eitaa logo
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
12.3هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
17.3هزار ویدیو
63 فایل
«بِسْمِ اللَّهِ القٰاصِمِ الجَبّٰاریٖنْ» خط خون نقطه‌ی پایان سلیمانـی نیست... بِھ‌َراسـ💪ـید که این اولِ بسم الله است...🌷 کانون تبلیغاتی پربازده قاصدک ❄️👇 https://eitaa.com/joinchat/3340238882Ca4b5329bfc
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 📸 تجلیل کادر بیمارستان شهید نورانی شهر تالش از پرستار ایثارگر این بیمارستان که جشن عروسی خود را به تعویق انداخت تا در لباس خدمت به مردمش بماند. ‌ 🌸 رهبر انقلاب دیروز در توصیف همکاری‌ها و محبت‌هایی که به خاطر شیوع بیماری در کشور دیده میشود، به بیان نمونه‌هایی پرداختند از جمله پرستاران ایثارگری که مراسم عروسی خود را به تعویق انداخته‌اند.
‏بیمارستان هم میتونه خط مقدم باشه...
🌟حاج قاسم روی صندلی نشست، من هم مقابل او به دیوار تکیه دادم و ایستادم ... از من پرسید اسم شما چیه؟ گفتم سید باقر حسینی هستم ... در همین حین بدون حرف دیگری از روی صندلی آمد پایین و مقابل من روی زمین نشست ...!! 🍃
حضرٺ‌آقامیفرماید: " بالاخرھ‌فضای مجازےیڪ صحرایےسٺ‌ڪھ‌از هرطرف میشھ‌رفٺ"!! و سوال‌جدےخودمون‌ازخودمون ٺواین‌فضاباید این‌باشھ: " ساربون‌این قافلھ‌سالارٺو این‌صحراڪیھ"؟ اگھ‌ٺودشٺ‌بلا با بودے، عاشورایےمیشے ڪربلایےمیشے گفٺیم‌بالاخره ٺو اون‌دشٺ‌بلا هر کےیھ‌طور‌اومد... ظهیریھ‌جور اومد حریھ‌جور اومد و قشنگش نامھ‌من الغریب الے الحبیب بود..‌. [ ]
[ اگه میخوای کنی؛ باید دل بکنی از دنیا و تعلقاتش .. 💛🌻 • در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند : 🌱اللّهم أخرِجْنی حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا ] 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دنیا بی تو خیلی دلگیره... دلمون به این راحتی آروم نمیگیره تا انتقام بگیریم
● از چراغانی چشمان تو, من جان دارم|بی تو یک نسبت نزدیک به باران دارم|روشنم، از تو و آن منحنی لب هایت|من به لبخند پر از صبح تو ایمان دارم | خنده کن تا جای خون در ما عسل جاری کنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| •🕊• آقا گفتن: ببین اونموقع ڪِ تو گناه میکردۍ من مواظب بودم آبروت نره که‌یہ‌شب‌روت‌بشه‌بیاۍ‌کهف‌الشهداء:) "حاج‌حسین‌آقایکتا :)💔 ... ••
[ شهیدی که به فکر آخرت دوستانش بود. ] 🌷 حسین رو تو مسجد دیدم. خیلی ناراحت بود. بهش گفتم حسین چی شده؟؟ چرا انقد ناراحتی؟! با بغض گفت یکی از دوستانم از دنیا رفته و نماز هم نمیخونده.😔 قصد داشتم باهاش صحبت کنم ولی هربار فرصتش پیش نمی اومد.😞 حالا که از دنیا رفته نمی دونم تکلیفش تو اون دنیا چی میشه!! می گفت وقتی می بینم کسی از فضای مسجد دور شده جگرم می سوزه...😔 🌹
لبخندِ فرمانده ماندگارترین یادگار ، در کوچه باغ‌های خاطراتمان است
🌹 ‌ 💚❤️وقتے پسر حضرت زهرا(س) بہ خواستگاریم آمد❤️💚 🌸جلسہ اولے ڪہ اومدن خونہ مون خواستگارے,بهم گفت: "تنها نیومدم...مادرم حضرت زهرا سلام اللہ علیها همرام اومدن...!" 🌸من از کل اون جلسہ...فقط همین یہ جملہ شو یادمہ... وقتے رفتن...من فقط گریہ میڪردم... مادرم نگرانم بود و مدام میپرسید,"مگہ چے بهت گفت... ڪہ اینجورے گریہ میڪنے...؟!" 🌸گفتم:"یادم نیست چہ گفت...فقط یادمہ ڪہ گفت... با مادرش حضرت زهرا(س) اومدہ خواستگارے. ... ... 🌸جوابم مثبتہ...تا اینو گفتم...خونوادمم زدن زیر گریہ.😭 من اون شب واقعاً حضور حضرت زهرا(سلام اللہ علیها)رو حس میکردم... مدام ذڪر حضرت زهرا (سلام اللہ علیها)...رو لباش بود. مداح نبود ولے همیشہ... وسط هیئت روضہ حضرت زهرا(سلام اللہ علیها) میخوند. 🍀ارادت قلبے سیّد,بہ حضرت باعث شد...تا سرانجام مثہ مادر پهلو‌شڪستہ ش... با اصابت ترڪش بہ پهلو بہ شهادت برسہ.😍😢 🌹همسر شهید،سید اسماعیل سیرت نیا
AUD-20200304-WA0001.mp3
9.28M
دعای هفتم صحیفه سجادیه بانوای محمود کریمی
•♥️• جمع یعنۍ وقتےڪسۍ در جمعی مَن شود ، آرام‌آرام دیگرجمــع ، جمــع نیست... و این مَن‌ْهــا تا نشوداز دوریم ! امام زمان‌«عج» به "ما" نیاز دارد نه بہ من ! ... :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشارکت نزدیک و همه جانبه نیروهای ویژه حزب الله در پاکسازی شهر سراقب. همان گونه که در این ویدئوی کوتاه می‌بینید نیروهای ویژه حزب الله کاملا حرفه‌ای و با تجهیزات کامل فردی حضور دارند.
