eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
3.9هزار دنبال‌کننده
615 عکس
131 ویدیو
15 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
الهی بفاطمة الزهرا سلام الله علیها شب آخر جلسه امشب توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ساعت 19.30 اگر تا به حالا نبخشیدی ام بزرگی کن و روز آخر ببخش گناهان فرزندها را بیا دمِ آخری جانِ "مادر"ببخش *بیائید همه باهم در شب آخر ماه شعبان با توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها اذن ورود به میهمانی خدا را بگیریم * @karimegharib
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات جای نام جناب عبدالعظیم حسنی علیه السلام نام خودتان را بنویسید و یک مرتبه هم شده با دقت این نامه را مطالعه فرمایید. انشاءالله فتح بابی برای ورود به ماه مبارک رمضان باشد . حقیر را از دعای خیرتان محروم نسازید و اگر دلی به واسطه حرف یا عملی از حقیر شکسته شده حلالیت می طلبم . این پیام را برای هرکه دوستش دارید ارسال کنید . چه زیبا فرمودند: شستشوئی کن و وانگه به خرابات خرام. ارادتمند شما قاسم نعمتی @ghasemnemati_ir
🔴شب اول ماه مبارک رمضان و فردا روز اول ماه 🔺امشب و فردا اعمال زیر انشاءالله موجب نزول برکات و عنایات الهی خواهد شد اما اعمال هر ماه نو چند عمل است: 🔹 اوّل: خواندن دعاهاى نقل شده در وقت ديدن هلال، كه بهترين آنها دعاى چهل‏ وسوّم صحيفه كامله است، كه همراه با اعمال اول ماه رمضان ذكر شد. 🔹دوم: خواندن هفت مرتبه سوره حمد براى دفع‏ درد چشم. 🔹سوم: اندكى پنير خوردن، چه روايت شده: هركه خود را به خوردن آن در اول هر ماه مقيّد كند، اميد است در آن ماه حاجتش ردّ نشود. 🔹چهارم: در شب اوّل دو ركعت نماز بجا آورد، در هر ركعت پس از سوره حمد سوره انعام‏ را بخواند، و از خدا بخواهد او را از هر ترس و دردى ايمن گرداند، و در آن ماه حادثه‏اى را نبيند كه ناپسند او باشد. 🔷پنجم: در روز اوّل دو ركعت نماز بجا آورد، در ركعت اول پس از سوره حمد سی مرتبه سوره توحيد، و در ركعت دوم بعد از سوره حمد سى مرتبه سوره قدر بخواند و پس از نماز صدقه بدهد، چون چنين كند، سلامتی اش را در آن ماه‏ از خدا خريده است. و از بعضى روايات استفاده میشود، كه پس از نماز بخواند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرا مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِين التماس دعا یاعلی @ghasemnemati_ir
پست ویژه «هلال دیدم و یاد هلال افتادم» کامنت «یا حسین علیه السلام» به نیت فرج همیشه افضل اعمال اول هرماه سلام بر سر بالای نیزه ها دادم قسم به موی پریشان تو روی نیزه هلال دیدم و یاد هلال افتادم به نفس : @mirzamohammadi_ir https://www.instagram.com/tv/Cb24NwMIwZU/?utm_medium=share_sheet @ghasemnemati_ir
اسیری دل و گیسوی تو حکایتی است رسیده اول ماه و شب زیارتی است هلال ماه که مکشوفه میشود هرماه گریز روضهء ما کوفه میشود هرماه عقیله گفت : حسین جان ببین سیه پوشم ز روی نیزه عزیزم بیا در آغوشم تکان بده مژه بر روی نیزه نازی کن تو با دل من گیسو سپید؛ بازی کن کجا کشیده ببین روزگار زینب را نسیم شانه زده موی نامرتب را چقدر روی ملیح تو را عوض کردند چه بر سر ِ سرِتو در تنور آوردند تکان بده لب خود، شهر را هدایت کن دلم گرفته حسین آیه ای تلاوت کن به چشم خارجی از ما نگاه را بردار ببین چگونه معطل شدم سر بازار @ghasemnemati
