#امام_زمان_عج
روی تو را دوبـاره ندیــدم ، غروب شد
بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد
تا یادم آمد ایـن همه سال است رفته ای
آهی ز عـمق سینه کشــیدم ، غـروب شد
باران نداشت شهر،که اوشرم هم نداشت
یک قطره اشک هم نچکـیدم، غروب شد
آقا بـه ندبـــه ات نرســیدم مــرا ببخـش
شرمنده تا ز خــواب پریدم ، غـروب شد
آقا کلافه ام من از ایـن نفــس سـرکشـم
جمـعه به پای نفـس پلیـدم ، غــروب شد
خورشیدسرخ شد،به گمانم که گریه کرد
بیچاره گفت تا که خـمیـدم ، غـروب شد
از عصرجمعه بغـض عجیبی است درگلو
این بار هــم تـو را ندیـــدم ، غـروب شد
روزی که بود فرصـت دیـدارتان گذشـت
مثل همـیشـه تا که رسـیدم ، غـروب شد
#محمد_مبشری
حضرت سکینه بنت الحسین یکی از دختران داغ دیده امام حسین(ع) در عاشوراست. مادر حضرت سکینه حضرت رباب و علی اصغر برادر آن حضرت بود. بر اساس گزارش های موجود در مقاتل، سکینه در واقعه کربلا حضور داشته است. در روز عاشورا، امام حسین (ع) برای آخرین وداع، از میدان جنگ به سوی اهل بیت خود بازگشت و با آنان وداع کرد سپس نزد دختر خود سکینه رفت که در گوشه ای نشسته و می گریست. امام حسین (ع) او را به صبوری دعوت کرد و در آغوش کشید، اشک از چشمان او پاک کرد. در کتب تاریخی آمده است که آن حضرت در روز پنج ماه ربیع الاول سال ۱۱۷ هجری قمری وفات یافته اند. در این روز شیعیان به عزاداری و خواندن نوحه و روضه مصیبت حضرت سکینه پرداخته و یاد و خاطره آن حضرت را زنده نگه می دارند.
ای وارث و شاهد شهیدان خدا
ای گریه کن تشنه لب کرببلا
تو دختر ارباب وفا، فاطمه ای
ای رفته به کوفه، رفته تا شام بلا
در طشت طلا سر پدر را دیدی
ای کشته چوب خیزان، واویلا
در کنج خرابه با رقیه بودی
با گریه نموده ای تو روضه بر پا
چون عمه خطابه خوانده ای ای بانو
تا بر سر نیزه دیده ای سرها را
ای عمه ی صاحب الزمان دُّر نهان
با ذکر بلند شیعتی روضه بخوان
#محمد_مبشری
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
السلام علیک یا عطشان
چه بلایی سر لبت آمد!؟
تا من و تو به وصل هم برسیم
جان به لبهای زینبت آمد
زینت شانه های پیغمبر
السلام علیک یا مظلوم
چقدر چهره ات شکسته شده!
السلام و علیک یا مغموم
با تو قهرم! پدر کجا بودی؟
بی من و خواهرت کجا رفتی!؟
دلخورم از تو؛ عصر عاشورا
بی خداحافظی چرا رفتی؟
سر عباس تا سر نی رفت
خیمه ها گر گرفت، بلوا شد
تا که دیدند بی علمداریم
سر یک گوشواره دعوا شد
من غرورم جریحه دار شده
شاکی از دست ساربان هستم
کعبه نی ها مدام می گویند
دست و پا گیر کاروان هستم
سر بازار دیدنی بودیم!
دید زلفت که ما پریشانیم
عمه ام داد می زد ای مردم
به پیمبر قسم مسلمانیم
معجرم را سر کسی دیدم
چادرم را سر یکی دیگر
با عبایت نماز می خواند
مشرکی پشت مشرکی دیگر
دختر حرمله چه مغرور است!
بر سر بام دف تکان می داد
او خبر داشت که یتیم شدم
پدرش را به من نشان می داد
کاش قرآن پدر نمی خواندی!
خیزران از لب تو، دلخور شد
اولین ضربه را که زد؛ دیدم
چوب خط صبوریم پر شد
عمه با من نبود، می مردم
پای طشت طلا نجاتم داد
نه فقط شام، کربلا، کوفه
خواهرا بارها نجاتم داد
بال های شکسته ای دارم
پر زدن با تو کاش راهی داشت
شام ویران به جای ویرانه
گاش گودال قتلگاهی داشت
علقمه، مشک، ساقی و اصغر
شده سر مشق گریه هام پدر
بردن من به نفع زینب توست
درد سر را ببر زشام پدر
#وحید_قاسمی
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
همپای خطر همسفر زینب بود
همراز نماز سحر زینب بود
یک لحظه نشد ز عمه جانش غافل
پروانه صفت دور و بر زینب بود
#محمود_شریفی
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
ای دسته گل وحی به گلزار مدینه
قرآن حسین ابن علی بر روی سینه
بر عمۀ سادات همانند و قرینه
دریای کمالی و وقاری و سکینه
هم فرشنشین استی و هم عرش مقامی
همه عمه و هم خواهر و هم دختِ امامی
*
سر تا قدم آیینۀ پا تا سرِ زهرا
زهرا به تو بالد که تویی کوثرِ زهرا
هم کوثر زهرایی و هم دختر زهرا
با زینب کبرا شده هم سنگر زهرا
گردون شرف را ز ازل قائمهای تو
در شرم و حیا فاطمۀ فاطمهای تو
*
هنگام دعا مرغ سحر با تو سخن گفت
هفتاد و دو تابنده قمر با تو سخن گفت
خورشید به بالای شجر با تو سخن گفت
از حنجر ببریده پدر با تو سخن گفت
ای نهضت سالار شهیدان به تو مدیون
تـو دختر قرآنی و قرآن بـه تو مدیون
*
نه نام سکینه، که وجود تو سکینه است
سر تا قدمت راضیه، مرضیه، امینه است
مهر تو به طوفان بلا نوح و سفینه است
جز زینب و کلثوم چه کس بر تو قرینه است؟
تو قلب حسیناستی و تو روح ربابی
در هُـرم عطش مـادر آیینه و آبی
*
پیغمبر و زهرای مطهر به تو نازد
هنگام سخنرانی، حیدر به تو نازد
عباس و حسین و علیاکبر به تو نازد
بر شانۀ بابا علی اصغر به تو نازد
در کوفه گشودی لب خود را به تکلم
دیدم پـدرت زد بـه سرِ نیزه تبسم
*
دیدی پدرت سر به کف دست نهاده
چون شعله کشیده سر و چون کوه، ستاده
بـر رفتن میدان ز حرم کرده اراده
تنها تـو ورا کردی، از اسب پیاده
پای فرسش را بـه کف دست گرفتی
انگار که یک لحظه از او هست گرفتی
*
ای فاطمۀ فاطمه، ای کوثر بابا
همسنگر عمه به کنار سر بابا
الحق که تویی پارهای از پیکر بابا
وز حنجر ببریده پیام آور بابا
تنها نه همین در دل آرام حسینی
تـا روز جزا حامل پیغام حسینی
*
تو یک گل نیلوفری از گلشن زهرا
دامان تو عکس گلی از دامن زهرا
زیبد به تن پاک تو، پیراهن زهرا
حتی بدنت گشت شبیه تن زهرا
آغاز شد از دامن گودال، خروجت
تا گوشۀ ویرانه چهل بار عروجت
*
ای جای لبت مانده بر آن حنجر پاره
اشک تو به هفتاد و دو خورشید، ستاره
عباس به تبخال لبت کرده نظاره
حتی سر نی از تو خجل گشت دوباره
روئید گل از شرم تو بر صورت عباس
تو دست گرفتی به رخ از خجلت عباس
*
هر خانه که دارای رباب است و سکینه
آن خانه بوَد خانهای از شهر مدینه
ای مانده تو را داغ روی داغ به سینه
ای خون خدا را به ره شام، رهینه
وصف تو جـز از عترت اطهار نیاید
از «میثم» بی دست و زبان، کار نیاید
#استاد_غلامرضا_سازگار
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
هستی تو سکینه جان(نور بصر مولی)۲
بوده همه ی عمرت(بر تو نظر مولی)۲
ای گل گلشن باغ مدینه
دختر حضرت حسین سکینه
واویلا واویلا آه و واویلا۲
بر زینب و بر مادر(تو نور دو عین بودی)۲
در دشت پر از محنت(همراه حسین بودی)۲
دیده ای ماجرای کربلا را
گل های پرپر دشت بلا را
واویلا واویلا آه و واویلا۲
دیدی که به موج خون(صد پاره شده اکبر)۲
زین داغ و مصیبت ها(خون شد دل تو خواهر)۲
دیدی با بابا اکبر شد رو به رو
آمد کنارش با کنده ی زانو
واویلا واویلا آه و واویلا۲
دیدی که علی اصغر(شد غرقه به خون با تیر)۲
تا حنجر پر خون دید(بابا ز غمش شد پیر)۲
دیدی غنچه ای از شاخه شد چیده
دیدی تو حنجر اصغر بریده
واویلا واویلا آه و واویلا
#رضا_یعقوبیان
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
بند ۱
سلام ای بضعه ی شاه عالمین
بی بی یا سکینه یا بنتَ الحسین
فدای مکتب
شاگرد زینب
محبین را دریاب
کوثر ارباب
سلامٌ علیکِ یا بنتَ الحسین...
بند ۲
رحلت تو دارد شور شهادت
نام تو را بردن ما را عبادت
بی بی سکینه
ماه مدینه
ای نور عالمتاب
کوثر ارباب
سلامٌ علیکِ یا بنتَ الحسین...
بند ۳
یادت نمیرود داغ عاشورا
لبهای عطشان و سرهای جدا
مشکِ خشکیده
دستِ بریده
بودی از غم بیتاب
کوثر ارباب
سلامٌ علیکِ یا بنتَ الحسین...
#امیر_عباسی
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
نهجُ البـــــلاغه از نگاهش موج میزد
در خطبه اَش می شد علی را جستجو کرد
در سرزمینِ شامیان همپایِ زینب
کاخ ستم را با کلامش ، زیرو رو کرد
#منصوره_محمدی_مزینان
@gharibe_ashena_mobasheri313