#حضرت_زهرا_مناجات
#دوبیتی
از روز ازل چشم تری داشته ایم
سودا زده در رهت سری داشته ایم
از ما به جزا فاطمه س یادت نرود...
ما با تو حساب دگری داشته ایم
#سیدمحمد_رستگار
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بعد_شهادت
دراین دوماهونیم که سهمت عذاب بود
حجمِ غمیکه داشت دلم بیحساب بود
در این دوماه و نیم ، تبسّم نکردنت
داغی بزرگ روی دل بوتراب بود
در اینمدینهایکهعلیبود و بیکسی
با بودنت ، برای سلامم جواب بود
خیلی برای مَردِ تو سنگین تمام شد
درخانه ، ماهِ صورت تو در حجاب بود
یکبار هم شفای خودت را نخواستی
با اینکه از تو هرچه دعا مستجاب بود
از شاخهیشکستهو این رنگ رزد تو
پیداست بادهای خزان پُر شتاب بود
هرشب کنار بستر تو تا اذان صبح
چشممبهلالههای روی رختخواب بود
تو ذرّه ذرّه آب شدی در نگاه من
ایکاشآنچهدیدی و دیدم سراب بود
قدِّ خمیده قسمت تو در بهار عُمر
پیری مرا نصیب به فصل شباب بود
...
در دین کافران سقیفه ، خدا گواه
زهرا زدن مقابل حیدر ثواب بود
#محمد_قاسمی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
ساعت گريه رسيده است عبادت كافي ست
ذكر يا فاطمه عشق است رياضت كافي ست
هست در فاطميه رزق محرم پنهان
وقت آن است بگوئيم كه غربت كافي ست
روضه ي فاطميه واقعأ احياگر ماست
حرص جنت به دلم نيست كه هيئت كافي ست
غيرتي لطف بفرما كه براي گريه
يكي از اين همه انواع مصيبت كافي ست
ما خجالت زده ي صورت نيلي توايم
فكر ما را نكن اينقدر محبت كافي ست
زحمت اينقدر نكش حضرت ام الحسنين
يك نخ از چادر فضه به شفاعت كافي ست
روضه ات جاي خودش،مادري ات كشته مرا
محض مرگ من شرمنده خجالت كافي ست...
#محسن_صرامی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_ام_البنین #مرثیه_حضرت_ام_البنین
کسی که غم به دلش کرده آشیانه منم
شرار درد به جانش کشد زبانه منم
کسی که در دل دریای غم فتاده و نیست
ره نجاتش از این بحر بیکرانه منم
کسی که مادر خوشبخت روزگاران است
ولیک تیر بلا را بود نشانه منم
کسی که همسری با علی بود فخرش
ولیک غم زده بر هستیش زبانه منم
کسی که سیده امّالبنین بود نامش
ولیک مانده از این نام بینشانه منم
به یاد قبر عزیزان خویشتن هر روز
کسی که ساخته اندر بقیع لانه منم
شدم غریب پس از عون و جعفر و عباس
کسی که بار غریبی کشد به شانه منم
کسی که چهار پسر بوده حاصل عمرش
که از شهادتشان خورده تازیانه منم
شنیدهام که جدا شد دو دست عباسم
کسی که دست به سر زد در این میانه منم
شنیدهام که به چشمش نشست تیر جفا
کسی که سوزد از این داغ جاودانه منم
غریب دشت بلا را دریغ مادر نیست
کسی که گریه بر او کرده مادرانه منم
دو نازدانه ز عباس من به جا مانده
کسی که سوخته با این دو شمع خانه منم
قلم زده است «مؤید» چو در مصیبت من
کسی که شافع او شد به این بهانه منم
#استاد_مرحوم_سید_رضا_موید
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_عباس_علیه_السلام
یوسف ما تک و تنهاست خدا رحم کند
چقدر گرگ به صحراست خدا رحم کند
موجی از نیزه و خنجر به سوی علقمه رفت
نوح ما در دل دریاست خدا رحم کند
شور چشم اند و دل اهل حرم شور زند
بس که او خوش قد و بالاست خدا رحم کند
چقدر کرده کماندار کمین و از دور
قد عباس هویداست خدا رحم کند
هدف خنجر و شمشیر و سنانی که زنند
نکند پیکر سقاست خدا رحم کند
نکند دست علمدار ز کار افتاده؟
که چنین هلهله بر پاست خدا رحم کند
چه بلایی شده نازل که پدر گریه کنان
دست بر دامن زهراست خدا رحم کند
خصم خندد به پدر چشم عمویم روشن
این چه هنگامه و غوغاست خدا رحم کند
کار عباس تمام است و دگر کار همه
خواندن فاتحه ی ماست خدا رحم کند
#حیدر_توکلی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#روضه_حضرت_ام_البنین_س
روز اول که درِ خانه ی زهرا دیدم
همه تکلیفِ خودم در رهِ مولا دیدم
دَمِ در، بر قدمِ دختِ علی افتادم
خویش را خادمه ی زینب کبرا دیدم
خواستم مادری از بهر یتیمان بکنم
عالَمی فاصله تا ام ابیها دیدم
چونکه آقام به یافاطمه میکرد خطاب
غمِ بی مادری از چهره ی گلها دیدم
یاوه گویان چقدَر پشتِ سرم حرف زدند
چه بگویم، چقدَر طعنه ز اعدا دیدم
قصد کردم که خدا هر چه دهد طفلانم
همه را نذر یتیمان حرم گردانم
از همان روز که رخسار قمر آوردم
باورم بود، سپاهی ز جگر آوردم
خواستم یارِ حسینم بشوم، از این رو
در ره کرب و بلا چار پسر آوردم
قصه ی کوچه ی غم را که شنیدم ز حسن
لشگرِ منتقمان را به ثمر آوردم
داستان در و دیوار عزادارم کرد
بهر زینب پس از آن، چند سِپر آوردم
میخِ در را که شنیدم، نفَسم سخت گرفت
ناله ها در دلِ شب تا به سحر آوردم
غمِ بازوی ورم کرده کبابم میکرد
روضه ی سوختنِ فاطمه آبم میکرد
سوختم در همه ی عمر بر آن عمر کمش
گریه کردم همه شب از غمِ آن قدِّ خمش
قصد کردم، شود عباس علمدار حسین
تا که در معرکه گیرد کمی از کوهِ غمش
از خدا خواسته بودم به صفِ کرب و بلا
بشود منتقم سیلیِ اهلِ ستمش
من بمیرم که به جبهه پسرم سقا بود
نتوانست در آنروز شود منتقمش
از خجالت پسرم کشته شد، از تیغ نشد
از لب تشنه ی آن سَرور و اهل حرمش
چشمِ گریانِ سکینه جگرش را سوزاند
نیزه نه، طفلِ حرم چشم ترش را سوزاند
کاش بعد از پسرم یاور زینب بودم
جای زهرا همه جا مادر زینب بودم
وقتِ بوسیدنِ حنجر که هجوم آوردند
کاش همچون سپری بر سر زینب بودم
کاش در حمله ی بی وقفه ی غارتگرها
مانعِ غارتِ آن معجر زینب بودم
کاش زیر لگد و کعب نی و سیلی و مُشت
سپرِ قافله و لشگر زینب بودم
کاش در کوفه و در شام و در آن مجلسِ شوم
وسط معرکه دور و بر زینب بودم
تهمتِ سختِ کنیزی به حرم کشت مرا
بر سر نیزه حیای پسرم کشت مرا
#روضه_حضرت_ام_البنین_س
محمود ژولیده
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_ام_البنین
ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی
از مادر چشم انتظارت دل بریدی
جز ام لیلا کس نمیفهمد غمم را
من پیر گشتم تا چنین تو قد کشیدی
تنها نه دلگرمی مادر بوده ای تو
بر خاندان فاطمه روح امیدی
بر گردنم انداختی با دستهایت
زیبا مدال عزت «ام الشهیدی»
زینب کنار گوش من آهسته می گفت
هرگز مپرس از دخترت از چه خمیدی
از خواری بعد از تو گفت و گفت دیگر
بر پیکر مانیست جایی از سپیدی
یک تکه مشک پاره را تا داد دستم
فهمیدم ای بالا بلند من چه دیدی
از مشک معلوم است با جسمت چه کردند
وای از زمین افتادن،و از ناامیدی
باور نخواهم کرد تا روز قیامت
بی دست افتادی،به خاک وخون طپیدی
در سینه پنهان میکنم یک عمر رازم
پس شکل قبرت را دگر کوچک بسازم
قاسم نعمتی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_ام_البنین
ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی،
که همراه امیری، چون امیرالمومنین باشی
ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت،
که در بین زنان، تنها تو عباس آفرین باشی
شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را
خدا، یک جا به تو بخشید، تا امّ البنین باشی
همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری
مگر بی نور میشد، مادر زیباترین باشی؟
مگر بی نور می شد، در دل خورشید بنشینی؟
تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی
گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست می گیرد
رسیدی، باغبانِ غیرتٌ للعالمین باشی
رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟
تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی
پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً ، نه!
نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی
هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری
پس از کرببلا سخت است که ام البنین باشی
قاسم صرافان
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
گمان مکن پسرت ناتنیبرادر بود
قسم به عشق ، کنارم حسین دیگر بود
منال ام بنین و ببال از عباس
تو شیرمادر و شیر تو شیرپرور بود
سقوط قلعه خیبر اگر به نام علیست
فرات ، خیبر دیگر ؛ یل تو حیدر بود
ز. شام تا به سحر دور خیمه های سازگشت
که ماه هاشمیان بود و مهرپرور بود
به لرزه بود از او پشت هفت هفتم رستم
یل تو یک بار دیگر یک بار دیگر نبود ، لشگر بود
به جای دست روی چشم خویش را نگه
داشت تا ببیند که به چه حدی مطیع رهبر بود
اگر فتاد روی خاک استفاده پرپر.
ولی گل تو روی شاخه بود و پرپر بود
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_ام_البنین
کریمان همه مات ام البنین اند
فقیر کرامات ام البنین اند
نه تنها دل ما که داوود و موسیٰ
اسیر مناجات ام البنین اند
همه ساقیانی که صاحب سبویند
دخیل خرابات ام البنین اند
مریدان عباسِ او در دو عالم
به دنبال خیرات ام البنین اند
پسرهای او یار خون خدایند
دلیل مباهات ام البنین اند
پسرهای نور و تجلی نورند
تجلی آیات ام البنین اند
به خورشید تابان قمرها می آید
به ام البنین این پسرها می آید
گرفتند ماهش... همه تکیه گاهش
گرفتند ابالفضل... پشت و پناهش
عصایی ندارد دم پیری حالا
نشانده زمانه به خاک سیاهش
امان از صبوری... کشیده قبوری
روی خاک و غربت گرفته نگاهش
خدای ادب شد، بصیر عرب شد
ولی بوده هر جا به زینب نگاهش
ندیده دو عالم، کسی جز یل او
که دامان زهرا شود قتلگاهش
بشیر از پسرهای او دم نزن تو
بگو از حسینش... چه شد قبله گاهش؟!
پسرهای او نذر راه حسین اند
قمرهای او نذر راه حسین اند
غرورش شکسته ولی بازویش نه
دلش گرچه خون شد ولی پهلویش نه
کسی دیده در بین خانه بیافتد
شراره به جان سر گیسویش... نه
کسی دیده در بین کوچه بیافتد
رد پنجه ی لاله چین بر رویش... نه
شده شوهرش را ببیند که از غم
گذارد سرش بر روی زانویش... نه
شنیده کسی که زن پا به ماهی
در سوخته بیاید سویش... نه
شده زیر در مادری باشد و بعد
کسی با لگد رد شود از رویش... نه
بهار دل آل حیدر خزان شد
قد فاطمه در جوانی کمان شد
محمدجواد شیرازی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#وفات
#غزل
بعد از تو دیگر هیچ کس ام البنین نیست
یعنی زنی مانند تو مرد آفرین نیست
ام الادب، ام الوفا، ام الاباالفضل
غیر از تو وصف هیچ شخصی این چنین نیست
شاگرد درس صبر مولا بوده ای که
با این همه غم روی پیشانیت چین نیست
در گریه ات راهی ندارد داغ فرزند
قصد تو از این کار غیر از حفظ دین نیست
وقتی که اشک دشمنانت را در آورد
پس خطبه ای چون خطبه هایت آتشین نیست
مدح تو چون با مدح عباست گره خورد
دیگر گریز روضه هایت هم جز این نیست
شور رجزهایش نمی آمد به آن که
در راه حفظ دین خود قطع الیمین نیست
آه! ای خوشا بر حال آن مردی که در جنگ
وقتی که دستش قطع شد بر روی زین نیست!
این چند برگ از متن قرآن است بر خاک؟
یا دست های اوست که در آستین نیست؟
یا روی پای فاطمه یا روی نیزه است!
یعنی سر عباس بر روی زمین نیست...
#مجتبی_خرسندی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_ام_البنین
ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی
از مادر چشم انتظارت دل بریدی
جز ام لیلا کس نمیفهمد غمم را
من پیر گشتم تا چنین تو قد کشیدی
تنها نه دلگرمی مادر بوده ای تو
بر خاندان فاطمه روح امیدی
بر گردنم انداختی با دستهایت
زیبا مدال عزت «ام الشهیدی»
زینب کنار گوش من آهسته می گفت
هرگز مپرس از دخترت از چه خمیدی
از خواری بعد از تو گفت و گفت دیگر
بر پیکر مانیست جایی از سپیدی
یک تکه مشک پاره را تا داد دستم
فهمیدم ای بالا بلند من چه دیدی
از مشک معلوم است با جسمت چه کردند
وای از زمین افتادن،و از ناامیدی
باور نخواهم کرد تا روز قیامت
بی دست افتادی،به خاک وخون طپیدی
در سینه پنهان میکنم یک عمر رازم
پس شکل قبرت را دگر کوچک بسازم
قاسم نعمتی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313