eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
233 ویدیو
72 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @gharibe_ashena_mobasheri
مشاهده در ایتا
دانلود
35.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت شعرخوانی دعبل در محضر با موضوع سقیفه سخنان حجت‌الاسلام در دویستمین جلسه موسسه سرچشمه ۹آبان ۱۴۰۱ بخش دوم 🔸حلقه شعر ولایی فرات @foratpoem
نگاهم کن، دلم یک خلوتِ جانانه می خواهد کبوتروار آمد روی گنبد، دانه می خواهد عطش دارم، تو در جریانی و دیریست میدانی دلم یک جرعه از دریای سقاخانه می خواهد ضمانت کردی و از دستهای مهربان تو برای بستنِ پیمان، دلم پیمانه می خواهد فدای آن گلایلـهایِ بالایِ ضریحت که ملائک پرور است و دورِ خود پروانه می خواهد گدا آدابِ درباری نمیداند فقط از تو سلامی مهربان و کاملا شاهانه می خواهد سر از دیوارِ گوهرشاد عمری برنمی دارم که غمهایِ وسیع و بیشمارم شانه می خواهد به گنبد عادتم دادی کنار صحنِ آزادی کبوتر بچه ات را رد نکن که لانه می خواهد به دعوتنامه محتاجم نگاهم خیره مانده ست و براتِ کربلا از دستِ صاحبخانه می خواهد : عشق یعنی که دمی بشنوی از نام رضا و دلت گریه کنان راهی مشهد بشود @gharibe_ashena_mobasheri313
دور از تو نیستم که دلم در هوای توست قلبم به زیر تابش گنبد طلای توست تنها غذای حضرتی ات نه رئوف من در سفره ام هر آنچه که دارم غذای توست اول تو یاد می کنی و یاد می کنم هر صبح قلب مشتعلم جای پای توست تنها نه در حرم که به هر جای این زمین هر خسته ایی که گم بشود آشنای توست اهلیتم کجا و کریمان اهل بیت عبد جواد بودن من از دعای توست هک شد به هر رواق بیاید گناهکار اصلا که چشم پوشیِ از ما بنای توست هر کس جواب شد، تو بغل باز می کنی بر کودک مریض محبت دوای توست مهران به یاد مهر تو پرواز می کنم الحق جواز کرببلا با رضای توست : از هرچه هست دور و برم خسته‌ام فقط صحن و سرای شاه خراسانم آرزوست @gharibe_ashena_mobasheri313
با دو دنیا درد این جا آمدم رد می کنی ؟ گیرم اصلاً من حقیرم من بدم رد می کنی ؟ جای من پایین پای توست مردم شاهدند از در باب الجوادت در زدم رد می کنی ؟ از رفیقان از طبیبان از تمام اهل شهر هر دری را در زدم کرده ردم رد میکنی ؟ جان تو هر چه برانی بیشتر در می زنم در جنون عشق تو صد در صدم رد می کنی ؟ آن سر دنیا تو حاجت بر مسیحی می دهی خاک بر روی سرم که مشهدم رد می کنی ؟ سگ که یادت هست آمد در حرم حاجت گرفت کمتر از حیوانم اما آمدم رد می کمی ؟ سگ روا شد حاجتش ، آهو ضمانت شد ولی شاید آقا کمتر از دیو و دَدَم رد می کنی ؟ از تو من در خانه ام حاجت گرفتم مهربان حال که من رو به روی گنبدم رد می کنی ؟ @gharibe_ashena_mobasheri313
پیش طبیب هستم و درمان نوشته است درمــان برای من رخ جــانان نوشته است‌‌ فهمید بی قراری من علتش چه بود دیدار روی ماه کریمان نوشته است آب و هوای اینجا به من مشـهدی نساخت در نسخه اش دیار خراسان نوشته است‌‌ هریک نسخه اش علاج هزاران غم است و درد بر روی پرچمی که نوشته اسـت‌ این کشور از چهار طرف بیمه ی رضاست این را خدا به نقشه ی ایران نوشته است‌ آلــــوده آمـــدم که طــهارت دهـــی مـرا حق شرح پاکی تو به قرآن نوشته است‌ رحـــمت به شــیر مـادر آن مست شاعری کین بیت را برای تو اینسان نوشته است‌ ای آبروی جن و ملک خاک بوسی ات عالم فدای جلوه ی شمس الشموسی ات : اذن زیارتی بدهید ای حالم به جان مادرتان روبراه نیست @gharibe_ashena_mobasheri313
مدیون کرامت و عطایت هستم مشمول عنایت و دعایت هستم سلطانی و از کرم نمی رانی تو دلداده‌ی مشهد الرضایت هستم شیرین تر از تمام عسل ها، نباتِ توست رازِ شِفا به پنجره فولاد، ذاتِ توست صحبت ز خضر و آبِ حیات است گر، یقین منظورِ از حیات، رضا جان حیاطِ توست @gharibe_ashena_mobasheri313
دلم یک عشق مادرزاد دارد هوای صحن گوهر شاد دارد اگرچه دور مانده دستش اما گره بر پنجره فولاد دارد کنار قاب عکس با صفایت دلم پر میکشد آقا برایت تمام آرزویم با تو این است که باشم زائر صحن و سرایت با یاد حرم حال و هوایی دارم رنجورم و ذکر یارضایی دارم صد غصه اگر بوده به دل می دانم فریادرس و گره گشایی دارم زاده عشق علی موسی الرضا را کیمیا داریم همرنگ با خورشید ما گنبد طلا داریم دلتنگ شهر خود نباشی تاکه اینجایی در شهر مشهد ما غریبی آشنا داریم @gharibe_ashena_mobasheri313
نه تنها غصه ام از حد گذشته که بی تو کل سالم بد گذشته قطار آرزوهایم به عشقت همیشه از دل مشهد گذشته به گوشه گوشه صحنت شبی مراجاکن تمام درد مرا یارضا مداوا کن خوشابه حال دل خادمان درگاهت مرا به جان جوادت کنیز زهرا کن باران، حرم ،کبوتر و یک آسمان دعا من دلخوشم به لطف کریمانه ات رضا در قرار عاشقی دلها قرار از کف دهند دیده ها تر می شوند با یاد سقاخانه ات زاده زیارت آمدم پا بوست آقا قبولم کن مرانم جان زهرا صفای پنجره فولاد عشق است شفایی ده دل بیچاره ام را زاده هر شب، دل من میل زیارت دارد بر حسرت عاشقانه عادت دارد با‌ هر ضربان، سلام ِ او ساعت هشت از دور فقط عرض ارادت دارد ایام وصال دوست، چون نور گذشت یک حسرت پرخاطره، اندازه ی دشت از آنهمه رحمت و سلام و صلوات من مانده ام و دلخوشی ‍ِ ساعت هشت "سوی من شادی نیاید، تا نیایم سوی تو" نیست آرام و قرار ِ دل ، مگـر در کوی تو رأفت ِ تو بیکران و لطف تو بــادا مــدام عالم و آدم دخیل ِ حلقــه ی گیــسوی تو با هر نگهت غرق صفایم کردی بر خوان کرامتت تو جایم کردی هر بار که سوی تو توسل کردم از معدن جود خود عطایم کردی هرسوخته دل سمت شما می آید با اشک به امید دوا می آید دل! گوش بده دوباره نقّاره زدند از صحن رضا عطر شفا می آید مهر تو به کام من نهاده مادر از شیر حلال و پاکی رزق پدر نومیدی و خواطرخواهی ضد همند آقا قلم عفو بکش بر دفتر @gharibe_ashena_mobasheri313
عرض ارادت من و هم گریه های من بر حضرت رئوف، امام رضای من تنها تویی که حرف مرا گوش میکنی جای دگر که رنگ ندارد حنای من چیزی نمانده غرق شوم چاره ای بساز کاری بکن بحق جـوادت برای من  دیدی که من اسیر هوی و هوس شدم  گفتی بیا به طوس بیا در سرای من دستم گدای توست و پایم براه تو جز این شود قلم بشود دست و پای من قبل از خدا خدا به زبانم تو آمدی با تو مبارک است همیشه دعای من من زنده ام به نوکری خانه ی شما پس نوکری به کار نگیری به جای من دست مرا بگیر و ببر با خودت بهشت ورنه جهنم است، جهنم سزای من دیشب کنار پنجره فولاد سوختم آقای من چه شد سفر کـربلای من ابن شبیب حرف شمارا به ما رساند حالا ز گریه درنمیاید صدای من وقتی ضریح پیکر او نیزه نیزه شد لب تشنه بود جد سر از تن جدای من : چندیست در حـریم تو راهـم نمیدهند من بی وفا شدم تو چرا قهر نمی کنی ؟ @gharibe_ashena_mobasheri313
