بوم نقاشی به دستم بود و طرح پَر کشیدم
با قلم موی خیالم، نقش در دفتر کشیدم
دیدم اما این قلم مو رنگی از جوهر ندارد
منّت از مژگان و ناز از دیدگان تَرکشیدم
کم کم از دشت شقایق صحنه ای ترسیم کردم
با گلاب اشک خود باغ گلی پَرپَر کشیدم
یک جهان شیدایی و یک آسمان عشق و محبت
یک بهشت آزادگی را ساده با جوهر کشیدم
گر چه در باور نمی گنجد ولی در دشت و صحرا
عطر زهرا و شمیم مهربانی های پیغمبر کشیدم
یک بیابان العطش بین دو دریای خروشان
آه سردی از نهاد ساقی کوثر کشیدم
سوره ای سرشار از"84" آیات عزت
صورتی قرآنی از"72" یاور کشیدم
نغمه "الموت احلی من عسل" را نقش برلب
انعکاسی از یقین، تصویری از باور کشیدم
با سرود دلکش "هیهات من الذلة " کم کم
پرچمی در ابرو باد از کاکل اکبر کشیدم
در کنارعلقمه پهلوی نخلستان عاشق
مَشک آب و تک سواری تشنه در دفتر کشیدم
دست های ساقی لب تشنه را آنجا ندیدم
" جام آبی" با نماد دست آب آور کشیدم
یک چمن گل، یک نیستان ناله را وقتی که دیدم
روی موج دجله نقش ساقی و ساغر کشیدم
بانگ " هل من ناصری" پیچیده در هفت آسمان ها
شهسوار عشق را تنها و بی یاور کشیدم
سینه ام آتش گرفت از آه و جانم بر لب آمد
روی دست باغبان تا غنچه ای پَرپَر کشیدم
صحنه تودیع اهل بیت وحی آمد به یادم
ساق پای اسب را در دست یک دختر کشیدم
آتش لب های تشنه، برق تیغ و برق دِشنه
جلوه های دل فریبی از گل و خنجر کشیدم
دجله ای از اشک حسرت روی " تلّ زینبیه "
حجله ای رنگین کمان از صبر یک خواهر کشیدم
عصر عاشورا میان موجی از گل های پَرپَر
زیر تیغ خارها تصویر نیلوفر کشیدم
در میان خیمه های سوخته در رقص آتش
با کبوترهای سرگردان به هر سو سر کشیدم
چهره خورشید را از مشرق سر نیزه تابان
ماه را در بستری از خاک و خون، بی سر کشیدم
در شبی مهتاب وابری با سرانگشتان لرزان
برق چشم ساروان و نقش انگشتر کشیدم
در تنوری غرق در نور خدایی در دل شب
قرص ماهی را نهان در خاک و خاکستر کشیدم
پا به پای کاروان در سایه سار " دیر راهب "
آه سرد از دل کشیدم جلوۀ دلبر کشیدم
خطبه زینب قیامت کرد در حال اسارت
شام را چون رستخیز و کوفه را محشر کشیدم
پیش چشم زینب آزاده در کاخ ستمگر
خیزران و قاری قرآن و تشت زر کشیدم
تا شفق هم رنگ شد با سینه سر خان مهاجر
بوم نقاشی به دستم بود و طرح پَر کشیدم
محمدجواد غفورزاده(شفق)
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi
امام صادق علیه السلام فرمودند
گریه کننده جدَّم از جاى خود برنمى خیزد، مگر اینکه مانند روزى که از مادر متولد شده از گناهان پاک است.
براى هر چیزى ثوابى معین است؛ جز اشکى که براى ما ریخته مى شود که ثواب آن با خداست.
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
مدّاح حسین، غم ندارد فردا
هر چند که طاعتى نیارد فردا
یک حاجتم از خداى منّان این است
ما را به حسین واگذارد فردا
سیدرضاموید
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
قرار دل و جانِ بیقرار ظهورت!
کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟
کدام روز به شب میرسد که آمده باشی؟
کدام جمعه شود شنبه بر مدارِ ظهورت؟
خوش آن سپیده! که نور از خیام سبز تو گیرد
خوش آن سحر! که برآید به افتخار ظهورت
دعای عهد بخوانم در آرزوی قیامت
سرشک شوق فشانم به رهگذار ظهورت
بهار مبعث پیغمبری گرفت جهان را
شکوه دیگر بعثت بُوَد بهار ظهورت
گرهگشای دو عالم، دعای من همه این است
که دست حق بگشاید گره ز کار ظهورت
ز قطرهقطرۀ آن چشمهچشمه نور بجوشد
ز کوثری که برآید ز آبشار ظهورت
ز بس شکوفۀ رحمت بریزد از همه جانب
شکوفهزار شود خاک رهگذار ظهورت
خوش آن سحر! که نصارا گشوده چشم ببینند
بُوَد مسیح مقدّس، طلایهدار ظهورت
شرایطیست در این انتظار و من که ندارم
دلم خوش است که هستم در انتظار ظهورت
سیدرضاموید
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
سیدرضاموید
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
اصغر که عطش خسته و بیتابش کرد
لالایى عشقِ دوست در خوابش کرد
سیراب شد آن کودک بىشیر ولى
از حرمله پرس با چه سیرابش کرد
سید رضا موید
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
محبوب رضاست هر که دل ریش تر است
از کعبه صفای این حرم بیشتر است
اینجاست طبیبی که ندارد نوبت
هر دل که شکسته تر بود پیشتر است
سید رضا موید
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
تا یوسف اشکم سَرِ بازار نیاید
کالای مرا هیچ خریدار نیاید
در سوز جگر مصلحت ماست که ما را
غیر از جگر سوخته در کار نیاید
خارم من و در سینۀ من عشق شکفتهست
تا خلق نگویند گل از خار نیاید
بیمار فراقم من و وصل است دوایم
تدبیر، به کار مَنِ بیمار نیاید
یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک
بر دیدن این دلشده یکبار نیاید...
نومیدی و درگاه تو؟! بیسابقه باشد
از سوی تو جز رحمت و ایثار نیاید
آخر به کجا روی کند؟ ای همه رحمت!
گر در بَرِ تو شخص گرفتار نیاید
دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت
جایی ننوشتهست گنهکار نیاید
جاروکش درگاه توام همچو «مؤید»
زین بیش از این بندۀ دربار نیاید
سیدرضاموید
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
#چهره_ماندگار
#استاد_سیدرضا_موید
استادسیدرضا مؤید سال ۱۳۲۱ در مشهد مقدس دیده به جهان گشود. وی تحصیلات مقدماتی را در مکتبخانه پشت سر گذاشت و بعد از آن به شغل آزاد روی آورد. او سرودن را از ۱۲ سالگی آغاز کرد. علاقهاش به شعر، پای او را به کتابخانۀ آستان قدس رضوی باز کرد تا ساعتها به مطالعه دواوین گذشتگان بنشیند. مؤید طیّ سالهای متمادی اشعار قابل توجهی خلق کرده که همواره مورد استفاده ستایشگران قرار گرفته است و هیچ مناسبتی در تقویم تشیع نیست که برای آن شعری نسروده باشد. این خادم حرم رضوی و بزرگ شعر آیینی سرانجام در ۱۵ مهر ماه ۱۴۰۱ دار فانی را وداع گفت و در حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد. «گلهای اشک»، «جلوههای رسالت»، «نغمههای ولایت»، «سفینههای نور» و «چکامه عشق» بخشی از آثار متعدد او است.
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
این اشک رهایت از دل خاک کند
بالت بدهد راهی افلاک کند
تو اشک غم حسین را پاک نکن
بگذار که این اشک تو را پاک کند
محمدجوادغفورزاده(شفق)
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi
#چهره_ماندگار
#استاد_غلامرضا_سازگار
استادغلامرضا سازگار متخلص به «میثم» سال ۱۳۲۰ در قم متولد شد. او سرودن را از نوجوانی آغاز کرد و همزمان به ستایشگری نیز روی آورد. حافظۀ خوب در کنار بهره بردن از محضر اساتیدی چون میرزا محمد فقیهی و حاج ملا حسین مولوی، سبب شد تا در این مسیر به سرعت پیشرفت کند. قریب به اتفاق اشعار او با موضوع آیینی سروده شدهاند. وی سالیانی است که از بزرگان شعر آیینی معاصر و شناخته شدهترین ایشان محسوب میشود.
مجموعۀ شش جلدی «نخل میثم» و مجموعههای چند جلدی «یک ماه خون گرفته»، «آتش مهر»، «نخلستان» و «از صیام تا قیام» بخشی از آثار او در زمینۀ شعرو نوحه است.
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
#چهره_ماندگار
#استاد_محمدجواد_غفورزاده
استادمحمدجواد غفورزاده متخلص به «شفق» سال ۱۳۲۲ در شهر مقدس مشهد متولد شد. در سالهای نوجوانی به شعر علاقه نشان داد و با حضور در مجالس اهلبیت (علیهمالسلام) اشعار او رنگ و بویی ولایی به خود گرفت. وی با گردآوری دفترهای شعر در موضوعات آیینی، خدمت ارزشمندی به شعر ولایی کرده است. بیشک از او میتوان بهعنوان یکی از چهرههای ماندگار ادب ولایی نام برد. غفورزاده دبیر شورای شعر انجمن ادبی رضوی بوده و در برههای ریاست اداره امور فرهنگی آستان قدس را بر عهده داشته است. از آثار او میتوان به «از کعبه تا محراب»، «یاس یاسین»، «آیه ۸۸»، «سلام بر حسین» و «پنجره فولاد» اشاره کرد.
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi