🌹همسر #شهید_مهدی_نوروزی :
سر عکس گرفتن شوخی می کرد که ببین چقدر خوش تیپم. بعد شهادتم همه میگن چه شوهر خوش تیپی داشتی.
📚 دیدار پس از غروب
🇮🇷
🦋 @gharibshahid
کانال رسمی فرمانده امیر🦋
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🍃سامرا و کوچه های ساکتش، حرم و غربتش ، #سرداب مقدس و امام غائب از نظر، دل زائر و بغض #انتظار، دو رکعت نماز و #دعای_فرج....
همه را مدیون مدافعانی هستیم که با جانشان، امنیتِ جانمان را تأمین می کنند.آنان که به عشق #ائمه_اطهار هرجا زنگ خطری به صدا درآمد، جان بر کف حاضر شدند.🙂
.
🍂مهدی نوروزی از همان مدافعانی است که جسارت به حرم های سوریه، #سامرا و ظلم به خانواده های شیعه را تاب نیاورد و برای دفاع راهی شد .👣
.
🍃شجاعتش باعث شد تا به او لقب #شیر_سامرا بدهند. خط شکن بود و هرجا که نیروها در تنگنا بودند، چشم امیدشان به فرمانده بود تا خط محاصره را بشکندو همه چیز ختم به خیرشود.🌴
.
🍂از دعای همسر در خطبه #عقد تا دعای مادر در زیر قبه #شش_گوشه به شهادتش ختم می شد.📿
.
🍃شب های جمعه از سامرا به #کربلا می رفت .#زیارت_عاشورا با بغض می خواند ، روضه میخواند و گریه می کرد.شاید در #روضه_علی_اصغر، محمد هادی اش رابه #شش_ماهه حسین سپرد و از او دل کند😭
.
🍂بعد از زیارت #اربعین در جست و جوی شهادت راه سامرا را پیش گرفت وآخر هم شهد #شهادت نصیبش شد. آخرین نفس را به یگانگی معبود شهادت داد و و با ذکر #لا_اله_الا_الله شهید شد.🕊
.
🍃او رفت و حالا دل داغدار خانواده باقی مانده و حرف های عده ای که نمکِ روی #زخم است...
و #محمد_هادی که سخت برای پدر #دلتنگ است....
.
🍂به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مهدی_نوروزی
.
✍نویسنده:#طاهره_بنائی_منتظر
.
📆تولد: ۱۵ خرداد ۱۳۶۱
.
📅شهادت: ۲۰ دی ۱۳۹۳. سامرا
.
🥀مزار : کرمانشاه
📖 برشی از کتاب دیدار پس از غروب، #شهید_مهدی_نوروزی #مدافع_حرم
نویسنده : منصوره قنادیان
و چه زیبا سرود آن پیر فرزانه که "خدا می داند راه و رسم شهادت کور شدنی نیست و این ملت ها و آیندگان هستند که به شهیدان اقتدا خواهند نمود."
☀️ صبح سر صبحانه اشک تو چشم هایش جمع شد و گفت : "هیچ وقت فکر نمی کردم زنم مانع کربلا رفتنم بشه."
روی کربلا حساس بود. خوب بلد بود چطور با من حرف بزند. گفتم : "برو من نمیخوام مانعت بشم، از ته دلم راضی ام بری ولی بدون که دلم برات تنگ میشه"
✅ بعد هم به شش ماهه امام حسین قسم دادم که برود. لحن صحبتش عوض شد. دستم را گرفت و گفت : "برگردم جبران میکنم، کم کاری هایم را توی این چند وقته بنویس، برگشتم جبران میکنم."
😔نمی توانستم ناراحتی اش را ببینم، دلش زودتر از خودش رفته بود.
🍃🌹 @gharibshahid 🌹🍃
🌱آقامهدی نسبت به اطرافش بی تفاوت نبود، مثلا اگر همسایه مشکلی داشت، مشکلش را رفع می کرد حتی در خیابان اگر برای کسی مشکلی پیش می آمد بی تفاوت رد نمی شد.
💫در روز خرید عروسی صحنه ای که خودم بودم و دیدم؛ برای خرید رفته بودیم و قصد برگشتن داشتیم که یک موتور که دو نفر خانم و آقا سوارش بودند و معلوم بود که رابطه شرعی با یکدیگر ندارند، تصادف کرد و آقای موتور سوار از ترس اینکه بلایی سر خانم آمده باشد فرار کرد.
🔴آقا مهدی با دیدن این صحنه به من گفت که در خودرو بنشین و درها را قفل کن وخودش را به سرعت به موتورسوار رساند و با منحرف کردن موتور سوییچ را در آورد و مانع فرار او شد تا پلیس بیاید و رسیدگی کند.
#شهید_مهدی_نوروزی
@gharibshahid 🕊🕊