کبوتری شده ام پر زنم به بامِ رضا من و عنایت و لطف عَلَی الدوامِ رضا اگرچه چوبْ خطم پر شد از گناه و بدی رها نکرد مرا دست با مرامِ رضا سلام می دهد اول رضا(ع) به زوارش جواب می رسد از ما به هر سلامِ رضا ندیده است کسی دست احتیاج مرا همیشه داشت هوای مرا امام رضا غذای حضرتی اش آرزوی حاتم بود رسیده است همیشه به ما طعامِ رضا غلام کوی رضایم جهان غلام من است خوشا کسی که شده نام او غلام رضا طبیب نسخه ی من را نوشت و من دیدم: "برو به مشهد و رو کن به التیام رضا" چکید قطره ی اشکی ز صحن چشمانم که برد ذهن مرا سمت این کلام رضا: برای گریه فقط فابک للحسینِ شهید رسیده است به ما اینچنین پیام رضا : اذن زیارتی بدهید ای امام عشق حالم به جان مادرتان روبه‌راه نیست ⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313
نیمه شب بود و دفتر شعرم میهمان شه خراسان بود صحن های حرم همه نمناک خاطرم مانده است،باران بود در هیاهوی صحن گم شدم و خاطراتم همه دوباره شدند شعر اذن دخول میخواند و واژه ها نایب الزیاره شدند حرف های نگفتنی ام را همه را بی اراده میگفتم مثل هر بار،مثل کودکیم خودمانی و ساده میگفتم السلام علیک امام رضا کوله بارم بجز خجالت نیست بهتر از من ،خودت که میدانی مزد بی معرفت،زیارت نیست باز هم مهربان ترین آقا کنج ایوان مرا تو جا دادی خادمی راه را نشانم داد -این طرف می رسد به آزادی دل شب روضه منور تو به نظر،لیلة الرغائب بود طاق ایوان طلای صحن شما قبله هر نماز واجب بود آه از این فراق طولانی بین این دست و پنجره فولاد یک،دوسال است،مانده ام تنها دور از حوض صحن گوهرشاد من همان کودکم که گمشده ام جز شما مرهمی برایم نیست بغلم کن،دوباره،مثل قدیم نه حیاط و رواق جایم نیست من بدِ بد تو خوب خوب آقا تو بزرگ و من اوج نامردی حال و روز مرا که میدانی چه کنم تو بد عادتم کردی چاره ی درد های بی درمان یک بلیط قطار مشهد بود سر پناه دل پر از زنگار سایه ی آشنای گنبد بود گره کار ما به دست شماست بخدا یک نگاهتان کافیست همه جا رفته ایم و برگشتیم غیر این سرپناه،پناهی نیست کفتر رو سیاه،بی تاب است دور از شهر توست، میدانم... در خیالم،کنار گنبد تو دارم اذن دخول میخوانم.... @gharibe_ashena_mobasheri313
باز هم نوکر پر درد سرت آمده است پدر کشور مایی، پسرت آمده است مادرم گفت سلامت برسانم آقا مادرم گفت بیایم و بمانم آقا مادرم گفت بگویم که مرا راه دهی مادرم گفت به من اشک دهی آه دهی رد نکن دست مرا نوکری‌ام در خطر است و دعاهای پدر مادری‌ام در خطر است به کسی ربط ندارد که گدایت هستم که دِلِ سوخته‌ام را به ضریحت بستم به کسی ربط ندارد که گنهکارم من که فقط چشم به دستان شما دارم من پایِ پرونده‌ام امضای تو را میخواهد و دِلِ سوخته دیدار رضا میخواهد ای که از عرش خدا پرچمتان بالاتر من ندیدم بخدا از تو کسی آقاتر : چهارشنبه است ودلم سمت شما افتاده عطرصحن رضوی کل فضا افتاده درو دیوار دلم آینه کاری شده است روی باب الحرَمش نام رضا افتاده به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═