاندان حیدرم . دست فرزند تو یعنی صادق آل علی تاج سرخ شیعه بودن را نهاده بر سرم . عشق این دین است و من تا زنده هستم عاشقم شیعه ام ، مدیون الطاف امام صادقم
محمد مبشری: به مناسبت ورود به شهر قم تویی که بر باده ی فیض ، واسط کبریا شدی رحمت بیکران حق ،به جمع ماسوا شدی روح کرامت و سخا ، ز جانب خدا شدی به نغمه های عرشیان، همیشه در نوا شدی دمی که از امام خود ، به امر حق جدا شدی به دوره ی فراق او ، یکسره در دعا شدی نامه رسید و دعوتی ، ز یار آشنا شدی بهر وصال یار خود ، همسفر بلا شدی به خاطر حضرت عشق ، وارد ماجرا شدی شبیه یک پرنده ای ، به آسمان رها شدی آمدی از مدینه و زائر کربلا شدی سوی خراسان به سفر ، به جانب رضا شدی  تا به بیابان هدفِ ، هجمه ی ناروا شدی بعد هجون دشمنان ، شاهد کشته ها شدی چو ماه و انجم آمدی ، به جمع مردم آمدی چه خوب شد بانوی من ، به جانب قم آمدی تا که ورود تو به قم ، به مردمان خبر رسید از پر هر فرشته ای ، به شهر صد گُهر رسید فوج ملک نغمه کنان ، ز عرش بر گذر رسید دمی که هودَجت ز ره ، به صد شکوه و فَر رسید تا که لجام مرکبت ، به دست صد قمر رسید بهر صلا به مقدمت ، صوت سروش سر رسید به خیمه یاد تو که چون ، نسیمی از سحر رسید طنابی از گیسوی حور ، ریسه ای از هنر رسید ندا ز آسمان زدند ، که نور از سفر رسید به خانه ات به بیت نور ، فاطمه ای دگر رسید دوباره زینبی ز ره ، به شهر قم اگر رسید برای مقدم تو بود ، اگر که سیم و زر رسید به شرح اسماء خدا ، صفات تو به بر رسید جوهر هر کتابتی، به لوح اگر اثر رسید قلم تویی کرم تویی ، حریم و هم حرم تویی واسطه ی فیض خدا ، به ذره ی عدم تویی مِهر اگر رضای توست ، بر او چو ماه بوده ای کعبه اگر وجود اوست ، تو قبله گاه بوده ای به سوی آن کعبه ی خود ، پر از نگاه بوده ای تو چشمه ی نور به هر ، شام سیاه بوده ای کشته ی غربت رضا ، بر او گواه بوده ای شهیده ی وصال او ، میان راه بوده ای به وقت جان سپردنت ، چو بی پناه بوده ای شبیه عمه زینبت ، اسیر آه بوده ای ولی مگر به شهر قم ، بین سپاه بوده ای؟ شاهد طعنه هایی از ، قوم تباه بوده ای ؟ شاهد قتل دلبری ، چه دل بخواه بوده ای؟ شاهد قتل او کجا ، به قتلگاه بوده ای ؟ کجا میان شعله ها ، به خیمه گاه بوده ای؟ گواه کشتن کسی ، چه بی گناه بوده ای ؟ اگر که از برادرت ، به تیغ غم جدا شدی مگر که زائر سری ، به روی نیزه ها شدی ؟
دیده ها با نور روشن می شود دشت ها از یاس گلشن می شود نغمه های مرغ خوش الحان رسد خاتمه بر ناله کردن می شود تا خدا جلوه کند در کوه طور طور موسی جای ماندن می شود چشمه ای از چشمه ی نور خدا سهم نوری پاک دامن می شود ماه نجمه می درخشد در سپهر نور امید دل من می شود این که گشته روشنی دیده چیست ؟ این که شد عشق رضا برگو که کیست نور زیبای خدا معصومه است قبله گاه اولیا معصومه است برتر از هفت آسمان برتر ز عرش جلوه ی تام خدا معصومه است کوثر ثانی و دوم فاطمه در تمام ماسوا معصومه است برتر از اعجاز موسای کلیم معجز موسای ما معصومه است بود زینب خواهر خوب حسین زینب از بهر رضا معصومه است بهر خورشید ولایت مه رسید مریم آل علی از ره رسید کعبه ی جان ها  به دنیا آمده دختر طاها  به دنیا آمده در دل بحر ولا بین صدف گوهری والا به دنیا آمده در کنار حضرت شمس الشموس ماه بی همتا به دنیا آمده حوریان با هم چنین نجوا کنند زینب موسی به دنیا آمده تا که دیدش زیر لب گفتا رضا دومین زهرا به دنیا آمده فاطمه ی دوم آل نبی قبله ی امید و آمال نبی در شب معراج پیغمبر بگفت نور او را دید و آن سرور بگفت بارگاه دخترم در خاک قم نور باشد چون مرا داور بگفت حضرت موسی به وقت انتخاب نام او را ثانی کوثر بگفت ای فدایی تو گردد هستی ام خود رضا این گونه با خواهر بگفت در دل رویای صادق این چنین بهر شیعه حضرت جعفر بگفت هر که خواهد زائر زهرا شود زائر معصومه ی موسی شود ما چو عزم بحر رحمت می کنیم هستی خود را فدایت  می کنیم گرمی شهر قم از خورشید توست یک به یک عرض ارادت می کنیم تا به سوی بارگاهت می رویم میل دریای کرامت می کنیم تا مدینه می رود دل های ما تا که بر قبرت اشارت می کنیم در کنار مرقدت ای مهربان گویی از زهرا زیارت می کنیم ای مقامت همچنان زهرا رفیع از تو می خواهیم دیدار بقیع
✍شاعر:کربلایی محمد مبشری ❣❣❣❣❣❣❣ همه ی دنیا کجا عشق امام رضا کجا این دل شیدا کجا عشق امام رضا کجا من بی مایه کجا بردن نام دلبرم من بی نوا کجا عشق امام رضا کجا قطره ی کوچکی ام راهی بحر  بیکران قطره تا دریا کجا عشق امام رضا کجا تو گل دشتی و من خار نشسته برِ راه خار این صحرا کجا عشق امام رضا کجا این تویی پادشه هر دو جهان و من گدا دل این گدا کجا عشق امام رضا کجا هر دو دنیا نشود برابر محبتت همه ی دنیا کجا عشق امام رضا کجا یا معین الضعفا نور دل همه مدد یا غریب الغربا عزیز فاطمه مدد کوله بار دل من به سمت تو بسته شده از همه دنیا دل زائر تو خسته شده من دخیل ذکر تو هستم و تا روز ابد رشته ی دلم به پنجره ی تو بسته شده این گدایی که به سوی حرمت زده قدم از همه بریده با عشق تو پیوسته شده فیض دیدار تو آرزوی حور و ملک است انتظاری است که بر راه تو بنشسته شده هر که شد طالب دیدار و لقاء وجه حق از همه گسسته و بر ذکر تک وابسته شد حیف باشد که تو باشی و من از تو محروم هر که سرمست تو شد عارف و وارسته شده یا غریب الغربا کن نظری بر این غریب یادگار فاطمه زیارتت نما نصیب زمزمه ی نام تو سرود عرشیان بوَد نغمه ی اهل زمین و اهل آسمان بود بارگاهت که حریم امن و خاص اولیاست نه فقط پناه ما پناه عرشیان بود قدسیان به شوق تو رهسپر زمین شدند حرمت جلوه گه خدای مهربان بود کو مسیحا که ببیند ز غبار حرمت مردگان زنده شوند و اذن حق بر آن بود به میان قلب زائران به هر زیارتت آرزوی دیدنت همیشه در میان بود پیر ما گفت که در دایره ی هر دو جهان حرم تو بهترین نقطه ی این جهان بود کعبه پابوسیِ بارگاه تو می خواهد دل عاشق از ازل نگاه تو می خواهد یار دل خواه منی مهر منی ماه منی مثل ماه آسمان همیشه همراه منی من شب تارم و تاریکم و تو در بر من روز خورشید و سحر اختر و شب ماه منی دل سپردم به تو از روز الستم جانا مهر جان فزای من دلبر دلخواه منی وقت تنهایی و بی کسی و دلتنگی ها تو شفای محنت و غصه ی جانکاه منی اوج بی قراری و غربت و دلواپسی ام همدم اشک من و سوز من و آه منی به زیارتت گواهی بدهم که زنده ای یعتی این که لحظه ی گناهم آگاه منی مبر آبروی این روسیه اِی یار کریم ملکا راه بده در حرمت شوم مقیم . به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 ══✼🍃🌹🍃✼═ هشتک کانال حذف نشود ❌❌