رحمت حق شد تمام * به پا شده بارِ عام ماه مناجاتيان * اي رمضان السلام الهنا يا كريم سيدنا يا كريم ماهِ خدا آمده * وقت عطا آمده بارِ دگر بندة * بي سر و پا آمده الهنا يا كريم سيدنا يا كريم خداي توبه پذير * آمده ام سر به زير از منِ شرمنده تو * بيا و خُردِه مگير الهنا يا كريم سيدنا يا كريم سفره تماشايي است * به پا چه غوغائي است ماه ضيافت شده *وقت پذيرائي است الهنا يا كريم سيدنا يا كريم شنيده ام دلبري * عاشق چشم تري نيمة شب از كرم *ناز گدا مي خري الهنا يا كريم سيدنا يا كريم ناله و آهم ببين * بار گناهم ببين براي رسوائيم * روي سياهم ببين الهنا يا كريم سيدنا يا كريم آمده ام با علي *پَر بكشم با علي تا كه ببخشي مرا * نعره زنم يا علي علي علي يا علي به سر هوای نجف * منم گدای نجف خانة زهرا بُوَد * صحن و سرای نجف علی علی یا علی بي دل و شيدا شدم * بندة مولا شدم عزت من بس همين * عاشق زهرا شدم علي علي يا علي مكن مرا اي خدا *لحظه اي از خود جدا تو را قسم بر حسين* تشنه لب كربلا تشنه لب عالمين سيدنا يا حسين لشگریان می زدند . خنده کنان می زدند بیشتر از دیگران . شمر و سنان می زدند وای حسینم حسین زینب کبری دوید * داد سر او کشید بی سر و پا خنده کرد رأس حسین را بُرید خرابه گشته حرم.منتظردلبرم کاش ببافد یکی . موی سپید سرم یاابتا یاحسین درد سره قافله . شدم دراین فاصله چشم تو روشن شدم.همسفره حرمله یاابتا یاحسین دختری آواره ام.مرگ شده چاره ام مسخره کردند همه. روسری پاره ام یاابتا یاحسین روزی من غم شده. قامت من خم شده دخترک ناز تو . موی سرش کم شده اشک غریبی نریز.بگو به من ای عزیز بعدتو آیا ببین . شدم شبیه کنیز @ghasemnemati_ir
سفره تا باز شود زود گدا می آید مثل هر بار به دنبال عطا می آید آمد از عرش نوایی که بیایید همه راه گم کرده به دنبال صدا می آید همه سرمایه ی یک ساله ی خود باخته ام بنده ی باخته ی بی سر و پا می آید یک نفر نیست بگوید که میان پاکان این گنه کار زمین خورده کجا می آید آن کسی که همه جا رفته طردش کردند تا تعارف بزنی اَش که بیا ، می آید به من و کاسه ی خالی تمنا کردن به تو و دست کریم تو سخا می آید هر دلی می شکند خانه ی تو می گردد دل که از غیر تهی گشت خدا می آید وا شود گوشه دل ما اگر ای اهل سحر بینمان زمزمه های شهدا می آید هر چه خیر است در خانه ی زهرا باشد مادر ما صف محشر پِیِ ما می آید تا که گفتیم حسین مجلسمان ریخت بهم بوی سیب حرم کرب و بلا می آید بی قرارم چه کنم من نجفم دیر شده عطر زهراست ز ایوان طلا می آید @ghasemnemati_ir
بساط عاشقی ما به پاست این شب ها زمان آشتی با خداست این شب ها گناهکار قدیمی دوباره برگشته صدای زمزمه ها آشناست این شب ها زمان بده به زمین خورده اِی اِلهِ کریم اگر مرا بزنی هم رواست این شب ها خوشا به حال گدایی که چشم تر دارد که گریه های سحر کیمیاست این شب ها کنار سفره ی افطار زیرلب گفتم نگفته ای به خود آقا کجاست این شب ها قسم به خاک نشسته به چادر زهرا مرا ببخش ، ببخشی رواست این شب ها ز فتنه های زمانه خط امان داری چراکه نام علی ذکر ماست این شب ها گدای صحن و سرای شهنشه نجفم دلم هوایی ایوان طلاست این شب ها دل شکسته ی ما با سلام بر ارباب مسافر حرم کربلاست این شب ها سلام بر لب عطشان سیدالشهدا سخن ز تشنه لب سر جداست این شب ها شنیده ام که سرش نی به نی عوض میشد شکایت من از آن نیزه هاست این شب ها @ghasemnemati_ir
