eitaa logo
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
449 دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
188 فایل
ڪانال رسمے شهید مدافـع حـرم مداح سردار خلبان جانباز اهل بيت فرمانده قاسـم{مهدی}غریـب مسافر شام برگرفته از وصيت نامه باحضور همرزمان و خانواده شهيد ارتباط با خادم 👇 @khademshahidanam 2
مشاهده در ایتا
دانلود
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ باران بر تن شهر می‌زند و آرام آرام غبار را می‌شوید، آب به جریان افتاده و بی‌مقصد از کوچه ها می‌گذرد. گویی پایانی برای این راه نیست! تنها بیراهه است که مسیر را پیچیده تر می‌کند! از روزی که رفته ای شهر خالی شده، حالا دیگر بی تو، یک ازدحامِ تو خالیست، تو تمام ما بوده ای و برایِ تکاملِ خودت جایی غیر از زمین را جست و جو می‌کردی، می‌دانستی جایِ ماندن نیست! و این همان چیزی‌است که ما فراموش کرده ایم زمین برای ماندن نیست! تنها پلی است که انسان را به می‌رساند. اما امان، امان از تمامِ دلبستگی ها که بالِ پریدن را زنجیر می‌کنند به زرق و برقِ پوچِ و ما از اصلِ خود جامانده ایم، از اویی که چشم به ما دوخته کاری برای آمدنش کنیم! در این وانفسایِ دنیا دستمان را بگیر ای باید عبد او باشیم، عبد دنیا شده ایم. باید عبدالمهدی بود تا به لبخندی، زندگی زیر و رو شود. مانند تو شدن سخت است! شدن دشوار است. باید چون تو فقط او را دید و برای او از همه چیز گذشت تا خریدارمان شود آن‌وقت است که مرگ را با عوض می‌کنند و زنده تر از هر وقتِ دیگری می‌شویم‌، آنگاه ، خاکی که خون را به آغوش می‌کشد سکویِ پرواز می‌شود. اما ما بی‌خبر از آسمان، زمین گیر شده ایم باران هنوز می‌بارد و اینجا دخترانت پشتِ پنجره، چشم به آسمان با تو می‌کنند و تو تجلی می‌کنی در نگاهشان آنگاه که پرنورترین ستاره، از پشتِ ابرها چشمک‌می‌زند و این یعنی بابا هست و می‌بیند و تا همیشه در آغوشِ اوییم هرچند ما خیالش را به آغوش می‌کشیم باران می‌بارد و در خاکِ حلب، درست همانجایی که خونِ تو ریخته است، گل می‌دهد و نسیم تورا تا اینجا می‌کشاند. تو در شهر هستی هرچندِ لبخندت قابِ روی دیوار باشد شُست همه کوچه خیابان هارا پس چرا مانده غمت بر دلِ بارانی من...؟ همنشینِ ابرها♡ ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱۴ بهمن ۱۳۶۳ 📅تاریخ شهادت : ۲۹ آذر ۱۳۹۴.خانطومان 🥀مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان 🌐
در خانواده ای نسبتا مذهبی متولد شد و از دو سالگی طعم تلخ بی مادری را چشید. مقید به واجبات و انجام . در پانزده سالگی فعالیت های سیاسی خود را آغاز کرد. در راهپیمایی ها شرکت می‌کرد. امت بود متعصب متدین و مسئولیت پذیر. همین مسئولیت پذیری پایش را به باز کرد تا دفاع کند از خاکی که او را پرورش داده بود. همه آنهایی که به جبهه می‌روند و جان را فدای خاک و ناموس می‌کنند، مسئولیت حفاظت از را به دوش می‌کشند روزی، مردانی غیرتمند از این سرزمین به مقابله با دشمن پرداختند. بعد از آنها پایِ غیرتمندان به حرمِ اهل‌بیت (علیه‌السلام) باز شد. و امروز ما مسئول دفاع و حفاظت از این خاکیم. آنها جان دادند و ما تنها باید در صحنه حاضر باشیم حواسمان باشد، نگاهِ همه آسمانیان به ماست. ما باید پاسخگو باشیم! به محمدباقر سلوکیان، به ح.ا.ج ق.ا.س‌م و یارانش و به همه آنهایی که جانشان را برای امنیتمان فدا کردند. امروز، ما باید دفاع کنیم؛ آنها با جان، ما با ایستادن پرستویِ میدان مرگا به من که با پرِ طاووسِ عالمی یک مویِ گربه وطنم را عوض کنم تاریخ ت ۱۰ تیر ۴۲ تاریخ ش ٢٩ خرداد ۸۱ محل ش بندر ریگ