eitaa logo
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
437 دنبال‌کننده
37.1هزار عکس
12.4هزار ویدیو
195 فایل
ڪانال رسمے شهید مدافـع حـرم مداح سردار خلبان جانباز اهل بيت فرمانده قاسـم{مهدی}غریـب مسافر شام برگرفته از وصيت نامه باحضور همرزمان و خانواده شهيد ارتباط با خادم 👇 @khademshahidanam 2
مشاهده در ایتا
دانلود
پدر جان ! حداقل تا عروس شدنم بمان 🔹زینب دختر شهید انصاری راضی نبود پدرش به سوریه برود. زینب طاقت نیاورد. گفت: بابا نرو. حداقل تا عروس شدن من بمان. دخترش آن زمان زیاد خواستگار داشت، اما چون پدرش نبود، خانواده منتظر شدند تا برگردد. پدرش رو به زینب گفت: «داعش خیلی نامروت است. سر جنین زن باردار شرط می‌بندد. شکمش را با چاقو می‌برد تا ببیند شرط را برده است یا نه. بعد بچه را داخل آتش می‌اندازد.» 🔹همسر شهید انصاری می‌گوید: " پسرم هنگام رفتن پدرش گفت: بابا داری می‌روی، شب عید هم که نمی‌آیی، پس تولد من چه می‌شود؟ رو به من کرد و گفت: مامانش! یک تولد خوب برای حسین بگیر. من هم کادویش را کنار می‌گذارم. بعد همسرم مرا کنار کشید و گفت: زندگی‌ام را به تو می‌سپرم.
📷شهید ؛ الگوی مبارزه فاطمی 🔹در عصری که بی بند و باری برای هر دختری امتیاز بود؛ شهیده زهره بنیانیان حجاب را برگزید و آشنایی با کُتب شهید مطهری و شریعتی را از همین دوران آغاز کرد. وی در جلسات مذهبی شرکت و از آنجا به سوی سیاست کشیده شد؛  تا این که تغییرات عمیق رفتاری او خانواده را نگران ساخت. بعضی از اعضای نزدیک فامیل که این رفتار برایشان قابل قبول نبود کم کم به او مُهر جنون زدند. 🔹زهره بنیانیان اواخر سال تحصیلی ۵۴ ـ ۵۵ با این که سال تحصیلی را به پایان نبرده بود؛ عازم کشور آلمان شد. در حالی که در فرودگاه اشک می‌ریخت و تقاضای ماندن داشت؛ ولی این تصمیمی بود که خانواده برایش گرفته بودند و شاید مسیر سرنوشت اینطور برایش رقم خورده بود. بنا براین ناخواسته عازم سرزمینی شد که با او و هویت مذهبی‌اش بیگانه بود.
شهیدی که حافظ و قاری قرآن بود 🔹شهید   در دوران تحصیلش علاقه شدیدی نسبت به حفظ قرآن از خود نشان داد و بزودی یکی از حافظان قرآن شد و بعد از مدتی در حدود بیست جزء از قرآن را کاملاً حفظ کرد و در مسابقات حفظ قرآن به مقام نخست رسید. 🔹این شهید والمقام در سال ۱۳۶۲ موفق شد دیپلم خود را با مدل بالایی بگیرد و در همان سال در کنکور دانشگاه امام صادق(ع) شرکت کرد و قبول شد و مشغول به تحصیل گردید. او علاقه شدیدی به جبهه رفتن داشت و می‌خواست قطره‌ای از دریای بیکران رزمندگان خدا جو باشد چرا که دوری از جبهه را برای خود ننگ می‌دانست؛ اما به علت مشکلات متعددی که داشت، به این کار موفق نشد.
شهیدی که به ماری‌کوری معروف بود/ دخترِ پتویی زندان ساواک 🔹شهیده در کنکور سراسری در رشته مورد علاقه‌اش یعنی شیمی در دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد؛ چندی نگذشت که در دانشگاه به ماری کوری معروف شد و این به دلیل نبوغ خاصی بود که در شیمی از خود نشان می‌داد، در دوران دانشجویی به عنوان دانشجوی برتر انتخاب و برای ادامه تحصیل در بهترین دانشگاه‌های دنیا بورسیه شد، اما به این علت که هدایا و بورسیه تحصیلی را خواهر شاه پهلوی در یک جشن تحویل می‌داد، به‌خاطر اختلاف سطح بینش اسلامی و سیاسی خاص خود از رفتن خودداری کرد و قید بورسیه را زد.