هرکه سوز جگرواشک روانش دادند برسرکوی مناجات امانش دادند آنکه گردید نظرکرده صاحب نظران جلوه حضرت معشوق نشانش دادند دیده ای راکه مطهر شده بااشک سحر جام وصلی زسبوی رمضانش دادند آن دلی راکه عیارش به دعا خالص شد نیمه شب وقت مناجات زبانش دادند زیرو رو میکند عالم نفس آن واعظ که ز انفاس علی فن بیانش دادند بنده ای که شده تسلیم به تقدیر خدا هرچه دادند به ابرار همانش دادند باغ آن سینه که شد زنده به باریدن اشک سبزی عشق به ایام خزانش دادند نوکری را که ملقب شده بر نام حسین ظل رحمانیت عرش مکانش دادند هرکه خودرا برساند حرم کرب و بلا مستقیما ز خدا برگ امانش دادند آن گلویی که دم روضه زینب دارد اثری خاص به لحن سخنانش دادند باسلامی همه عشاق بریزد برهم آنکه بادست حسین لقمه نانش دادند (شیخ جعفرشوشتری) @ghasemnemati_ir
بریده ام ز همه تا که یار من باشی قرار این جگر بی قرار من باشی ز هرچه غیر تو خالی نموده ام دل را به این امید که یک دَم نگار من باشی برای این که به سویت دوباره برگردم به روی باز تو در انتظار من باشی شبیه برگ خزان؛ زرد و خشک می آیم که با نسیم محبت بهار من باشی من از سیاهی شبهای قبر میترسم چه میشود که در آن دَم کنار من باشی مرید شاه نجف میشوم که در محشر به احترام علی فکر کار من باشی دلم خوش است به نور محبت زهرا چراغ روشن شبهای تار من باشی تمام عمر ز داغ حسین میسوزم که تو امان دل داغدار من باشی به گریه گفت عزیزم به نیزه آمده ای میان کوچه و بازار یار من باشی به پای حنجر تو گیسویم سپید شده خودت که شاهد این انکسار من باشی نگاه مضطربت روی نیزه می چرخد به فکر عزت ایل و تبار من باشی اگر چه صورت زیبای تو بهم خورده همیشه دلبر نیزه سوار من باشی @ghasemnemati_ir
ز فرط معصیت آهم به سینه کاری نیست میان آینه ام نقشی از نگاری نیست قساوت دل آلوده کار دستم داد دگر ز دیده ام اشک زلال جاری نیست همه خدایی خود را بگرد و خوب ببین که رو سیاه تر از من گناه کاری نیست همه جوارح من با گناه مانوس است گرسنگی و عطش رسم روزه داری نیست رفاقت من و تو رنگ و بوی دیگر داشت به حال و روز دلم جای آه و زاری نیست؟ بیا و بی ادبی های مرا ندیده بگیر به غیر جود و کرم از تو انتظاری نیست تمام دل خوشی من محبت علی است ز هیچ کس به جز آقا امید یاری نیست حرام باشد اگر رو به غیر او بزنم کریم تر ز علی هیچ سفره داری نیست سگ قدیمی دربار شاه لو کشفم به جز مقابل شه جای خاکساری نیست قسم به چادر خاکی برای حفظ ولا شبیه مادر سادات جان نثاری نیست خوشا به حال کسانی که با بصیرت محض حمایت از ولی امرشان شعاری نیست مدال عشق حسین است سینه های کبود حریف سینه ما شعله های ناری نیست به گریه بهر حسین یار مادرش هستم ز هجر کرب و بلایش به دل قراری نیست خدا ز سوز دل زینب آفریده مرا به نام سینه زن کربلا خریده مرا @ghasemnemati_ir
لذت اشک مناجات ،سحر مشهود است حال آشفته دل از دیده تر مشهود است منتی نه زکرم دست زمین خورده بگیر همه جا سایه لطف تو به سر مشهود است راه خود را سحری جانب ما مایل کن دست خالی گدا وقت گذر مشهود است حال و روز من هجران زده دیدن دارد حال دلسوخته از آه جگر مشهود است هنر آن نیست نسوزی به میان آتش بین خاکستر پروانه هنر مشهود است هرکه فانی نشود جام بقایش ندهند مردی مرد به هنگام خطر مشهود است من وتنهایی در قبر خودم میدانم اوج بیچارگیم وقت سفر مشهود است تن بی جان مرا گریه کنان بردارید تربت کرببلا در کفنم بگذارید السلام ای شه لب تشنهء بی سر ارباب می رسد از حرمت نالهء مادر ارباب گیسویش را به روی حنجر تو ریخته است می گذارد لب خودرا روی حنجر ؛ارباب خاطراتی ز تو و بوسه ء زینب دارد میکند یاد گرفتاری خواهر؛ارباب خواهرت را ته گودال کنار تو زدند خاک گودال نشسته روی معجر ؛ارباب مثل او باکتک ازیار جدایش کردند جای پا مانده به روی همه پیکر ؛ارباب @ghasemnemati_ir
سرخوشم از باده ای که یار دستم میدهد جام اشکی که سحر دلدار دستم میدهد همرهان بار سفربستند و من جا مانده ام گفتم آخر روسیاهی کار دستم میدهد وای از نفسم که در راه خطا خوارم نمود او بهانه از سر اجبار دستم میدهد آنقدر توجیه شیطانی بچیند روی هم تا گنه را از سر اصرار دستم میدهد معصیت کردن برایم عادی گشته چرا؟ این بلا را نفس با تکرار دستم میدهد من گنه کارم ولی آخر به عشق فاطمه برگ سبزی حضرت غفار دستم میدهد ناز ساقی را به خون دل کشم تا لحظه‌ای که سبویی لحظه دیدار دستم میدهد زیر دین کس نباشم تا دم جان دادنم جام کوثر حیدر کرار دستم میدهد بوسه دارد دست آن ساقی که ازروز ازل باده را بی منت و آزار دستم میدهد در ازای هر علی گفتن به زهرایش قسم جامی از کوثر صدو ده بار دستم میدهد دانم آخر حق زباب القبله کرب وبلا برگ تضمین امان از نار دستم میدهد @ghasemnemati_ir
ارواحنافداه ای روزه دار، افطار محتاج یک دعایم آقای آبرودار، محتاج یک دعایم با نامه ی سیاهم قلب تو را شکستم آلوده و گنه کار، محتاج یک دعایم خیلی دلم گرفته، از تو خبر ندارم با این وجود دلدار، محتاج یک دعایم تا خواستم بیفتم، دست مرا گرفتی این دفعه هم چو هر بار، محتاج یک دعایم یابن الحسن کجایی ، من آمدم گدایی شرمنده ام کجاها، دیدی گناه کردم خیلی شدم گرفتار، محتاج یک دعایم نگذاشتی بریزد یک لحظه آبرویم هستم به تو بدهکار، محتاج یک دعایم ای کاش یک سحر هم راهت بیفتد اینجا در انتظار دیدار، محتاج یک دعایم خیمه نشین صحرا، آرام جان زهرا هر جای هستی ای یار، محتاج یک دعایم وقت اذان مغرب دلتنگ کربلایم ای روزه دار افطار، محتاج یک دعایم @ghasemnemati_ir
اشعار قاسم نعمتی
#مناجات_با_خدا #ماه_مبارک_رمضان نازم به این خدا که گنهکار می خرد #حاج_محمود_کریمی #قاسم_نعمتی @
