eitaa logo
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
433 دنبال‌کننده
37.2هزار عکس
12.5هزار ویدیو
195 فایل
ڪانال رسمے شهید مدافـع حـرم مداح سردار خلبان جانباز اهل بيت فرمانده قاسـم{مهدی}غریـب مسافر شام برگرفته از وصيت نامه باحضور همرزمان و خانواده شهيد ارتباط با خادم 👇 @khademshahidanam 2
مشاهده در ایتا
دانلود
🌤 امروز ۸ خرداد ‌۱۴۰۰ مصادف با سالروز: 🦋ولادت شهید 🦋ولادت شهید (( مدافع حرم سردار خلبان کربلایی )) 🌟شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 🇮🇷 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/COzca14AVCT/?igshid=1toi6t46krqv5 21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍‍✨🍃🌸🌻☘🌹 🍃🌸🌻☘🌹 🌸🌻☘🌹 🌻☘🌹 ☘🌹 🌹 📜روایتی از زندگی 💠شهید 🔹شهید مدافع‌حرم یکی از شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران است که در هشتم خرداد سال۱۳۵۶ در شهرستان جهرم از توابع استان فارس چشم به جهان گشود. از همان کودکی، بسیار به نماز و ارتباط با خداوند متعال علاقه‌مند بود و هرگاه که صدای اذان به گوش او می‌رسید، بلافاصله به مسجد می‌رفت و نمازش را می‌خواند. او در کنار تحصیل، به پدرش نیز در اداره‌ی نخلستان کمک می‌کرد. 🔸مجتبی دوران ابتدایی و دبیرستان را در زادگاهش گذراند و در سال۱۳۷۴ موفق به أخذ دیپلم از هنرستان فنی حرفه‌ای آیت‌الله حق‌شناس در رشته‌ی برق شد. پس از أخذ دیپلم، در امتحانات ورودی دانشگاه افسری امام علی علیه‌السلام شرکت کرد و نهایتاً با گذر موفقیت‌آمیز از تمامی مراحل استخدامی، پانزدهم تیرماه۱۳۷۵ رسماً به استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمد و به این دانشگاه اعزام شد. 🔹در دانشگاه افسری در گردان وحدت خدمت می‌کرد و در رشته‌ی مدیریت دولتی ادامه‌تحصیل داد تا اینکه در اولین روز اسفند سال۱۳۷۸، با أخذ لیسانس مدیریت دولتی و درجه ستوان‌دومی به دوره مقدماتی اعزام شد. بعد از گذراندن دوران آموزشی و مقدماتی در سال۱۳۷۹، با درجه ستوان‌دوم به لشکر۸۸ زرهی زاهدان اعزام گردید. شهید ذوالفقارنسب در سال۱۳۷۹ ازدواج کرد که حاصل ازدواجشان دو پسر به نام‌های علی و عباس می‌باشد. 🔸پس از ۶سال خدمت صادقانه در گردان۱۵۶ تیپ سوم زاهدان(ایرانشهر)، به مرکز آموزش پیاده در شیراز منتقل گردید و در آنجا صاحب سمَت‌های مختلفی، از جمله استادیار دانشکده و مسئول شعبه‌ی آزمایشات بود و همزمان به گذراندن دوره‌های مختلف مشغول بود. وی در سال۱۳۹۲ دوره‌ی عالی رسته‌ای را با موفّقیّت سپری کرد و پس از آن، به خواست و علاقه‌ی خود و با انگیزه‌ی خدمت به نظام جمهوری اسلامی، تیپ۴۵ تکاور شوشتر را انتخاب کرد. مجتبی در تیپ۴۵ تکاور شوشتر ابتدا جانشین گردان۷۶۲ واقع در منطقه‌ی عملیاتی در شهرستان دهلران ‌بود و پس از گذشت دوسال، مورّخ اول مرداد سال۱۳۹۴ به عنوان رئیس رکن دوم تیپ منصوب شد. 🔹با شدت‌گرفتن درگیری‌ها بین تکفیری‌ها و مدافعین اسلام در سوریه و جسارت داعش به حریم اهل بیت علیهم‌السلام، مجتبی ذوالفقارنسب هم تصمیم گرفت به صف مدافعین حرم بپیوندد. از آنجایی که ارتش اعزامی به سوریه نداشت، این امکان میسّر نمی‌شد تا اینکه در آذر سال۱۳۹۴ رسماً برای اعزام به سوریه نام‌نویسی کرد ولی این‌بار هم با اعزام او مخالفت شد. 