شهرداری که با شهادتش همه شهر را عزادار کرد 🔹شهید در سال ۶۱ به‌دلیل شایستگی و مدیریت خوبش به‌عنوان شهردار کازرون انتخاب شد، شهرداری که در زمان خودش در سطح استان فارس نمونه بود. نور شهادت را در چهره‌اش دیده می‌شد و در مدت ۲ سال شهرداری خود خدمات شایانی را به شهروندان کازرون خصوصا محله‌های کم توسعه انجام داد. 🔹همسر شهید مصلحیان می‌گوید: " با این‌که او در گردان‌های رزمی نبود و شهادت ایشان دور از انتظار بود. روزی پرسیدم: ممکن شما هم شهید شوی؟» جدی گفت: «مگر شهید شدن در راه خدا شوخی است. باید آن‌قدر در راه خدا فعالیت داشته باشی که مورد رضای خدا قرار بگیری.» روز اول عید بود که عازم جبهه شد. باز هم می‌خواست مرا با چهار بچه قد و نیم قد تنها بگذارد.
دیوار نوشته‌هایی از عالم غیب/ شهیدی که صحنه شهادتش را نقاشی کرد 🔹علی‌اصغر در سن ۱۳ سالگی شناسنامه‌اش را دستکاری کرد و سنش را بالاتر برد؛ طوری با مهارت این کار را کرد که اصلا مشخص نبود و به این ترتیب به جبهه رفت. چون جثه، شیوه بیان و کردارش بزرگتر از سنش بود، کسی شک نمی‌کرد. 🔹شهید سمواتی چند روز قبل از شهادتش، حوالی اسفند ۶۹ روی دیوار پادگان ابوذر در منطقه عملیاتی غرب، یک نقاشی می‌کشد و در آن، از محل و نحوه شهادت خود و دوستش شهید علی محمدی زیرک که خیلی با هم صمیمی بودند، خبر می‌دهد. بدون اینکه آن محل را دیده باشد. در این نقاشی، دو نخل کنار هم کشیده بود که با یک زنجیر به تابوت متصل هستند. و جمله «شهید قلب تاریخ است» را روی آن نوشته بود. بعدها با موافقت فرمانده پادگان، این تکه از دیوار جدا شد و هم اکنون در باغ موزه همدان نگهداری می‌شود.
شهیدی که برای اعزام شناسنامه‌اش را دستکاری کرد 🔹 زمانی که تصمیم گرفت به جبهه برود یک دانش آموز ۱۵ ساله بود و پدر و مادرش به رفتنش رضایت نمی‌دادند، برای همین نزد خواهر بزرگش آمد و گفت:خواهر جان، تو شاگرد امام زمانی (عج) و در پیشگاه او مسئول، اگر می خواهی امام زمان(عج) از تو راضی باشد؛ رضایت نامه مرا امضا کن تا به جبهه بروم ...به او گفتم از پدر و مادرمان رضایت بگیرد که گفت نه من می دانم آنها راضی نیستند و به من رضایت نمی‌دهند و خلاصه با اصرار‌هایش سرانجام همان روز پای رضایت نامه‌اش را امضا کرد و او به جبهه رفت.
داستان خلبانی که هواپیمایش ۳۱ سال بعد در یک رودخانه پیدا شد 🔹آخرین روز تابستان ۱۳۵۹، ستوان خلبان خالد حیدری به همراه خانواده‌اش در پایگاه هوایی شهید نوژه همدان بود؛ مرخصی داشت و در خانه ماند. به دلیل حمله هواپیماهای عراقی مرخصی‌اش لغو شده بود و باید می‌رفت. همسرش مخالفت می‌کرد اما او مدام همسرش قانع می‌کرد و اصرار به رفتن داشت. 🔹پس از سال‌ها، در یک عملیات اکتشاف در سال ۱۳۹۱ در یک قبرستان در شهر کوت، پیکر خلبان‌های آلفارد پیدا و به ایران بازگرداننده شد و پس از یک مراسم پیکر خالد حیدری به زادگاهش مهاباد منتقل شد و در آن‌جا به خاک سپرده شد.