عالم اسیر نام دل آرای زینب است هستی دخیل شوق و تمنای زینب است همچون ستاره چون که درخشد به جلوه اش چشمان آسمان به تماشای زینب است آرامشی که در دل طوفان نهفته است تشبیه قلب صابر و شیدای زینب است آب حیات آدمیان را که خضر گفت تنها نمی ز جرعه ی صهبای زینب است هر جا که هست همیشه حسین است یار او آن همسفر که همره و هم پای زینب است برپا اگر که کرببلا مانده تا ابد یک گوشه ز همت والای زینب است زینب برای خلقت هستی بهانه بود آیا بدون او سخنی عاشقانه بود ؟ زینب تجسم همه اوصاف فاطمه ست نامش برای فاطمیون ذکر و زمزمه ست زینب برای آل علی کوثر است و بس آن دختری که نسخه ی دوم ز فاطمه ست زینب ز حق به خلق جهان جلوه کرده است درکش فراتر از همه ی عقل ما همه ست زینب که قامتی به بلندای عشق داشت نامش برای شرح غم عشق لازمه ست زینب که آسمان و زمین مات قدر اوست از صبر او میان ملائک چه همهمه ست زینب که یادگار علی بود هیبتش اُخت الحسین و یاور سردار علقمه ست پایه گذار درد و غم عشق زینب است تنها ملیکه ی حرم عشق زینب است قسمت اول @gharibe_ashena_mobasheri313
دیده ها با نور روشن می شود دشت ها از یاس گلشن می شود نغمه های مرغ خوش الحان رسد خاتمه بر ناله کردن می شود تا خدا جلوه کند در کوه طور طور موسی جای ماندن می شود چشمه ای از چشمه ی نور خدا سهم نوری پاک دامن می شود ماه نجمه می درخشد در سپهر نور امید دل من می شود این که گشته روشنی دیده چیست ؟ این که شد عشق رضا برگو که کیست نور زیبای خدا معصومه است قبله گاه اولیا معصومه است برتر از هفت آسمان برتر ز عرش جلوه ی تام خدا معصومه است کوثر ثانی و دوم فاطمه در تمام ماسوا معصومه است برتر از اعجاز موسای کلیم معجز موسای ما معصومه است بود زینب خواهر خوب حسین زینب از بهر رضا معصومه است بهر خورشید ولایت مه رسید مریم آل علی از ره رسید کعبه ی جان ها به دنیا آمده دختر طاها به دنیا آمده در دل بحر ولا بین صدف گوهری والا به دنیا آمده در کنار حضرت شمس الشموس ماه بی همتا به دنیا آمده حوریان با هم چنین نجوا کنند زینب موسی به دنیا آمده تا که دیدش زیر لب گفتا رضا دومین زهرا به دنیا آمده فاطمه ی دوم آل نبی قبله ی امید و آمال نبی در شب معراج پیغمبر بگفت نور او را دید و آن سرور بگفت بارگاه دخترم در خاک قم نور باشد چون مرا داور بگفت حضرت موسی به وقت انتخاب نام او را ثانی کوثر بگفت ای فدایی تو گردد هستی ام خود رضا این گونه با خواهر بگفت در دل رویای صادق این چنین بهر شیعه حضرت جعفر بگفت هر که خواهد زائر زهرا شود زائر معصومه ی موسی شود ما چو عزم بحر رحمت می کنیم هستی خود را فدایت می کنیم گرمی شهر قم از خورشید توست یک به یک عرض ارادت می کنیم تا به سوی بارگاهت می رویم میل دریای کرامت می کنیم تا مدینه می رود دل های ما تا که بر قبرت اشارت می کنیم در کنار مرقدت ای مهربان گویی از زهرا زیارت می کنیم ای مقامت همچنان زهرا رفیع از تو می خواهیم دیدار بقیع
