eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
233 ویدیو
72 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @gharibe_ashena_mobasheri
مشاهده در ایتا
دانلود
اوّل صبح، سلامی به تو مولای خودم عرض عشقی به تو شاهنشهِ والای خودم میزنم بوسه به خاکی که گُذار تو بُوَد با تو مشغولم و خوش،در سر و سودای خودم چون امام است پدر،چون که امام است شفیق رخصتم ده که بگویم به تو: بابای خودم بی‌قرار و به وَلَه، تشنه‌‌‌ی آغوشِ تو اَم حُسنِ وجه تو شده قبله‌ی زیبای خودم به وجودِ تو فرو ریخته از ابر، مَطَر آسمان، گوش به فرمان تو آقای خودم در غلامیّ تو من یافته‌ ام بودن را در گداییّ تو پیدا شده معنای خودم زنده ام تا که به دور تو بچرخم در طواف تو چه زیبا شده مَحیای خودم دیر یا زود شود جمع مرا سفره‌ی عُمر مِهر تو هست یقین،توشه‌ی فردای خودم در تو گردیده خلاصه‌، همه‌ی خوبی‌ها اَلسّلام ای پسرِ حضرت زهرای خودم پَرِ خود باز کن ای حضرت طاووس بهشت شده ام پاک، گرفتارِ تو لیلای خودم دستپاچه شده‌ام، بر قدمم میکوبم اَلعَجَل، اَلعَجَل ای مُنجیِ یکتای خودم : 💔 گله‎ای نیست اگر این همه آواره شدیم تا زمانی که نیایی تو، سر و سامان نيست @gharibe_ashena_mobasheri313
ای گریه بر تو مایه ی آرامشم حسین ناز تو را به جان و دلم می کشم حسین با اشک روضه صبح من آغاز می شود خیس است هرشب ازغم تو بالشم حسین ای کاش مستجاب نگردد دعای من غیر از زیارت است اگر خواهشم حسین من ابربغض های فروخورده ام، که شد نام تو بهترین سبب بارِشَم حسین در این محیط فتنه و جنجالها فقط در زیر پرچم تو در آسایشم حسین اندازه ی لیاقت هرکس به دست توست خاکم که بی تو لایق فرسایشم حسین در اوج بی سوادی ام استاد می شوم وقتی که می شود همه ی دانشم حسین دلبسته ام به لطف تو در امتحان عشق آماده ی ورود به هر آتِشم حسین : 💔 کارم اینست که هرروز همان اول صبح یک سلامی طـرف کرب و بـلایت بکنم دست بر سینه و با دیده ی پُراشک خود طلبِ دیدنِ آن صـحن و سـرایت بکنم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام دعوتید به ⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313
دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن علی بوی فاطمه دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم زهراست به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه باب الرضا همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی حسین میدهد پگاه نجف : دستِ خودم که نیست دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است ⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313
ما را شـده به نام مسافر، حسـاب کن جامانده ایم گرچه، تو زائر حساب کن ما را به جـان اگـر هـم نداشتید حتّی کمـی تعلّـقِ خاطر، حسـاب کن دور و بر ، بـه ما لانه ای بده ما را کبـوترانِ مـُجاور حـسـاب کن این شور و اشتیاق فقیران خویش را با لطف و بـا محّبت وافر حساب کن کاری اگر که بود، عزیز دل حسین روی غرور ِ اهل عـشایر حساب کن این نوکران سـاده دل و پا رکاب را با مِهر خویش جزء مفاخر حساب کن فکر بقیع و عزت و آزادی توأیم پس روی خاک سرخ جزائر، حساب کن یا رب اگر چه شیعه ی قابل نبوده ایم ما را غـلام قبول کن ماه رجب رسیده و ما را به لطف، از بخشیدگانِ شامِ رغائب حساب کن : آمده ماهِ رجب ماهِ مناجات و دعا بارالها! چشمِ ما و لطفِ بی حدِّ شما کیسه ی خالیِ ما و این همه جرم و خطا عفو کن ما را بحقِ پنجمین نورِ ولا ⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313
دلم دوباره ببین که شده پریشانت عزیز فاطمه ای جان من به قربانت برای روز ظهورت، برای آمدنت چقدر مانده که کامل شوند یارانت؟ بگو چگونه بیایم چگونه به جستجوی تو و خیمه و بیابانت به که قسم بخورم بی تو من کم آوردم بس است این همه دوری بس است هجرانت تو را قسم به صبوریِ قلب منتظران عزیز برگرد سوی کنعانت عدالت علویِ تو خواب این شهر است فدای آن لبه ی ذوالفقار برانت اگر چه لایق احسان تو نبودم من همیشه شامل من بوده است احسانت از این حجاب پر از ابر آسمان، آخر ظهور می کند آن روی ماه پنهانت : دیدار تو گر صبحِ ابــد هم دهَدَم دست من سرخوشم از لذت این چشم براهی ⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313
کبوتری شده ام پر زنم به بامِ رضا من و عنایت و لطف عَلَی الدوامِ رضا اگرچه چوبْ خطم پر شد از گناه و بدی رها نکرد مرا دست با مرامِ رضا سلام می دهد اول رضا(ع) به زوارش جواب می رسد از ما به هر سلامِ رضا ندیده است کسی دست احتیاج مرا همیشه داشت هوای مرا امام رضا غذای حضرتی اش آرزوی حاتم بود رسیده است همیشه به ما طعامِ رضا غلام کوی رضایم جهان غلام من است خوشا کسی که شده نام او غلام رضا طبیب نسخه ی من را نوشت و من دیدم: "برو به مشهد و رو کن به التیام رضا" چکید قطره ی اشکی ز صحن چشمانم که برد ذهن مرا سمت این کلام رضا: برای گریه فقط فابک للحسینِ شهید رسیده است به ما اینچنین پیام رضا : اذن زیارتی بدهید ای امام عشق حالم به جان مادرتان روبه‌راه نیست ⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313