شهید الوانی مردی از جنس اخلاص و عمل 🔹از خصوصیت اخلاقی بارز و مهم شهید محمدرضا الوانی اخلاص بود که در گمنامی وی تجلی یافت. بعد از شهادتش مشخص شد چقدر به مستمندان رسیدگی می‌کرد و برای رفع مشکلات مالی دوستانش خودش را زحمت می‌انداخت تا بلکه مشکل آنان را حل کند. برای خودش یک هشدار به صدقه طراحی کرده بود و آن را تلنگری برای خود می‌دانست. 🔹همسر شهید الوانی می‌گوید: " وقتی در سوریه ترکش به کتفش می‌خورد به من و مادرشان اطلاع ندادند تا اینکه روزی به بازار رفتیم و من دیدم همسرم از گرفتن بچه احساس سنگینی می‌کند. تعجب کردم که چرا بچه چند ماهه را به سختی بغل می‌کند، تا اینکه یکی از وی درباره بهبود کتفتش سؤال کرد و همسرم ناراحت شد که این راز را برملا کرد."
حق‌طلبی و عدالت‌خواهی از خصوصیات شهید «شهبازی» بود 🔹حق‌طلبی و عدالت‌خواهی شهيد مجتبی شهبازی گروسی چه درباره خود و چه در مورد ديگران بارها اتفاق افتاده بود؛ برای احقاق حق ديگران پيش‌قدم شده شخصا برای حل مشكلات افراد تلاش می‌كرد. 🔹حمید رسولی از دوستان شهید از آن دوران چنین یاد می‌کند: " قبل از انقلاب با شهید شهبازی چندین مسافرت برای مسابقات منطقه‌ای به شهرهای مختلف داشتیم. وی پسر محجوبی بود؛ اخلاق و صمیمیتی که با دوستان داشت، موجب آن شده بود که همه دوستش داشته باشند. در عرصه ورزش نیز در چندین بازی همراه تیم شهر زنجان بودند که خیلی نتیجه بخش بوده است."
♦️شهیدی که جبهه را به بورسیه خارج از کشور ترجیح داد 🔹شهید با موفقیت و نمره‌های عالی، دوره ابتدایی را به پایان برد و هر سال شاگرد ممتاز شد؛ وارد دبیرستان شد و به تحصیل ادامه داد و در سن ۱۶ سالگی با بهترین معدل،مدرک دیپلم را دریافت کرد و همان سال در کنکور و رشته انرژی اتمی وارد دانشگاه شد. در دانشگاه به خاطر کسب امتیاز بالا، بورس تحصیل در خارج از کشور به وی تعلق گرفت ولی از پذیرفتن بورس سرباز زد و تحصیل در داخل کشور را به خارج ترجیح داد. 🔹غلامعلی پیچک پس از ورود به دانشگاه و آشنایی با تعدادی دانشجوی مسلمان و مبارز، جدی‌تر از گذشته وارد جریان‌های سیاسی شد و خیلی سریع نسبت به مسائل سیاسی داخلی اطلاعات کسب کرد و رژیم شاه را رژیمی فاسد و ظالم یافت و از این رو، مصمم‌تر از پیش، وارد مبارزات سیاسی شد؛ از آن پس تحت مراقبت و تعقیب عوامل ساواک قرار گرفت. او طی فعالیتهای خود، مبارزات خود را گسترش داد.
♦️شهیدِ پزشکی که جبهه را انتخاب کرد 🔹شهید زنجانی با انگیزه اثبات آگاهی و سواد رزمندگان، پس از قبولی در رشته پزشکی و پیش از آغاز تحصیل، به جبهه اعزام شد و در نهایت به شهادت رسید. 🔹او تأکید داشت در اعلامیه شهادتش عنوان "دانشجو" قید شود تا پاسخی عملی به کسانی باشد که جبهه را محل حضور بی‌سوادان می‌دانستند. 🔹مادرش با وجود نگرانی، با بازگشت او به جبهه موافقت کرد و ودود ده روز مانده به پایان مأموریتش شهید شد.