❤️🍃
چقدر جایت خالیست"سردار دلها💕"
رفقایتان اینجا خیلی تنهاتر شدند...
و دشمنان منتظر تر و حریص تر از هر زمان دیگر....
سردار دعا کنید برایمان...
تا بتوانیم کمی مانند شما سرباز ولایت باشیم.
#حاج_قاسم
#مسلمانان_مظلوم_هند
@ghasem_solaymani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️کارشناس صهیونیست: سلیمانی یک استراتژیست با نفوذ بود!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ انتشار برای اولین بار
✔️ به مناسبت تقارن تولد سردار #حاج_قاسم_سلیمانی و #وفات_حضرت_زینب 💖
🔹 روایت گری سیدجواد هاشمی از نقاش یزدی و نقاشی تصاویر شهدای مدافع حرم
🔸 در جلوی حرم #حضرت_زینب(س)
🔰و اتفاقی جانسوز💔💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🎥 اگر خواستی بهت ثابت بشه که شهیدان زنده هستند این کلیپ کوتاه را ببین
#شهید_مدافع_حرم
#مراسم_عقد
✍رهبر انقلاب در مراسم اعطای نشان ذوالفقار به سرلشکر سلیمانی :
ایشان بارها، بارها، بارها جان خودشان را در معرض تهاجم دشمن قرار دادهاند، در راه خدا، برای خدا و مخلصاً لِلّه؛ و مجاهدت کردهاند. انشاءالله خدای متعال به ایشان اجر بدهد و تفضّل کند و زندگی ایشان را با سعادت، و عاقبت ایشان را با شهادت قرار بدهد، البتّه نه حالا. هنوز سالها جمهوری اسلامی با ایشان کار دارد. امّا بالاخره آخرش انشاءالله شهادت باشد. انشاءالله مبارکتان باشد.
✍به روایت از پدربزرگوارشهید:
هادی از نوجوانی اهل مسجد بود و هیات می رفت ،اهل نماز بود، اهل غیبت و دروغ نبود. در منزل با بچه ها بازی میکرد و به آنها محبت می کرد. وقتی از ماموریت می آمد دست و پایمان را میبوسید .بعد از بازگشتش از ماموریت، برایم تعریف میکرد که مثلا هفته پیش حرم حضرت رقیه بود ه و حرم حضرت زینب را هم زیارت کرده است. بیشتر مواقع که به عراق و سوریه میرفت قبر ائمه را زیارت میکرد و به مادرش می گف که دعایت کردم
هادی بسیار تودار بود و از ماموریتهایش چیزی تعریف نمی کرد، بیشتر سعی داشت به خاطر مسائل امنیتی شغلش را مطرح نکند، البته اطلاع داشتیم که محافظ سردار سلیمانی است. هادی، زمانی که در سوریه بود جهت محافظت از سردار سلیمانی چند باری همراهش شده بود و بعد از مدتی علاقه شدیدی بین سردار و هادی برقرار شد و هادی شیفته سردار شده بود. با سردار سلیمانی رفت وآمد خانوادگی داشت،سردار همیشه به هادی می گفت که من و هادی با هم شهید خواهیم شد.🕊
شهید هادی طارمی🌹
narimani-navadiha-ir_c7d10.mp3
7.17M
🎵 #صوت_شهدایی
🌴میگفت میخوام برم بشم فدای زینب
🌴یه عمره که شنیدم از غمای زینب
🎤🎤سید رضا #نریمانی
#بسیار_زیبا_و_دلنشین👌👌
🥀🍃
فقط بودنت
را برایم کنار بزار
من سهمم را تمام و کمال می خواهم... 😔💔
#حاج_قاسم
@ghasem_solaymani
🥀💔
همیشه چیز هایی را
که نداشته ام
بیشتر دوست داشته ام
مثل تو که بسیار ندارمت ...
که بسیار دوری 😔🍃
#حاج_قاسم
#حاج_قاسم_سليماني
@ghasem_solaymani
🔴 خاطرهی دزدیده شدن #حاج_قاسم
💠 حاج قاسم در عملیات طریقالقدس مجروح شده بود. برای درمان، او را به مشهد فرستاده بودند. چون شکمش ترکش خورده بود از زیر قفسه سینهاش تا روی مثانهاش را باز کرده بودند و وضع بدی داشت. ۴۵ روز کسی نمیدانست قاسم سلیمانی زنده است یا شهید شده. در آن زمان هم فرمانده گردان بود که مجروح شد. بالاخره شهید موحدی کرمانی پسر همین آقای موحدی کرمانی قاسم را در مشهد پیدا کرد و گفت طبقه سوم یک بیمارستان در مشهد است. پزشک حاج قاسم از منافقین بود و میخواست حاج قاسم را بکشد، به همین دلیل شکم قاسم را باز گذاشته بود که منجر به عفونت شده بود. یک پرستار باشرف کرمانی به خاطر حس ناسیونالیستیاش قاسم را شب #دزدیده بود، جایش را با دو مریض دیگر در یک طبقه دیگر عوض کرد و به دکتر گفته بود قاسم را از اینجا بردند. قاسم باز یک دوره دیگر از ناحیه دست مجروح شد تا میگفتند برو بیمارستان در میرفت. فضای ما در جنگ این بود.