🌹اخلاق روح‌الله خیلی شبیه بود، از همون اول. معاون مدرسه مون وقتی کارهای روح الله رو می دید بهش می گفت: تو چند سال دیر به دنیا اومدی، باید چند سال زودتر به دنیا میومدی، میرفتی جنگ شهید🌷 می شدی. روحیه ات و اخلاقات شبیه شهداس👌 غافل از اینکه شهید راهش رو به آسمون پیدا میکنه حتی اگر جنگ ایران و عراق تموم شده باشه. درست مثل "روح الله" که راه آسمون رو پیدا کرد.🕊 خاطره از: یکی از دوستان شهید 🌷
🌻 ⚘﷽⚘ 💠سهیل کریمی ،مستند ساز : 🌷درمورد شهيد بيضائی خيلی حرفها گفته نشده است و اينها همينطور خواهد ماند ، تا زمانی كه زمان گفتنش فرا برسد.. 🌷تصاویری که از ،ضبط شده وکارهایی که ایشان انجام میداد ، محرمانه است و شاید ۲۰ یا۳۰سال دیگر بتوان آنها را پخش کرد. آنچه ما از تعریف کردیم، ذرّه ای از کارهای او را شامل نمی شود.
✍رهبر انقلاب : با رفتن شهید سپهبد سلیمانی به حول و قوّه‌ی الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثه‌ی آلودند.
📸 تصویر زیبایی از منزل حاج قاسم سلیمانی که عکس ها و یادگاری های جبهه و جنگ بر در و دیوار آن نقش بسته است... لباسی که پشت سر حاج قاسم می بینید، متعلق به شهید عماد مغنیه است...که در منزلش آن را حفظ کرده بود
مَنْ أَصْلَــحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْـنَ اللَّهِ ، أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاس... هرڪس آنچه را ميان او و خداست اصـلاح نمـايـد ، خداوند آنچـه را بين او و مـردم است را اصـلاح می‌كند... ‌📙 نهـج‌البـلاغه ـ حکمت ۸۹
✍سردار قاسم سلیمانی : انسان باید مراقب کلام خود باشد و اگر موعظه بصورت حسنه نباشد نمی تواند منشاء خیر باشد و اگر محتوا برجسته بود در هر قالبی به چشم می آید
✅نوجوانی که می خواست حاج قاسم سلیمانی را فریب دهد! ✍بخشی از کتاب "آن بیست و سه نفر"؛ کتابی که مورد تمجید رهبر انقلاب قرار گرفت و خواندن آن را توصیه کردند. روز اعزام رسیده بود و قاسم سلیمانی که جوانی جذاب بود و فرماندهی تیپ ثارالله را به عهده داشت، دستور داده بود همه نیروها روی زمین فوتبال جمع شوند... قاسم میان نیروها قدم میزد و یک به یک آنها را برانداز می کرد. او آمده بود نیروها را غربال کند. کوچکترها از غربال او فرو می افتادند. فرمانده تیپ نزدیک و نزدیک تر می شد و اضطراب در من بالاتر می رفت. زور بود که از صف بیرونم کند و حسرت شرکت در عملیات را بر دلم بگذارد. در آن لحظه چقدر از حاج قاسم متنفر بودم. این کیست که به جای من تصمیم می گیرد که بجنگم یا نجنگم؟ دلم میخواست حاج قاسم می فهمید من فقط کمی قدّم کوتاه است؛ وگرنه شانزده سال سنّ کمی نیست! دلم می خواست جرئت داشتم بایستم جلویش و بگویم: "آقای محترم! شما اصلا می دونید من دو ماه جبهه دارم؟.." اما جرئت نداشتم. با خودم فکر می کردم کاش ریش داشتم. به کنار دستی ام که هم ریش داشت و هم سبیل غبطه می خوردم! لعنت بر نوجوانی! که یقه مرا در آن هیری بیری گرفته بود. هیچ مویی روی صورتم نبود... باید صورت لعنتی ام را به سمتی دیگر می چرخاندم که حاج قاسم نبیندش. اما قدّم چه؟ یک سر و گردن پایین تر بودم؛ درست مثل دندانه شکسته شانه ای میان صفی از دندانه های سالم. باید برای آن دندانه شکستی فکری می کردم... از کوله پشتی ام برای رسیدن به مطلوب، که فریب حاج قاسم بود، کمک گرفتم...
♦️خاطره شنیدنی در مورد محل دفن سردار شهید سلیمانی 🔹یوسف افضلی معاون ستاد عتبات عالیات و از نزدیکان خانوادگی سردار سلیمانی تعریف میکند: به همراه سردار بارها برای قرائت فاتحه بر سر مزار شهید یوسف الهی حاضر شده بودم و می‌دانستم فضای کنار این شهید والامقام جایی برای دفن یک پیکر را ندارد به شهید حاج قاسم عرض می کردم که حاج آقا فضای اینجا بسیار کوچک است و جای شما نمی شود که حاج قاسم در پاسخ به من افزود، افضلی از من گفتن بود. 🔹حال که با پیکر تکه تکه شده شهید حاج قاسم روبه‌رو شده ایم و شواهد امر حاکی از این است که برای دفن پیکر مطهر سردار فضای زیادی نیز نیاز نیست متوجه صحبت های آن روز شهید حاج قاسم شده‌ام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا