#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
وقتی رسد ز میکده بار طعام ما
کم مانده عطر باده بگیرد کلام ما
عکس تو در پیاله ی ما نقش بسته است
ساقی نگیر خرده به شُرب مدام ما
از دست تو رسید شراب طهورمان
باقی ست جای دست تو بر روی جام ما
جز تو کسی به حاجت ما اعتنا نکرد
جز تو کسی نداد جواب سلام ما
مست توییم در همه ی طول زندگی
هستی تو حسن مطلع و حسن ختام ما
پیداست رد پای تو حتی میان شعر
نامت چه خوش نشسته در ابیات خام ما
سامان دهد مگر قلم خواجه باز هم
بر شعر نوسروده، ولی ناتمام ما
"هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما"
این شعرها به اذن خدا حرف می زنند
آری هنوز قافیه ها حرف می زنند
سرداب سامرای تو بیت الحرام ما
هر بوسه بر ضریح تو شد استلام ما
ما نذر کرده ایم که قربانی ات شویم
آقا بگو که سر ببرند از کدام ما ؟
یک شب اگر بدون ولایت سحر کنیم
شیری که خورده ایم ز مادر، حرام ما
مهرت به غیر شیعه نصیب کسی نشد
این عشق را سند زده زهرا به نام ما
جز خانه ی کریم که جایی نداشتیم
پر شد همیشه خانه ات از ازدحام ما
از برکت نگاه تو ما رزق می خوریم
ذکر حسن حسن نمک هر طعام ما
در خاک کوی تو اثر از کامیابی است
از تربتت به کام و، دو عالم به کام ما
بد دردی است هجر حرم؛ مرهمی بده
در دست توست نسخه ای از التیام ما
وقت طواف مرقد شش گوشه ات رسد
یکباره عطر کرببلا بر مشام ما
اقبال مان بلند، که هستیم خادمت
حسرت برند حور و ملک بر مقام ما
از حرمت تو روز جزا حفظ می شود
در پیش دیدگان همه احترام ما
از حب قیمتیِ تو قیمت گرفته ایم
با نوکری تو همه عزت گرفته ایم
ای حجت ملائکه مولای جبرییل
آیینه ی نمونه و مولود بی بدیل
گهواره احتیاج نداری چرا که هست
هر لحظه بالش سر تو بال جبرییل
حاجت به دست آمده از شوق بسته اند
حور و فرشته بر پر قنداقه ات دخیل
دلبسته ی نگاهت اهالی آسمان
بر خلقت زمین و زمان بوده ای دلیل
کوثرنشانی و همه ی عمر تشنه ی
یک بوسه بر قدوم تو لب های سلسبیل
لبخند عاشقانه ی دنیا! نهفته است
صدها رمان تازه در آن خنده ی طویل
جز تو کسی که لایق نام حسن نبود
چشمت جمیل، خال جمیل، ابرویت جمیل
پیغمبران به دیدن تو صف کشیده اند
یحیی و هود، یوسف و نوح، آدم و خلیل
در قدمت نجابت تو شک نمی کنیم
هستی شبیه مادر خود فاطمه، اصیل
تنها نصیب توست که قائم بپروری
دیگر پدر سراغ نداریم از این قبیل
عیدی بیا به این همه دل های غمزده
آقای خوب من! خبر از مهدی ات بده
غمبار میشود دلم از گفتن یمن
کی می رسد به گوش فلک شیون یمن
صدها هزار اویس به دندان گرفته اند
با جان و دل هر آینه از دامن یمن
زجر و سنان و شمر و شبث صف کشیده اند
زخم است می زنند فقط بر تن یمن
سرنیزه ی نشسته بر آن ها گرسنگی ست
هر نان سفره مان بشود جوشن یمن
در روضه گریه هم نکنند آن قبیله که
لبخند می زنند به جان کندن یمن
شیطان شود نژادپرست از خیال خام
می کوبد آب تفرقه در هاون یمن
باشد مدال صبر و فداکاری و وفا
از ساعت مخاطره بر گردن یمن
یک روز شام کینه و ظلمت سحر شود
پس دیدنی ست عاقبت روشن یمن
با این همه مقاتله چیزی نمانده است
تا صبحِ فتحِ بیست و دوِ بهمن یمن
آتش زنند ریشه ی آل سعود را
شام جهاد، لشگر شیرافکن یمن
با حوصله دهان بن عبدالعزیز را
می دوزد آشکار نخ و سوزن یمن
پر میشود زمین و زمان ساعت ظهور
از خنده ها و هلهله و بشکن یمن
پشتش به خاک می خورد آن روز بی گمان
با دست انتقام خدا، دشمن یمن
آن روز منتهی بشود سمت کربلا
تنها مسیر تازه ی راه آهن یمن
بیت الحسین در دل صنعا بنا کنیم
یک روضه با عقیق یمانی به پا کنیم
#علیرضا_خاکساری
@gharibe_ashena_mobasheri313
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
کم گفتن از مقام کریمان درست نیست
غافل شدن زحرمت آنان درست نیست
وقتی که سقف روی سر ما کشیده اند
ماندن به زیر بارش باران درست نیست
سختی کشیدن اول سیر و سلوک ماست
سیرو سلوک راحت و آسان درست نیست
وقتی که دست یار گره باز میکند
وا کردنش به زور و به دندان درست نیست
اصلا که گفته راه به مورش نمیدهد؟!