🔸این شهید والامقام از جمله نفرات شاخص و برگزیده‌ای بود که مجدّانه پیگیر این مهم بعنوان فرمانده‌ی گروه اعزامی از تیپ۴۵ بود. سرانجام در اسفندماه، شرایط اعزام تعدادی از نیروهای ارتشی به سوریه مهیا شد و سرهنگ ذوالفقارنسب، پس از گذراندن دوره‌های ویژه در تیپ۶۵ نوهد، نخستین‌بار، ۲۸اسفند سال۱۳۹۴ برای دفاع از حریم اهل‌بیت علیهم‌السلام عازم کشور سوریه شد. سرهنگ ذوالفقارنسب در سوریه، فرماندهی یگان ادوات ارتش را برعهده داشت و همچنین، فرمانده پایگاه نیروها در شهرک زیتان حومه‌ی حلب سوریه بود. 🔹سرانجام، ۲۱ فروردین‌ماه ۱۳۹۵، برای نجات همرزمانش که در محاصره تکفیری‌ها بودند، دل به دریای گلوله و ترکش زد و پس از ساعاتی نبرد نفس‌گیر، در کمین تکفیری‌ها گرفتار شد و به همراه سه‌تن دیگر از تکاوران ارتش، به درجه رفیع شهادت نائل گردید. پیکر‌ مطهر شهید مدافع‌حرم مجتبی ذوالفقارنسب به زادگاهش منتقل شد و پس از تشییعی باشکوه، در گلزار شهدای جهرم آرام گرفت. در سال ۱۴۰۰ نیز نشان «نصر۳»، یکی از نشان‌های افتخار در جمهوری اسلامی ایران، توسط رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به خانواده‌ی این دلاور ارتش اهدا شد. 🇮🇷
💌 🌕شهید ♨️موهبت الهی دو فرزند شهید 🌻همسر شهید نقل می‌کند: فرزند اولم، علی در سال۱۳۸۲ به دنیا آمد. شیر نمی‌خورد. واهمه داشتم که اگر علی شیر نخورد، مجبور خواهم بود از شیرخشک استفاده کنم. مجتبی کتاب قرآن را برداشت، نیت کرد، قرآن را باز کرد و سوره محمدﷺ آمد. علی را در آغوش گرفت و سوره محمدﷺ را آرام‌آرام در گوشش خواند و در کنار آن آیات زیبا گریه می‌کرد. صدای زیبایش طنین‌انداز اتاق شده بود و اشک‌هایی که روی گونه‌هایش جاری بود، از ذهنم پاک نمی شود. پس از آن، به راحتی علی شیر خورد. 🌻عباس، پسر دومم، سال۱۳۸۴ به دنیا آمد. قبل از تولدش در خواب سواری را با اسب سفید دیدم که از او طلب شفای فرزندم را داشتم و حسّی می‌گفت که او حضرت عباس علیه‌السلام است. خواب را برای مجتبی تعریف کردم و او نیّت کرد که هر ساله در روز تاسوعا نذری بدهیم. زمانی که عباس به دنیا آمد، حال جسمی خوبی نداشت. پس از چند مدت حالش خوب شد و هیچ نشانه‌ای از بیماری در بدنش نبود. مجتبی دلداده اهل‌بیت بود و در ایّام ولادت ائمه، شیرینی می‌گرفت و به منزل می‌آورد یا در پادگان بین سربازان پخش می‌کرد. 🇮🇷
📚 💠کتاب «شیر زیتان» براساس زندگی تکاور ارتش شهید مدافع‌حرم مجتبی ذوالفقارنسب 🖨ناشر : سوره سبز ✍نویسنده : مهدی فصاحت "شیر زیتان" عنوان کتابی از زبان همسر شهید و به قلم مهدی فصاحت است که روایت‌گر زندگینامه‌ی داستانی این شهید والامقام ارتش است. نویسنده‌ی کتاب، ترویج روحیه شهادت‌طلبی در جامعه را از اهداف تالیف این کتاب می‌داند. او در این کتاب سعی کرده ویژگی‌های اخلاقی شهید ذوالفقارنسب را به‌گونه‌ای بیان کند که جوانان دریابند، شهدا هم زندگی و معمولی داشتند مثل همه مردم اما چیزی که در زندگی شخصی شهدا، متفاوت است و باعث می‌شود به فیض شهادت نایل شوند، بی‌ریا و برای خدا زندگی‌کردنِ آنهاست. 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🇮🇷
959.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔊 | 🟠فرازهایی از ✍تکاور شهید 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🇮🇷