نازم به این خدا که گنهکار می خرد هر روزه دار را دَم افطار می خرد باآبروی رفته به میهمانی آمدم هربار آبروی مرا یار می خرد یک لحظه ام کنار نزد پرده ی مرا با احترام حضرت ستار می خرد من روی آمدن به ضیافت نداشتم اما دلم خوش است که غفار می خرد اشک جوان ز گونه ی چشمم که می چکد بارگناه او به شب تار می خرد رو میکنیم سوی کرم خانه ی کریم اینجا ندیده صاحب آن بار می خرد در روز حشر هم به امیر نجف قسم مارابه عشق حیدرکرار می خرد حُب علی هدیه ی مخصوص فاطمه است مارابه این بهانه خریدار می خرد درحسرت یَموت ویَرَنی میکشد مرا حیدر غلام خود دَم دیدار می خرد باب الرضای صحن نجف باب الجنت است اینجا بهشت ناز گنهکار می خرد مارابه نام تشنه لب کربلا حسین با یک سلام لحظه ی افطار می خرد اذن دخول کرببلا نام زینب است زینب فقط گدای گرفتار می خرد هرکس که مویش ازغم زینب سپیدشد اورایقین کنید که علمدار می خرد از روی ناقه دیدکه درکوچه های شام از اخنس وسنان کسی گوشواره می خرد پیش رباب حرمله فریاد زد کسی گهواره ی شکسته شیرخوار می خرد @ghasemnemati_ir
🎙به سبک:منم آواره بین کوفه... دوباره امد وقت رحمت - به پا کشته بزم ضيافت نمودى بر ما هم کرامت _الهى الهى فراق يک ساله سر امد- گنهکارى پشت در امد ببين با چشمان تر امد _ الهى الهى الهى من ان بنده بى سرو پا هستم زراه امدم تا بگيرى دستم - به راهت نشستم من ان گداى الوده دامنم در اين دل شب با گريه در زنم همان فرارى که خوانده اى منم ( الهى العفو يا ربى يا کريم )۳ --------------------------------- زبسکه خوب و مهربانى- گدا را سويت ميکشانى خريدار اشک جوانى _الهى الهى نمودى با حالم مدارا - کشيدى تو ناز گدا را بخر بارم را جان زهرا _الهى الهى الهى اگر سر به زيرو گنهکارم من در اين سينه حب على دارم من - سگ حيدرمن در اين ضيافت مهمان حيدرم گداى کنج ايوان حيدرم ز روز اول قربان حيدرم ( الهى العفو يا ربى يا کريم )۳ --------------------------------- گداى شاه عالمينم - دم مغرب در شور و شينم به ياد لبهاى حسينم _ الهى الهى عطش که مى افتد به جانم - ترک بر ميدارد لبانم به ياد چوب خيزرانم - حسين جان حسين جان حسين جان سلام به تو بهترين افطار است دلم ياد کرببلا غم دار است - غمم بى شمار است لبان خشکت با ضربه وا شده ميان گودال دعوا به پا شده سرت چگونه از تن جدا شده يا بن الزهرا لبيک يا حسين @ghasemnemati_ir
یا سیدی به بنده ی رسوا امان بده بر این گدای بی کس و تنها امان بده میترسم از حساب و کتاب تو یا مجیر(یاکریم) کن با اسیر خویش مدارا ...امان بده من خورده ام زمین تو دیگر مرا نزن این بنده ی فراری خود را امان بده کار مرا درست کن ای یُجبر المحیف پیش از حساب محشر کبری امان بده آن روز که پدر ز پسر میکند فرار دست مرا بگیر خدایا امان بده پیش تو آبرو که نمانده برای من امشب بیا به خاطر زهرا امان بده حب علی میان دلم موج میزند طوفانی است تا دل دریا امان بده این سینه نیز مثل نجف جای حیدر است دیگر بیا به حرمت مولا امان بده تضمین فاطمه ست به هر زائر حسین گوید به احترام من او را امان بده بر کربلا قبله ی شش گوشه اش قسم ما را میان عرش معلا امان بده تنها به عشق گریه برای تو زنده ام در آرزوی کرب و بلای تو زنده ام @ghasemnemati_ir
ساقیا بوی نسیم سحری ما را بس در همین حد که نمودی نظری ما را بس حاجت ازدل نگذشته تو روا می سازی از گرفتاری ما باخبری ما را بس مثل هر بار اگر باز بزرگی بکنی بار افتاده ی ما را بخری ما را بس شوری اشک ، چشیدم و نمک گیر شدیم داده ای نیمه شب چشم تری ما را بس ناخداگاه مقیم در میخانه شدیم جای دادی به گدایی گذری ما را بس فاطمه دید و پسندید و خرید این همه عمر با تولّای علی شد سپری ما را بس شیعه حیدر کرار شدیم و برِ ما همسر فاطمه کرده پدری ما را بس بوسه دارد کف نعلین علی که نورش می کند در رخ ما جلوه گری ما را بس جان ارباب قسم ، این دلمان تنگ شده یک سفر کرببلا هم ببری ما را بس همه را مثل جوادت تو بغل می گیری چقدر خوب تو کردی پدری ما را بس عاقبت حاجت ما نیز روا خواهد شد خاک ما گوشه ای از کرببلا خواهد شد @ghasemnemati_ir
صاحب نفسا وقت سحر ياد زما کن در بين قنوتت من آلوده دعا کن در هم بخر اين باربهم ريخته ام را کمتر گل زيباى خود از خار جدا کن کشکول گداى سر راه تو گرفتم که گاه کريمانه نگاهى به گدا کن از دست گنهکارى خود خسته شدم من اين مرغک پر بسته ز هر دام رها کن دل مرده ام اى يارمسيحا نفس من هوئى بکش و حاجت اين خسته روا کن آخر بشود دورى تو قاتل جانم با يک نظرى درد نفس گير دوا کن جامانده ام از قافله ى سرخ شهيدان راهى دل ما را به مسير شهدا کن اى زائر شش گوشه بيا يک سحرى را ما را ز کرم در به در کرببلا کن @ghasemnemati_ir
برای دیدن روی تو ناله ها دارم خوشم اگر چه غریبم ولی تو را دارم تمام سوز دل من ز ناله های شماست ز درد هجر تو سوز ی در این صدا دارم گدائی در این خانه آبروی من است به نام توست اگر ذره ای بها دارم به نامۀ عملم نیست جز گناه گناه... ولی به وقت سخن کوهی ادعا دارم الا امیر سحر ای مسافر صحرا امید وصل تو را بین هر دعا دارم به کام خویش چشیدم غم جدایی را نشان رحمتی از یار آشنا دارم مرا میان قنوت سحر مَبر از یاد که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم به آه نیمه شب تو قسم عنایت توست اگر زبان مناجات با خدا دارم بیا و نامه اعمالِ من مرور نکن که بر جبین عرق شرم از شما دارم بدست خود بده خرج زیارت ما را هوای بوسه ای از خاک کربلا دارم @ghasemnemati_ir
ای که دیدار تو رویای شب تار من است یک نگاه تو طبیب دل بیمار من است گر به دادم نرسی می روم از دست، بیا نامت آرامش این قلب گرفتار من است همه جا بخشش و احسان و کرم کار تو است کاسه لیسیِ درِ خانۀ تو کار من است دانم ای دوست که بی ارزشم و بی قیمت ولی آخر چه کسی جز تو خریدار من است بگذری گر شبی از گوشۀ سجاده من بنگری آهِ جگر سوز فقط یار من است کاش آید سحری که تو لیاقت بدهی بعد یک عمر دگر نوبت دیدار من است ای عزیزِ همه عالم تو خودت می دانی کوله باری ز گنه تحفۀ بازار من است پسر فاطمه ما سائل درگاه توایم کرمی کن که گدایان سر راه توایم @ghasemnemati_ir
اشک است همدم دلِ هجران کشیده­ ها آخر سپید شد به رهِ تو چه دیده­ ها روزی اشک ما همه در چشم­های توست ای ناله ­دارِ تنگِ غروب و سپیده­ ها تو ناز کن لیلی خیمه نشینِ عشق نازِ تو می­کشند گریبان دریده ­ها می­گفت عاشقی که تو را در بغل گرفت. مائیم و اشک حسرتی و این شنیده ­ها آرامِ جانِ فاطمه برگرد از سفر چشم انتظار تو همه قامت خمیده ­ها آقا قسم به موی پریشان عمّه ات نامت صدا زدند تمامِ شهیده ­ها ای کاش امشبی که رویِ سویِ کربلا ما را دعا کنی وسط برگزیده­ ها تا می­شویم لحظه­ای دلتنگ کربلا دل را حرم کنیم به این اشک دیده­ها @ghasemnemati_ir