این حرفهای پشت سلیمان درست نیست
با یازده هزار گناه آمدیم ما
از شوق زنگ یازدهم را زدیم ما
تو آمدی و درد دوا شد به راحتی
جبرائیل هم برای تو پا شد به راحتی
سرمایه دار کرده ای اهل مدینه را
خاکی که داشتند طلا شد به راحتی
از برکت تو بود که روزی ما رسید
حاجات ما نگفته روا شد به راحتی
ابن الرضای سومی و از قبال تو
هرنوکری گدای رضا شد به راحتی
سجاده پهن کردی و گرم دعا شدی
قبله برای قبله بناشد به راحتی
ای حج نرفته سعی و صفا و حرم تویی
بیت الحرام خانه ی تو کعبه هم تویی
وقتی برای ما زدن در همیشگی است
پس گوشه چشم شاه به نوکر همیشگی است
ای حیدری ترین حسن خاندان عشق
در توظهور هیبت حیدر همیشگی است
بک درهمی که نذر تو کردم هزار شد
لطفت به ما هزار برابر!همیشگی است
ما زیر سایه تو و سید محمدیم
برما محبت دوبرادر همیشگی است
رد هم کنی به خانه دیگر نمیرویم
این ارتباط ما به تو آخر همیشگی است
مشغول پای بوسی آقاست هرچه هست
لطف امام عسکری ماست هرچه هست
ساعات قلب عاشق و ساعات سامرا
ماخیر دیده ایم ز خیرات سامرا
در هیچ جای دیگر دنیا ندیده ایم
آن لذتی که هست در اوقات سامرا
خاکی شدیم در حرم و پاکتر شدیم
اینگونه است نوع کرامات سامرا
مارا همین گدا شدن ما بزرگ کرد
آقا شدیم تحت عنایات سامرا
دیدیم آن زمان که حرم شد بدون سر
از کربلا درست شده ذات سامرا
آقای من به عالم امکان نگین تویی
انگیزه زیارت هر اربعین تویی
هرچند مثل چشم تو چشم تری نبود
در پادگان برای شما یاوری نبود
هرچند نیزه دار دم خانه ی تو بود
با نیره برروی تن تو لشکری نبود
لحظه به لحظه بود حکیمه کنار تو
مثل رضا غم تو غم خواهری نبود
هرچند بغض حنجره ات را گرفته بود
دیگر بروی حنجر تو خنجری نبود
دزدی سراغ پیکر پاک شما نرفت
دشداشه ی شما به تن دیگری نبود
اهل و عیال تو همه در پشت پرده اند
دلشوره تو گم شدن معجری نبود
فرقی زیاد بین حسین است با حسن
تو نیزه ای نخورده ای از پشت یا حسن
#سید_پوریا_هاشمی
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ولادت
#ترکیب_بند
نماز عشق به پا می کنم به نام حسین
به نای سینه نوا می کنم به نام حسین
تو زینبی و همه قاصرند از وصفت
کتاب عشق تو وا می کنم به نام حسین
به نام دلبرت اذن دخول می گیرم
طواف کوی تو را می کنم به نام حسین
به نام نامی معشوق شهره اند عشاق
تو را همیشه صدا می کنم به نام حسین
من از تو یاد گرفتم چنین عبادت را
میان سجده دعا می کنم به نام حسین
قسم به سجده ی تو اعتقاد من این است
نماز سوی خدا می کنم به نام حسین
تو آمدی که بگویی برای قرب خدا
وجود خویش فدا می کنم به نام حسین
دمشق و کربلا هر دو تربت عشق است
شب ولادت تو وقت صحبت عشق است
خدا عنان دل ما به دست تو داده
اسیر دام تو اما ز غیر آزاده
اگر پیاله ی ما بوی چشم تو گیرد
شود برای همیشه لبالب از باده
مقام زین اَبی را به هرکسی ندهند
که این مدال؛ فقط گردن تو افتاده
اگر که باز شود دیده ها ز نور اشک
اگر قدم بگذاریم بین این جاده
به چشم خویش ببینیم پای پرچم عشق
هنوز با کمری راست زینب اِستاده
چنان سگی به در خانه ات ببند مرا
که نام صاحب کلب است روی قلاده
خدا شهود شود بی حجاب در دل شب
نشسته دختر زهرا میان سجاده
به بی نظیری تو اعتراف باید کرد
شبیه کعبه به دورت طواف باید کرد
زمان بوسه رسیده کمی مدارا کن
رسیده ای بغل یار دیده ات وا کن
در این نگاه برای همیشه ای خواهر
تمام حُسن خداوند را تماشا کن
به فکر عبد گنه کار باش و یک لحظه
به احترام حسین دست خویش بالا کن
به پشت معجر خود با کمی دعا کردن
تمام شهر؛ پر از نور مثل زهرا کن
همه به یاد خدیجه رخ تو بوسیدند
جلال بانوی مکه دوباره احیا کن