شب جمعه که شود جرم و خطا می بخشند دست خالی نرو با شوق بیا می بخشند این کریمان همه احوال مرا می پرسند این کریمان همه عصیان مرا می بخشند ثروتِ فقر که دارم همه سرمایه ام است اغنیا را به نیاز فقرا می بخشند رزق ما را برسانید ز بازار نجف از همان سفره که نعمت به گدا می بخشند مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است قطره اشکی که بر این بی سروپا می بخشند ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر مثل فطرس به تو هم بال دعا می بخشند یازده ماه اگر بار گناه آوردی آخر ماه خدا آنهمه را می بخشند نوکری گریه کنان گفت اباعبدالله کِی به ما تذکره ی کرببلا می بخشند مادرت گفت فدای لب عطشان حسین همه را بین فغانش به خدا می بخشند : 💔 در جوار حرمش هرکه دعاگوست، بگو جای ما در وسط صحن فقط گریه کند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @gharibe_ashena_mobasheri313
مینویسم با عطش امشب غزل بر بوریا مینشینم یاد شاهِ بی مثَل بر بوریا یاد آن شبها که آمد اشک-ریزان نورِ ماه تا بپوشاند تنش را با زُحل بر بوریا سینه ی تیرِ سه شعبه خورده اش را ضجّه زد آفتاب افتاد وقتی بی خلل بر بوریا با دعای خواهرش راهی شد آهسته سه روز ظهرگاهان یک نسیم از روی تل بر بوریا شد اذانِ مغرب و افتاده پیش قتلگاه تکه تکه حضرتِ خیرالعمل بر بوریا غرق در خون است از نامردی صیادها اهل عالم! نیست جای شیرِ یل بر بوریا خوب شد برداشتند از روی خاک و ریختند پیکر صد پاره اش را لاأقل بر بوریا اینچنین شد که ملائک لطمه زن در کربلا روضه میخوانند از روز ازل بر بوریا : 💔 ای کشته ی بی غسل و کفن، تشنگی تو داغی ست که تا روز ابد بر جگر ماست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔹️ 🔹️ @gharibe_ashena_mobasheri313
از دست هجر، دلهره دارم، چه می شود؟ آقا بگو که آخر کارم چه می شود؟ یابن الحسن سیاه شده زندگی، اگر... پایان دهی بر این شب تارم، چه می شود؟ چیز زیادی از تو نمی خواهم ای کریم بنشینی از کرم به کنارم، چه می شود؟ بی ارزشم قبول ولی لطف کن بیا... هنگام مرگ سوی مزارم، چه می شود؟ نذرم نشد ادا که شوم زائر رضا با این بساط، قول و قرارم چه می شود؟ دلتنگ کربلا شدم و جنة الحسین سر روی مرقدش بگذارم چه می شود؟ لطفی کن و مرا برسان زیر قبه اش با هیچ چیز کار ندارم چه می شود جانم فدای دلهره ی غریب می گفت: جسمِ بی سر یارم چه می شود؟ از من مخواه شمر که لب تر کنم به آب یاد لبان خشک نگارم چه می شود؟ با ضرب تازیانه مرا می بری ولی ظالم بگو به من، کس و کارم چه می شود؟ : 💔 شعرم نفس بریده به لکنت رسیده است ای شرح اضطراب دلـم، جمعه شد بیا محمد مبشری: به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن علی بوی فاطمه دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم زهراست به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه باب الرضا همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی حسین میدهد پگاه نجف : دستِ خودم که نیست دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
در دم مردن بیا یک دم کنارم یاحسین  جان زهرا مادرت چشم انتظارم یاحسین در س‍ؤال و پرسش قبرم بیا ای سرورم  بی کس و بی مونس و بی غمگسارم یاحسین   بی نوا را جان مادرت از در مران  مجرمم چشم شفاعت از تو دارم یاحسین  خادمم،عبدم،غلامم،نوکرم در مانده ام  سروری کن لحظه ی در احتضارم یاحسین رو سیه، نامه سیه، رفتار بد، کردار زشت  من پناهی جز تو در محشر ندارم یاحسین سایه ات را گر بگیری از سرم روز نشور  من یقین دارم که اندر قعر نارم یاحسین   این لباس نوکری را ای شه از نوکر مگیر  چون که یک عمری بُوَد این افتخارم یاحسین : 💔 یک سلام از سمت باب القبله یعنی زندگی حسرت این زندگی بر سینه‌ی شرمنده هاست به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
یکه بود و بی حریف، این شد که لشگر باب شد لشگری را کشت، جنگ نابرابر باب شد تیغ بر کف با نقابی از دل لشگر گذشت در عرب، تشبیه ابروها به خنجر باب شد هیبتش را چون موذن داخل محراب دید ابتدای هر اذان الله اکبر باب شد شیعیان توحیدشان را در ولایت یافتند در نماز این شد که بعد از حمد، کوثر باب شد اصلا از وقتی که فهمیدیم کوثر با علیست ختم قرآن بین ما از جزء آخر باب شد گفت پیغمبر انا علمٌ علیٌ بابها در مدینه ناگهان سوزاندن در باب شد هرچه را شد باب کردند، آخرش اما چه شد؟ آخرش حیدر امیرالمومنین ارباب شد : بده برگ امانت را، بزن امضا زیارت را نجف ایوان طلایت را، امیرالمومنین حیدر به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═