eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
233 ویدیو
72 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @gharibe_ashena_mobasheri
مشاهده در ایتا
دانلود
1_2195626050.pdf
حجم: 7.73M
📌کتاب کامل بهائی از عمادالدین طبری شیعی این کتاب اثری زیبا در قالب داستانی و نظمی جذاب است که بخشی از آن درباره سقیفه و شهادت حضرت (س) @gharibe_ashena_mobasheri313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا علی مهر تو دین من و ایمان من است ز ازل عشق تو آیین من و جان من است همه جا ورد لبم نام نکوی تو بُوَد نام شیرین تو جان من و جانان من است می روم از بر تو با دل غمبار وحزین گر چه بیت تو چنان جنت و رضوان من است گرچه یک عمر به گِردَم توعلی سوخته ای حسن همچون تو علی شمع شبستان من است ز غریبی و غمت شمع دلم تا به سحر سوزد و خون جگر یکسره مهمان من است بعدمن غربتت ای یارفزون خواهدشد سوگوارغم تو قلب پریشان من است آنچه دود از در بیت و حرمت رفته بدان حاصل سوختن سینه ی سوزان من است ناله ی فِضِّه خُذینی که شنیدی از آن غم پرپر شدن غنچه ی دامان من است تومپرس از چه شده چادر من پرازخاک اثر کوی ستم بر رخ پنهان من است سیرم از زندگی و سیرم ازین مردم شهر دیدن روی پدر دارو و درمان من است می روم سوی پدر با دل بشکسته ولی جگرم سوخته ی اشک یتیمان من است @gharibe_ashena_mobasheri313 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرار من چه کسی بعد تو قرار علیست پس از تو بانوی خانه! که خانه دار علیست تو جسم و جان منی بین قبر خوابیدی و این مزار، مزار تو نه مزار علیست دلیل خیسی این خاک، اشک نیست فقط کمی هم از عرق روی شرمسار علیست تو یاس بودی و در باغ، پرپرت کردند عجیب نیست اسیر خزان، بهار علیست پس از تو آنچه سپید است گیسوی حسن است پس از تو آنچه سیاه است روزگار علیست غذای دیشبمان دستپخت زینب بود چنان تو و پدرت، دخترت کنار علیست دری که سوخته، دارد هنوز می سوزد چرا که مستمع روضه های یار علیست منم که ماندم و لبخند و طعنه ی یک شهر وگرنه خانه ی تو نزد کردگار علیست به روی شانه ی تو چند موی سوخته بود نه موی سوخته بلکه طناب دار علیست @gharibe_ashena_mobasheri313
برده ای از خانه ام با رفتنت لبخند را خنده ها و گریه های آخرین فرزند را ازسفرهای خطیر کوچه ها برگشته ای ازکجا آورده ای این طرفه بازوبند را داغ هجران تو بر من آنچنان سخت است که برجگر باید بریزم بعدازاین اسپند را تا توبودی یک نفر حرف دلم رامیشنید بی توبایدبشنوم هرآنچه می گویند را بند بند پیکرت لرزید وپهلویت شکست در عوض از دست حیدر باز کردی بند را @gharibe_ashena_mobasheri313
آتشی داغ تو در سینۀ من روشن کرد باید از شعلۀ‌ آن تا به ابد شیون کرد قامت صبر مرا داغ تو در کوچه شکست ماجرای در و دیوار چه‌ها با من کرد مانده‌ام بر دل تو میخ در آتش زده است یا دل سوخته‌ات خون به دل آهن کرد؟ شمع چشمان کبودت ز غمم سوخت چنان که غریبی مرا بر همه کس روشن کرد جامۀ رزم به تن داشت علی، پیش از این بعد تو پیرهن صبر دگر بر تن کرد @gharibe_ashena_mobasheri313
شمعم که با شرار خودم گریه می‌کنم دریایم و کنار خودم گریه می‌کنم بی اختیار جای نفس آه می‌کشم با آه بی‌شمار خودم گریه می‌کنم روز مرا کبودی رویی سیاه کرد هر شب به روزگار خودم گریه می‌کنم بی تاب می‌شود حسن از یاد کوچه‌ها با طفل بی قرار خودم گریه می‌کنم بر جان خویش نیمه‌ی شب چیده‌ام لحد حالا سر مزار خودم گریه می‌کنم @gharibe_ashena_mobasheri313