ببین چگونه پدر مست دیدن تو شده
نظر به چهره ی پر افتخار مولا کن
سلام دختر حیدر شریکة الارباب
بزرگ زاده بیا و گدای خود دریاب
کسی که دست توسل بر این سرا بزند
قدم به وادی ممنوعه ی خدا بزند
حرام باد به هر عاشقی که بی اذنت
قدم برای زیارت به کربلا بزند
شناختی که من از دست هایتان دارم
بعید باشد اگر دست رد به ما بزند
همین کرامتتان شدسبب به هر شب و روز
که حلقه دور نگین کرم گدا بزند
تو قرص نان خودت را به سائلی دادی
که حق به خانه ی تان مهر هل اتی بزند
تهجّد سحرت بس که غرق ذات خداست
حسین تکیه ی آخر بر این دعا بزند
ازان دمی که شده احترامتان واجب
به دست های شما بوسه مصطفی بزند
ز محضر همه سادات عذر می خواهم
اگر که گفته ام آتش به قلب ها بزند
خدا نیاورد آن روز را که در شهری
کسی به بی ادبی نامتان صدا بزند
به غیر حضرت زهرا کسی اجازه نداشت
که دست بر گره معجر شما بزند
#قاسم_نعمتى
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#میلاد
#مدح
#ترکیب_بند
عاشق طواف کعبه ی آمال می کند
اخلاص را چکیده ی اعمال می کند
عاشق شراب می چکد از دیده ی ترش
با گریه مست می شود و حال می کند
دیوانه ی حسین شدن اوج بندگی ست
این کار را عقیله ی این آل می کند
زینب همان کسی ست که نام معظمش
هر قامت الف شده را دال می کند
شاگردی کنیز خدا را نموده است
این راه را چو فاطمه دنبال می کند
آنجا که جبرییل امین هم حجاب بود
او سجده روی تربت گودال می کند
اشک است رزق اعظم و رزاق زینب ست
فرمانروای کشور عشاق زینب ست
ما را خدا ز حاصل زینب درست کرد
از خورده هایی از گِل زینب درست کرد
دلواپسِ ادامه ی راه حسین بود
ما را خدا مقابل زینب درست کرد
در پاسخ حسین که من اشک مؤمنم
بنیاد گریه را دل زینب درست کرد
خلاق روزگار گِل هرچه گریه کن
با اشک های نازل زینب درست کرد
عشاق سرشکسته ی بازار عشق را
از چوبه های محمل زینب درست کرد
هرگز کسی حقیقت او را ندیده است
نوری عظیم ؛حائل زینب درست کرد
نور حسین شد همه جا بهر او حجاب
مسطوره بود عابده ی آل بوتراب
وقت نماز شب که به حال قیام بود
مانند کعبه جلوه ی نورش تمام بود
پنجاه و هفت سال ز هر کجا گذر نمود
گرم طواف قامت او سه امام بود
پای حسین زندگی خویش را گذاشت
او در مسیر عاشقی اَش مستدام بود
جایی که احترام ِبه او وحی نازل است
در پیش او قیام نکردن حرام بود
گرچه علی شهیده ی خود زنده کرده است
دانی که فرق زینب و حیدر کدام بود
او از تن بدون سری حرف می کِشد
با حنجر بریده شده هم کلام بود
عقل این زبان بسته به زنجیر می کشد
ورنه مسیر عشق به تکفیر می کشد
آیینه دار صبر خدا دخت حیدرست
زهرای روزگار تجلی کوثرست
گویند در حدیث کساء نیست نام او
زینب همان عبای یمانی دلبرست
زینب خلاصه ی همه ی پنج تن شده
شأن و مقام و مرتبه اش فوق باورست
زینب غریب آمد و زینب غریب رفت
آری ظهور جلوه ی او روز محشرست
یک یا حسین گفت سپاهی عقب کِشید
خاتون خانواده ی فتاح خیبرست
در کربلاست معجر او مُحی الحسین
تنها گواه گفته ی من نعش اکبرست
داده نجات با نفسش نُه امام را
تا دید روی ناقه امامی که مضطرست
ما قائلیم یک تنه او یک سپاه بود
دعوای عصر روز دهم پای معجرست
این روزها که بیت علی ریخته بهم
با دست های کوچک خود یار مادرست
با دستمال خیس کمی پاک می کند
خونابه را که بر لب بیمار بسترست
با فضه گفت هر چه سر مادر آمده
تقصیر داغ بودن مسمار آن دَر است
#قاسم_نعمتى
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ولادت
#ترکیب_بند
هر کس که در این میکده #نوکر شده باشد
ننگ است که دلواپس محشر شده باشد
بی ساغر و می مست شود در همه ی عمر
با یار اگر عمر کسی سر شده باشد
من معتقدم خوب تر از مرغ بهشت است