🌎 سایت جهاننیوز به نقل از صادق خرازی
✍ #خاطره
✅ اول مخالفت میکرد؛ بعد که تن داد به محافظ، گفت تحت هیچ شرایطی از چهار نفر بیشتر نشوند.
شرط هم گذاشت در مکانهای عمومی مثل فرودگاه نزدیکش نشوند تا مردم راحت بیایند جلو و تقاضایشان را بگویند و حتی سلفی بگیرند.
#حاج_قاسم_سلیمانی 🌷
#مکتب_حاج_قاسم
@ghasem_solaymani
🔴سردار شهید سلیمانی: از حرف رهبری شوکه شدم!
✍روایت شنیده نشده از سردار شهید سلیمانی: ما یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان را که سال ها به دنبال او بودیم و هم در مساله قاچاق مواد مخدر خیلی فعالیت می کرد و هم تعداد زیادی از بچه های ما را شهید کرده بود با روش های پیچیده اطلاعاتی برای مذاکره دعوت کردیم به منطقه خاصی و پس از ورود آنها به آنجا او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم. خیلی خوشحال بودیم.
در جلسه ای که خدمت رهبر انقلاب رسیده بودیم من این مساله را مطرح و شرح ماوقع را به ایشان گفتم و منتظر عکس العمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم.
رهبری بلافاصله فرمودند: همین الان زنگ بزن آزادش کنند. من بدون چون و چرا زنگ زدم، اما بلافاصله با تعجب زیاد پرسیدم آقا چرا؟ من اصلا متوجه نمی شوم چرا باید این کار را می کردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟رهبری گفتند: مگرنمیگویی دعوتش کردیم؟ بعد از این جمله خشکم زد. البته ایشان فرمودند: حتما دستگیرش کنید. ماهم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم. مرام شیعه این است که کسی را که دعوت می کنی و مهمان توست حتی اگر قاتل پدرت باشد، حق نداری آزار بدهی/جام جم
༻﷽༺
🌷چفیه یعنی باز گمنامی شهید
🌷از شهیدستان گمنامی رسید
🌷گرچه نامش از زبانها دور بود
🌷استخوان پیکرش پر نور بود
🌷چفیه را سنگر نشینان دیده اند
🌷چفیه را گلها به خود پیچیده اند
🌷چفیه امضای گل آلاله هاست
🌷چفیه تنها یادگار لاله هاست
🌷چفیه رو انداز گلها بوده است
🌷طایر پرواز دلها بوده است
🌷چفیه تار و پود اشکی بی ریاست 😭😔😭
🌷مرهم زخمان شیر کربلاست
🌷چفیه را زهرا(س)به گلها هدیه کرد
🌷چفیه را اشک شهیدان چفیه کرد
🌷چفیه ها بوی شهادت می دهند
🌷بوی دوران شرافت می دهند
🌷چفیه یعنی باز گمنامی شهید
🌷با هزاران ناز عطرش می رسید
🌷عطر گمنام عطر یاس ساقی است
🌷چفیه هم مانند چادر خاکی است
😭😔😭😔
نزدیڪـ
#عید هستیم
ولے این عید خالے از وجود
پـــدرانے است ڪـہ
ڪودڪانشان چشم براهند..😔
#مدیونیم،
بہ آن پدرانے ڪـہ،
گذشتند از زندگے و فرزندانشان
📎پ ن:
فاطمه خانم و ریحانه خانم نازدانه های شهید حاج محمدپورهنگ
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ🌷
دیدن #حضرت_زینب (ع) ✨
ما در منطقه خان طومان مستقر بودیم و تازه با این بزرگوار آشنا شده بودم🌹. که درست چند روز بعد دشمن به ما حمله کرد و این مرد در پشت خاکریز آروم و قرار نداشت با تیربار شلیک میکرد و میدوید این طرف با آرپیجی خودم دیدم دوتا تانک دشمن رو زد💥 خلاصه با هرچه دم دستش بود میجنگید اونروز باور بفرمایید با شجاعت ایشون ما پیروز شدیمو دشمن عقب نشینی کرد✌️.بعد چند روز که فرصتی دست داد از این دلاور که حالا نورانی تر شده بود✨پرسیدن چرا اینقدر با شوق وذوق میجنگی و آوم و قرار نداری جوابی داد که مو بر تنم سیخ شد 😮
گفت :من در موقع جنگ حضرت زینب ..سلام الله علیها.. را میبینم😳😯 که به من نگاه میکند و لبخند میزند!!!
من ابتدا باور نکردم تا اینکه آن روز آمد روز سقوط خانطومان😔من با همه ی شلوغی حواسم به "علیرضا" بود او باز شروع کرد به جنگیدن و چه جانانه میجنگید💪 و صحنه ای را که میدیدم باور نمیکردم ...این شهید بزرگوار وسط معرکه جنگ به پشت سرش نگاه میکرد و لبخندی میزد که اورا آسمانی تر میکرد🕊 این نگاه کردنش چند بار تکرار شد و من یقین کردم خود #بیبی نظاره گر ایشون هستند😭 من به فراخور کارم خودم را به جایی دیگر رساندم و در این حین مجروح شدم و دیگه چیزی نفهمیدم تا تهران ...در بیمارستان خبر #شهادت_علیرضا🕊 و چند تن ار رفقای نازنینم را دادند 😭💔
راوی: همرزم شهید مدافع حـرم
علیرضا بریری🌹