همه ی دنیا کجا عشق امام رضا کجا این دل شیدا کجا عشق امام رضا کجا من بی مایه کجا بردن نام دلبرم من بی نوا کجا عشق امام رضا کجا قطره ی کوچکی ام راهی بحر بیکران قطره تا دریا کجا عشق امام رضا کجا تو گل دشتی و من خار نشسته برِ راه خار این صحرا کجا عشق امام رضا کجا این تویی پادشه هر دو جهان و من گدا دل این گدا کجا عشق امام رضا کجا هر دو دنیا نشود برابر محبتت همه ی دنیا کجا عشق امام رضا کجا یا معین الضعفا نور دل همه مدد یا غریب الغربا عزیز فاطمه مدد کوله بار دل من به سمت تو بسته شده از همه دنیا دل زائر تو خسته شده من دخیل ذکر تو هستم و تا روز ابد رشته ی دلم به پنجره ی تو بسته شده این گدایی که به سوی حرمت زده قدم از همه بریده با عشق تو پیوسته شده فیض دیدار تو آرزوی حور و ملک است انتظاری است که بر راه تو بنشسته شده هر که شد طالب دیدار و لقاء وجه حق از همه گسسته و بر ذکر تک وابسته شد حیف باشد که تو باشی و من از تو محروم هر که سرمست تو شد عارف و وارسته شده یا غریب الغربا کن نظری بر این غریب یادگار فاطمه زیارتت نما نصیب زمزمه ی نام تو سرود عرشیان بوَد نغمه ی اهل زمین و اهل آسمان بود بارگاهت که حریم امن و خاص اولیاست نه فقط پناه ما پناه عرشیان بود قدسیان به شوق تو رهسپر زمین شدند حرمت جلوه گه خدای مهربان بود کو مسیحا که ببیند ز غبار حرمت مردگان زنده شوند و اذن حق بر آن بود به میان قلب زائران به هر زیارتت آرزوی دیدنت همیشه در میان بود پیر ما گفت که در دایره ی هر دو جهان حرم تو بهترین نقطه ی این جهان بود کعبه پابوسیِ بارگاه تو می خواهد دل عاشق از ازل نگاه تو می خواهد یار دل خواه منی مهر منی ماه منی مثل ماه آسمان همیشه همراه منی من شب تارم و تاریکم و تو در بر من روز خورشید و سحر اختر و شب ماه منی دل سپردم به تو از روز الستم جانا مهر جان فزای من دلبر دلخواه منی وقت تنهایی و بی کسی و دلتنگی ها تو شفای محنت و غصه ی جانکاه منی اوج بی قراری و غربت و دلواپسی ام همدم اشک من و سوز من و آه منی به زیارتت گواهی بدهم که زنده ای یعتی این که لحظه ی گناهم آگاه منی مبر آبروی این روسیه اِی یار کریم ملکا راه بده در حرمت شوم مقیم
۱۵۱ (ص) وقت خلقت که خدا امر نمود عاشق چهره ی زیبای تو بود شعر زیبای تو را خوب سرود بعد از آن خلق شد این بود و نبود اولین مصدر حق وقت صدور ذات تو بود که شد چشمه ی نور از خدا جلوه ی سرمد گشتی واصل او شده بی حد گشتی حامد حضرت ایزد گشتی حمد کردی و تو احمد گشتی تا تو را دید به خود می بالید خویش نام تو محمد نامید نور حق بودی و آیینه ی یار نیست بر آینه ات گرد و غبار تویی آن محور ایجاد و قرار کائنات اند بر این دور و مدار آفرینش همه حیران تواند همگی دست به دامان تواند آمدی قبله ی دل ها گشتی بهترین اوج تماشا گشتی از خدا بودی و زیبا گشتی کعبه ی صد چو مسیحا گشتی بهر احیای همه آمده ای اوَّلی و خاتمه آمده ای اولین نبی تو هستی به یقین ظاهراً