هر کس که درین بام کبوتر شده باشد
این چشم طمع داشتن ما فقرا هست
زیر سر لطفی که مکرر شده باشد
دنیا و قیامت گره ی کور ندارد
هر مرد و زنی سائل این در شده باشد
حاجت نگرفتن ز خداوند حرام است
روزی که #علی صاحب دختر شده باشد
جن و ملک و انس شد آواره #زینب
عالم همه پروانه ی گهواره ی زینب
عشق #حسنین و #علی و #فاطمه زینب
هم #مومنه هم #عارفه هم #عالمه زینب
از روز ازل دشمن هر ضد ولایت
تا روز ابد بانوی بی واهمه زینب
هر جا برود ظلم فراری است ازانجا
داده است به هر غائله ای خاتمه زینب
مردند حسودان و ندیدند شکستش
شد خلق حماسه هنر دائم زینب
از منظر آنانکه رسیدند به جایی
صاحب نفس آن است که شد خادم زینب
در مذهب عشاق محال است بمیرد
آن کس که شب و روز کند زمزمه زینب
خوبان همگی شاعر و مداح حریمش
کرده است قیامت نفس گرم سلیمش
ای ماه شب #حیدر و هم صحبت #زهرا
ای وارث صبر علی و عفت زهرا
هم #مریمی هم #آسیه هم#هاجر و #حوا
تو زینبی و معجزه حضرت زهرا
جز فاطمه کس لایقه بر مادری ات نیست
اثبات شده بار دگر عصمت زهرا
شد دار و ندارت همگی خرج امامت
حقا که تویی حاصل تربیت زهرا
بیچاره شد از طاقت تو نسل امیه
در روح بلند تو بود همت زهرا
در مکتب تو یاد گرفته است محبت
هر کس که مسلمان شده با زحمت زهرا
هر کس شده شیدای حسین ، عاشق حیدر
گشته است نمک گیر شما دختر و مادر
فردوس کجا ، حال و هوای حرم تو
دیوانه کننده است صفای حرم تو
هم بوی #نجف آید و هم بوی #مدینه
هم بوی حسین از همه جای حرم تو
چیزی نشود کم ز مقام تو اگر که
ما را بنویسند گدای حرم تو
ای عمه سادات ! من از دست زمانه
دلگیرم و محتاج هوای حرم تو
باید که بسوزیم درین آتش حسرت
ما که نشدیم از شهدای حرم تو
ای وای ازین نفس ازین بی سر و پایی
ای وای نمردیم برای حرم تو
کن قسمتمان حال و هوای شهدا را
لبریز کن از شوق شهادت دل ما را
تو زینبی و شمع شبستان حسینی
از عالم ذر بی سر و سامان حسینی
زهرا سپر جان علی بود همیشه
تو نایب زهرا ، سپر جان حسینی
هر کس که حسینی است ، نمک گیر وفایت
تو واسطه ی لطف فراوان حسینی
در مدح تو این بس ز ازل تا ابد الدهر
سر سلسله حلقه یاران حسینی
لبخند زدی وقت ولادت به برادر
شد بر همه اثبات که حیران حسینی
از موقع میلاد سرت گرم حسین است
هر لحظه تو دلواپس هجران حسینی
ای کاش نمی دید دو چشمان تر تو
شد نیزه نشین سایه ی بالای سر تو
#محمد_حسین_رحیمیان
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ولادت
#ترکیب_بند
راهِ دل جُز به بی کران نخورَد
جز به کویِ"حسین جان" نخورَد
سر فرازی نصیبِ سر نشود
تا که بر خاکِ آستان نخورد
رفت لیلی،به محملش ایکاش
گردی از شوقِ کاروان نخورد
حِسِ پرواز را نمیفهمی
بال وقتی به آسمان نخورد
هست اینجا بهشت و ما هستیم
تا به آن آفتِ خزان نخورد
دلِ تو قرص ما قسم خوردیم
در دلت آب هم تکان نخورد
ما قسم خورده ایم با زینب
یا علی گفته ایم و یا زینب
دل سرا پردهی محبت اوست
دلِ عاشق تمامِ قیمتِ اوست
نجف از او مدینه هم حتیٰ
کربلا هست اگر ، زِ غیرتِ اوست
چادرش را بگو تکان بدهد
هست محشر اگر ، قیامتِ اوست
این حسین است یا که آینه اش
این علی هست یا که قامتِ اوست
هر که سر داد در رهش فهمید
گردنش زیرِ بارِ منت اوست
خواست تا بارِ ما سبک گردد
کارِ ما نه فقط عنایتِ اوست
همه پرورده ایم با زینب
یا علی گفته ایم و یا زینب
می نویسم بر آسمانِ حرم
خوشبحالِ مدافعانِ حرم
آه یادش بخیر می شُد کاش
بشنوم باز هم اذانِ حرم
خوشبحالِ کسی که در این راه
جا نمانَد زِ کاروان حرم
ما که باشیم؟رویِ گنبد هست
پرچمِ سرخِ پاسبانِ حرم
تو که هستی؟فقط از آنِ حسین
من که هستم؟فقط از آنِ حرم
دلِ ما تنگِ زینبیه شده
دلِ ما تنگ شد به جانِ حرم
جگر آورده ایم با زینب
یا علی گفته ایم و یا زینب
او حسن او حسین با هم شد
تا که زهرا چنین مجسم شد
از بقیع رفتنش به ما فهماند
که نگینِ امام ها هم شد
سایبانش برادرش شد تا
عصمتش پیشِ ما مُسَلَم شد
در نزولش قیامِ عباس است
در جلوسَش تمامِ مریم شد
زیرِ تابوتِ سینه چاکش باز
شانه یِ شهر های ما خَم شد
یک نفر وصل شد به اقیانوس
یک نفر از میانِ ما کم شد
رگ اگر داده ایم با زینب
یا علی گفته ایم و یا زینب
#حسن_لطفی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ولادت
#ترکیب_بند
شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت
از حاجیان کعبه سبز شما نوشت
شکر خدا که دست قدر ، دست سرنوشت
نام مرا شریف ترین خاک پا نوشت
صبح ازل به خاک تو پیشانی ام رسید
این سجده را فرشته به پای خدا نوشت
از ما سوال شد که اسیر تو می شویم؟
ما خواستیم و آیه ی «قالو بلی» نوشت
بالای سر در حرم کبریاییش
نام تو را به خط خودش با طلا نوشت
یعنی تمام جلوه آل عبا تویی
آیینه تمام نمای خدا تویی
اعجاز بی مثال شما تا ادامه داشت
موسی ادامه داشت مسیحا ادامه داشت
بانو اگر به آینه ها سر نمی زدید
تاریکی همیشه ی دنیا ادامه داشت
تا زندگی ات را به تماشا گذاشتی
آن عمر جاودانه زهرا ادامه داشت
ای آفتاب روشن شبهای کربلا
ای زینب مدینه و زهرای کربلا
گفتیم آسمانی و دیدیم برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری
گفتیم دختر اسد الله غالبی
ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری
تو از زمان کودکیت تا بزرگیت
شیوا ترین مفسر الله اکبری
تو از کدام طایفه هستی که مستقیم
فیض از حضور علم خداوند می بری
بر شانه های سبز تو بار رسالت است
تو اولین پیمبر بعد از پیمبری
خورشید روی تو شرف مشرقین شد
یک نیمه ات حسن شد و نیمت حسین شد
ای ماورای حد تصور کمال تو
بالاتر از پریدن جبریل بال تو
از مادری چنین-چنین دختری شود
هم خوش به حال فاطمه هم خوش به حال تو
غیر از حسین فاطمه، چیزی ندیده ایم
در انعکاس آینه های زلال تو
نزدیک سایه های عبورت نمی شویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو ؟
از گوشه های چشم تو ساحل درست شد
محض رضای پای تو محمل درست شد
تو زینبی و شیر زن بعد کربلا
تفسیر نفس مطمئن بعد کربلا
زهرا، نبی ،حسین و علی و حسن تویی
بانو تویی تو «پنج تن » بعد کربلا
گاهی که طعنه می شنوی صبر میکنی
یعنی تویی همان حسن بعد کربلا
ای گریه غریبی عریان بی کفن
حالا تویی و پیرهن بعد کربلا
قلبت تپید وسوره مریم شروع شد
غمگین ترین غروب محرم شروع شد
ای سایه بلند اباالفضل بر سرت
ای بال جبرئیل گلستان معبرت
عباس هم رشیدی قد تو را ندید
از بس که سر بزیر بُود در برابرت
شب زنده دار شام غریبان کربلا
دل بسته بر نماز شب تو برادرت
ای خطبه صدای تو نهج البلاغه ات
وی محمل بدون جهاز تو منبرت
هجده سربریده به دنبال چشم تو
هجده سر بریده نگهبان معجرت
ای قله نجابت توحید ، جای تو
عطر حضور فاطمه دارد حیای تو
#علی_اکبر_لطیفیان
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#ترکیب_بند
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
عالم اسیر نام دل آرای زینب است
هستی دخیل شوق و تمنای زینب است
همچون ستاره چون که درخشد به جلوه اش
چشمان آسمان به تماشای زینب است
آرامشی که در دل طوفان نهفته است
تشبیه قلب صابر و شیدای زینب است
آب حیات آدمیان را که خضر گفت
تنها نمی ز جرعه ی صهبای زینب است
هر جا که هست همیشه حسین است یار او
آن همسفر که همره و هم پای زینب است
برپا اگر که کرببلا مانده تا ابد
یک گوشه ز همت والای زینب است
زینب برای خلقت هستی بهانه بود
آیا بدون او سخنی عاشقانه بود ؟
زینب تجسم همه اوصاف فاطمه ست
نامش برای فاطمیون ذکر و زمزمه ست
زینب برای آل علی کوثر است و بس
آن دختری که نسخه ی دوم ز فاطمه ست
زینب ز حق به خلق جهان جلوه کرده است
درکش فراتر از همه ی عقل ما همه ست
زینب که قامتی به بلندای عشق داشت
نامش برای شرح غم عشق لازمه ست
زینب که آسمان و زمین مات قدر اوست
از صبر او میان ملائک چه همهمه ست
زینب که یادگار علی بود هیبتش
اُخت الحسین و یاور سردار علقمه ست
پایه گذار درد و غم عشق زینب است
تنها ملیکه ی حرم عشق زینب است
#محمد_مبشری
قسمت اول
@gharibe_ashena_mobasheri313
#ترکیب_بند۱۲
#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام
ایستادم میان گوهر شاد
چشم بر گنبد امام مراد
مرغ قلبم ز سینه ام پر زد
رفت تا دانه گیرد و امداد
چشم هایم شبیه ابری شد
که پر از داد بود و پر بیداد
اشک هایم دوید بر صورت
مثل آهوی خسته از فریاد
گفتم آقا گدایی آمده است
بده در راه حق به حقِّ جواد
یا امام رضا گدایم من
شاه ملک قضا گدایم من
جود سلطان طوس سر وا کرد
برگه ام را گرفت و امضا کرد
چشم هایم که قطره ای نم داشت
حالتش را شبیه دریا کرد
قلمم خسته بود و درمانده
ناگهان جان گرفت و غوغا کرد
خواستم تا غزل درست کنم
ولی او نیَّتی دگر را کرد
شعرهایم پر از طراوت شد
تا که آقا مرا مصفّا کرد
صله ام را گرفتم و بردم
تا که نام جواد آوردم
دست های گدایی ام در پیش
مضطر و خسته و کمی دلریش
با بساطی که خالی، خالی است
بی نوا و شکسته و درویش
آمدم با دلی که بیمار است
که بوَد گوشه چشم تو کافیش
چه شود تا عنایتی بکنی
و دلم را حریم خود سازیش
آمدم تا دل مرا بخری
و مقیمم کنی به خانه ی خویش
نازنین رضا جوابم ده
صله از لطف بی حسابم ده
دل و دینم اسیر نام شما
مرغ قلبم مقیم بام شما
نوکری خانه زادم آقا جان
پدرانم همه غلام شما
نانمان از کنار سفره ی تان
آبمان جرعه ای ز جام شما
یاد داریم از طفولیت
چو نماز است احترام شما
هر چه داریم از شما داریم
ثروت ما بوَد به نام شما
پدر و مادرم فدای شما
جان چه قابل به زیر پای شما
جود تو بی نهایت است آقا
کار دستت عنایت است آقا
تشنگان را بیا ببین امشب
وقت لطف و سقایت است آقا
تو طبیبی و قلب من بیمار
آرزویم شفایت است آقا
گوشه چشمی اگر کنی بر دل
در دو عالم کفایت است آقا
چون هوایت هوایی ام کرده
دل من در هوایت است آقا
سائلم سخت آرزومندم
آمدم تا دخیل دل بندم
#محمد_مبشری
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
#امام_جواد_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
گاهگاهی نگاه، ما را بَس
بوسهای گاهگاه، ما را بَس
گرچه از دستِ یار ممکن نیست
جگری روبراه ما را بَس
ما گره در گره شدیم اما...
لطفِ زُلفی سیاه ما را بَس
رو به چشمش نمازِ خود خواندیم
و همین اشتباه ما را بَس
تا به کویش نرفتهایم افسوس
ولی این شوقِ راه، ما را بَس
در بساطم نبود غیر از آه
و همین نصفه آه، ما را بَس
مرقدی با دو گنبد زردش
خاکِ آن بارگاه، ما را بَس
یک ضریح و دو قبله و دو امام
یک حرم با دو شاه، ما را بَس
به ضریحش نشد اگر برسیم
کنجِ آن سرپناه، ما را بَس
ما حسینی شدیم شُکرِ خدا
کاظمینی شدیم شُکرِ خدا
زلفِ ما را به بادها دادند
لطف خود را به یادها دادند
تا گرههای کارِ من دیدند
به لبم یاجوادها دادند
تا که بردیم نام او دیدیم
رونقی بر کسادها دادند
تا ازاین خانه ما جدا نشویم
به لبم وَاِنیکادها دادند
نان خود را دوباره بخشیدند
ازسرِ ما زیادها دادند
نامراد آمدیم اما باز
قبل گفتن مُرادها دادند
مثل باران شدند رحمت را
بر تمام بلادها دادند
خط کشیدند روی بدها و...
