ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#ترکیب_بند
#امام_زمان_عج
#گلـواژه_هاے_اهل_بیت_ع
یار سفـر کرده ز نیــمه راه ، برگرد
تاریڪ مانده شام غم اے ماه ، برگرد
اے یاسمن اے نسترن اے عشق نرگس
اے دلبـر دلـداده و دلخـواه ، برگــرد
اے کعبه ے چشم سیاهت کعبه ے دل
اے قبله ے هر دیده ے آگاه ، برگرد
ســوگنـد بـر تنهــایے جـدّ غریبــت
بـر بـے کســے آه ثــارالله ، بـرگــرد
اے یوسف در چاه مانده ، حق حیدر
وقتے که مے زد ناله ها در چاه، برگرد
آقا قسم بر لحظه هاے اشـڪ زهرا
آن دم که پشت در کشیده آه ، برگرد
برگرد عالم در فراقت بے قرار است
برگرد زهرا مادرت چشم انتظار است
اے وارث طاها ابا صـالح کجایی
اے مهربان مولا ابا صـالح کجایی
آیا نیـامد لحـظه هاے انتقــامت
اے زاده ے زهرا ابا صالـح کجایی
بِینِ نیامت ذوالفقارے بے قرار است
اے حیـدر تنهـا ابا صـالح کجــایی
این عالمے که باید از عدلت شود پُر
پُر گشته از غم ها ابا صالح کجایی
ما و غم هجر و جفاے طعن اغـیار
خون شد دل شیدا ابا صالح کجایے
دانم بیایـے گر که قلـب اهل عـالم
از دل بگویـد یا ابا صـالح کجـایی
سیصد تن و آن سیزده عاشق کجایند
راه ظهـورے عاشــقانه را گشـایند
🖊شاعر: محمد مبشرے
1400/9/12
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#ترکیب_بند
#امام_زمان_عج
#گلـواژه_هاے_اهل_بیت_ع
یار سفـر کرده ز نیــمه راه ، برگرد
تاریڪ مانده شام غم اے ماه ، برگرد
اے یاسمن اے نسترن اے عشق نرگس
اے دلبـر دلـداده و دلخـواه ، برگــرد
اے کعبه ے چشم سیاهت کعبه ے دل
اے قبله ے هر دیده ے آگاه ، برگرد
ســوگنـد بـر تنهــایے جـدّ غریبــت
بـر بـے کســے آه ثــارالله ، بـرگــرد
اے یوسف در چاه مانده ، حق حیدر
وقتے که مے زد ناله ها در چاه، برگرد
آقا قسم بر لحظه هاے اشـڪ زهرا
آن دم که پشت در کشیده آه ، برگرد
((برگرد عالم در فراقت بے قرار است
برگرد زهرا مادرت چشم انتظار است))
اے وارث طاها ابا صـالح کجایی
اے مهربان مولا ابا صـالح کجایی
آیا نیـامد لحـظه هاے انتقــامت
اے زاده ے زهرا ابا صالـح کجایی
بِینِ نیامت ذوالفقارے بے قرار است
اے حیـدر تنهـا ابا صـالح کجــایی
این عالمے که باید از عدلت شود پُر
پُر گشته از غم ها ابا صالح کجایی
ما و غم هجر و جفاے طعن اغـیار
خون شد دل شیدا ابا صالح کجایے
دانم بیایـے گر که قلـب اهل عـالم
از دل بگویـد یا ابا صـالح کجـایی
((سیصد تن و آن سیزده عاشق کجایند
راه ظهـورے عاشــقانه را گشـایند))
#شاعر_محمد_مبشرے
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی
#ترکیب_بند
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام
امشب ز شیدایی پر از فریاد هستم
فارغ ز جور طعنه ی بیداد هستم
با هر تکانی کز نسیم مهر آید
محو بلندای قد شمشاد هستم
جانانه می نوشم ز جام بی قراری
از هر چه پیمان در جهان آزاد هستم
هر سو دلم را می کشاند عاشقانه
مانند گیسو در مسیر باد هستم
میل مناجات و دعا دارم دوباره
از دلبر خود طالب امداد هستم
ای یادگار مجتبی ای پور زهرا
دلتنگِ عطر کوی تو هستم سَراپا
وقتی دلم مستِ مناجات خدا شد
با نام زیبای تو آن دم آشنا شد
با تو تمام واژه ها سرمست هستند
گویا دوباره بر لبت جاری دعا شد
زیباترین روح پرستش در دو عالم
روح بلندت مقتدای ماسِوا شد
با تو ولایت اوج و پروازی دگر یافت
ذکر دلارایت مِیِ اهل ولا شد
ای کوثر ناب نگاهت جام مستان
با گوشه چشمت خاک دل ها کیمیا شد
گفته امام حق به تو ای نور مطلق
هستی ولیِّ حق ما ای رهرو حق
یک شب تماشای حریمت قسمتم کن
بنما کرم گرد ضریحت دعوتم کن
دانم به دیدار توام ناقابل اما
منت گذار و زیر دین و منتم کن
بار دگر بالا ببر دست دعایت
بهر سلوک عشق خود پر همتم کن
با یک دعای مهربانانه چو مادر
با خادمیِ خود رهین عزتم کن
آقا قسم بر عصمت زهرای اطهر
دیگر کریمانه روا هر حاجتم کن
آقا کریم بن کریم جانم فدایت
کِی می شود هستی خود ریزم به پایت
ما یک صحیفه راز را در سینه داریم
در دل خزان و در دو چشم خود بهاریم
وقتی دل ما می شود تنگ مدینه
بر آن ضریح پاک تو سر می گذاریم
وصفت اگر ناممکن است اما به عالم
عشقى به جز مدح شما در دل نداریم
صدها بهشت آید به دیدار حریمت
دلدادگان صحن و این دارالقراریم
دعوت کن آقا کوله بار خود ببندیم
ما که بدون لطف تو بی برگ و باریم
سجده به خاک تربتت فوز عظیم است
کرب و بلای شهر ما عبدالعظیم است
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
#میلادحضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
#ترکیب_بند
کریم هستی و حاجات دل روا کردی
طبیب هستی و درد مرا دوا کردی
میان چشم شما معجزه فراوان است
مس وجود مرا سر به سر طلا کردی
تویی که واسطه ی فیض چار معصومی
رسیدی و دل مارا پراز خدا کردی
روایت از کرم بی شمار تو کم نیست
چه روزها که تفقّد به این گدا کردی
چه خوب شد که شما قبله گاه تهرانی
به ری رسیدی و یک کربلا بنا کردی
سلام سیّدنا شاه واجب التعظیم
درود حق به تو ای صاحب مقام عظیم
امام زاده ی عشقی مقام تو والاست
به روی گنبد دوّار؛ پرچمت بالاست
حسن ترینی و حُسن حسین را داری
درون سینه ی تو شوق حیدرو زهراست
مدینه با قدمت غرف نور رحمت شد
چقدر با تو زمین مثل جنّت الاعلاست
دوباره زائر دلخسته آمده آقا
حضور قطره در این موج عاشقی زیباست
هر آنکه پیش شما ماند کربلایی شد
مسیر صحن تو از صحن سیدالشهداست
هزار شکر مسلمان نسل سلمانیم
میان صحن شما یاحسین میخوانیم
شکوه روح خدا در مدار تن آمد
نسیم عشق به پابوسی چمن آمد
برای دیدن سرسبزی هوای شما
عقیق سرخ سفر کرد و از یمن آمد
خوشی حرام ، که تو جدّ بی حرم داری
دوباره کنج حرم حرفی از حسن آمد
به سمت مرقدتان زائری که می بینی
برای ناب شدن با خدا شدن آمد
همینکه چشم ترم با ضریحتان خو کرد
کلام حضرت هادی ع به یاد من آمد :
کسی که تا حرم قدسی شما رفته
به شهرری که نه انگار کربلا رفته
کبوترانه رسیدم به آستان حرم
همیشه روی سرم سایه ی امان حرم
شکسته دل که بیایی همیشه جا داری
میان صحن ه پر از خیر آستان حرم
خدا کند که به حقّ دعای خیر رضا ع
به دست ما برسد برکت عیان حرم
دوباره از حرم شهرری به مشهد رفت
کسی که رفت به دنبال کاروان حرم
ثواب طوف حریم تو هدیه ای از ماست
به آستان رفیع "مدافعان حرم"
همیشه و همه جا نوکر ابالفضلیم
فدایی حرم خواهر ابالفضلیم
#اسماعیل_شبرنگ
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313
#غریب_آشنا
#اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
اقتدا کردم ابتدا به حسن
و رسیدم در انتها به حسن
می رسد آنهمه کرم به گدا
می رسد دست هر گدا به حسن
فرق دارد مگر؟ حسن حسن است
داده عزت، خودِ خدا به حسن
رهسپارم به جاده های عراق
دل سپردم به سامرا به حسن
شب دلدادگان سحر شده است
کف بزن باز علی پدر شده است
نظری سوی آسمان دارم
هوس لحظهء اذان دارم
عرض تبریک و عرض تهنیّت
محضر صاحب الزمان دارم
عطر سرداب می وزد همه جا
زیر گنبد فقط امان دارم
به غذای بهشت لب نزدم
چون از این سفره، خُرده نان دارم
سنگ بودم چه گوهری شده ام
مست انگور عسگری شده ام
جام مِی را نگار دستم داد
زرِ هجده عیار دستم داد
گفتم اصلاً طلا نمی خواهم
از عبایش غبار دستم داد
دید با دست خالی آمده ام
از بهشتش انار دستم داد
به ضریح حسن که چشمم خورد
عشق شش گوشه کار دستم داد
بی خیال دو عالمین شدم
مست شش گوشهء حسین شدم
ریزه خواران او زمینی ها
خاکش علامهء امینی ها
بارگاه مطهرش آورد
عرشیان را به شب نشینی ها
سجده کردم به سنگفرش حرم
با چنین جلوه آفرینی ها
می نشیند به کفشداری او
خاک پاهای اربعینی ها
در فراق حرم عزادارم
شوق دیدار کربلا دارم
آنقدر که حسن کرم دارد
سایه ای بر روی سرم دارد
گرچه از خانه، دور افتاده
همسری خوب و محترم دارد
شده در پادگان اگر تشییع
تنش از تیر، کِی ورم دارد؟
گرچه دور از مدینه خاک شده
لااقل این حسن حرم دارد
مجتبی در تحیّر زهراست
خاک قبرش ز چادر زهراست
کوچه که تنگ شد، مردّد شد
راه او، راه مادرش سد شد
فاطمه بین کوچه سیلی خورد
حسن افتاد بر زمین! بد شد
آن کسی که به مادرش خندید
با جسارت ز چادرش رد شد
فاطمه پیش اولین پسرش
خُرد شد، آنچه که نباید شد
مادری زار و خسته را برداشت
گوشواره شکسته را برداشت
#رضا_دین_پرور
@gharibe_ashena_mobasheri313