شدی تو ختم مرسلین مات تو اهل سماوات و زمین بی قرار دیدنت خُلد برین این چنین کار تو رت خدا نوشت جای پای تو کند خلق بهشت یک جهان عشق به همره داری آسمان هستی و صد مَه داری بر خدایت دل آگه داری به حریم ازلی ره داری روح پاکت که پر از راز آمد شب معراج به پرواز آمد در عروج تو به حکم ازلی دیده ای تو ز خدا نور جلی ظاهراً با تو کسی نیست ولی همه جا بود تجلّیِ علی چون علی وجه خدا باشد و بس نیست مانند علی بهر تو کس گفته اب هر که پیمبر گشته همه جا همره حیدر گشته هر کسی نیست ز ره بر گشته این همان بیعت آخر گشته عهد و پیمان نبوت به ولی است رمز و رازش به قبولیِ علی است به خدا حبِّ علی دین تو بود مهر زهرا همه آیین تو بود مهرشان مکتب دیرین تو بود نامشان نغمه ی شیرین تو بود از تو با عشق بدین گونه نِداست ذکر زهرا و علی ذکر خداست
به مناسبت ورود به شهر قم تویی که بر باده ی فیض ، واسط کبریا شدی رحمت بیکران حق ،به جمع ماسوا شدی روح کرامت و سخا ، ز جانب خدا شدی به نغمه های عرشیان، همیشه در نوا شدی دمی که از امام خود ، به امر حق جدا شدی به دوره ی فراق او ، یکسره در دعا شدی نامه رسید و دعوتی ، ز یار آشنا شدی بهر وصال یار خود ، همسفر بلا شدی به خاطر حضرت عشق ، وارد ماجرا شدی شبیه یک پرنده ای ، به آسمان رها شدی آمدی از مدینه و زائر کربلا شدی سوی خراسان به سفر ، به جانب رضا شدی تا به بیابان هدفِ ، هجمه ی ناروا شدی بعد هجون دشمنان ، شاهد کشته ها شدی چو ماه و انجم آمدی ، به جمع مردم آمدی چه خوب شد بانوی من ، به جانب قم آمدی تا که ورود تو به قم ، به مردمان خبر رسید از پر هر فرشته ای ، به شهر صد گُهر رسید فوج ملک نغمه کنان ، ز عرش بر گذر رسید دمی که هودَجت ز ره ، به صد شکوه و فَر رسید تا که لجام مرکبت ، به دست صد قمر رسید بهر صلا به مقدمت ، صوت سروش سر رسید به خیمه یاد تو که چون ، نسیمی از سحر رسید طنابی از گیسوی حور ، ریسه ای از هنر رسید ندا ز آسمان زدند ، که نور از سفر رسید به خانه ات به بیت نور ، فاطمه ای دگر رسید دوباره زینبی ز ره ، به شهر قم اگر رسید برای مقدم تو بود ، اگر که سیم و زر رسید به شرح اسماء خدا ، صفات تو به بر رسید جوهر هر کتابتی، به لوح اگر اثر رسید قلم تویی کرم تویی ، حریم و هم حرم تویی واسطه ی فیض خدا ، به ذره ی عدم تویی مِهر اگر رضای توست ، بر او چو ماه بوده ای کعبه اگر وجود اوست ، تو قبله گاه بوده ای به سوی آن کعبه ی خود ، پر از نگاه بوده ای تو چشمه ی نور به هر ، شام سیاه بوده ای کشته ی غربت رضا ، بر او گواه بوده ای شهیده ی وصال او ، میان راه بوده ای به وقت جان سپردنت ، چو بی پناه بوده ای شبیه عمه زینبت ، اسیر آه بوده ای ولی مگر به شهر قم ، بین سپاه بوده ای؟ شاهد طعنه هایی از ، قوم تباه بوده ای ؟ شاهد قتل دلبری ، چه دل بخواه بوده ای؟ شاهد قتل او کجا ، به قتلگاه بوده ای ؟ کجا میان شعله ها ، به خیمه گاه بوده ای؟ گواه کشتن کسی ، چه بی گناه بوده ای ؟ اگر که از برادرت ، به تیغ غم جدا شدی مگر که زائر سری ، به روی نیزه ها شدی ؟ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