باز هم امتدادها دادند
حرفهای نگفته آوردم
تا به دستم مدادها دادند
هی نوشتیم نامه ادرکنی
یاجواد الائمه ادرکنی
از جمالش کمال میریزد
از کمالش جلال میریزد
از لبش دانههای سرخ انار
از قدش اعتدال میریزد
به تماشاش ایستاده جهان
که بهم نظم سال میریزد
روی دوشِ رضا از آن گیسو
آبشاری زلال میریزد
نورِ او لَنتَرانیِ موسی است
کوه هم بی مجال میریزد
چقدر چامه و چکامه براش
از قلمهای لال میریزد
همه تقصیرِ تیغ آن ابروست
خونِ ما را حلال میریزد
آمد و از غبارِ جادهی او
معجزاتی محال میریزد
بعد از این از دلِ غریب رضا
غم قال و مقال میریزد
به علی رفته نور سرمدِ ما
آمده سومین محمدِ ما
ای مبارکترین سلام رضا
آفتاب علی الدوام رضا
سبزی مسجد النبیِ علی
کعبهی مسجدالحرامِ رضا
نهمین رکعت رسول خدا
اولین اشهدُ، السلامِ رضا
امتداد همیشهی زهرا
شرفالشمس مستدام رضا
سجدهی شکر فاطمه این است
برکتهای خاص و عامِ رضا
آمدی و به عشق تو خواندند
بچهها را همه غلام رضا
دم بابالجواد هرکه رسید
میشود جبرئیلِ بام رضا
بازهم آمده است امام حسن
بازهم آمده امام رضا
پیش آغوش خیزران، زهرا
بوسه میداد بر تمام رضا
گوییا جمع یاس و یاسمن است
بین آغوش فاطمه حسن است
آخرین مرتضای راه حسین
سومین جلوه از پگاهِ حسین
تو علی هستی و عجب هم نیست
خیره باشد به تو نگاه حسین
صبر باید کند خدا برسی
تا که کامل کنی سپاه حسین
گفت در گوش تو پدر اذان و خدا
گفت حی علی الفلاحِ حسین
با تو شیرین شدهاست عمرِ رباب
با تو زیبا شده است ماه حسین
مادرت در خیال خود میگفت
بشَوی کاش تکیهگاه حسین
تا که رفتی به کربلا گفتند
شیر آمد به رزمگاه حسین
آنقدر خشک شد لبت دیدند
رو زدنهای گاهگاهِ حسین
حرمله کاشکی زمان میداد
سیر بیند تو را نگاه حسین
به گمانم سهشعبه آتش بود
سوخت در بین سینه آهِ حسین
پیش تو روی زانویش میزد
مادری پشت خیمهگاه حسین
بین گودال نه، زِ شرم رُباب
پشت خیمه است قتلگاه حسین
بعد گودال پیش او رفتند
نیزهها بر زمین فرو رفتند
#حسن_لطفی
#حضرت_رسول_اعظم_ص
#مبعث
#ترکیب_بند
گیسوی تو برای پریشان شدن بس است
چشم ات برای سر به بیابان شدن بس است
دلدار اگر تویی به خدا که برای ما
بیدلترین قبیله ی دوران شدن بس است
هر روز پای "یار" قَبا چاک می زنیم
کِی گفته ایم پاره گریبان شدن بس است
از خیل معجزات تو،یک مهربانی ات
کُفّار را برای مسلمان شدن بس است
قدری ز دستپُخت خدیجه به ما بده
نانش برای بوذر و سلمان شدن بس است
مبعوث می شوی که بگویی به ابتران
دختر برای کوثرِ قرآن شدن بس است
تدریس نکته های ولایت شناسی ات
ما را برای طفل دبستان شدن بس است
تو آمدی نشان بدهی راه و چاه چیست
آئینه دار پرتو خورشید و ماه کیست
قرآن بخوان که سینه به سینه صدا شویم
از گورهای جهل ابوجهل،پا شویم
قرآن بخوان که با نفحات بهشتی ات
قدری عوض شویم،کمی با خدا شویم
این دست ها به شوق قنوتت بلند شد
تا تکّه ای ز پازِل این "ربّنا" شویم
بالی برای پر زدن ما درست کن
تا جبرئیل های مقیم حرا شویم
همراه چار قبله ی توحید آمدی
تا بندگان کعبه ی آل عبا شویم
بر روی شانه ات بنشینیم لحظه ای
لبخند شاد کودکی کوچهها شویم
پُشت در حریم تو از اولیا پُر است
ای کاش بین آن همه ما نیز جا شویم
فردای حَشر منصبمان پادشاهی است
امروز اگر قرار بر این شد گدا شویم
فانوسِ راه را به یدالله داده ای
می خواستی که با علی ات آشنا شویم
یک هشتم عدس به علی عشق داشتن...
گفتی که کافی است ز آتش رها شویم
ما را علی علیِ تو اینجا کشانده است
پائین پای غار حرایت نشانده است
بال ملک کجا و بلندای بام تو
از کهکشان بُرون زده حدِّ مقام تو
ای کعبه ی نگاه تو صدها بِلال ساز
"قبله"، نماز خوانده به بیتُ الحرام تو
ذکر مدام اهل وِلا یا محمد است
جان تمام شیعه به قربان نام تو
اما تو آمدی که بگویی علی که بود
این داستان نهفته شده در قیام تو
"هرکس علی شناخت،خدا را شناخته"
این بود جانِ مطلب و اصلِ پیام تو
معراج هم اگر بروی..،دردِدل کنی
جز مرتضی کسی نشود هم کلام تو
"یا اهل بیت پاکِ خداوند لایزال"
هر ثانیه شنیده شد این اَلسَّلام تو
یک نیمه ی تو "فاطمه" شد،آن یکی "علی"
حالا بگو که سجده کنم بر کدام تو!؟
طبق حدیث قدسی لولاک..،گفته اند:
زهراست مقتدای "علی" و امام "تو"
از نور این دو ،پرتوِ قرآن درست شد
با "مرتضی" و "فاطمه" ایمان درست شد
سرمایه ی محبت زهراست دینمان
یعنی که فاطمه است دلیل یقینمان
او بانی تفاخُر حق بر ملائکه است:
"او فاطمه است،بنده ی خلوت گُزینمان"
در حشر او سواره و باقی پیاده اند
آن بی مثالبانوی بالا نشینمان
در دست فاطمه است کلید دَر جَنان
از باغ های اوست بهشتِ بَرینمان
حوریّه ای که با دمِ اُمّید بخش خویش
هجده نفس رسیده به داد زمینمان
آن مادری که صبح قیامت یکی یکی
با مِهر مادرانه کُنَد دست چینمان
باید کسی شبیه علی همسرش شود
آئینه دار جلوه ی پیغمبرش شود
امّا پس از تو حرمت حیدر شکسته شد
آیه به آیه سوره ی کوثر شکسته شد
دیگر کسی به عترتتان اعتنا نکرد
این نخل ریشه دار تناور شکسته شد
در کوچه راه فاطمه ات سَد شد ای پدر
در کوچه گوشواره ی دختر شکسته شد
سیلی چنان به صورت زهرای تو گرفت
آوردهاند گونه ی مادر شکسته شد
آتش به جان لانه ی آل نبی زدند
بال و پر کبودِ کبوتر شکسته شد
او را چنان زدند که "مسمار" سرخ شد
او را چنان زدند که "در" سرشکسته شد
ما در عزای دختر تو گریه می کنیم
عُمری برای دختر تو گریه می کنیم
#بردیا_محمدی
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ترکیب_بند
۱۷۹
مژده که محبوب داور آمده
در شگفتم که پیمبر آمده
کوثری از نسل کوثر آمده
یا که مرآتی ز حیدر آمده
یا ز ره عباس دیگر آمده
تهنیت بادا که اکبر آمده
ماه رویش میبرد دل از همه
حیف در آنجا نباشد فاطمه
****
روح و ریحان حسین است این پسر
سرو بستان حسین است این پسر
نور چشمان حسین است این پسر
ماه کنعان حسین است این پسر
قدسیان، جان حسین است این پسر
بلکه قرآن حسین است این پسر
آفتاب آیینه دار روی او
در فضا پیچیده عطر و بوی او
****
شافع محشر بوَد یا محشر است
زادهی حیدر بوَد یا حیدر است
شمس دین را این فروزان اختر است
بالله از یوسف، تماشایی تر است
جان بقربانش علی اکبر است
این تمام آرزوی مادر است
شد دل ما از قدومش منجلی
مست او باشد حسین بن علی
****
گوهر یکتا به دنیا آمده
ماه رویان! ماه لیلا آمده
حبّذا دلبند زهرا آمده
جان دین و روح تقوا آمده
آفتاب عالم آرا آمده
بر جوانان پیر برنا آمده
از تمام انبیا دل می برد
ناز او را عمه زینب می خرد
****
سوره والشمس مهتاب رویش
سوره والیل باشد گیسویش
چون محمد خِلقت و خُلق و خویش
چشم عیسی بر جمال دلجویش
خضر خود لب تشنهی آب جویش
بوسهی جبریل بر دو بازویش
دلبری از دلربایان کار اوست
یوسف مصری سر بازار اوست
****
خرم از این عید قلب عالم است
دل اسیر زلف خم اندر خم است
گر چه روز عید شبه خاتم است
لیک در دل حسّی از درد و غم است
حیف او چون فاطمه عمرش کم است
تیرها بر زخم جانش مرهم است
آه چیده یاس لیلا میشود
پیش بابا، ارباً اربا میشود
****
#محمود_اسدی_شائق
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═